منگزی، در مقام فیلسوفی کنفوسیوسی، جایگزینی جذاب برای تلقیِ ارسطویی از فضیلت انسانی پیش نهاده است.
محمود فاضلی: کتاب «ارسطو» نوشته آلفرد ادوارد تیلور ، ترجمه حسن فتحی که از سوی انتشارات حکمت منشتر شده است شامل پنج فصل با عناوین «زندگی و آثار»، «طبقه بندی علوم: روش علمی»، «فلسفه اولی»، «طبیعیات» و «فلسفه عملی» است. «ارسطو» از آخرین نوشتههای تیلور نویسنده کتاب پرآوازه «افلاطون» است.
کتاب «اخلاق عقلی و فلسفی، اخلاق ارسطویی» اثر مشترک دفتر نشر معارف و پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی منتشر شد.
اشاره: ارسطو خود انکار نمیکند که انسان به یاری قدرت میتواند بر بهترین و شریفترین کارها دست یازد و از این رو فضیلت از قدرت جدا نیست. چنانچه فیلسوف در پی کسب فضیلت اتم و اشرف است، پس او چگونه میتواند بدون ورود به سیاست، به برترین عمل که حائز فضیلت مطلق است، دست یابد؟
وقتی ارسطو میگوید اصل عدم تناقض نمیتواند ثابت شود، زیرا چیزی قبل از آن وجود ندارد که بتواند آن [اصل] را ثابت کند، او متوسل به نظریه عمومیتری راجع به برهان یا استدلال میشود: هیچ نظامی از استدلالها نمیتواند اصول اولیه خود را ثابت کند. استدلال او درباره این امر در «تحلیل دوم»(posterior analytics) مطرح میشود، کاری که بهترین توجه را به عنوان قدیمیترین رسالهای که در مورد ماهیت برهان ریاضی وجود دارد، مبذول داشته است.
در قسمت قبلی نویسنده به عدالت به عنوان یکی از فضایل نفس که در واقع تمام فضایل را در بر دارد و تقسیم عدالت به توزیعی و اصلاحی و تمایز عدالت با نیک خواهی و مقایسه آن با آراء ارسطو پرداخت. در این قسمت نیز وی تلاش می نماید تا به اهمیت و جایگاه پول در تامین عدالت، قوانین عدالت و تقسیمات آن و تفاوتها و تمایزات افکار مسکویه و ارسطو در این زمینه ها توجه نماید. اگر چه در این دو قسمت بیشتر به مشابهتها و اختلاف نظرات میان مسکویه و ارسطو در زمینه عدالت توجه نشان داده ولی از تاثیر اندیشه های افلاطون بر مسکویه نییز غافل نبوده است و بعضاً به آن نیز اشاره می نماید.
عدالت یکی از مفاهیم عمده اخلاقی است که قرنها بشر ادعای جستجوی آن را کرده و درباره آن به بحث پرداخته است. برخی فلاسفه اسلام نیز که اندیشه یونانی را در گذشته یکی از منابع عمده خود قرار داده بودند توانستند علاوه بر مفاهیم منطقی و فلسفی برگرفته از آثار آنان، مفاهیم اخلاقی را نیز با افکار اسلامی خود وفق دهند. بی تردید مسکویه یا ابن مسکویه فیلسوف و اندیشمند ایرانی یکی از کسانی است که توانست در این امر توفیق قابل توجهی بدست آورد.
«مقبره ارسطو کشف شد.» این خبر پنجشنبه شب هفته گذشته تبدیل به یکی از مهمترین اخبار رسانههای دنیا شد؛ خبری که از یونان و حاشیه کنگره جهانی «2400 سالگی ارسطو» مخابره میشد و بسیاری از ارسطوشناسان و باستانشناسان را غافلگیر کرد. اما سوالی که پس از اعلام این خبر همگان را مشغول خود کرده این است که آیا واقعا نقطهای که گفته میشود مقبره ارسطو در آن وجود داشته، محل دفن واقعی اوست؟ این سوال گمانهزنیهای بسیاری را به بار آورد، اما ادامه این گمانهزنیها نیز نتوانست مهم بودن این اتفاق را از نظرها پنهان کند.
رویکردی ریشهشناختی به بحث عدالت در کتاب پنجم اخلاق نیکوماخوس ارسطو؛ مبحث عدالت در اخلاق نیکوماخوس ارسطو، در ارتباطی وثیق با دو شاخصهی «فضیلت و قانون» مطرح شده است. از آنجایی که یکی از مهمترین دغدغههای این نوشتار تفکیک نسبی بین انواع قانون (ثمیس، ثسموس، نوموس، پسیما و کریگما) و نیز انواع عدالت (dike, dikaiosyne) است، قبل از ورود به بحث عدالت در اخلاق نیکوماخوس، به این مقوله میپردازیم.
ارسطو در کتاب مابعدالطبیعه اش وقتی می خواهد افلاطون را نیز همچون فیلسوفان پیشین به بوته ی نقد بگذارد به مشکل جدایی یا خوریسموس اشاره می کند و این که افلاطون رابطه ی دو عالم را بر اساس بهره وری تبیین کرده است. او می گوید : «فیثاغوریان گفته بودند که اشیا به سبب تقلید از اعداد وجود دارند. افلاطون این اصطلاح را تغییر داد و گفت وجود محسوسات حاصل "بهره وری" آن هاست. ولی هیچ یک از آن ها نگفتند که این تقلید یا بهره وری از آن صور کلی چیست.بلکه بار تحقیق در این مطلب را به دوش دیگران گذاشتند.»
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید