1397/7/18 ۰۸:۵۰
نام و یاد بعضی نفرات، در نتیجه تاریخنگاری ستارهساز از قلم میافتد؛ چهرههایی كه از قضا نقشی سرنوشتساز در تاریخ این مرز و بوم ایفا كردهاند، اما به دلایل متفاوت كمتر اهمیت كارشان درك شده و نامشان پس پشت چهرههای جنجالی و عامهپسند به فراموشی سپرده شده است، حال آنكه برای پژوهشگر منصف و دقیق، درك تحولات تاریخی بی در نظر آوردن تاثیر این چهرههای موثر اما خاموش شده امكانپذیر نیست.
یادی از محمود هومن حافظ شناس و استاد فلسفه به مناسبت سالمرگ او و روز حافظ
محسن آزموده / درآمد: نام و یاد بعضی نفرات، در نتیجه تاریخنگاری ستارهساز از قلم میافتد؛ چهرههایی كه از قضا نقشی سرنوشتساز در تاریخ این مرز و بوم ایفا كردهاند، اما به دلایل متفاوت كمتر اهمیت كارشان درك شده و نامشان پس پشت چهرههای جنجالی و عامهپسند به فراموشی سپرده شده است، حال آنكه برای پژوهشگر منصف و دقیق، درك تحولات تاریخی بی در نظر آوردن تاثیر این چهرههای موثر اما خاموش شده امكانپذیر نیست. تا جایی كه به سیر تحول فلسفه جدید در ایران معاصر به خصوص در عرصه دانشگاهی مربوط میشود، بدون شك محمود هومن یكی از این نامهاست كه در مهرماه 1359 از دنیا رفت. استاد فقید فلسفه در دانشسرای عالی كه با وجود اهمیتش نه فقط در میان دانشآموختگان فلسفه كه در فضای روشنفكری زمانه كمتر از او یاد میشود و دربارهاش بسیار كم كار شده. این نوشتار تلاشی برای گردآوری همین اندك است، با تاكید بر این نكته كه پرداختن تفصیلی به زندگی و زمانه محمود هومن و نشان دادن جنبههای متكثر اثربخشی او نیازمند مراجعه به آثار مكتوب او و مهمتر از آن رویارویی تفصیلی با معدود شاگردان به جا مانده از اوست.
از مهندسی تا فلسفه: سالهای نخست زندگی
جز تصویری مبهم از محمود هومن موجود نیست، البته در چند جا از كتاب رایین عكسهایی منسوب به او موجود است، اما به درستی نمیتوان او را تشخیص داد. شاگردش عبدالعلی دستغیب كه ادیب و نویسنده توانمندی نیز هست، اما در توصیف او چنین نوشته است: «از نظر سیما به سقراط بیشباهت نبود. مردی بود با قامتی متوسط، كمیچاق، سیمایی تلخ و در برخورد نخست زننده، دماغ پخ با لبخندی زهردار بر گوشه لبان نشسته». محمود هومن متولد 1287 خورشیدی در خانوادهای بازرگان در تهران به دنیا آمد. پدرش حاج رضا قلی خان از اصناف معتبر تهران بود. برادرش احمد هومن (متولد 1288 تهران-1370 تهران) حقوقدان (دكتری) و سیاستمدار ایرانی بود. او مدتی معاون نخستوزیر و سرپرست وزارت دربار بود. محمود برادرش را بسیار دوست داشت. این تعلق خاطر از اهداییهای كه در سر آغاز جلد نخست كتاب تاریخ فلسفه نوشته محمود هومن آمده، مشخص است: «این كتاب را به برادر عزیزم دكتر احمد هومن تقدیم میكنم، باشد كه چون نشانهای از سپاسگزاری، پذیرفتهاید.» محمود تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تهران انجام داد. بعد از تحصیلات ابتدایی به مدرسه آلمانی رفت و از آنجا دیپلم گرفت. سپس به كسب آموزش در هنرسرای عالی در رشته مهندسی شیمی پرداخت و بعد از فارغالتحصیلی در سطح كارشناسی چندی نیز معاون هنرسرای عالی و رییس آزمایشگاه این موسسه علمی بود. او از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۲ مدیریت شعبه مهندسی شیمی و استادی اصول تجزیههای شیمیایی و شیمی معدنی به عهده وی واگذار شد. علاقه به علوم انسانی به ویژه تاریخ و فلسفه از همان سالهای نخست در هومن آشكار بود. او در آغاز تاسیس دانشگاه تبریز حدود سالهای 1327 و 1328 به تدریس تاریخ در این دانشگاه پرداخت و دو كتاب در زمینه تاریخ به نامهای هجوم مغول به ایران و چند نكته درباره تاریخ را نگاشت كه یكی از آنها به چاپ نرسیده است؛ البته این تنها كتابهای هومن تا قبل از سفر به فرانسه برای تحصیل فلسفه نیست. علاقه وافر او به ادبیات پارسی و به ویژه حافظ از یك سو و تعلق خاطرش به مباحث فلسفه زندگی از سوی دیگر موجب شد كه در این سالها چهار كتاب دیگر را نیز منتشر كرد كه عبارتند از: حافظ چه میگوید؟ (1317ه. خ.)، از زندگی چه میدانیم؟ (1322)، زیست یا زندگانی؟ (1324) و حافظ (1325) . حدود سال 1934 كه تاگور به ایران آمد، جزوهای درباره حافظ مینویسد و نسخهای به او پیشكش میكند. در نهایت اما علاقه به فلسفه باعث شد رشته مهندسی شیمی را رها و در سال 1332 برای تحصیل فلسفه به پاریس سفر كند. انگیزه كشیده شدن از علم به فلسفه به تعبیر خودش اشعار حافظ و كتاب زرتشت نیچه بوده است. هومن تا سال 1335 در فرانسه بود و در حین تحصیل فلسفه، سرپرستی دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه را نیز به عهده داشت.
فلسفه در سوربن: شاگرد ژان وال
هومن در فرانسه نخست در كلاسهای ژرژگورویچ (1965-1894) جامعهشناس فرانسویزاده روسی و از استادان برجسته جامعهشناسی سوربن شركت كرده بود، همان جامعه شناسی كه بعدا دكتر علی شریعتی روشنفكر مسلمان و تاثیرگذار معاصر ایرانی سخت تحت تاثیرش قرار گرفت، اما بحثهای گورویچ برای هومن جالب توجه نبود و به همین خاطر به كلاسهای ژان وال رفته بود. وقتی هومن به فرانسه میرود، ژان وال استاد شناختهشدهای است، وال از تبعید به امریكا به دلیل جنگ جهانی دوم بازگشته و استادی سرشناس و سردبیر نشریه كالج فلسفه است كه خودش در سال 1946 آن را تاسیس كرده است. ژان وال در ابتدا هومن را نمیپذیرد، اما بعدا بر اثر اصرار هومن و نشان دادن كتابهایش به او، با درخواست او موافقت میكند. هومن سخت تحتتاثیر ژان وال بود و «او را قویترین كریتیك فلسفه در اروپا میدانست». او همچنین در اروپا با كارل یاسپرس و مارتین هایدگر دیدار كرده بود، اما به یاسپرس بیشتر علاقه داشت و «میگفت هایدگر اهل فن است نه فیلسوف اما یاسپرس فیلسوف و عارف بزرگی است»، با این همه منتقد نادیده گرفتن تاریخ ایران از سوی یاسپرس بود و میگفت: «یاسپرس در كتاب آغاز و انجام تاریخ خود، از چین و هند آغاز میكند و سپس به فلسطین و یونان میرود و ایران را به حساب نمیآورد و از روی ایران میپرد. گویی ایران اصلا نبوده است.» هومن در نهایت رساله دكترایش در زمینه فلسفه را با موضوع «تاثیر ادبیات ایران در ادب رومانتیك غرب» (تاثیر حافظ بر گوته درباره زندگانی) زیر نظر ژان وال استاد فلسفه برجسته فرانسوی در دانشگاه پاریس نوشت و با اخذ درجه ممتاز، مدرك دكترای فلسفه گرفت. در تز دكترایش مدعی ارتباطات وسیع ادبیات ایران در اندیشه رمانتیكها شده بود. او برای مثال نیچه را متاثر از فرهنگ ایرانی میدانست و در این باره میگفت: «با در نظر گرفتن تاثیری كه نیچه از فرهنگ ایرانی دریافت كرده است، میتوان بنیاد فلسفه اگزیستانس را از ایران دانست. نیچه در كتاب انسانی بس انسانی، درباره كتاب چنین گفت زرتشت خود گفته است از این نظر زرتشت را برگزیدم و قهرمان كتاب خود ساختم كه او بود كه اخلاق و آزادی را به جهان داد و به راستی ایرانیان آفریننده تاریخ هستند و نیز او و هگل گفتهاند كوروش مرد بزرگی بوده است و ایرانیها طرح حكومت و دولت را به جهان داده اند.» تز دكترای هومن مورد توجه داوران به ویژه هانری ماسه (1996-1886) شرقشناس برجسته معاصر فرانسوی و مدیر مدرسه زبانهای شرقی در پاریس قرار نگرفت. ایشان ایرادهای زیادی بر آن گرفتند و به خصوص در این جلسه نزاعی میان هومن و هانری ماسه در گرفت. ماسه مدعی بود «دلائل مسیو هومن ضعیف و نارساست» اما ژان وال به دفاع از او گفته بود «مسیو هومن مدرك دارد و اگر شما تز او را دوست ندارید و نمیخواهید بپذیرید باید مدرك و سند رو كنید» ماسه كه به تنگ میآید میپرسد اگر ایرانیها این همه را دارند، چرا ایشان برای تحصیل به غرب آمده است؟ ژان وال باز از هومن دفاع میكند و میگوید: «جناب پروفسور! شما اشتباه میكنید. هومن پیش از اینكه برای درس خواند نزد ما بیاید دانش و آگاهی كافی داشته و فیلسوف بوده.» در هر صورت هومن بعد از اخذ دكتری، با وجود آنكه میتوانست در فرانسه بماند و در دانشگاه پاریس تدریس كند، به ایران بازگشت.
بازگشت به ایران و تدریس در دانشسرای عالی
هومن بعد از بازگشت در سال 1333 در دانشسرای عالی تهران به تدریس فلسفه پرداخت و سپس ریاست بخش فلسفه این موسسه را به عهده گرفت. دانشسرای عالی نام یك موسسه تربیت معلم بود كه به آموزش و تربیت دبیر برای دبیرستانهای كشور میپرداخت (بعدا به دانشگاه تربیت معلم و امروز به دانشگاه خوارزمی تبدیل شده است.) در این سالها هومن كه متوجه فقدان متون قابل اعتنا برای آموزش فلسفه است، در كنار تربیت شاگردان، كتاب مهم تاریخ فلسفه را نوشت. دفتر اول در سال 1337، كتاب دوم این دفتر در همین سال و جلد سوم با عنوان تاریخ فلسفه (دوران چهارم) به صورت فتوكپی دانشسرای عالی در سال 1338 منتشر شد. از هومن در دهه 1340 كتابی منتشر نشد، جز ترجمه عبور از خط ارنست یونگر (1346) .
اما در مقام استاد فلسفه مهمترین كار آموزش فلسفه و تربیت دانشجویان است. هومن استاد سختگیر و جدیای بوده است. از گزارشهای یكی از شاگردانش بر میآید كه در كلاس تندخو بوده و با دانشجویانی كه از او پرسشی میكردند، به طنز و تسخر و گزندگی برخورد میكرده است. برای مثال دستغیب تعریف میكند كه وقتی دانشجویی از او درباره نسبت فلسفه هراكلیتوس و فلسفه «تحققی» چیست، «استاد به خلاف آمد عادت سخت بر آشفت بهطوری كه عرق بر چهره و پیشانیاش نشست و از ژرفای دل فریاد برآورد كه: جوان! هیچ میفهمیكه چه میگویی؟ تحققی محققی چیه؟ لابد منظورت فلسفه پوزی تیف اوگوست كنت است. دانشجو به دست و پا افتاد كه میبخشید، پرسش بی جا كردم و شروع كرد به عذرخواهی كردن. اما استاد كه داغش تازه شده بود و میدید كه دانشجو بیراهه رفته است ولكن معامله نبود...روزی نیز شلاق طنز استاد بر گرده ناتوان نگارنده این سطور فرود آمد. سخن از افلاطون بود و اتفاقا دانشجویان كلاس بالاتر مثل خوئی و پرهام كه با ایشان رودربایستی داشتیم، حضور داشتند. من پرسیدم كه تقسیمات نفوس از دیدگاه افلاطون و نفوس ثلاثه اماره، لوامه و ... چیست؟ (شب پیش «جمهور» افلاطون ترجمه فواد روحانی را میخواندم) استاد با طنز آرام اما سخت گزنده و كارای خود گفت: باز دستغیب بر كرسی فضل نشست! گفتن این جمله همان و منفجر شدن كلاس از خنده همان. این فقیر تا بیخ گوش سرخ شد و نمیدانست سر خود را به كدام دیوار بكوبد.» البته هدف دستغیب از آوردن این مثالها تخریب استاد نیست، او خود به سرعت تاكید میكند: «نواختن استاد دانشجو را... از سر نوازش بود نه از سر رانش و قهر. اگر هم قهری و عتابی در كار بود نه لطف به انواع عتاب آلوده بلكه عتاب به لطف آلوده بسیار و بیداركننده بود». در هر صورت هومن شاگردان زیادی تربیت كرد كه مهمترین ایشان تا جایی كه میشناسیم عبارتند از:
1- عبدالعلی دستغیب (1310 - شیراز) منتقد ادبی و مترجم فلسفی با بیش از 50 عنوان كتاب در زمینههای فلسفه، ادبیات و نقد ادبی. او در سال تحصیلی 38-1337 دردانشسرای عالی در رشته فلسفه شاگرد هومن بوده است. كتاب عبور از خط ترجمه هومن و تحریر جلال آل احمد در سال 1346 به همت دستغیب منتشر شد. او همچنین در سالهای اخیر برخی آثار استادش هومن مثل درسگفتارهای فلسفی و تاریخ باستانی ایران را منتشر كرده است.
2- میر عبدالحسین نقیبزاده (1316- رشت) استاد فلسفه دانشگاه خوارزمی و نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه و فلسفه تعلیم و تربیت كه آثار متعددی چون فلسفه كانت: بیداری از خواب دگماتیسم، نگاهی به نگرشهای فلسفی سده بیستم، كانت (نوشته كارل یاسپرس) و نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش را تالیف و ترجمه كرده است.
3- اسماعیل خویی (1317- مشهد) شاعر و نویسنده معاصر ایرانی كه دكترای فلسفهاش را از انگلیس اخذ كرده است. هومن از میان شاگردان بیش از بقیه به اسماعیل خویی علاقه داشت و امید داشت كه او جانشینش شود. حتی به خود او گفته بود «عمر من كفاف تمام كردن تاریخ فلسفه را نمیدهد و تو باید فلسفه دوره جدید، از دكارت به بعد را بنویسی» همچنین یك بار به یكی از كارشناسان وزارت علوم كه از میزان صمیمت شاگرد و استاد تعجب كرده بود، گفته بود: «این اسماعیل خوئی است و دستیار من است و گاهی از من نیز بهتر میداند.» البته خوئی بعدا در كتاب شعر چیست؟ اصالت اندیشه استادش را زیر سوال برد و بعد خودش نیز سرگرم سیاست شد.
4- صمد موحد (؟ تبریز-) استاد فلسفه اسلامی و عرفانپژوه كه آثار ارزشمندی در زمینه تصوف و عرفان تالیف و تصحیح كرده است كه از آن میان میتوان نگاهی به سرچشمههای حكمت اشراق و مفهومهای بنیادی آن، تصحیح گلشن راز شیخ محمود شبستری، صفی الدین اردبیلی: چهره اصیل تصوف آذربایجان، سیری در تصوف آذربایجان و تصحیح فصوص الحكم به همراه برادر نامدارش محمد علی موحد داشت.
5- ع. پاشایی (1318 - ساری) عسكری پاشایی معروف به ع. پاشایی نویسنده، مترجم، شاعر و شرقشناس ایرانی است. عسكری پاشایی در سال 1338 به دانشسرای عالی رفت تا در رشته فلسفه و علوم تربیتی درس بخواند. در آنجا به پیشنهاد دكتر هومن مقالهای درباره آیین بودا - كه بسیار مورد علاقهاش بود و طی سه سال دانشسرا مشغول به خواندن آن بود - نوشت و بعدها در حدود ۱۰ كتاب در همین زمینه از پاشایی به صورت تالیف و ترجمه كرد. پاشایی در دانشسرای عالی دكتر هومن را تنها استاد خود میداند.
6- باقر پرهام (1313-رودبار) مترجم و پژوهشگر حوزه جامعهشناسی و فلسفه كه از سال 2000 در ساكرامنتوی ایالت كالیفرنیا ساكن است. او آثار مهمی در حوزههای فلسفه و جامعه شناسی چون پدیدارشناسی جان (هگل)، گروندریسه (ماركس)، صور بنیانی حیات دینی (امیل دوركیم)، مراحل اساسی سیر اندیشه جامعهشناسی (ریمون آرون)، هانری كربن: آفاق تفكر معنوی در اسلام (داریوش شایگان)، نظم گفتار (میشل فوكو) و ... ترجمه كرده است. پرهام یكی از مهمترین مترجمین فلسفه و جامعه شناسی در ایران محسوب میشود كه عمدتا از زبان فرانسوی ترجمه میكند.
سالهای پایانی زندگی
هومن در سال 1354 از كار استعفا داد و در سال 1358 در حالی كه از بیماری قلبی رنج میبرد، ایران را ترك كرد و به آلمان رفت و در سال 1359 نیز در همان كشور در گذشت. پیكرش را به ایران آوردند و در باغ خانوادگی در میگون به خاك سپردند. همسر آلمانی او آنیتا نیز كه چند سال پیشتر در ایران بر اثر ابتلا به سرطان در گذشته بود را در باغ ظهیرالدوله در شمال تهران دفن كرده بودند. هومن به همسرش سخت علاقهمند بود و دربارهاش نوشت: «در آن زمان كه همسر گرامیام هنوز با من بود، با آنكه میدانست كه بیمار است هر روز میگفت چرا در خانه كار نمیكنی و مرا به دفتر كار میفرستاد و من نیز برای پنهان داشتن این نكته میدانم بیماری وی خانمانسوز است به دفتر كارم میرفتم و در آنجا مینشستم بیآنكه بتوانم تمركز لازم را برای نوشتن تاریخ فلسفه به دست آورم.» محمود هومن چندان اهل مال دنیا نبود و با وجود اینكه از خانواده ثروتمندی بود، اما تنها ارثی كه از پدر برده بود، 100 هزار تومان در سال 1310 بود. عمده علاقه او در كنار فلسفه، تاریخ و زیستشناسی بود. هومن به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی و زبانهای قدیمیلاتین و یونانی آشنایی كافی داشت، همچنین زبان پارسی میانه را میدانست (یكی از جزوههای نشریه «ایران كوده» ذبیح بهروز را او نوشته بود). او همواره از ذبیح بهروز، ملكالشعرای بهار، دكتر محمد معین به نیكی یاد میكرد.
بیشتر دوستان هومن مهندس بودند كه از میان ایشان میتوان به علی جیب، هوشنگ فاضل، حبیب خمسی، ابوالقاسم قندهاریان، ضیاء موجدی، عیسی تاج بخش، علیرضا امیرسلیمانی، دكتر مهندس عباس بهادری، علی هرندی، امامقلی شاهرخی، علاءالدین روحانی، عزتالله راستكار، علی مدنی، ناصری بدیعی یاد كرد. از دیگر دوستانش دكتر كیوان نجمآبادی و محمود میرجلالی بودند. بیشتر مهندسان شیمیشاگردان او بودند.
محمود هومن به اعتراف شاگردانش از سیاستورزی رایج ابا داشت؛ تا جایی كه نزد برخی به محافظه كاری متهم میشد. عبدالعلی دستغیب شاگرد برجسته او در این باره مینویسد: «استاد همیشه ما را از ورود به سیاست روز برحذر میداشت... او مصداق درست روشنفكر و انسان خوش فكر و اندیشمند بود و میگفت كار فلسفهورزی حفظ گفتههای متفكران و فیلسوفان نیست بلكه اندیشیدن است.» (همان) البته گویا این نگرش برای همه خوشایند نبوده است و حتی برخی همكارانش میگفتند دانشجویان را «به بیعملی سوق میدهد و از پویش آنچنانی باز میدارد». با این همه در نشریه منتقدی چون كیهان فرهنگی نیز حضور داشت تا جایی كه آلاحمد درباره این حضور مینویسد: «همین جا بگویم كه سهم او در گردش آن مجله چندان بود كه میخواستیم اسمش را آن بالا بگذاریم كه رضایت نداد ».
خاتمه
محمود هومن استاد فلسفه دانشسرای عالی، از پیشگامان آموزش فلسفه جدید در تراز دانشگاهی و آكادمیك در ایران بود. او كه همچون چهرههای برجسته معاصرش یعنی محمد علی فروغی، علی اكبر سیاسی، غلامحسین صدیقی، یحیی مهدوی، عباس زریاب خویی، عبدالحسین زرین كوب، احمد فردید و ... آگاهی عمیقی از سنت خودش داشت، علم و فرهنگ جدید را نیز از دانشگاههای جدید غربی و نزد اساتید برجسته جهان آموخت و كوشید با نگارش آثار و تربیت شاگردان مرزهای تفكر فلسفی در ایران معاصر را گسترش بخشد. هومن همچنان كه از نگرشهای قدمایی فاصله داشت، مرعوب نگاه شرق شناسانه نیز نمیشد و میكوشید ارزشهای فرهنگ سنت خودش را نیز حفظ كند و به جهانی شدن آنها یاری برساند. او در سنت ایرانی دلباخته حافظ و رندی او بود و در تفكر غربی عمدتا به متفكرانی چون «نی چه» (نیچه) و یاسپرس علاقه داشت. گفتمانی كه هومن از آن دفاع میكرد، اگرچه رویكردی انتقادی به مدرنیته داشت، اما از ارزشهای مدرن عبور نمیكرد و با آنها سر ستیز نداشت. به همین خاطر به خصوص در سالهای پایانی دهه 1340 و آغازین دهه 1350 خلاف آمد عادت به حساب میآمد و حرفهایش با وجود جدیت و عمق چندان خریدار نداشت. این شاید مهمترین دلیل آن بود كه شاگردانش اگر راه استاد را رفتند، در حاشیه ماندند و آثارش نیز كمتر مورد اقبال قرار گرفت. با این همه آثار هومن كه هر یك در حوزه خود (حافظ شناسی، معنای زندگی، تاریخ فلسفه) پیشگام تلقی میشوند، هنوز باید مورد بازنگری و بازخوانی قرار گیرند. شاید او هم چون استادش ژان وال فیلسوفی ضد نظامسازی بود، اما بارقههای درخشانی از تفكر در نوشتههایش به چشم میخورد و اگرچه سیستمی هگلی ندارد، اما میتوان به تعبیر بنیامین برایش منظومهای معرفتی ترسیم كرد كه در آن ایدهها در همنشینی خود شكلی از فلسفهورزی معطوف به خوش باشی و حیات امیدوارانه و غنی را پیشنهاد میكنند. شاید زمانی، فلسفهورزی به شیوه هومن طرفدار نداشت، اما بیشك در زمانه ما كه ارزشهای زندگی و آری گویی مورد توجه قرار گرفته، میتوان به محمود هومن و آثارش رجوع كرد و بار دیگر آنها را مورد بازخوانی قرار داد.
فيلسوف ضد سيستم
ژان وال (1974-1888) فيلسوف يهودي فرانسوي و استاد برجسته فلسفه در سوربن پس از فراغت از تحصيلات ابتدايي و متوسطه و نيل به اخذ درجه ليسانس در ادبيات (رشته فلسفه) و توفيق در مسابقه آگركاسيون در 1910، و اشتغال چندسالي به تدريس در دبيرستانها، در سال 1920 با گذراندن رسالهاي درباره فلسفههاي پلوراليستي در امريكا دكتراي فلسفه گرفت و در سال 1936 رسما به استادي دانشكده ادبيات دانشگاه پاريس (سوربن) برگزيده شد. او در فلسفه دنبالهروي آنري برگسون فيلسوف حياتگراي فرانسوي و ويليام جيمز فيلسوف و روانشناس برجسته دين امريكايي و جورج سانتايانا فيلسوف و اديب امريكايي اسپانياييالاصل بود. او به عنوان يكي از معرفان تفكر هگلي به فرانسه در دهه 1930 شناخته ميشود، پيش از آنكه الكساندر كوژو درسگفتارهاي مشهورش را ارايه كند او همچنين پيشگام معرفي تفكر سورن كي يركگار به فرانسويان است. او بر متفكران برجستهاي چون ايمانوئل لويناس و ژان پل سارتر تاثير گذاشت و مقاله مهميبا عنوان نيچه و مرگ خدا در ارتباط با تفسير كارل ياسپرس از اين كار نوشت. وال را به عنوان فيلسوف ضد سيستم ميشناسند.
منبع: روزامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید