1400/8/23 ۰۸:۳۸
سیدمحمدرضا بهشتی، استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه یکی از محاسن کار ایشان این بود که سرنخها را وقتی پیدا میکرد رها نمیکرد. گفت: ذهن جوال و آماده یادگیری و باز در برابر نقدها داشت و به خوبی نقدها را تحمل کرد؛ ایشان در قبال فضای باز جدلی در حوزه و دانشگاه آماده بود و وقتی در معرض نقد قرار میگرفت، بردباری و شکیبایی علمی بسیاری داشت.
سیدمحمدرضا بهشتی، استاد دانشگاه تهران، شامگاه ۱۷ آبان ماه در مراسم بزرگداشت سالگرد حجتالاسلام و المسلمین داود فیرحی، استاد فقید علوم سیاسی دانشگاه تهران، گفت: من از طریق پژوهش رساله دکتری با بحث تحول و تطور در مفاهیم آشنا شدم، البته تمرکز من بر مفاهیم سیاسی نبود بلکه بر روی مفهوم طبیعت بود؛ ولی مرحوم فیرحی دنبال این بود که این تطور را به صورت روشمند در چارچوب اندیشه سیاسی معاصر ایران به کار بگیرد.
وی افزود: یکی از حوزههای پژوهشی جدی ایشان علاوه بر فقه سیاسی، تاریخ اندیشه سیاسی معاصر ایران از دوره صفویه بلکه بهطور خاص از دوره قاجاریه تا زمان حاضر بود و آنچه در این حوزه بهویژه بر آن متمرکز شده بود، مفاهیم بنیادین شکلدهنده سیاسی در حال شکلگیری بود.
بهشتی تصریح کرد: مفاهیمی که ایشان به آن توجه میکرد، مانند مفهوم حکومت، مفهوم دولت، مفهوم ملت، مفهوم قانون، مفهوم عدالت، مفهوم آزادی، مفهوم دموکراسی و مفهوم وطن یا میهن بود. ایشان در بستر پژوهشی که درباره تاریخ اندیشه سیاسی معاصر داشت، در فهم و دریافت نقش این مفاهیم در شکلدهی به اندیشه معاصر سیاسی جامعه ایران میکوشید. ایشان در این مسیر به نحو ملموسی با این تجربه روبهرو شده بود که این مفاهیم بهرغم کاربرد فراوان و ظاهر همهکس فهم و بدیهی که دارند و در اندیشه اندیشهورزان سیاسی و همینطور جریانهای مختلف فکری، نیز در فهم عمومی مردم نقشآفرین بودهاند؛ ولی در عین حال معانی گوناگونی را در خودشان جمع کردند و در نسبت و در پیوندهای مختلفی با هم قرار گرفتند.
وی افزود: بازشناسی این معانی جمعشده در این مفاهیم و همچنین نسبتهایی که این مفاهیم با همدیگر دارند کار چندان ساده و آسانی نیست. ذهن مرحوم دکتر فیرحی با تیزهوشی و نظمی که به لحاظ فکری داشت و اندیشه سامانمندی که داشت، دریافته بود که در اینجا سر و کارش با پدیدهای است که باید از آن به تطور و تحول مفاهیم یاد کنیم.
استاد دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: در این چند سال مراوده علمی که با ایشان داشتیم و حضور در جمعهای هماندیشی که واقعاً دانشافزا بود، تلاش ایشان برای آشنایی هرچه بیشتر با مسئله تطور مفاهیم، باعث تبادل اندیشههای متعددی بین ایشان و بنده شد و دلیلش هم این بود که من بهرغم تفاوت حوزه مطالعاتی و تمرکزم بر روی فلسفه و تاریخ فلسفه، مدتی هم موضوع تحول تاریخی مفاهیم فلسفی را دنبال کرده بودم.
وی افزود: ایشان سؤالات متعددی در این عرصه داشت مانند اینکه مفاهیم سیاسی دوره معاصر را باید چگونه فهمید و آیا ما میتوانیم فهمی از آنها داشته باشیم که به درک تحول مجال دهد؟ آیا میتوانیم به تثبیت قوانینی در مفهوم دست یابیم و به چیزی چون تعریف ثابت و معتبر برسیم؟ آیا میتوان یک مفهوم را معیار قرار داده و سراغ نقاط تاریخی برویم و آن را با این معیار بسنجیم؟
وی افزود: همچنین این سؤالات که آیا حاصل این کاوش با این روش صرفا این نیست که این مفهوم در نزد اندیشهورزان پیشین عینا مطرح نبوده است و آیا مفهوم معیار برگزیده به منزله مفهوم درست پنداشته شود؟ اساسا چه تلقی از مفهوم باید داشته باشیم که به ما امکان درک تحول در یک مفهوم را بدهد و این تحول خود را چگونه نشان میدهد؟ و سؤالاتی متعددی از این دست. اینها سبب میشود تا ما هم در تحولات واژه و هم مفهوم آن تامل کنیم. اینکه چرا در یک مفهوم تحول رخ میدهد؟
بهشتی با بیان اینکه در یک مفهوم، یک معنا ثقل بیشتری دارد و مابقی مفاهیم گرداگرد این مفهوم اصلی هستند، تصریح کرد: مرحوم فیرحی در حوزه سیاسی با این پدیده مواجه شد؛ ما با یک مفهوم که روبرو میشویم ابتدا فکر میکنیم ساده و بدیهی است ولی هرقدر بیشتر کاوش میکنیم، گویی آن مفهوم همانی نیست که با آن آشنا بودیم و معیاریت خود را از دست میدهد. این مواجهه در بسیاری از علوم وجود دارد و صرف برخی موارد علمی نیست؛ ما گاهی به دلیل اینکه واژگان ثابت مانده و وارد زبان فارسی شدهاند متوجه تحول و تطور آن نمیشویم و گمان میکنیم بیگانه است.
تمرکز علمی بر تطور مفهومی واژگان سیاسی
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: فیرحی هم به این نتیجه رسیده بود مثلا در مفهوم آزادی و حریت به لحاظ واژه از دوره قاجاریه و دوران بعد، تطوراتی داشته است یا واژه ملت و امت که قرآنی و دینی است و ما خیلی سریع از مفهوم آن عبور میکنیم؛ ما ملت را در برابر nation به کار میبریم در حالی که مفهوم فراتری دارد و چیزهایی در مفهوم ملت هست که ممکن است اصلا در واژه انگلیسی آن وجود نداشته باشد. مفهوم طبیعت هم وقتی وارد مباحث فلسفی ما شد مفاهیم گستردهای یافت.
وی افزود: مرحوم فیرحی متوجه شده بود که در این عرصه نیاز به کار عمیق است لذا در طول جلسات مشترک که برای بنده خاطرهانگیز است بر این موضوع تاکید داشت. تحقیق و کاوش ما البته درباره تحولات مفهومی به این جا منتهی نشد بلکه کاربرد استعارات و تفاسیر هم مدنظر قرار گرفت، مثلا طبیعت در مفهوم ردپا و صناعت الهی و نردبان برای رفتن به فوق طبیعت مدنظر قرار گرفت یعنی طبیعت گویی به منزله یک کتاب است که باید آن را بخوانیم. طبیعت به منزله کتابی عدل کتاب منزل و ردای الهی است.
بهشتی بیان کرد: ذهن جوال و آماده یادگیری و باز در برابر نقدها داشت و به خوبی نقدها را تحمل میکرد؛ ایشان در قبال فضای باز جدلی در حوزه و دانشگاه آماده بود و وقتی در معرض نقد قرار میگرفت، بردباری و شکیبایی علمی زیادی داشت و برای بنده مایه تاسف است که درست در مرحله پختگی با فقدان او مواجه شدیم.
بهشتی در پایان گفت: یکی از محاسن کار ایشان این بود که سرنخها را وقتی پیدا میکرد، رها نمیکرد. در یک فاصلهای، باز در جای دیگر میدیدیم که همان مسیر را دنبال میکند. به نظر میرسید که ایشان نقشه راهی برای کار پژوهشی و علمی ترسیم کرده بود و همان را دنبال میکرد و میکوشید که در هر دورهای یک قطعه از این نقشه را پیگیری کند و بعد اینها را در یک پیوستگی با یکدیگر قرار بدهد.
منبع: ایکنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید