1397/9/10 ۰۸:۳۶
سومین جلسۀ دیدار با بزرگان و فرهیختگان تهران، روز چهارشنبه ۷ آذر ماه سال جاری در منزل استاد محقق و شاعر نامور و ادیب پرتلاش، دکتر شفیعی کدکنی برگزار شد.
استاد شفیعی گرچه پنج دهه است که بساط درس و بحث خود را در تهران گشوده است، اما همچنان دل در گرو خراسان و بهویژه نیشابور و کدکن دارد؛ جایی که در سال ۱۳۱۸ در آن زاده شد و پس از آموزشهای اولیه در خدمت پدرش مرحوم حجتالاسلام هادی شفیعی، نزد ادیب نیشابوری زبان و ادبیات عرب را آموخت و در نزد شیخ هاشم قزوینی، فقه و کلام و اصول را فراگرفت و نهایتاً تا آخرین مراحل درس خارج فقه را در محضر مرجع تقلید مقیم مشهد مقدس، مرحوم آیتالله میلانی گذراند و آنگاه در دانشگاه فردوسی زبان و ادبیات فارسی خواند و مدرک دکتری را نیز در همین رشته از دانشگاه تهران گرفت و از سال ۱۳۴۸تا کنون در مقام استادی، زینتبخش دانشگاه تهران است.
دکتر شفیعی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد (با تخلص «سرشک») و توانایی خود را در دو سبک سنتی و نو نشان داد؛ همچنان که بعدها در پژوهش و تصحیح و نظریهپردازی. از دفترهای شعر اوست: زمزمهها، شبخوانی، از زبان برگ، در کوچهباغهای نشابور، بوی جوی مولیان، از بودن و سرودن، مثل درخت در شب باران، هزارۀ دوم آهوی کوهی. تصحیحات دکتر شفیعی که همراه با مقدمههای بسیار پربار و تعلیقات راهگشاست، عمدتاً در حوزه عرفان است؛ همچون: اسرارالتوحید، مجموعۀ آثار عطار (مختارنامه، مصیبتنامه، منطقالطیر، اسرارنامه، الهینامه، تذکره الاولیاء)، تاریخ نیشابور، مجموعۀ میراث عرفانی ایران، شامل دفتر روشنایی (بایزید بسطامی)، نوشته بر دریا (خرقانی)، چشیدن طعم وقت (ابوسعید ابوالخیر)، در هرگز و همیشۀ انسان (خواجه عبدالله)، درویش ستیهنده (احمد جام ژندهپیل)، حالات و سخنان ابوسعید، مرموزات اسدی (نجمالدین رازی). از گزیدههای ادبی استاد که همراه است با مقدمههای اساسی و تعلیقات سودمند، میتوان به این موارد اشاره کرد: غزلیات شمس، مفلس کیمیافروش (انوری)، زبور پارسی (غزلیات عطار)، تازیانههای سلوک (قصاید سنایی)، در اقلیم روشنایی (غزلیات سنایی)، شاعر آیینهها بررسی (بیدل)، آن سوی حرف و صوت (اسرارالتوحید)، شاعری در هجوم منتقدان (حزین لاهیجی). و اما آثاری که حاوی نظریهپردازی دکتر شفیعی است، عبارتند از: صور خیال در شعر فارسی، موسیقی شعر، زبان شعر در نثر صوفیه، ادوار شعر فارسی، زمینۀ اجتماعی شعر فارسی، قلندریه در تاریخ، با چراغ و آینه، رستاخیز کلمات، این کیمیای هستی (حافظ). از ترجمههای چاپشدۀ استاد است: آفرینش و تاریخ (از طاهر مقدسی)، شعر معاصر عرب، رسوم دارالخلافه (هلال صابی)، آوازهای سندباد (عبدالوهاب البیاتی)، تصوف اسلامی و رابطۀ انسان و خدا (نیکلسون). دکتر شفیعی کدکنی کتابی هم به نام حالات و مقامات اخوان ثالث دارند و مقدمههایی نیز بر منظومۀ علینامه و دیوان قائمیات، به اضافه بسیاری مقاله و تحقیق. بر این کارنامۀ پربار باید تدریس و تربیت شاگردان فراوان و راهنمایی دانشجویان را نیز افزود.
در جلسه دیدار با بزرگان، نخست مصطفی بادکوبهای سپاسنامهای به شرح زیر قرائت کرد:
«استاد گرانقدر، پاسدار راستین و توانمند ادب پارسی و عرفان ایرانی، حضرت استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی! هزار آینه جاریست، هزار آینه اینک به همسرایی قلب تو میتپد با شوق. سپاس از این که گزیدهای از دوستداران خویش را به عنوان منتخبی از سیل ارادتمندانتان به محضر پذیرفتهاید، اینک فرصتی داریم تا از حضور روشنگر، تعیینکننده و ارزشمند آن استاد کمنظیر سپاسگزاری کنیم.
نوشتههای شما بر دریا نیست، دفتری از روشنایی است که طعم وقت را به ما میچشاند. شما منتخب دیوان شمس را به منازل ما آوردید، به عنوان همشهری داروفروش کدکن ما را با آثار جناب شیخ عطار آشناتر کردید. قلم شیرین و طبع روانتان خواننده را از کوچهباغهای نشابور تا هزارۀ دوم آهوی کوهی رهنمون شد. ادوار شعر فارسی را از مشروطیت تا سقوط سلطنت برایمان طبقهبندی کرد و بالاخره در آن سوی حرف و صوت، اسرار توحید را رمزگشایی نمود… و بهتازگی نشانههایی از «کیمیای هستی» را در شعر حافظ نمایان ساخت.
اینک ما امضاکنندگان که به ابتکار مؤسسه اطلاعات و مؤسسه فرهنگی و هنری مکتب فرش رسّام عربزاده هر از گاهی به دیدار بزرگان علم و فرهنگ ایران مفتخر میشویم، با افتخار سپاس صمیمانهمان را در برابر عمری تحصیل، تدریس، مهرورزی و مردمدوستی آن استاد بزرگ به پیشگاهتان پیشکش میکنیم. باشد که سایهتان بر سرمان باشد و خورشید وجودتان همچنان بدرخشد. شهرام ناظری، سیدحبیب نبوی، فیروز نعیم محبوبی، منیره ملکی، سعید محمدزادهاکبری، حسین باهر، شهیر قیّم،محمد توکلیان، ژیلا رسام عربزاده، علیقلی محمودی بختیاری، فاضل جمشیدی، مهدیه محمدخانی، مهدی جمارانی، پوران درخشنده، ایرج حسابی، طیبه محمد، مصطفی بادکوبهای هزاوهای، محمد معتمدی ، سیدمحمود دعایی.
آنگاه سیدمحمود دعایی به ایراد سخن پرداخت و گفت: «استاد شفیعی کدکنی، چه به عنوان شاعر چه به عنوان محقق و مصحح و چه به عنوان نقاد و صاحبنظر ادبی، در هر افقی که طلوع کرده و رخ نشان داده، خوش درخشیده و خوشبختانه دولت مستعجل هم نبوده است.» وی درباره شعر استاد گفت: تمام دفترهای شعر شفیعی در دهههای ۴۰ و ۵۰، حکم چشمههای جوشان و زلالی را داشت که ناگهان در کویر و درست در پیش پای مسافران عطشزده و از تشنگی سوخته، جاری شده باشد. دفترهای سرشار از نوآوری و خلاقیت، پربار از پیوندهای پیروزِ دیروز و امروز و فردا، ثروتمند از موسیقی شعر و صور خیال، مملو از دلیری و جسارت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، قویبنیه از حیث تصویرسازی و تصویرپردازی و نقاشی کلمات و تابلوآفرینی، غنیمایه از باب ترکیبات زیبا و زلال. در شعر شفیعی، همه شاعران برجسته و ممتاز عهد قدیم و عصر جدید را میتوان با هم و در کنار هم دیدار کرد. مولانا و حافظ و سعدی از سویی، نیما و اخوان و شاملو و فروغ و سهراب از سوی دیگر، همه آمدهاند و با شفیعی همسو و همصدا شدهاند. گویی همه آنها در این مقام به وحدت رسیدهاند. همان وحدت در عین کثرت. وحدت وجود شاعرانه.
آیا کسی توانسته است تا بدین پایه ـ پنهانْ آشکار ـ احساس مسئولیت انسانی و تعهد اجتماعی و سیاسی را با ظرافتها و لطافتها و زیباییهای شاعرانه و هنرمندانه درهم آمیزد و موفق باشد؟ شفیعی در هیچ کدام از عرصهها، اهل افراط و اصرار نبوده است. اما کسی که شعر او را با تأمل و تعمق میخواند، به خوبی درمییابد که اقتدار هنرمندانه و متفکرانهای در پسِ این پردههای آویخته بر تالار کلمات، پنهان است. شعر شفیعی به شیوهای چشمگیر و دلنواز توانسته است فضایی را فراهم آورد برای تنفس آزاد در هوای قدیم و جدید، سنت و مدرنیته، شرق و غرب، دیروز و امروز، حافظ و نیما، مولانا و اخوان، سعدی و سهراب و دهها علامت تعجب دیگر! هنر شفیعی این است: پیوند موفق میان دو زبان و دو زمان چه به لحاظ فنی و شکلی، و چه به لحاظ مضمون و محتوا. علاوه بر همه اینها، انتقال حس مسئولیت انسانی و اجتماعی و حتی سیاسی به خواننده، به نحوی که او خود را انگار در متن مهمترین رخدادهای زمانه و درست در وسط صحنه و ناگزیر از انتخاب و گزینش و لااقل نوعی از واکنش مسئولانه میبیند. احساس مسئولیت اجتماعی، در شعر شفیعی موج میزند. چنین خصیصهای همواره این خطر را داشته است که ناگهان یا بهتدریج شعر را از درونمایه هنریاش تهی کند و فقط آن را به اعلامیه سیاسی و حزبیِ برانگیزانندهای مبدل سازد که منهای آن دیگر ارزشی نداشته باشد. شعر شفیعی، در همان حال که موج مسئولیتآفرینیاش سر به اوج میزند، از این وادی خطرناک جان به سلامت بیرون برده و ماندگار شده است.
سیدمحمود دعایی درباره جایگاه علمی استاد گفت: دکتر شفیعی کدکنی این توفیق و توانایی را داشته است که در جایگاه والای استادی دانشگاه نیز بدرخشد. بسیاری از شاعران برجستهما، محقق نبودهاند. یا اگر بودهاند، نتوانستهاند آن را از قوه به فعل درآورند. برعکس هم میتوان گفت. محققان و مصححان بسیاری را سراغ داریم که متأسفانه ذوق فهم عمیق یک بیت حافظ را نداشتهاند تا چه رسد به توانایی سرودن یک بیت حافظانه را؛ اما شفیعی در سرودن استاد است و در تحقیق و تصحیح نیز استاد. از «اسرارالتوحید» گرفته تا «منطقالطیر»، از «تازیانههای سلوک» تا «شاعر آینهها»، همهوقت و همهجا، تحقیق و تصحیح او پاکیزه و پربار بوده است. امتیاز بزرگ او این است که شاگردی و استادی به معنای خاص آن را در هر دو حوزۀ معرفتی تجربه کرده است: هم «طلبه حوزۀ علمیه» بوده و هم «دانشجوی دانشگاههای مدرن». و آنگاه در هر دو به مرتبۀ اجتهادی و استادی رسیده، تا توانسته شامۀ پژوهشی و تحقیقی لازم را در دنیای امروز به دست آورد.
ترجمههای شفیعی از آثار غربیان، پژوهشهایش در پهنه ادبیات عرب، حشر و نشرش با اساتید و منابع درجه اول، همهو همه نشان میدهد که او در هر یک از عرصههای پهناور تحقیق و تصحیح که گام نهاده، به هر دو معنای سنتی و مدرنش «مجتهد جامعالشرایط» بوده است. و از چنین موضع و چنین منظری است که فریضۀ تحقیق و تصحیح متون را به جای میآورد و جرئت و جسارت علمی برای محقق بودن و مصحح بودن را به میدان عمل میکشاند. او نه مستشرقی است اروپایی که در هوای عرفان و ادب و شعر و هنرِ شرق، مستقیماً نفس نکشیده باشد و حداکثر تکرار همان ادوارد براون باشد و هانری کُربن و آن ماری شیمل و نیز نه آن علامه ایرانی و اسلامی است که متون ادب و عرفان را میتواند از بر بخواند، آنهم با چارده روایت! و همچنین نه ادغام شدۀ هر دو است بیآنکه خود دارای قدرت اجتهاد و خلاقیت و تولید و آفرینندگی باشد. آنچه استاد در وادی تحقیق و تصحیح عرضه کرده، از پشتوانۀ همۀ مزایا و مختصات مثبت مذکور برخوردار است.
دعایی درباره مهمترین دستاورد فرهنگی دکتر شفیعی کدکنی اظهار داشت: گرچه هر یک از آثار قلمی استاد بسیار مهم است، میتوان گفت تربیت دهها و صدها شاگرد ، شاعر و محقق و ادیب و هنرمند و موسیقیدان که پدیدههای زندگی عاشقانه و عقلانیِ خود را با نگاه و نگرشِ متأثر از او تفسیر میکنند و میفهمند، مهمترین اثر و دستاورد فرهنگی استاد است. ضمن اینکه نظریههای ادبی و هنری و زبانی و زیباییشناسانه و خیالپردازانه و همچنین نظریههای اجتماعی مبتنی بر «جامعهشناسی ادبیات فارسی» و «روانشناسی و روانکاوی ادبیات فارسی» در لابلای همه نقدها و تحلیلها و تحقیقهای عرضهشده به قلم استاد، واقعاً در زمرۀ ممتازها و مهمترینهاست. استاد شفیعی کدکنی از شدت ظهور مخفی مینماید. آثار او هر ورقش دفتری است از معرفتِ اثرگذار و نظریهپرداز٫ شفیعی کدکنی «ذوالیمینین» و «ذواللسانین» و «ذوحیاتین» است. در هر دو عرصه درخشیده و میدرخشد.
ادامه مجلس، هنرنمایی فاضل جمشیدی و محمد معتمدی بود و شعرخوانی دو تن از بانوان و آنگاه استاد شفیعی کدکنی گفتند: این ایام در کشورهای اسلامی شاید بیشتر از ایران، جشن میلاد حضرت رسول برگزار میشود با تفاوت فرهنگ ها و مسائل اقلیمی شان، و من اگر جای مسئولان بودم، این شعر احمد شوقی را پخش میکردم که شاید بهترین مدیح حضرت رسول(ص) باشد و امکلثوم خوانده است:
وُلد الهُدى فالکائناتُ ضیاءُ / و فم الزّمان تبسّم و ثناءُ
الروح و الملأ الملائک حوله / للدین و الدنیا به بُشراء
و العرش یزهو و الحظیره تزدهی / و المنتهى و السدره العصماء
و حدیقه الفرقان ضاحکه الربا / بالترجمان شذیه غناء
و الوحی یقطر سلسلا من سلسل / و اللوح و القلم البدیع رواء
نظمت أسامی الرُسل فهی صحیفه / فی اللوح و اسم محمد طغراء…
شاهکار موسیقی عربی و یا موسیقی شرق است و هر که میشنود، حالت طهارت روحی و یک نوع شستشوی معنوی در وجود خود احساس میکند؛ یعنی همان چیزی که ارسطو در «فن شعر» به عنوان «تطهیر روحی انسان» از آن تعبیر میکند. وظیفه هنر، تطهیر روحی انسان است. اگر ما اینقدر تحمل داشتیم که این شعر و آواز را از رسانههای ایران پخش کنیم، قدمی در جهت وحدت بیشتر ملل اسلامی یا امت اسلام برمیداشتیم. زیبایی هیچگونه ستیزهای با اسلام ندارد. اسلام از درون زیبایی نشأت گرفته است. تأثیری که زیباییهای قرآن بر مخاطبان حضرت رسول(ص) داشته، این بود که مخاطبان را مورد تصرف قرار میداده و آنها را به حوزۀ وحی دعوت میکرد. اهل علم باید بپذیرند که انکار زیبایی و هنر، انکار حقیقت تجربۀ نبوی است. اگر در مناسباتی از این نوع شعر احمد شوقی را بگذارند، ما به شکل دلخواهتری وحدت خودمان را با همه جوامع اسلامی عملا به چشم خواهیم دید و آنها نیز این وحدت را ادراک خواهند کرد.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید