1394/10/22 ۱۳:۰۰
كتاب «افغانی كِشی» نوشته محمدرضا ذوالعی، تلاشی است برای درک زندگی، رنج و عشق افغانهای نسل دوم و سوم که جز ایران جایی را ندیدهاند.
كتاب «افغانیكِشی» نوشته محمدرضا ذوالعی، تلاشی است برای درک زندگی، رنج و عشق افغانهای نسل دوم و سوم که جز ایران جایی را ندیدهاند. کسانی که اینجا را وطن خود میدانند در حالی که از کوچکترین حقوق شهروندی هم محروماند؛ نزدیکترین ملت و قوم به ایرانیها از لحاظ پیشینه تاریخی که از حدود ۱۵۰ سال قبل راه سیاسیشان را از هم جدا کردهاند اما هنوز نتوانستهاند پیوندهایشان را قطع کنند.
كتاب «افغانی كِشی»، داستان رسول، مرد جوانی است که زنش بدون هیچ دلیل خاصی مهریهاش را به اجرا گذاشته است.
او مدتی را در زندان بوده و نهایتا با فروش خانه پدری و پرداخت مهریه آزاد، در یک تاکسی تلفنی مشغول کار میشود. فیروزه دختری افغانی ولی متولد ایران به همراه مادرش، مسافر رسول میشوند تا به زاهدان بروند. فیروزه خودش را ایرانی میداند و نمیخواهد از ایران برود...
در بخشی از كتاب آمده است: «مأمورها ریختند تو اتاق كارش. حكم جلب را نشانش دادند. ندید. خیره شده بود به حلقه شوریده زیر بغل سرباز و اتیكت روی لباسش: محمد پیرای. به دستهایش دستبند زدند. سنگینی نگاه همكاران زانوهایش را میلرزاند. شاید هم سنگینی نگاه همكاران نبود و چیز دیگری بود. گرمای هوا یا بوی تن سربازها. بوی آفتابسوخته تن سرباز محمد پیرای... هر چیزی میتوانست باشد... به زحمت سوار ماشین پلیس شد. ماشین همان بو را میداد. بوی... بوی ترس و حقارت...»
کتاب «افغانیكِشی» نوشته محمدرضا ذوالعی در ۳۲۷ صفحه، با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۲۰ هزار تومان، بهتازگی توسط انتشارات پیدایش منتشر شده است.
منبع: مهر
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید