ابوالفضل خطیبی شاهنامهپژوه و محقق حوزه ادبیات در گفتگویی مفصل با ایبنا، از روزگار پیشین و وضعیت تحقیق و پژوهش در حوزه ادبیات فارسی گفت و با مقایسه زمان حاضر به شرح فرازونشیبهای این حوزه پرداخت. به گزارش باشگاه شاهنامه پژوهان در ادامه سلسله گفتوگوها با چهرههای ماندگار حوزه ادبیات و اندیشه کشورمان، این بار در خبرگزاری کتاب ایران میزبان ابوالفضل خطیبی، نویسنده، شاهنامهپژوه، پژوهشگر زبان و ادب فارسی، عضو هیات علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مشاور گروه فرهنگنویسی بودیم. در ادامه گفتوگو با این شاهنامهپژوه خواهید خواند .
ابوالفضل خطیبی شاهنامهپژوه و محقق حوزه ادبیات در گفتگویی مفصل ، از روزگار پیشین و وضعیت تحقیق و پژوهش در حوزه ادبیات فارسی گفت و با مقایسه زمان حاضر به شرح فرازونشیبهای این حوزه پرداخت.
در داستان کین سیاوخش، پس از آنکه رستم خبر کشته شدن سیاوخش را در نیمروز (سیستان) میشنود، از هوش میرود و پس از یک هفته سوگواری با سپاهی راهیِ دربار کیکاوس میشود و سوگند میخورد که کین شاهزادۀ جوان را بخواهد:
بیت: «همه تا در آز رفته فراز/ به کس بر نشد این در راز باز» در مقدّمۀ داستان رستم و سهراب یکی از ابیات دشوار و بحث انگیز شاهنامه است. دربارۀ معنای این بیت و ترکیب «درِ آز» در آن تاکنون چند پیشنهاد مختلف مطرح شده است؛ از جمله: آز به معنای مرگ، آز در معنی افزون خواهی، درِ آز به معنی بالاترین حدّ زیاده جوییِ انسان برای آگاهی از راز مرگ و چیرگی بر آن.
پس از اسیر شدن هجیر در دز سپید به دست سهراب، گردآفرید، دختر گَژدَهم بر اسب مینشیند و به جنگ سهراب میآید، ولی (فردوسی، ۱۳۹۳، ص ۲۶۹، ب۲۰۷-۲۱۰):
به مناسبت انتشار کتاب " شبرنگ نامه" (داستان شبرنگ پسر دیو سپید و رستم) بکوشش : دکتر ابوالفضل خطیبی و گابریله وان دن برگ از سوی انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار جلسه رونمایی و دیدار و گفتگوی پنجشنبه چهارم خرداد 1396 کتابفروشی آینده اختصاص یافته به دیدار و گفتگو با دکتر ابوالفضل خطیبی.
ابوالفضل خطیبی، شاهنامهپژوه در رونمایی از کتاب «آیا فردوسی محمود غزنوی را هجو گفت؟» گفت: رویدادهای در پیوند با هجونامه، مانند بخشهای دیگر زندگی سراینده پرآوازه ایران، چنان در هالهای از افسانهها فروپیچیده شده است که به دشواری میتوان راستیهای تاریخی را از لابهلای این افسانهها بیرون کشید.
بسیاری با استناد به همین بیت، فردوسی را نژادپرست می دانند که هنر را فقط نزد ایرانیان می بیند نه نزد نژادهای دیگر. نخست باید دید بیت یادشده در چه بافتی سروده شده است: بهرام گور، پادشاه نامدار ساسانی خود به رسولی از طرف خودش نزد شَنگُل پادشاه هند میرود تا باژ بستاند. آنجا کَرگ (کرگدن) و اژدهایی را میکشد و یکی از مردان دیوزور شاه را چنان بر زمین میکوبد که استخوانهایش خرد میشود. شنگل دخترش سپینود را بدو میدهد، ولی فغفور چین، پدرزن شنگل، برنمیتابد که شاهزادهبانویی چون نوهاش، زن فرستادهای از ایران شود
جشن نامۀ دکتر فتح الله مجتبایی به کوشش دکتر علی اشرف صادقی و ابوالفضل خطیبی از سوی نشر هرمس منتشر شده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید