بحث از رابطه علم و دین، به ویژه در عصر جدید و با پیشرفتهای چشمگیر علم و فناوری و فراگیر شدن آنها در همه ابعاد زندگی بشر، اهمیتی بیسابقه یافته است، به گونهای كه فیلسوفان و عالمان و الهیدانان را به اتخاذ موضع واداشته است.
مسألۀ حقیقت هنری، ابتدا با اندیشمندان دوره باستان، مطرح میشود. افلاطون، در جمهوری استدلال میكند كه هنرهای زیبا و شعر، نمیتوانند حقایق را منتقل كنند، زیرا امكان دسترسی به مُثُل را برای نوع بشر، فراهم نمیسازند. همانطور كه یك آینه فقط میتواند بازتابی از موجودات جزئی كه خود بازتابهایی از مُثُلاند، به دست دهد، نقاشی و شعر نیز فقط به چیزی در حد تصاویر رنگ باختهای از مُثُُل افلاطونی، در مرحله سوم دوری از حقیقت، منجر میشوند.
زیباشناسی دائویی مبتنی بر نیروی خلاقانۀ دائو است که منشأیی پیشاوجودشناختی دارد. زمینۀ خاستگاهی خلاقیت که از دائو ناشی می شود، شالودۀ هنر را در تفکر دائویی تشکیل می دهد. معنابخشی در هنر و زبان در اندیشۀ دائویی با ادراک دائو و یگانگی با آن میسر است.
« هنر داریم تا حقیقت ما را نابود نکند.» این جمله نیچه مانند بسیاری از گفته های او در گوش ما طنینی غریب دارد. نیچه فیلسوف را کسی می داند که سخن نابهنگام می گوید. آن که اقوال مشهور و متعارف می گوید، هر چه بگوید در مقام فیلسوف سخن نمی گوید. چرا اگر هنر نبود حقیقت ما را نابود می کرد؟ هنر چیست؟ حقیقت چیست؟ این قول که حقیقت می تواند به نابودی ما بینجامد، قولی نابهنگام است. ظاهراً کسی قبل از نیچه به چنین کلامی تفوه نکرده است. البته پیش از نیچه نیز پرسش از ذات حقیقت مورد عنایت قرار نگرفته است. اما سخن از حقیقت و تعریف حقیقت را سابقه ای لااقل به درازای تاریخ متافیزیک غربی است. در جمله نیچه نسبتی بین حقیقت، هنر و زندگی برقرار است. نسبتی که از مهمترین دلمشغولی های نیچه در تمامی عمر اندیشه ورزی اوست.
آمپریسیسم، در معنای قرار دادن انسان و ابزار آزمایشی اش (از چشم نامسلح تا ربات ) در مرکز أزمون های علمی، از ویژگی های زمان ماست. در پشت هر ابزار آزمایشگاهی چشمی می بیند، گوشی می شنود، و .....مغزی یافته ها را در سیستمی فکری هر قدر سست، منظم می کند، تا ازطریق تجربیات حسی، نحوه ی وجود اشیا را در جهان، یعنی حقیقت آن ها را کشف کند. انسان حقیقت را امری عینی و خارج از خود می داند و در صدد مرتبط شدن با آن است. البته علیرغم بود و نبود انسان، نوعی بودن یا نوعی حقیقت بر پدیده ها عارض است و در شناخت آن، امروزه علم به کمک انسان و حس هایش می آید اما همیشه انسان از چنینن مددی برخوردار نبوده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید