1397/12/26 ۱۰:۳۵
دستگاه دیوانسالاری حکومتهای ایران در دوران پیش از اسلام، یکی از جالبترین موارد حکومتی آن روزگار به شمار میرود. این دیوانسالاری از دوران مادها (550-708پ. م) شروع شده و با شاهنشاهی هخامنشی (330-550پ. م) و اشکانی (250پ. م تا224م) تکامل یافته و در دوران ساسانی (651-224 م) به اوج خود رسیده است.
مقدمه
دستگاه دیوانسالاری حکومتهای ایران در دوران پیش از اسلام، یکی از جالبترین موارد حکومتی آن روزگار به شمار میرود. این دیوانسالاری از دوران مادها (550-708پ. م) شروع شده و با شاهنشاهی هخامنشی (330-550پ. م) و اشکانی (250پ. م تا224م) تکامل یافته و در دوران ساسانی (651-224 م) به اوج خود رسیده است. وسعت قلمرو، جمعیت زیاد و تنوع اقوام تحت تسلط، ایرانیان را بر آن داشت تا برای کنترل سرزمین پهناور خود سیستم تشکیلاتی بزرگ و دقیقی داشته باشند. دستگاه دیوانسالاری ایرانیان باستان در دورانهای مختلف مورد تقلید حکومتهای بسیاری قرار گرفت.
یکی از موارد نظام دیوانسالاری دفاتر ثبت وقایع یا به اصطلاح سالنامههای شاهی است که در اینجا به مختصری در این مورد از دوران هخامنشی تا ساسانی میپردازیم.
چکیده:
ساختار تشکیلات اداری حکومتهای ایران باستان از مادها تا ساسانیان در یک روند هزاروسیصد ساله سیر تکاملی پیموده است.این سازمان اداری که درقالب دیوانسالاری جلوه می کند،برای هر چه بهتر کنترل کردن سرزمینهای تحت تسلط و منظم کردن امور اقتصادی و سیاسی کشور مورد استفاده قرار می گیرد.
یکی از مهمترین موارد دیوانسالاری حکومتهای ایران باستان،دفاتر ثبت وقایع یا سالنامه های شاهی هستند که از آنان برای امور گوناگون استفاده می شد.از خلال منابع به برخی کارکردهای این سالنامه ها پی برده و آگاهیمان در مورد فرهنگ وتمدن ایران باستان بسی افزوده می گردد.مواردی از قبیل:ثبت وقایع تاریخی،سیاسی،اقتصادی،گزارش جنگها،ثبت قرارداد های سیاسی،ثبت فرامین سلطنتی و درکل هر آنچه به رویدادهای کشور مربوط می گردد.
این سیستم دقیق ثبت اطلاعات بعد از دوران ساسانیان به خلافت اسلامی ارث رسید و مسلمانان تا قرنها از آن در حکومتهای خود استفاده می کردند.
کلید واژه:
تمدن و فرهنگ ایران باستان،دیوانسالاری،سالنامه های شاهی،بایگانی اسناد
دوران هخامنشی
از سالنامههای دوران مادها اطلاعات چندانی بر جای نمانده است. گمان بر این است مادها بر سازمان اداری هخامنشیان تأثیر گذارده و از تشکیلات اداری همانند آنان برخوردار بودهاند. (1) قرابت و خویشاوندی این دو سلسله و تشابه برخی ساختارهای حکومتی بین آنان احتمال این تاثیر را بیشتر میکند. هخامنشیان که در واقع، هم میراثدار مادها بودند و هم حکومتهای آشور، بابل،(2) لیدی و مصر به ناچار برای اداره کردن کشور پهناور خود دست به ایجاد دیوانسالاری بزرگی زدند. هخامنشیان نخستین دولت جهانی را بنیاد نهادند.(3)
سرزمینی که این دودمان بر آن فرمان میراندند، از هند و آسیای مرکزی در قارهی آسیا تا مصر و حبشه در قارهی آفریقا و تا یونان شمالی در قارهی اروپا را در بر میگرفت (4) و چنان گسترده بود که بنا به گفتهی کوروش کوچک (برادر اردشیر دوم 358-404پ. م) مردمان شمال آن از سرما و جنوب آن از گرما نمیتوانستند زندگی کنند.(5)
چنین دولت نیرومند و مقتدری، بدون وجود دستگاه دیوانسالاری اداری عظیم و پیچیده، نمیتوانست به مدت دو قرن بر بخش بزرگی از جهان فرمانروایی كند. بنا بر این برای ادارهی آن، دیوانسالاری گستردهای نیاز بود تا امكان نظارت بر تمام آن فراهم باشد.(6)
امروزه به لطف الواح کشف شدهی تخت جمشید، از وجود یک نظام اداری پیچیده و گسترده در آن دوران آگاهی داریم. نظامی اداری که حتی بر اعمال ملکههای هخامنشی نیز نظارت میکرد.(7)
در مورد سالنامههای شاهی در دوران هخامنشی، منابعی وجود دارد که بازگو میکند این سالنامهها در خزانهها نگهداری میشدند.(8) بنا بر مندرجات کتاب استر، وقایعنامه یا تاریخ پادشاهان در دربار هخامنشی وجود داشته است.(9) همچنین در کتاب عزرا آمده است که یهودیانی که در حال ساخت معبد اورشلیم بودند و با مخالفت فرماندار رو به رو گشتند، طی نامهای به داریوش بزرگ (486-522پ. م) مدعی شدند که فرمان ساخت معبد توسط کوروش بزرگ (529-550پ. م) صادر شده است و به پادشاه پیشنهاد کردند که فرمان دهد تا در کتابخانهی بابل جستجو کنند که کوروش چنین فرمانی صادر کرده است یا نه؛ و سرانجام آن فرمان را، نه درکتابخانهی بابل، بلکه در کاخ اکباتان یافتند. (10)
غیر از مطالب کتاب مقدس، هرودوت مورخ یونانی سدهی پنجم پیش ازمیلاد و پلوتارک مورخ دیگر یونانی سدهی یکم میلادی، مطالبی در مورد وجود دفاتر ثبت وقایع بیان میکنند. این دو مورخ مدعیاند که خشایارشا (466-486 پ. م) در جنگ سالامین منشیهای متعددی به همراه داشت که جزییات جنگ را یادداشت میکردند (11)که این یادداشتها برای ثبت در سالنامه های شاهی بوده(12)که احتمالا این منشیان کارمندان دبیر خانه شاهی بوده اند(13)
کتزیاس،پزشک دربار اردشیر دوم(358-404پ.م)(14) اذعان می دارد در دربار شاهان پارس چرمینه های سلطنتی را که ایرانیان عملکردهای قدیمی خود را برآن طبق قانونی تنظیم می کردند ،دیده است.(15)
غیر ازاین موارد، دفتری نیز برای ثبت اعمال نیکوکاران در دستگاه هخامنشی وجود داشته است که شاه بزرگ ازروی این دفتر، به کسانی که نسبت به وی و سرزمینش خدمتی کرده بودند، پاداش میداد. (16)
دوران اشکانی
در بررسی تاریخ اشکانی مشکل خاصی وجود دارد. یکی پراکنده بودن منابع و دیگری غیر ایرانی بودن آنان است(17) به همین دلیل نمیتوان به صراحت از وجود سالنامههای درباری و یا شاهی در آن دوران سخن گفت و از سوی دیگر نیز، نمیتوان پذیرفت دولت دیرپایی چون اشکانیان طی 474 سال پادشاهی در ایران، فاقد سالنامهی شاهی بوده باشد.
طی اکتشافات باستانشناسان روسی در نسا (8 کیلومتری شمال غربی عشق آباد کنونی) در جنوب شرقی این شهر، قلعهی منفرد و عظیم مهردادکرت که یکی از اقامتگاههای شاهان پارت و آرامگاه خانوادگی ایشان بوده، کشف شد و ظاهراً مقر حاکم یا ساتراپ محل نیز در همین قلعه بوده است؛ چرا که در این قلعه بایگانی کاملی از اسناد اقتصادی پارتی به دست آمد.( 18)
مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، سخنی است که سورنا سردار پارتی به کراسوس کنسول و سردار رومی میگوید و اشاره به نوشتن صلحنامه بین پادشاه اشکانی ارد (37-56پ. م ) و رومیان دارد(19) که این مورد را شاید بتوان دلیل وجود سالنامههای درباری و دفاتری دانست که در دربار اشکانی وجود داشته است؛ چرا که سورنا در ادامهی گفتوگو با کراسوس به وی میگوید: «شما رومیان عادت ندارید که تسلیم بلا شرط خود را به یاد بیاورید»(20) و این موضوع احتمالاً در اشاره به پیمانی بوده که اشکانیان با رومیان بسته بودند و رومیان به آن عمل نکرده بودند.
به هر حال، با توجه به آشنایی اشکانیان با ادبیات یونان(21) و وجود کتابهای متعدد در دوران آنها(22) احتمال بسیار وجود دارد که این دولت دیرپای ایرانی نه تنها دارای ادبیات شفاهی قوی(23) بلکه دارای دیوانسالاری نیرومندی نیز بوده؛ چرا که نمیتوان پذیرفت که یک دولت چند صد سال (474 سال) حکومت کند و روابط خارجی طولانی نیز با همسایگان خود، ازچین گرفته تا روم،(24) داشته باشد، ولی دستگاه اداری نیرومند و دفاتر ثبت وقایع روزانه در آن نباشد. به هرحال این احتمال وجود دارد که با اکتشافات باستانشناسی در آینده، بتوان به منابع و مدارک بیشتری در مورد اشکانیان دست یافت.
دوران ساسانی
در این دوره تمدن ایران به طور فزایندهای گسترش یافت و همراه با گسترش فرهنگ و تمدن، دستگاههای اداری نیز پیشرفت کرد که مجموع دوایر و سازمانهای آن روزگار را دیوانسالاری میخوانند.
در بارهی خزانهی شاهان ساسانی و بایگانی شهریاران عجم از خلال منابع رومی و اسلامی آگاهی داریم(25) اما در مورد چگونگی بایگانی کردن این اخبار و فرامین شاهان ساسانی، بلاذری مورخ اسلامی میگوید:« پادشاه هرگاه فرمانی میداد، طغرا دار سلطنتی آن را در حضور وی به طغرا میآراست و خادمی داشت که همان را در تذکرهای ثبت میکرد. این تذکرهها همه جمعآوری میشده و پادشاه مهر خود را بر آن مینهاد و بایگانی میشد.» (26)
بدین ترتیب در دوران ساسانی بایگانی شاهی وجود داشته است که تمامی مکاتبات و همچنین کتابهای تاریخ در آن جمعآوری میشده است. در خصوص کتابهای تاریخ خزاین شاهان ساسانی و همچنین بایگانی شاهی، علاوه بر منابع ذکر شده، دو منبع مهم دیگر نیز در اختیار داریم. در مورد کتابهای خزاین ساسانی، مسعودی مورخ سدهی چهارم هجری گزارش میدهد که در سال 303 هجری نزد یکی از خاندانهای بزرگ پارس، کتابی در مورد تاریخ شاهان ساسانی به شکل مصور دیده که این کتاب از روی اسناد خزاین ملوک ایران برای هشام بن عبدالملک اموی در سال 113 هجری از پارسی به عربی برگردانده شده است.(27) همچنین مورخ مذکور از ایجاد فن تاریخ نویسی توسط اردشیر بابکان نام می برد که تا دوران یزدگرد سوم ادامه داشته است.(28) در مورد بایگانی شاهی نیز یک منبع رومی موجود است که به طور مستقیم از وجود مخازن سلطنتی آگاهی میدهد که سالنامههای رسمی در آنجا نگهداری میشود. آگاثیاس مورخ سدهی ششم میلادی، یکی ازمورخان امپراتوری بیزانس میگوید ازجمله منابعی که وی برای نگارش تاریخ خود به کار برده، سالنامههای رسمی مخازن دولتی تیسفون بوده است. وی به کمک یک مترجم یونانی به نام سرجیوس که در دربار ساسانی در تیسفون بوده، پس از کسب اجازه از نگهبانان مخازن سلطنتی، توانست به سالنامههای رسمی شاهان ساسانی دست یابد.(29) به غیر از آگاثیاس، اصطخری جغرافیدان سدهی چهارم هجری ذکر میکند که در حصن الجص فارس کسانی زندگی میکنند که قصههای پادشاهان را به صورت نوشته دارند؛ بدین ترتیب حتی پس از نابودی ساسانیان کتب تاریخ مربوط به آنان موجود بود.(30)
مسعودی از کتابهایی به نامهای آییننامه و کهنامه (گاهنامه) نام میبرد که در آنها مراتب دولتی پادشاهی ساسانی ذکر شده است.(31) اما در مورد وجود سالنامهها و روزنامههای رسمی دوران ساسانی نیز اشارههای مستقیمی در آثار مورخان اسلامی وجود دارد. جاحظ، مورخ معتبر قرن سوم هجری در این مورد میگوید: «و آیین ایرانیان به عصر اردشیر بابکان و خسرو انوشیروان چنین بود که اگر شاهی یکی از وزیران یا یکی از جاهمندان را دیدن میکرد، نامش را در تاریخ و بر روزنامهها و کارنامهها ثبت میکردند و به گرد جهان پراکنده میساختند.»(32)
در مورد کلمهی روزنامه به صراحت میتوان اذعان کرد که این کلمه به قسمتی از دیوانسالاری ساسانی اطلاق میشده که کاربرد آن ثبت وقایع روزانه بوده است. خوارزمی دانشمند ایرانی در این خصوص میگوید: «رزنامج (=روزنامه) یعنی یادداشت روزانه، زیرا کارهایی که در هر روز انجام میشود، مانند گرفتن خراج یا پرداخت نفقه و غیره را در آن مینوشتند.»( 33) غیر از خوارزمی، مؤلف کتاب «تاریخ قم» هم از کلمهی روزنامه و روزنامجات استفاده کرده است.(34) علاوه بر اصطلاح روزنامه، عنوان دیگری وجود داشته به نام فهرست که دفتر یادداشتی معنی شده که شامل همهی دفترها و اعمالی بوده که در دیوان وجود داشته است.(35) همچنین دفتری برای یادداشت رویدادهای بزرگی که اتفاق میافتاده، وجود داشته است که این گونه رویدادها با ذکر تاریخ وقوع و دیگر مشخصات در این دفتر ثبت میکردهاند تا برای نوشتن تاریخ به کار رود.(36) دفتری نیز وجود داشته که شامل فهرست تمام نامههایی که به زبان خارجی به دیوان میرسیده و ترجمه شده با نام مترجم و مضمون نامه که میتوان آن را به نوعی وزارت امور خارجه دوران ساسانی تلقی کرد(37). دفاتر دیگری نیز در دربار ساسانی وجود داشت که برخی برای ثبت نام هدیه آورندگان در نوروز و مهرگان بوده که آن را دفتر ویژگان میخواندند(38) و دفتر دیگری خاص عطایای شاه به ماموران و کارمندان دولتی بوده است. (39)
به دلیل اهمیت سالنامههای سلطنتی و مخازن نگاهداری آنان در دربار ساسانی، منصب مهمی به نام نگهبان سالنامهی سلطنتی وجود داشته که مسؤول حفظ و نگاهداری این مخازن بوده است. (40)
دستگاه اداری عظیم ساسانیان(41) پس از نابودی آن سلسله به جهان اسلام خصوصاً به عباسیان (656-132هجری)ارث رسید(42) و از طریق عباسیان، به دودمان های دیگر جهان اسلام و ایران. شاید بتوان گفت که دستگاه اداری بیشتر کشورهای جهان اسلام تا عصر حاضر بر گرفته از سیستم دیوانسالاری ساسانی بوده است.
نتیجه گیری:
در طی بیش از یک هزار سال تکامل دیوانسالاری در ایران باستان،این ساختار در دوران ساسانیان به چنان کارکردی رسید که بعد از ساسانیان تا چندین قرن مورد استفاده مسلمانان بود.این موضوع حکایت از کارآیی و عملکرد موثر این دستگاه بزرگ اداری برای کنترل کشور دارد.
در این میان نقش سالنامه های شاهی در روند شکل گیری تارخ ملی ایرانیان که بعدها به خدای نامک شهرت یافت انکار ناکردنیست.نگاشته شدن تاریخ ایران ساسانی و حتی پیش از ساسانی در دوران اسلام توسط مورخان مسلمان ایرانی و غیر ایرانی،چیزی نبود جز ترجمه خدای نامه به عربی،که ابن مقفع بخش مهمی از آن را به انجام رساند و منبع تمامی مورخان جهان اسلام برای تاریخ ایران پیش از اسلام گردید.
انتقال تمامی اطلاعات اداری از ایران به جهان اسلام به دنبال ترجمه اینگونه منابع از پهلوی به عربی بود که بیشتر آنان را مرهون سالنامه های شاهی هستیم.
یادداشتها
1- ن.ک :پیر بریان، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، چاپ اول، چاپ انتشارات زریاب، تهران، سال 1377، جلد 1، ص90.
2-در خصوص سالنامه های آشور.ن.ک:دیودور سیسیلی،کتابخانه تاریخی،ترجمه حمید بیکس شورکایی-اسماعیل سنگاری،چاپ اول،چاپ انتشارات جامی،تهران،سال1384،ص136؛چارلز آلکساندر رابینسون،تاریخ باستان،ترجمه اسماعیل دولتشاهی،چاپ اول،چاپ انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی،تهران،سال1370،ص119؛ژورژ رو،بین النهرین باستان،ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی،چاپ اول،چاپ نشر آبی،بی جا،سال1369،ص339؛در خصوص سالنامه های بابلی،ن.ک:ریچارد فرای،میراث باستانی ایران،ترجمه مسعود رجب نیا،چاپ چهارم،چاپ انتشارات علمی و فرهنگی،تهران،سال1373،صص133و
3-برای آگاهی بیشتر از دولت جهانی هخامنشی، ن. ک: آرنولد توین بی، بررسی تاریخ تمدن، ترجمهی محمد حسین آریا، چاپ اول، چاپ انتشارات امیر کبیر، تهران، سال 1376، صص 336 تا 342.
4-برای آگاهی از نظر رسمی هخامنشیان در مورد گستردگی قلمرو حکومتیشان ن.ک: (کتیبهی dph) کاخ آپادانا، رلف نارمن شارپ، فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی، چاپ اول، چاپ انتشارات پارینه، تهران، سال1382، ص79.
5-ن. ک:گزنفون، آناباسیس، ترجمهی احمد بیرشک، چاپ اول، چاپ انتشارات کتابسرا، تهران، سال 1375، ص119
6-ن. ک: هاید ماری کخ، از زبان داریوش، ترجمهی پرویز رجبی، چاپ دوم، چاپ انتشارات کارنگ، تهران، سال1376، صص 35 تا 42 و 49 تا 54.
7-ن. ک: کخ، پیشین، ص 273.
8- در کتیبه های هخامنشی واژه پیشیاهوادا به معنای خزانه اسناد یا بایگانی می باشد.ن.ک:رودلف ماتسوخ،زبان آرامی در دوره هخامنشی،مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران،سال دهم،شماره2،شماره پیاپی38،دی1341،قسمت اول،صص187-186
9-کتاب مقدس.استر،6.2-1
10- کتاب مقدس. عزرا، 5-17؛ کتاب مقدس. عزرا. 6-3؛ همچنین در خصوص دژ بایگانیها در دوران هخامنشی، ن. ک:
Gutas, Dimitri; (1998) Greek Thought, Arabic Culture; The Graeco-Arabic Translation Movement in Baghdad and Early Abbasaid Society (2nd-4th/5th-10th), New York, Routledge, p. 36.
11-ن. ک: هرودوت، تواریخ، ترجمهی ع. وحید مازندرانی، چاپ فرهنگستان ادب و هنر ایران، تهران، سال 1356، ص454 ؛ پلوتارک، حیات مردان نامی، ترجمهی رضا مشایخی، چاپ سوم، چاپ انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، سال1369، جلد اول، ص 323.
12-اشاره هرودوت به وقایع نگاران ایرانی به آسانی ثابت می کند که در زمان هرودوت رویدادنامه نگارانی حرفه ای برای گزارش دقیق رویدادها در ایران وجود داشته اند.ن.ک:هرودوت،تاریخ هرودوت،ترجمه مرتضی ثاقب فر،چاپ اول،چاپ انتشارات اساطیر،تهران،سال1389،جلد اول،پاورقی ص95
13-ن.ک:هرودوت،تواریخ،ص206
14-ن.ک: استرابو،جغرافیای استرابو،ترجمه همایون صنعتی زاده،چاپ اول،چاپ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی،تهران،سال 1382،ص196؛دیودور سیسیلی،کتابخانه تاریخی،ص148
15-ن.ک:کتزیاس،پرسیکا،داستانهای مشرق زمین،تاریخ شاهنشاهی پارس به روایت کتزیاس،لوید لولین جونز و جیمز رابسون،ترجمه فریدون مجلسی،چاپ اول،چاپ انتشارات تهران،تهران،سال1390،ص179؛دیودور سیسیلی،کتابخانه تاریخی،ص148
16-ن. ک: بریان، تاریخ امپراطوری هخامنشیان، جلد اول، صص 642
17-ن. ک: پژوهش دانشگاه کمبریج، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی ساسانیان، گرد آورنده احسان یار شاطر، ترجمهی حسن انوشه، چاپ دوم، چاپ انتشارات امیر کبیر، تهران، سال 1373، جلد سوم، قسمت اول، ص 123.
18-ن. ک:م.م. دیاکونوف، اشکانیان، ترجمهی کریم کشاورز، چاپ دوم، چاپ انتشارات پیام، تهران، سال 1351، صص 65 و 64؛برای اسناد بایگانی نسا ن.ک:ای.ام.دیاکونوف-آ.لیوشیتس،کتیبه های اشکانی نسا،ترجمه شهرام آبادیان،چاپ اول،چاپ انتشارات کلام شبدا،تهران،سال1383
19-ن. ک: پلوتارک، حیات مردان نامی، جلد سوم، ص 104.
20-ن ک: پلوتارک، پیشین، ص 104.
21-ن ک: پلو تارک، پیشین، صص 108 - 106.
22-ن. ک: حمزه بن حسن اصفهانی، تاریخ پیامبران و شاهان، ترجمهی جعفر شعار، چاپ دوم، چاپ انتشارات امیر کبیر، تهران، سال 1367، ص 41؛ محمد بن اسحاق بن ندیم، الفهرست، ترجمه و تحشیهی محمد رضا تجدد، چاپ اول، چاپ انتشارات اساطیر، تهران، سال 1385، ص 539.
23-ن .ک:محمد مهدی مؤذن جامی، ادب پهلوانی: مطالعهای در تاریخ ادب دیرینهی ایران از زرتشت تا اشکانیان، چاپ اول، چاپ نشر قطره، تهران، سال 1379،صص229-227
24-ن. ک: پژوهش دانشگاه کمبریج، تاریخ ایران، جلد سوم، صص 654 تا 656؛ یوزف ولسکی، شاهنشاهی اشکانی، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، چاپ اول، چاپ نشر ققنوس، سال 1383، ص 198و109؛ دیوید برانستون، جادهی ابریشم، ترجمهی محسن ثلاثی، چاپ اول، چاپ نشر سروش، تهران، سال 1376،ص142-136؛ ؛دیاکونوف،اشکانیان،صص73و72؛در خصوص روابط اشکانیان با ارامنه ن.ک:یوزف ویزهوفر،امپراطوری اشکانی و اسناد و منابع آن،ترجمه هوشنگ صادقی-خشایار بهاری-فرید جواهر کلام و آرزو رسولی،چاپ اول،چاپ انتشارات فرزان روز،تهران،سال1392،بخش اشکانیان در منابع ارمنی ص495؛روابط اشکانیان با چین،ویزهوفر،پیشین، صص555الی543؛روابط اشکانیان با هند ،ویزهوفر،پیشین، ص597
25- ن .ک: پروکوپیوس، جنگهای ایران و روم، ترجمهی محمد سعیدی، چاپ دوم، چاپ بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، سال 1374، ص 167؛ ن. ک:ابوالفرج اصفهانی، برگزیدهی الأغانی، ترجمه و تلخیص و شرح از محمد حسین مشایخ فریدنی، چاپ اول، چاپ انتشارات علمی وفرهنگی، تهران، سال 1368، جلد اول، ص 199؛ابن ندیم،الفهرست،ص539
26- الامام ابی العباس احمد بن یحیی بن جابر البلاذری،فتوح البلدان،موسسه المعاف،بیروت-لبنان،1407ه-1987م،ص649
27-ن. ک. ابی الحسن علی بن الحسین المسعودی،التنبیه و الاشراف،مکتبه الشرق الاسلامیه و مطبعتها،قاهره-مصر،1357ه-1938م،صص93و92 ؛ حمزه اصفهانی، تاریخ پیامبران و شاهان، صص 46 تا 48.
28-ن.ک.المسعودی،پیشین،ص167
29-آرتور کریستنسن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمهی رشید یاسمی، چاپ ششم، چاپ انتشارات دنیای کتاب، تهران، سال 1368، ص 118 و 119.
30-ن. ک: ابراهیم ابو اسحق اصطخری،مسالک وممالک،به اهتمام ایرج افشار،چاپ سوم،چاپ انتشارات علمی و فرهنگی،تهران،سال1368،ص131
31-ن ک:المسعودی، التنبیه و الاشراف، صص 91؛ابن ندیم، الفهرست ، ص 541.
32-الامام ابی عثمان عمرو بن بحر للجاحظ،التاج فی اخلاق الملوک،المطبعه الامیریه،قاهره-مصر،1332ه-1914م،ص158 ؛ ن. ک: محمد محمدی، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به اسلامی، چاپ اول، چاپ نشر توس، تهران، سال 1382، جلد پنجم، نظام دیوانی یا سازمان مالی و اداری ساسانی در دولت خلفا، ص 76.
33-ابو عبدلله محمد بن احمد بن یوسف خوارزمی، ترجمهی مفاتیح العلوم، ترجمهی سید حسین خدیو جم، چاپ سوم، چاپ انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، سال 1383، ص 57.
34-ن. ک: حسن بن محمد بن حسن قمی، تاریخ قم، ترجمهی حسن بن علی بن حسن بن عبد الملک قمی، تصحیح و تحشیهی جلال الدین طهرانی، چاپ اول، چاپ اتشارات توس، تهران، سال 1361، صص 150 و 151.
35-ن. ک: خوارزمی، ترجمهی مفاتیح العلوم، ص 60 ؛ محمدی، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به اسلامی، ص 83.
36-ن. ک: محمدی، تاریخ و فرهنگ ایران...، ص 222-221.
37-ن. ک: محمدی، پیشین، صص223-222؛یعقوبی ذکر می کند که در دفتر شاهنشاهی ساسانی افرادی از خاندان حیره بودند که ترجمه نامه ها را به عهده داشتند.ن.ک:ابن واضح یعقوبی،تاریخ یعقوبی،ترجمه محمد ابراهیم آیتی،چاپ ششم،چاپ انتشارات علمی و فرهنگی،تهران،سال1371،جلد اول،صص265و261
38-ن. ک: للجاحظ، التاج فی اخلاق الملوک، ص 148.
39-ن. ک: احمد بن یحیی بن جابر بلاذری،فتوح البلدان،ترجمه محمد توکل،چاپ اول،چاپ نشر نقره،تهران،سال1367، ص 633
40-ن. ک: کریستنسن، ایران در زمان ساسانیان، ص 118.
41- ن.ک:پژوهش دانشگاه کمبریج،تاریخ ایران...،جلد سوم،قسمت اول،ص247
42-ن.ک:پژوهش دانشگاه کمبریج،تاریخ ایران از فروپاشی ساسانیان تا آمدن سلجوقیان،گردآورنده،ر.ن.فرای،ترجمه حسن انوشه،چاپ دوم،چاپ انتشارات امیر کبیر،تهران،سال1373،جلد چهارم،128؛ریچارد فرای،عصر زرین فرهنگ ایران،ترجمه مسعود رجب نیا،چاپ دوم،چاپ انتشارات سروش،تهران،سال1363،ص167؛ایلیا پاولویچ پطروشفسکی،اسلام در ایران،ترجمه کریم کشاورز،چاپ هفتم،چاپ انتشارات پیام،تهران،سال1363،صص173و172
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید