«وضعیت روشنفکری در ایران» مدتی است که مورد بحث و بررسی اهالی اندیشه قرار میگیرد و نظرات متفاوتی پیرامون آن وجود دارد؛ برخی به بیاثری آن در این روزها نظر میدهند و برخی هم معتقدند حتی بیش از پیش فعال و اثرگذار شده است. از این رو، این بحث را با دکتر علی پایا و حسین پایا در میان گذاشتیم.
جریان روشنفکری در ایران را می توان از زمان آشنایی ایرانیان با غرب بواسطه سفرنامه هایی دانست که نخستین بذر تجددخواهی را در قالب دریافت سبک نوینی از زندگی در حیات اجتماعی و سیاسی ایجاد کردند که تا پیش از آن ایرانیان با آن آشنایی نداشتند
محمدتقی قزلسفلی دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه مازندران است. قزلسفلی از نخستین پژوهشگرانی است که همّ خود را مصروف واکاوی مفهوم «روشنفکر» و بررسی وجوه کار روشنفکری در ایران کرد. یکی از مهمترین نمودهای این تلاش، کتاب «قرن روشنفکران» است که بخش عمدۀ آن حاصل گفتوگوهای او با برجستهترین چهرههای روشنفکری ایران در یک دهۀ پیش است. در مصاحبۀ زیر، قزلسفلی به پرسشها دربارۀ نسبت روشنفکران با دولت در ایران معاصر، با تأکید بر موضوع روشنفکران اهل تعامل با قدرت سیاسی، پاسخ گفته است.
اما آلاحمد و حاجسیدجوادی در این نکته با هم تفاوت داشتند. همانطور که پیشتر اشاره شد، آنها نمایندۀ نویسندگان و مقالهنویسان انتهای دهۀ ۱۹۶۰م. بودند؛ دورهای که بهطور گسترده دربارۀ مفهوم روشنفکر نوشته میشد و مورد ارزیابی قرار میگرفت، البته نه همواره با نگاهی مثبت و خوشایند. در واقع آنها دیگر اطمینان ملکی را در خصوص وظیفۀ مثبت روشنفکر نداشتند.
درحالیکه در بافت اروپایی، ظهور مفهوم «روشنفکر» (intellectual) عموماً به ماجرای دریفوس و دادخواست سیاسی مشهور دریفوس «manifeste des intellectuels»[۱]در سال ۱۸۹۸ (که هویتی جمعی به ایدۀ «روشنفکر» داد) برمیگردد، اما در بافت ایرانی، هیچ رخدادی وجود ندارد که بتوان آن را بهعنوان سمبل ظهور «روشنفکر» در نظر گرفت.
دهه 1340 خورشیدی امروز برای بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر ایرانی بدل به یك نوستالژی شده است؛ دورهای از رشد اقتصادی پایدار و ثبات نسبی فضاهای اجتماعی و سیاسی كه در آن بدنه روشنفكری ایران با گذر یك دهه از ضربه مهلك كودتا توانست اندكی خود را بازسازی كند و در آرامش نسبی حاكم به كار فكری و هنری بپردازد.
آلاحمد یک روشنفکر ادیب و مبارز سیاسی بود و تعبیر غربزدگی را ازآنجهت پسندید که در غرب بلا و آفت میدید؛ و با این تلقی بود که دربارۀ آن مقاله و رساله نوشت و اندکی نیز کوشید تا ستم غرب و آفت و بلای استیلایش را به اصل و مبدئی بازگرداند و حادثه را تبیین کند. اصطلاح غربزدگی آوردۀ دکتر فردید است.
علی شریعتی روشنفکری است که نمیتوان او را در تحولات فکری، سیاسی و اجتماعی معاصر ایران نادیده گرفت. اما درمیان همه وجوه فکری و اجتماعی او، کمتر یا شاید اصلاً به نسبت شریعتی و توسعه توجه نشده است. او چه نگاهی به توسعه، در همه ابعاد آن داشت و اساساً توسعه را چطور میدید؟ مفاهیم ابداع شده از سوی او چه نقشی در پیشبرد توسعه داشت؟
در ایران، روشنفکران در جامعه ی معاصر واجد اهمیت فراوانی هستند. مطالعه ی ریشه های تاریخی و اجتماعی شکل گیری این گروه اجتماعی جدید و در عین حال تأثیرگذار از جمله موضوعات و مسائلی است که پیش روی محققان قرار دارد.
جریانهای فکری ساختارشکن در عصر مظفرالدین شاه با نگاهی کلان به تاریخ دوران مشروطیت میتوان متوجه شکلگیری اندیشههایی ساختارشکنانه در ایران شد که دارای منشا غربی بودند. اندیشههایی که از مبانی غرب تغذیه میکردند و با بافت اندیشههای اسلامی و سنتی ایرانیان ناسازگاری داشتند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید