1400/3/11 ۱۳:۲۲
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در گذشته ما گفتوگوی مکاتب و اندیشههای سیاسی داشتیم اما انتشار این مجموعه میتواند فرصت گفتوگوی میان جریانی ایجاد کند. جریانها در ایران با هم کم صحبت کردند و این فقر گفتوگو در ساحتهای مختلف به انشقاق میانجامد.
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز سه شنبه 11 خردادماه در آیین رونمایی از مجموعه «جریانشناسی فکری فرهنگی در ایران معاصر» با اشاره به سالروز ارتحال امام خمینی(ره) گفت: در آستانه سالگرد حضرت امام هستیم؛ امام بزرگ مردی بود که تاریخ ایران، تشیع و اسلام و بلکه تاریخ انسانیت به وجود ایشان مفتخر است. مقام معظم رهبری گفتند امام خمینی(ره) امام تحول بودند. این بدین معنی است که امام هم روحیه تحول خواهانه داشت و هم حرکت عظیم تحول خواهانه انجام داد.
او ادامه داد: تحول خواهی ایشان در قم از درسهای اخلاق آغاز شد و آنگونه که شهید مطهری میگفت: «ما در عطش درسهای ایشان بودیم». بعد از این هم ایشان ملت را در ابعاد مختلف تحول کردند. عزیزانی که این کار قابل توجه را به ثمر رساندند و مقدمهای را برای کارهای پسینی آماده کردند به موضوعی پرداختند که نوپدید است چراکه جریان شناسی در ادبیات ما مقوله نوپدید است.
صالحی در این باره توضیح داد: ما نظریهشناسی؛ مکتب شناسی و تاریخ اندیشه داریم اما جریان شناسی یک پدیده تازه از لحاظ مفهومی، مصداقی و روششناسی است. من در دهه 70 فعالیتهایی در این باره داشتم بنابراین به صعوبت این راه توجه دارم.
او افزود: جریان شناسی وقتی میخواهد از لحاظ مفهومی معنا پیدا کند کار دشواری است؛ اینکه می خواهیم افراد و مجموعههایی پیدا کنیم که دغدغهها، هدفها، مسالهها، راه حلهای و ... مشترک دارند و گزینش این جریانها کاری سخت است. اینکه گزارههایی که میخواهیم کنار بگذاریم بتواند در یک نظام واره قرار گیرد نیز مساله مهمی است. جریانها سیال و پویا هستند و حیات و مماتشان فراز و نشیبی است. حال با این نگاه چگونه میتوانیم متفکران و اندیشمندان را داخل یک جریان بگذاریم؟
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه ما به مجموعههایی جریان میگوییم که در ساحت عمل و نظر با هم حضور دارند یادآور شد: بدین معنی که وقتی به جریان تبدیل میشوند که در کنشگری نقش دارند. اینها مفاهیم جریانشناسی را ایجاد میکند و چون جریان شناسی در ایران سابقه ندارد، بدین لحاظ کار سخت میشود.
به گفته صالحی، مکاتب و تاریخ اندیشه در ایران ادبیات علمیاش تعریف شده اما در جریان شناسی ادبیات علمیمان اولیه است و تازه یک مفهوم پیدا کرده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه ایران معاصر به جریان شناسی نیازمند است توضیح داد: طی 150 سال گذشته ایران بستر جدال سنت و مدرنیته در حوزههای ارزشی، نهادی و معرفتی بوده و ما هنوز در این 150 سال در منازعهای هستیم که حتی قالب ندارد و طبعا خود این تولید جریان میکند.
او ادامه داد: ما 150 سال است که شاهد جنبشهای پیوسته اجتماعی در ایران هستیم و هیچ کشوری طی این مدت بستر جنبشها و نهضتهای اجتماعی نبوده و ما هر نسلمان با یک جنبش مواجه بوده و این خودش بسترساز جریان است؛ چون جنبش یا از دل یک جریان بر میآید یا جریان ساز است.
به گفته صالحی، انقلاب اسلامی نیز به عنوان پدیده بزرگ تاریخ ایران آثار قابل توجهی در تولید جریانها داشته است. حاصل این اتفاقات در ایران معاصر نکاتی از این قبیل است؛ یعنی ایرانی که درگیر 150 سال منازعه است، جنبشها هر نسلی را در بر میگیرد و انقلاب ایران مدوام است. همه اینها باعث شده در جریانها شاهد پدیدههایی باشیم که در منطقه و فرامنطقه خیلی خاص است.
او با اشاره به ویژگیهای خاص جریانشناسی در ایران عنوان کرد: تکثر جریانها یکی از این ویژگیهاست؛ طی 150 سال اخیر جریانها در ایران تکثر داشته و این تکثر جریانی با کشوری مانند مصر با همه تلاطماتش بسیار متفاوت است.
صالحی درباره کنشگری جریانها نیز توضیح داد: ویژگی جریانها حضور در ساحت نظر و عمل است. در کشورهای دیگر نظام واگرایی و همگرایی جریانها دیده میشود اما طی 150 سال اخیر بحث واگرایی و همگرایی جریانها در ایران بسیار خاص است و شاهد اتحادها و اختلافهای خیلی خاصی هستیم که نتیجه منازعه سنت و مدرنیته، انقلاب و ... است. همچنین به دلیل شرایط ژئوپلتیک ایران و نقشش در منطقه، جریانهای خارجی به جریانهای داخلی ربط پیدا میکنند و ما جریانهای داخلیمان ناخودآگاه تاثیرات بیرونی پیدا میکنند اما در فضای ایران شرایط متفاوت است حتی اگر با توهم توطئه نبینیم باز تاثیرات بیرونی را بر جریانات داخلی میبینیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: همه این موضوعات یعنی ادبیات علمی نوپدید، نیازمندی فضای ایران به جریان شناسی و ... باعث شد که در دهه 90 این کار کلید بخورد و شاهد به ثمر نشستن آن باشیم.
به گفته صالحی، بدیع بودن این کار اهمیت و دشواری آن را مشخص می کند چون ما در ایرانی قرار داریم که مهد جریانات قدیمی و جدید است. توجه دوستان این پروژه به جریان شناسی با محورهای مختلف خودش پدیده تازهای است و ما سابقه چنین کاری نداریم. تک نگاریهای مکتوب محدود و مقالاتی وجود دارد اما به این شکل مبسوط کار تازهای است.
او با اشاره به اینکه توجه به لایههای عمیقتر و پنهانتر جریانها نیز در این کار مهم بوده است عنوان کرد: ما جریانها را صرفا میتوانیم در پدیدارهای محسوس و روایتهای عمومیاشان ببینیم اما در این پروژه توجه به لایههای پنهان تر وجود داشته است. از سوی دیگر روششناسی علمی و اخلاق علمی در کار بسیار مهم است. وفاداری به روششناسی و اخلاق علمی به معنای رعایت انصاف و ادب بسیار مهم است و ادب نقل و نقد در این کاروجود دارد.
صالحی در بخش دیگری از سخنانش درباره مراحل پسینی این پروژه توضیح داد و افزود: مرحله اول انتشار این 30 اثر است که در آن تربیت بالقوه محققان بالفعل شده است اما از اینجا به بعد مراحلی هست که میتواند وجود داشته باشد بدین معنی که این آثار فرصتی را برای گفتوگوی جریانی ایجاد کنند.
او در این باره گفت: در گذشته ما گفتوگوی مکاتب و اندیشههای سیاسی داشتیم اما این کار میتواند فرصت گفتوگوی میان جریانی ایجاد کند. جریانها در ایران با هم کم صحبت کردند و این فقر گفتوگو در ساحتهای مختلف به انشقاق میانجامد. جریانها کمتر از نظریهها همدیگر را تحمل میکنند بنابراین پیشنهاد من این است که پس از انتشار این 30 جلد گفتوگوهای میان جریانی رخ دهد و در نهایت دغدغهها و راه حلهای مشترک از آن استخراج شود.
صالحی با بیان اینکه تکثر باید به وحدت تقریبی برسد ادامه داد: طی 150 سال اخیر جریانهای زیادی متولد شدند اما فاصلههای این جریانات با هم زیاد است. نکته دیگر در گامهای پسینی توجه به نقاط قوت و ضعف جریانهاست. ما میتوانیم با گفتوگو و ارتباط تهدیدهای جریانها را حداقلی کنیم.
او در پایان گفت: اگر بخش کنشی جریان شناسی، بخواهد جریان شود، پس از این پژوهش باید نقطههای عملیاش قابل جستجو باشد. اگر این پژوهش بخواهد از ساحت نظری به کنشگری برسد باید گامهای عملی را در آن ببینیم.
سلمان صفدری مدیر مؤسسه فرهنگی هنری آفتاب خرد در این نشست درباره این پروژه توضیحاتی داد و گفت: این کار در سال 90 انجام شد و بیش از یک دهه به طول انجامید چون کار وسعت زیادی داشت که موجب مطول شدن آن شد.
او ادامه داد: در نشستهای علمی که انجام شد ضرورت این کار مشخص شد و دیدیم که این کار تخصصی است و باید در چهارچوب مشخصی انجام شود. بنابراین انواع جریان شناسی فکری و فرهنگی در بازه زمانی 50 ساله اخیر در دستور کار قرار گرفته است.
او افزود: ما برای این کار دغدغههای علمی از جمله انتخاب گروه، نویسندگان، متخصصان، استفاده از نیروهای متخصص سابق و ... داشتیم. شاید یکی از سوالات اصلی این بود که ما چگونه جریانها را دستهبندی کنیم؟ چون تنوع، تکثر و دامنه زیادی داشتند اما در نهایت بر مبنای نسبت هر یک از این جریانات با دین جریانات به سه دسته کلان جریان دین گرا، عرف گرا و تخصص گرا تقسیم شد.
صفدری در بخش دیگری از این مراسم درباره اهداف پروژه توضیح داد و یادآور شد: در مدیریت این پروژه چند اصل مد نظر بوده و دائما مورد توجه بوده است؛ نخستین اصل این بود که به تمامی جریانات فعال در 50 سال اخیر صرف نظر از گرایشات و تمایزات فکری پرداخته شود، بنابراین همه جریانهای فکری و فرهنگی در 50 سال اخیر پوشش داده شده و نزدیک به 35 تا 40 جریان از هم متمایز شدند.
به گفته او، دومین اصل بی طرفی علمی بود و میخواستیم هیچ سوگیری در آن وجود نداشته باشد. چون همه جریانات مد نظر ضرورتا منادی نداشتند مثلا جریان عامه پسندی داریم که منادی ندارد اما نافذترین جریانی است که سبک زندگی و عادتوارهها را تحت تاثیر قرار داده است.
او گفت: نکته دیگر این بود که ما فقط میخواهیم توصیف کنیم یا نقد هم داشته باشیم؟ به این نتیجه رسیدیم که بهتر است یک الگوی نقادانه داشته باشیم و نقد ساختاری، کارکردی، روششناختی و معرفتی روی این جریانها داشته باشیم. از دیگر اصول استفاده از روش شناسی علمی چندگانه بود و میخواستیم به منابع، روشهای و تکنیکهای محدود اکتفا نکنیم.
او با بیان اینکه رایزنی با صاحبان اندیشه و ایجاد شوراهای علمی متفاوت از دیگر اصول ما بود افزود: خلاصه گویی و موجز گویی از دیگر اصول بود چراکه فکر میکنیم باید از کلی گویی دوری شود. ما خواستیم از زبان فنی و تخصصی جلوگیری شود یعنی در عین حال توجه به مفاهیم، دایره مخاطبان عام هم گسترده باشد. همچنین از تساهلگرایی در تدوین کارها جلوگیری شود و با دقت نظر کاری دقیق با ابعاد مختلف بررسی شود.
محمدباقر خرمشاد نیز در این نشست طی سخنانی گفت: عنوان پروژه در سلسله سولاتی را در ذهن متبادر میکند: اساسا جریان شناسی چیست و چه تعریفی دارد؟ جریان شناسی فکری و فرهنگی چگونه تعیین میشود؟ چرا جریان شناسی میکنیم؟ چرا حریان شناسی فکری و فرهنگی در ایران بررسی میشود و روششناسی چگونه صورت میگیرد؟ آیا میتوان گفت یک روش شناسی پژوهشی خلق شده و این روش چگونه بوده است؟
او ادامه داد: جریان یک حرکت جمعی اختیاری و هدایت شده در بستر مشترک و جهتی معین برای رسیدن به هدف مشخصی اتفاق میافتد. این حرکت جمعی گاه به حرکت انسانها به منظور تغییر و تحول در مبانی و مبادی و تغییر روی سبک زندگی سامان میدهد مثل جریانات ادبی، کارگری، ناسیونالیستی و غیره.
خرمشاد در پاسخ به این سوال که جریان چیست؟ توضیح داد: شناخت یک منظومه فکری، چگونگی شکلگیری آن و تبدیل آن از فکر و عمل، مطالعه سیر یک جریان از تئوری تا عمل، تعاملات و بده و بستانهای یک جریان، پرداختن به چهرههای معروف آن جریان و کشف و توصیف چرخشهای ایدئولوژیک، سیر افول احتمالی آن جریان و ... از مسائلی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
او با اشاره به اینکه روش شناسی دو نکته دارد عنوان کرد: به لحاظ روششناسی این جریان شناسی روشی جامعه پایه است که به زمینههای اجتماعی پدیدهها توجه کرده است و در نتیجه این روش مانند سایر روشهای موجود در جامعه شناسی کشاف است و توانایی را به محقق میدهد که او را بر سیر هر جریانی مسلط کند و در نهایت درک عمیقی را ممکن میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جریان پژوهی در این مجموعه بعد از نشستهای علمی مختلفی که برگزار شد اتفاق افتاده گفت: در نهایت روشی تعیین شد بدین معنی که در هر جریان فرهنگی پرداختن به جریان در توصیف، تحلیل و تبیین اتفاق افتاده است.
خرمشاد درباره مشکلات و موانع کار هم توضیح داد و افزود: فقدان منابع مستقیم و غیر مستقیم یکی از مشکلات ما بود بدین معنی که گاهی منبعی برای یک جریان نبود و لزوم پیمایش جدی میشد و همین طور برای اجتهاد و صرف زمان ضرورت پیدا میکرد.
سید محسن طباطباییفر مولف کتاب احیاگر دینی در ادامه این نشست توضیحاتی را درباره مجموعه تحت نظر خود ارائه کرد و گفت: این مجموعه به امام خمینی(ره) میپردازد. کتابهایی درباره حضرت امام(ره) نوشته شده اما درباره دغدغه ایشان کمتر کتابی نوشته شده است. مهمترین دغدغه ایشان احیاگری دینی است و ایشان تلاش کردند از ظرفیت همه اندیشهها برای احیاگری دینی استفاده کنند. اگر ایشان حکومت دینی تشکیل داد به دلیل این احیاگری بود. بنابراین ما نمیخواستیم نگاه تقلیلگرایانه به ایشان داشته باشیم.
او عنوان کرد: حضرت امام(ره) از همه اندیشه اسلامی بهره برده است و به همین دلیل جریان احیاگری امام(ره) به خوبی توانست پارادایمی را راهاندازی کند که با سلفی گری و روشنفکری دینی رقابت کند. در بخش دیگری از این کتاب این ادعا مطرح شده که ما حضرت امام(ره) را باید برای بیرون مرزها تعریف کنیم.
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید