1397/1/18 ۰۸:۴۷
علت اینکه ما به جای علم یا آگاهی کلمۀ بینش را به کار می بریم، اینست که در کلمۀ بینش شایدنوعی دید و شناخت بی واسطه و حضوری مستتر باشد، زیرا شناخت اساطیری چنانکه بعد معلوم خواهد شد علمی است به غایت مرموز و حتی می توان گفت سحرآمیز. هیچیک از مقولات متعارف عقل استدلالی مانند رابطۀ علت و معلول، جوهر و عرض، زمان و مکان، بدانگونه که در عقل استدلالی از آنها یاد می شود، نه فقط با جهانبینی اساطیری منطبق نیست، بلکه هم جه بسا که معکوس جلوه می کند.
علت اینکه ما به جای علم یا آگاهی کلمۀ بینش را به کار می بریم، اینست که در کلمۀ بینش شایدنوعی دید و شناخت بی واسطه و حضوری مستتر باشد، زیرا شناخت اساطیری چنانکه بعد معلوم خواهد شد علمی است به غایت مرموز و حتی می توان گفت سحرآمیز. هیچیک از مقولات متعارف عقل استدلالی مانند رابطۀ علت و معلول، جوهر و عرض، زمان و مکان، بدانگونه که در عقل استدلالی از آنها یاد می شود، نه فقط با جهانبینی اساطیری منطبق نیست، بلکه هم جه بسا که معکوس جلوه می کند. زیرا در بینش اساطیری بین افکار، اشیاء و تصاویر نوعی «همدمی سحرآمیز» هست که باعث می شود، جهان اساطیری مانند رویایی عظیم جلوه کند که در آن هر چیز ممکن است از هر چیز دیگر پدید آید و جهان مانند حبابی خیال انگیز در طرفة العینی ظاهر شود و در لحظۀ بعد چون رویایی پوچ و باطل گردد.
الفبا، سال 1355، جلد پنجم
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید