ابن رشد فیلسوفی است که به دلیل تلاشهایش برای ترکیب فلسفه و مذهب، از جنبههای مختلف هم مورد انتقاد بوده و هم تحسین شده است. ابن عربی در «فتوحات مکیه» از او به عنوان «یکی از بزرگترین اساتید تفکر عقلی» یاد کرده است.
ما در تاریخ فلسفه خود یک شکاف میبینیم که از جمله میتوان به یک مقطع تاریخی مهم در غرب جهان اسلامی یعنی به "ابن رشد اندلسی" اشاره کرد. باید بپرسیم که چه اتفاقی رخ داد که ابن رشد وارد فلسفه اسلامی نشد. اما با این وصف "ابن عربی" که از قضا معاصر ابن رشد است، به سمت شرق آمد؛ به گونهای که بخش عظیمی از تفکر فلسفه اسلامی را تحتالشعاع خود قرار داد و در ساختن حکمت صدرایی نقشآفرینی کرد.
استدلال ابوالمعالی بر پایه تفاوت میان «اراده» و «علیت طبیعی» است که میگوید این عقیده نادرست کسانی است که به قوانین طبیعی اعتقاد دارند و خوب میداند که با چه کسانی طرف است و هرچند شاید تقسیم موجودات به «واجب» و «ممکن» را از ابنسینا یا از آثار فلاسفه نگرفته باشد، اما ممکن است تعمق در آثار ابنسینا او را به فکر کاربرد این تقسیم در موضوع اثبات وجود خدا انداخته باشد
ابنرشد فیلسوف بزرگ اندلسی (اسپانیایی) به شارح یا مفسر ارسطو معروف است و در واقع بیشتر آثار فلسفی او، شروحی است بر آثار ارسطو یا تلخیصهایی است که از آثار او فراهم آورده است و شهرتش هم بیشتر از این بابت بوده است.
درباره هویت وماهیت فلسفه ابن سینا سه مساله مهم را می توان مطرح ساخت :اول اینکه آیا این فلسفه ادامه فلسفه ارسطوست ؟ دوم اینکه اگر چنین است چه نوع ادامه ایی است، شرح است یا بسط ؟
مقالۀ حاضر به روش شناسی اندیشۀ سیاسی ابن رشد یا فلسفۀ غرب تمدن اسلامی اختصاص دارد. منظور از فلسفه غرب تمدن اسلامی، اندیشه های فلسفی است که در آرا و آثار فیلسوفانی چون ابن طفیل، ابن باجه و ابن رشد وجود دارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید