1397/9/3 ۰۹:۱۴
این روزها حال زبان فارسی چندان خوب نیست، زبان نوشتاری و گفتاری مردم به سمت و سویی رفته که موجب نگرانی کارشناسان فرهنگی شده و اغلب آنان از ضرورت برنامهریزی برای حفظ این بخش مهم از فرهنگ و هویتمان خبر میدهند. محمدجعفر یاحقی هم یکی از همین افراد است، این پژوهشگر و استاد دانشگاه فردوسی مشهد که سال هاست بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم فعالیت دارد بخشی از این آسیبها را ناشی از تغییرات سبک و سیاق زندگی امروز و شتابزده شدن آن میداند. با این حال او معتقد است حتی در این شرایط هم نباید دست روی دست گذاشت و مسئولان آموزشی- فرهنگی باید حداکثر تلاش خود را برای بهبود وضعیت فعلی به کار ببرند.
گفتوگو با محمدجعفر یاحقی، استاد ادبیات فارسی و مدیر قطب علمی فردوسیشناسی
مریم شهبازی: این روزها حال زبان فارسی چندان خوب نیست، زبان نوشتاری و گفتاری مردم به سمت و سویی رفته که موجب نگرانی کارشناسان فرهنگی شده و اغلب آنان از ضرورت برنامهریزی برای حفظ این بخش مهم از فرهنگ و هویتمان خبر میدهند. محمدجعفر یاحقی هم یکی از همین افراد است، این پژوهشگر و استاد دانشگاه فردوسی مشهد که سال هاست بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم فعالیت دارد بخشی از این آسیبها را ناشی از تغییرات سبک و سیاق زندگی امروز و شتابزده شدن آن میداند. با این حال او معتقد است حتی در این شرایط هم نباید دست روی دست گذاشت و مسئولان آموزشی- فرهنگی باید حداکثر تلاش خود را برای بهبود وضعیت فعلی به کار ببرند.
*******
مدتی است شاهد انتشار اظهارنظرهای مختلفی از سوی فعالان زبان و ادبیات فارسی پیرامون گسست نسل جوان از زبان فارسی هستیم که به شکلی واضح خودش را نگارش هایی با غلط های فاحش نشان می دهد؛ این غلطنویسی ناشی از نفوذ روزافزون شبکههای اجتماعی در زندگی امروز است یا دلیل دیگری برای آن برمیشمارید؟
نفوذ روزافزون وسایل ارتباط جمعی در زندگی امروز یکی از مهمترین دلایل گسستی است که به آن اشاره کردید، با این حال به گمانم این آسیب فارغ از اینکه نوک پیکان آن متوجه کدام سازمان یا حتی ابزار ارتباطی باشد نشأت گرفته از دو عامل سهلانگاری و کم دانشی است. بخش عمدهای از این غلطنویسی ناشی از بیتوجهی و سهلانگاری نسبت به اصول روابط فرهنگی(روابط میان فردی و اجتماعی) و همچنین کم دانشی در خصوص دستور زبانی است.
نقش نظام آموزشی در این هرج و مرج پیش آمده چیست؟
متأسفانه آموزش و پرورش هم کم در این زمینه مقصر نبوده، شما نگاهی به نحوه مدیریت مدارس طی این چند دهه بیندازید، کلاسهایی نظیر املا و انشا از نظر گردانندگان مدارس کم ارزشترین درسها به شمار میآیند. در مدارس مااین کلاسها هیچ جایی ندارد، این در حالی است که پایههای ساختاری زبان فارسی به کمک همین دو زنگ گذاشته میشود. صحیح نوشتن عادتی است که بنای آن باید از همان سالهای ابتدایی مدرسه گذاشته شود، اگر چنین اتفاقی رخ ندهد نمیتوان انتظار بهبود این وضعیت را در بزرگسالی داشت.
رسانهها و بویژه تلویزیون چقدر در آسیبی که متوجه زبان فارسی شده مقصرند؟
تردیدی در اینکه بخشی از آسیب مذکور در نتیجه عملکرد رسانهها بوده نیست، البته در میان آنها رسانههای فعال در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نقش پررنگتری دارند، چراکه شتابزده هستند و همین تلاش برای سریع بودن منجر به قربانی شدن زبان میشود.البته نمیگویم در همه موارد، اما این مسأله در خصوص بسیاری از آنها صدق پیدا میکند.
بخشی از این تغییر زبانی را نمیتوان طبیعی و ناشی از تحول شیوه زندگی دانست؟
بله، اما مسأله اینجاست که این تغییرات و آسیبها در کشورهایی نظیر ایران پررنگتر از سایر نقاط جهان است. مخالف وسایل ارتباط جمعی نوین نیستم اما شیوه استفاده از آنها در کشور ما چندان صحیح نیست، ماهنوز فرهنگ استفاده از این تکنولوژیها را نیافتهایم. شما اگر نگاهی به کشورهای پیشرفته داشته باشید، خواهید دید که هیچ کدام به اندازه ما ایرانیان غرق شبکههای اجتماعی نشدهاند. البته این مسأله نشأت گرفته از دلایل اجتماعی و سیاسی مختلفی است که با زندگی مردم درآمیخته و شاید بتوان گفت که قدری گریزناپذیر است. شیوه زندگی در همه جای جهان با تغییرات زیادی روبهرو شده، تغییراتی که ردپای بخشی از آن را میتوان در شیوه گفتار و نوشتاری مردم دید. فردی که در حال رانندگی یا انجام کارهای شخصیاش ناچار به پاسخگویی تلفنش میشود ناخودآگاه به خلاصهنویسی روی میآورد و تا حدی که قادر به انتقال منظور مورد نظرش باشد دست به خلاصهگویی و خلاصهنویسی میزند. بخشی از این تغییرات هم از زبان خاصی ناشی میشود که نوجوانان و جوانان به کار میبرند، من همین حالا بخشی از حرفهای فرزندان و دانشجویانم را متوجه نمیشوم، آن هم در شرایطی که سالهاست حرفهام در زمینه زبان و ادبیات فارسی است.
به جوانان بهعنوان عامل بخشی از این تغییر اشاره کردید، چطور میتوان آنان را متوجه آسیبها کرد؟
به گمانم کنترل این نسل معترض و از سویی شتابزده کار راحتی نیست، متولیان اگر خواهان بهبود شرایط فعلی هستند باید آموزش را از مدارس آغاز کنند.
همین حالا سازمانها و وزارتخانههای متعددی هستند که قادرند در این زمینه هم فعالیت کنند، چرا عملکرد مثبتی از سوی آنها نمیبینیم؟
همان بحثی است که گفتم، برای فردی که به بزرگسالی قدم گذاشته براحتی نمیتوان کاری کرد، بنای این فرهنگسازی باید از دوران کودکی و از طریق رسانهها و نظام آموزشی گذاشته شود. در ارتباط با فضای مجازی هم نمیتوان کاری کرد، فضای مجازی بخشنامهپذیر نیست و حتی تجربه نشان داده که با فیلتر و این دست اقدامات سلبی هم نمیتوان شیوه فعالیت مردم در آن را کنترل کرد، محدودیتهایی که از این طریق ایجاد میشود همگی موقت است. اما نکتهای که نباید از آن غافل شد نیازی است که در انجام بررسی برای درک این مسأله داریم که چرا ما ایرانیان بیش از سایر مردم جهان غرق تکنولوژیهای ارتباطی شدهایم. البته همانطور که اشاره شد باید دنبال دلایل آن در وضعیت اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی جامعه بگردیم.
شما در فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم حضور دارید، مگر اساس راهاندازی چنین سازمانهایی حراست از زبان و ادبیاتمان نیست، پس چرا شاهد عملکرد مثبتی از سوی آن نیستیم؟
اتفاقاً جلسه هفته قبل فرهنگستان هم به همین موضوع اختصاص داشت و حاضران در آن همگی از نگرانیهایشان درباره آسیبهایی که متوجه زبان فارسی است صحبت کردند. با این حال حتی ما هم چارهای برای اقدامات کوتاهمدت به ذهنمان نرسید. گمان نمیکنم از دولت و فرهنگستان کاری برآید، اینها باید از نظام آموزشی شروع شود. البته تلویزیون حتی در همین شرایط هم تا حدی قادر به بهبود شرایط هست، منتهی نه با نصیحت و برنامههای آموزشی، بلکه به شکلی کاملاً غیرمستقیم و در قالب فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی میتوان به این هدف دست پیدا کرد. البته این مسأله در ارتباط با نسل جوان شاید چندان کارساز نباشد، چراکه اغلب آنان میانه چندانی با تلویزیون ندارند. نمیدانم تلویزیون چطور قادر به اثرگذاری در این زمینه خواهد بود آن هم در شرایطی که بخشی از مشکلات از خود آن نشأت گرفته است.
بهعنوان فردی که سالهای بسیاری از عمرش صرف فعالیت در این حوزه شده وضعیت فعلی زبان فارسی را چقدر نگرانکننده میدانید؟
متأسفانه وضعیت زبان فارسی چندان خوب نیست، شاید براحتی قادر به بهبود یا حتی کنترل شرایط نباشیم اما این دلیل نمیشود که مسئولان آموزشی- فرهنگی دست روی دست گذاشته و کاری نکنند! به گمانم مهمترین مسألهای که برای نجات زبان فارسی از این ایرادات باید به آن توجه کرد تلاش در جهت بهبود وضعیت اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی جامعه است. بخشی از هجوم غیرقابل کنترل مردم به شبکههای اجتماعی ناشی از همین شرایط است، تا وقتی شرایط زندگی مردم بهبود پیدا نکند نمیتوان انتظار بهبود وضعیت زبان فارسی را داشت. مسئولان فرهنگی باید بدانند که زبان فارسی هم مثل آلودگی هوا و محیط زیست وضعیت نگرانکنندهای پیدا کرده و باید چارهای برای آن اندیشید.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید