1400/1/14 ۱۳:۵۰
طی سه چهار دهۀ اخیر در کنار رشد کمی و کیفی شاهنامه پژوهی در ایران، شاهد رشد فردوسی ستیزی و شاهنامه ستیزی نیز بوده ایم. گرایش اخیر ابعاد مختلفی دارد. بخشی از آن ناظر بر این مدعاست که گویا شاهنامه اثری نژادپرستانه و شووینیستی است. در این میان برخی منتقدان آذربایجانی در قیاس با سایر مناطق مقالات بیشتری، به ویژه در نشریات محلی، با هدف «نقد شووینیسم موجود» در شاهنامه منتشر کرده اند.
طی سه چهار دهۀ اخیر در کنار رشد کمی و کیفی شاهنامه پژوهی در ایران، شاهد رشد فردوسی ستیزی و شاهنامه ستیزی نیز بوده ایم. گرایش اخیر ابعاد مختلفی دارد. بخشی از آن ناظر بر این مدعاست که گویا شاهنامه اثری نژادپرستانه و شووینیستی است. در این میان برخی منتقدان آذربایجانی در قیاس با سایر مناطق مقالات بیشتری، به ویژه در نشریات محلی، با هدف «نقد شووینیسم موجود» در شاهنامه منتشر کرده اند. این در حالی است که طی هزار سالی که از سرودن شاهنامه می گذرد نخبگان آذربایجانی بیش ترین انس و الفت را با شاهنامه داشته اند.
این آثار طی سالهای اخیر و با گسترش وسایل ارتباط گروهی، از جمله اینترنت و فضای مجازی، روز به روز بیشتر شده و گاه از چارچوب گفت و گوهای علمی خارج شده است. با توجه به این گونه مقالات از مدتی پیش ضرورت پاسخی علمی و دقیق به این موارد احساس می شد. کتاب آذربایجان و شاهنامه، اثر سجاد آیدنلو، شاهنامه شناس نامدار ایرانی، در پاسخ به این ضرورت ملی تألیف، تدوین و منتشر شده است. خوشبختانه کسی به این ضرورت پاسخ گفته است که از مناسب ترین و ذیصلاح ترین پژوهشگران در این حوزه است. زیرا از یکسو خود زاده و ساکن آذربایجان است و به آذربایجانی بودن خود افتخار می کند و از سوی دیگر احاطه ای کم نظیر بر شاهنامه دارد.
دریافت مقاله
فصلنامۀ فرهنگبان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید