گفتوگوهای چالشانگیز سنجشگرانه در میان دو تن در گفتوگو انجام میشود؛ هریک از این دو میکوشند کاستیها، کمبودها و نارساییها را در دیگری بیابند، برجسته بدارند، بر آنها انگشت بنهند. اینگونه از گفتوگو در ادب ایران پیشینۀ دیرینه دارد، این پیشینه بازمیگردد به ایران کهن، ایران پیش از اسلام. ما در سرودههای کهن چالشنامهای را به یادگاری داریم که به زبان پهلوانیک یا پهلوی اشکانی پدید آمده است. این چالشنامه درخت آسوریک نام دارد.
پس از دهها سال از تاریخ آموزش و پرورش نوین در ایران، هنوز از رشته تحصیلی علوم انسانی در دوره متوسطه در نظام آموزش و پرورش که پیش از این «فرهنگ و ادب» و «اقتصاد» و اکنون «ادبیات» نامیده می شود؛ تعریف جامعی که جنبه کاربردی و عینی داشته باشد، ارائه نشده و بالطبع کتابها و سرفصلهای آن نیز با توجه به اهدافی که برای هر درس بیان شده، با قابلیتهای این رشته و متناسب با نیازهای جامعه علمی ارائه نشده است.
عطار، “پرده بازی” ، “خیال بازی” و “بازی خیال” را تقریبن به یک معنی به کار می بَرَد و این معنا ظاهرن برابر است با آن چه در زبان عربی به آن “خیالُ الظّل” می گفته اند. از این بیت خاقانی (دیوان، برگ ۲۲۷)
واژه تابو((taboo هم به معنی مقدس و هم به معنی ناپاک و نجس است و در کل معنای آن نوعی ممنوعیت و خطرناکی را می رساند؛هر تابویی به مثابه «ورد ممنوع» ی است که شکستن حریم آن انواع مواخذه –بشری یا آسمانی – رادر پی دارد. ادبیات هر ملت یک از عرصه های به چالش کشیدن تابوهای آن ملت است زیرا هنر و ادبیات با ویژگی های هنجار گریزانه وجنبه انتقادی که دارد حریم اغلب قراردادهای آسمانی و بشری را درهم می شکند
سابقه ادبیات كردی و ادبیات فارسی به لحاظ تعامل تاریخی و رشد و بالندگی یكدیگر، سابقهای دیرپاست؛ سابقهای كه دامنههایش تا امروز امتداد یافته و هرروز گستردهتر میشود. تبادل فرهنگی، خارج ازگرایشها و سمت و سوهای سیاسی، موضوعی است كه كمتر مورد توجه قرارگرفته اما هیچگاه متوقف نشده است. بسیاری ازمترجمان، ازدوزبان كردی و فارسی تلاش كردهاند كه ذات این همگرایی فرهنگی را بیش ازپیش یادآوری كنند كه نتیجه این عمل خودجوش، معرفی چهرههایی موثر از ادبیات هركدام به طرف مقابل است؛ موضوعی كه این گفتوگو بر اساس آن شكل گرفته است.
تاریخ فرهنگ و هنر ایران پیش از اسلام و پس از آن نشان می دهد ایرانیان اگر بخشی از تنشان از جامه بیرون باشد، آن را بی شرمی می دانند و مایل هستند جامه ای بپوشند که سرتا پایشان را فرا بگیرد.اما در بررسی آثار ادبی به نمونه هایی بر می خوریم که به برهنگی سر یا پا اشاره شده است .
اگر براى نمونه یکصد نفر از مردم جامعه را با خاستگاهها، شغلها، تحصیلات و تعلقات مختلف فرهنگى و اجتماعى انتخاب کنیم و از آنها درباره تقدیر پرسش نماییم، هرکدام پاسخى متفاوت خواهد داد. اما نتیجه همه پاسخهااین است که کارهاى خارج از اراده یا برخلاف میل آنها تقدیر خوانده مى شود. آیا بیشتر امورى را که به تقدیر نسبت مى دهیم، نوعى بهانه تراشى و مسوولیت گریزى نیست؟
"اسب" در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد . د رمتون اوستا و ادبیات باستانی ایران از اسب به نیکی یاد شده است . شاعران‘عارفان‘نکته پردازان و خردمندان‘پادشاهان و امیران‘گردان و دلاوران‘دیهقانان و کارورزان ایرانی و دین آوران بزرگ آن را مظهر خوشبختی و رستگاری و فراست و تیز هوشی دانسته اند. در ادبیات غنائی و حماسی اسب‘ به نژادگی‘نجابت و خوهای پسندیده توصیف شده است .
در مقالهء حاضر به بررسى جادو در برخى از آیین هاى کهن بشرى پرداخته ایم. سپس برخى از مظاهیر جادو را مورد نظر قرار داده و بخشى از مضامین مربوط به آن را که در برخى از متون در ادبیات فارسى به کار رفته است، آورده ایم. نکتة مهئم آن است که بررسى جادو و مظاهر آن و دانستنی نکات ادبى به کار گرفته شده دربارهء جادو براى فهیم بخشى از مشکلاب ادبی مندرج در متولب نظم و نثر فارسى لازم و بایسته است.
ایران شناسی در چین بسیار فعال است؛ در 5 دانشگاه چین این رشته تدریس میشود و در این سالها کتابهای زیادی درباره ایران چاپ شده است
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید