تقی آزاد ارمکی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در جدیدترین گفتوگویی که با ایبنا داشته درباره موانع دستیابی به جامعه مدنی در ایران سخن گفته است و با تکیه بر نظریه ابن خلدون معتقد است از دیدگاه او امکان توانایی شناخت ساحت ایران مدرن وجود ندارد.
شهر از موضوعاتی است که در جامعه ما مورد غفلت واقع شده است چون در نگاه و مجموعه دانش ایرانی میبینیم معارفی مانند فلسفه، الهیات، روانشناسی و ... غالب است تا تاریخ و جامعهشناسی. در عین حال رویکردهای موجود نیز معطوف به شرایط و وضعیت جامعه ایرانی نبوده و بیشتر برای رد یا اثبات دیدگاههایی بوده که در فضاهای فکری مطرح شده است. از این رو کمتر محققی را داریم که به طور همه جانبه با رویکردهای اجتماعی در پی شناخت پدیدهای به نام شهر یا زندگی شهری برآمده باشد و ببیند که فئودالیسم چه وضعیتی داشته، نظام سیاسی چگونه بوده و غیره.
خاستگاه اجتماعی و انسان شناسی هنرمندان و هنرهای سرزمین های اسلامی در گذشته، در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت و ضرورت این تحقیق این است که بعضی از اندیشمندان معاصر خاستگاه اجتماعی هنرها در سرزمین های اسلامی را به بادیه نشینی نسبت داده اند. هدف از انجام این تحقیق این است که دیدگا ه نخستین تیتوس بورکهارت درباره ی خاستگاه اجتماعی و انسان شناسی هنر اسلامی در یک بررسی تطبیقی با دیدگاه های اندیشمندان مسلمان مورد بررسی قرار گیرد.
ابنخلدون سالها به عنوان یكی از مهمترین متفكران جهان اسلام كه پایهگذار علوم اجتماعی بوده است ازسوی برخی اساتید و نویسندگان در جامعه ما معرفی شده بود. اما برخی پژوهشگران با تكیه بر تحقیقات متاخری كه در مورد ابنخلدون انجام شده است، آن ادعای پیشین را به چالش كشیدهاند و درمورد شأن ابنخلدون و اهمیت آثار او نكات تازهای را مطرح كردهاند. حسن محدثی در یكی، دو سال اخیر ازجمله مهمترین چهرههایی است كه در این مورد مباحثی را مطرح كرده و به نقد آرای نویسندگانی پرداخته كه متعلق به دیدگاه اول در مورد ابنخلدون هستند.
بخشی از مباحث مقدمه ابن خلدون در باب دگرگونی های جامعه طرح شده است. اما بحث تطورگرایی وی در چه حوزۀ معرفتی قرار دارد: تاریخ تحلیلی، جامعه شناسی ایستا یا جامعه شناسی پویا و تاریخی. این جستار در صدد است ابن خلدون را به عنوان یک جامعه شناس تاریخی، آن هم در سطح خرد معرفی کند.
این نوشتار به بررسى این معمّاى رایج در علوم انسانى و اجتماعى مى پردازد که آیا ابن خلدون در مقام تبیین گرى پدیده هاى کانونى دانش خود، پوزیتیویست است یا تاریخ گرا؟ در این راستا، ابتدا در قالب چارچوب مفهومى به بیان مشخّصه هاى عمومى پوزیتیویسم و تاریخ گرایى پرداخته مى شود. بعد با اتّخاذ روش شناسى «مطالعات اَسنادى» با استناد به آثار و زندگى نامه ابن خلدون و خوانش هاى ابن خلدون شناسان به بررسى بخش هایى از آثار وى که با هرکدام از مشخّصه هاى تبیین هاى پوزیتیویسم و تاریخ گرایى موافق مى افتند، پرداخته مى شود. در نهایت در خصوص موضع ابن خلدون در مقام تبیین گرى پدیده هاى انسانى و اجتماعى داورى مى شود.
: ابن خلدون در مقدمه ی خود گونه ای از اندیشه ی تاریخی را مطرح کرده است که با تاریخ نگاری رایج عصر خود و حتی پس از آن، تفاوت های آشکاری دارد.در این شیوه به جای تأکید بر وقایع و فقط نقل اخبار، بر یافتن سرشت وقایع تاریخی، علت وقوع آن و تأثیرات آن بر حوادث دیگر تأکید می شود.این رویکرد به تاریخ که می توان تاریخ علمی، سنجیده و اندیشیده و به بیان دیگر منطق تاریخ خواند، روشی دارد که مقدمه ی ابن خلدون در بیان گام ها و چند و چون آن صراحتی ندارد.
روش ابن خلدون در مطالعات تاریخی در اصل بر پایه نقد و ارزیابی روش های تاریخ نگاری اسلامی شکل گرفته است. او بعد از نقد همه جانبه و به خدمت گرفتن برخی سنّت های فکری نهفته در تاریخ نگاری اسلامی، روش ابداعی خود را در نقد و ارزیابی اخبار تاریخی، یعنی انطباق اخبار تاریخی با واقعیات تاریخی مطرح می کند.
جامعهشناس، مورخ، فیلسوف، انسانشناس و ... همگی القاب و مراتب علمی است که پس از کشف ابنخلدون در مغرب تمدن اسلامی، از غرب و شرق بهسوی او روانه شده است. پیچیدگی قلم و شخصیت ابنخلدون اگرچه ممکن است به اندازۀ روسو، اسپینوزا و ماکیاوللی و هابز نباشد، اما کثرت و تنوع مباحث و موضوعات مطرحشده از جانب ابنخلدون در «مقدمه» مفصل او بر تاریخ «العبر» سبب شده است که مفسران شاخههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی در مواجهه با دریای دادهها و مباحث مطروحه در «مقدمه» هریک از ظن خود نقطۀ اشتراکی با مقدمه یافته و بر پایۀ مقدمات دانش متبوع خود به تفسیر آن بپردازند؛ تفاسیر متعددی که طرح آن از سوی اصحاب اندیشۀ سیاسی، تاریخ و جامعهشناسی و اقتصاد و انسانشناسی منجر به ترسیم شخصیت ذوابعاد از ابنخلدون شده است.
درباره ابن خلدون ‘ مستشرقان ‘ عربها و ایرانیان بسیار گفته و نوشته اند و چنانکه مشهور است ‘ به استناد آراء و اقوال او در((مقدمه )) ‘ گاهی وی را پیشرو و پیشاهنگ در فلسفه تاریخ و جامعه شناسی خوانده اند ‘ اما پیش از التفات به برخی شباهت ها یا اشتراک نظرها و تواردها میان او و فلاسفه تاریخ و جامعه شناسان ‘ لازم است به مبادی و اصول اندیشه های او توجه و به مقدماتی رسیدگی کنیم که با آن اصول ومقدمات امکان ورود او به مباحثی که طرح کرده ‘ فراهم آمده است .
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید