رییس فرهنگستان هنر در کتاب «ادبیات تطبیقی» که از سوی نشر لوگوس به انتشار رسیده، به تشریح این گرایش علمی پرداخت.
در این مقاله، نظراتی دربارهی تعیین برخی وجوه فرهنگیِ رایج برای کاربرانِ عامِ این رشته [یعنی ادبیات تطبیقی] ارائه شده است. امروزه، پژوهشگران آمریکایی زوایای خاصی را از دل متون بیرون میکشند که نه به درون بلکه به بیرون از این رشته نظر دارد، به سایر رشتههای غیرزیباییشناختی (مرتبط با سیاست، قومیت، نژاد، جنسیت، و جز آن)، و هدف هم نشاندادنِ گسترهی تعهدات فرهنگیِ این رشتههاست.
رئیس فرهنگستان هنر میگوید ادبیات تطبیقی وسیلهای در دست استعمار شد، اما همین دانش میتوانست به عنوان سلاحی در خدمت جوامع استعمارزده باشد، چرا که استعمار ادبی را انکار میکند.
خاستگاه ادبیات تطبیقی در فرانسه و در دهههای آغازین قرن نوزدهم است؛ در انگلستان هم در میانۀ قرن نوزدهم متیو آرنولد و هاچسون پازنت دراینباره قلم زدند. در آلمان هم گوته از ادبیات جهان سخن میگفت (حدود سال 1827). در آن زمان، اروپا از جنگهای ناپلئونی (از 1803 تا 1815) رهایی یافته و صلحِ نسبی برقرار شده بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید