در شرح رأی ابنعربی توسط مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه الف) میدانیم که حضرت استاد آقا میرزا ابوالحسن اصفهانی، مشهور و مشتهر به میرزا ابوالحسن جلوه، خود مستقیماً متن جدیدی را تألیف و تصنیف نکرد و آنچه تحت عنوان آثار و تألیفات ایشان در تاریخ حکمت و فلسفه ایران مضبوط است، در اصل، حواشی و تقریرات دروس ایشان و جمعآوریشده توسط برخی شاگردان خاص او بهویژه سیدعباس موسوی شاهرودی است.۱
اگر مبنای اشتراک امثال عطار و ابنعربی را اشتراک در موضوعات مورد بحث و فحصشان قرار دهیم، البته بررسی تطبیقی آرای این هر دو بزرگ وجود دارد؛ اما بحث در سطحی عمیقتر بررسی تأثیر و تأثر این دو بر هم است که اگر از نظر تاریخی یا فکری این تأثیر و تأثّر نفی شود، آنگاه یکی از مهمترین محورهای ایجاد نسبت میان این دو رجوع به شروحی است که بر آرای یکی از آنها با استناد به متون دیگری زده شده است.
به مناسبت درگذشت «محی الدين بن عربی» نويسنده، انديشمند و عارف بزرگ اسلام در 28 ربیعالثانی، خبرگزاری کتاب ایران در گزارشی، مهمترین اثر این دانشمند برجسته یعنی فصوصالحکم را مورد بررسی قرار داده است.
گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب در مقدمه نخستین دیوان حافظ، محتمل جمع آوری شده توسط محمد گلندام یا به تعبیر سودی یکی از احباب (دوستان) او، نویسنده حافظ را چنین معرفی میکند:
این مقاله، به بیان اندیشه های ناب عرفانی «محییالدین ابن عربی» عارف نامی قرن ششم و هفتم، در مورد ماهیت آخرت و بهشت و دوزخ میپردازد. از نگاه ابن عربی، رابطة دنیا و آخرت، رابطة ظاهر به باطن است؛ فلسفه وجودی آخرت، ظهور حقیقت و باطن جهان هستی و هماهنگی و تشبّه به خداست و قیامت روز ظهور حق به وحدت حقیقی و روز تجلّی ذات و صفات و اسماء ربوبی است.
مقدمه: گریگوریوس ابوالفرج بن اهرون معروف به ابن عربی در سال 1226 میلادی 623 ه.ش در شهر ملطیه متولد شد پدر وی اصلا یهودی بود و به کیش نصرانی در آمده بود وی در تربیت و پرورش پسرش گریگوریوس کوشش بسیار کرد.
ابن عربی حقیقت آدمی را «قلب» می داند؛ قلبی که تمامی قوای ظاهری و باطنی انسان رعیّت او هستند. قلب تجلی حق تعالی با همۀ صفات خود، از جمله اول و آخر و ظاهر و باطن است. همچنان که خداوند حدی ندارد، قلب نیز حدّ و تعریف حقیقی ندارد.
رحمت بر دو نوع است : رحمت عام ( رحمت امتنان ) که همه موجودات را از آن حیث که وجود دارند فرا می گیرد ؛ چه خیر باشد چه شر و چه ، چه طاعت باشند و چه معصیت . رحمت خاص ( رحمت وجوب) که خداوند بر خود واجب نموده و بر کاینات بر طبق اعیان ثابته شان و بر انسان ، علاوه بر آن بر طبق اعمالش عطا می کند.
در تفکر غربی، «معنای زندگی» به عنوان یک مسأله شناخته می شود. از میان نظرات مختلف، یکی از دیدگاه ها دربارۀ معنای زندگی، دیدگاه عرفانی است که اگرچه تاکنون کمتر به آن نظر شده است، می تواند پاسخگوی بسیاری از پرسش ها در باب این مسأله باشد. در پژوهش حاضر، ارکان معناداریِ زندگی، از دریچۀ نگاه یکی از مشاهیر عرفان اسلامی، محی الدین ابن عربی شناسایی می گردد و جایگاه انسان و اهمیت حضور وی در جهان هستی، بر مبنای دیدگاه «خدامحور» این عارف بررسی می شود.
یکی از مباحث مهم در عرفان، بیان نسبت و رابطه میان خدا و هستی است؛ این مطلب که در اشعار عرفانی با عبارت های گوناگون بیان شده است، با ظهور ابن عربی و تثبیت مکتب وحدت وجود، رنگ دیگری به خود می گیرد؛ در نگاه ابن عربی و پیروانش، عالم(ماسوی الله) حق مخلوق و حق متجلی است و این ، نزدیک ترین نسبت میان خالق و مخلوق را ترسیم می کند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید