1396/12/26 ۰۸:۳۳
پنجم ماه مه1818 میلادی در شهر تریر (منطقه راین پروس) در خانه یک وکیل یهودی به نام «مارکس لوی» کودکی متولد شد که کمتر از یک سده پس از مرگش، نیمی از کشورهای جهان خود را پایبند به آموزههای وی میدیدند.
زندگینامه «کارل هاینریش مارکس»
حمید پورعلی: پنجم ماه مه1818 میلادی در شهر تریر (منطقه راین پروس) در خانه یک وکیل یهودی به نام «مارکس لوی» کودکی متولد شد که کمتر از یک سده پس از مرگش، نیمی از کشورهای جهان خود را پایبند به آموزههای وی میدیدند.
«کارل مارکس» فیلسوف، اقتصاددان و جامعه شناس آلمانی تبار که بعدها رسالت خود را «تغییر جهان» تعریف کرد، سومین فرزند مارکس لوی بود. پدر کارل بهدلیل تبار خانوادگیاش مجبور به تغییر مذهب شد و با گرویدن به آیین پروتستان نام خود را به «هاینریش مارکس» تغییر داد.
کارل تحصیلات ابتدایی را در تریر گذراند و برای حضور در دانشگاه و تحصیل در رشته حقوق راهی بن شد. مارکس در سال 1836 و در اوج رونق اندیشههای «فردریش هگل» به برلین رفت. و در این شهر بهتحصیل تاریخ و فلسفه پرداخت. در آن ایام وی به جمع باشگاه طرفداران هگل پیوست. 5 سال بعد وی با ارائه تز دکترای خود درباره «اختلاف آرای دموکریتوس و اپیکور» موفق به کسب مدرک دکتری شد.
پس از ناتوانی از تدریس در شهر بن، مارکس به کار روزنامه نگاری پرداخت و با پیوستن به روزنامه یک حزب لیبرال، فعالیت سیاسی خود را بهطور جدی آغاز کرد.
در آن ایام فلسفه ماتریالیسم و نقد مذهب سیاسی توسط «لودویگ آندرهآس فوئرباخ» مورد توجه مارکس قرار گرفت.
آشنایی با انگلس
نخستین دیدار مارکس و «فریدریش انگلس» در سال 1842 و در دفتر «روزنامه راینیشه» صورت گرفت. آن زمان انگلس برخلاف مارکس که گرفتاریهای مالی فراوان داشت، از تمکن مالی زیادی برخوردار بود. هرچند که اوضاع نابسامان طبقه کارگر او را نیز بشدت متأثر کرده بود.
بررسیهای نظری انگلس درمورد «وضعیت طبقه کارگر در انگلستان» و تلاش وی برای «نقد نظام مالی انگلستان» و چیرگی مسأله مالکیت خصوصی بر نیروی انسانی، مارکس را بشدت تحت تأثیر قرار داد.
همکاری جدی مارکس و انگلس اما از سال 1844 آغاز شد. زمانی که این دو همراه با «آرنولد روگه» «سالنامه آلمان و فرانسه» را در پاریس منتشر میکردند.
مبادلات و مباحثات فکری مارکس و انگلس در نهایت در سال 1847 منجر به ارائه طرحی اولیه شد که بعدها بهعنوان «مبانی نظری کمونیسم» مشهور شد.
این دو سپس نسبت به متشکلسازی جریانهای کارگری در جهان اقدام کردند و سرانجام در سال 1848 «مانیفست حزب کمونیست» را منتشر ساختند. انتشار این مانیفست بعدها بهعنوان مبدأ و آغاز فصلی نو در تاریخ بشر محسوب شد.هرچند که رابطه مارکس و انگلس تا پایان عمرشان ادامه پیدا کرد اما بدون حاشیه هم نبود. یکی از همین موارد ارتباط نامشروع مارکس با خدمتکار خانه انگلس بود که در نهایت منجر به تولد یک کودک نامشروع شد.
البته این تنها مسأله قابل توجه در زندگی شخصی مارکس نبود. کارل که در زمان انتشار سالنامه با خواهر دوست خانوادگی خود «فون وستفالن» روابط عاشقانه برقرار کرده بود، مجبور شد باوجود میل خانوادهاش، با «جنی فون وستفالن» به پاریس و سپس به لندن مهاجرت کند.
مارکس تقریباً تمام زبانهای اروپایی را میشناخت و به سه زبان آلمانی، فرانسه و انگلیسی مقاله و کتاب مینوشت.
نخستین مجلد سرمایه در سال 1867 منتشر شد. از کتاب ابتدا استقبال چندانی نشد، اینجا هم انگلس به داد مارکس رسید و با سفارش تبلیغ کتاب در نشریات مختلف تلاش کرد، اثر مهم مارکس را درمیان محافل روشنفکری مطرح سازد.
علاقه انگلس به مارکس باعث شد وی در سال 1869 سهام خود در کارخانه پدری را بفروشد و در نزدیکی خانه مارکس منزلی را خریداری کند تا در کنار هم بتوانند به فعالیت بپردازند.
در دهه آخر عمر مارکس تقریباً مشخص شده بود که وی کارگردان اصلی منازعات سیاسی سوسیالیستها است. مردی با شعاع مطالعاتی بسیار گسترده و اندیشههایی رادیکال که سودای متحد کردن کارگران و پرولترهای تمام جهان را در سر میپروراند، هنوز هم به باور بسیاری مؤثرترین و مهمترین فیلسوف تمام ادوار تاریخ بشر است. «سرمایه» اثر مهم و تأثیرگذار مارکس تقریباً به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه شد و از زمان اقامت وی در لندن تا همین امروز، نهادها و سازمانهای متعددی به بررسی نظریات و آرای وی در زمینه اقتصاد، جامعه شناسی و تاریخ میپردازند.
تلخترین اتفاق زندگی مارکس اما درگذشت ینی همسر و دختر بزرگش بود. ینی همسر مارکس که همیشه شرایط را برای کار وی مهیا میکرد در سال 1881 درگذشت و مارکس بیش از 2سال بدون وی نتوانست به زندگی ادامه دهد.
مرگ مارکس در 14 مارس 1883 در لندن و در حالی اتفاق افتاد که هنوز 2 جلد سرمایه منتشر نشده بود. پس از مرگ مارکس و با همت دوستش انگلس مجلدهای دوم و سوم سرمایه در سالهای 1885 و 1894 منتشر شد.
اندیشههای مارکس
بعد از مرگ مارکس 34سال زمان لازم بود تا نخستین و بزرگترین حکومت کمونیستی جهان متأثر از اندیشههای وی تأسیس شود. در طول کمتر از نیم قرن بعد از درگذشت مارکس، اندیشههای وی جهان را درنوردید و منجر به تأسیس حکومتهای کمونیستی از شرق دور تا امریکای لاتین شد.
هرچند که بحث درمور صحت و سقم اندیشههای مارکس در این مقال کوتاه نمیگنجد، اما شاید این سخن «لشک کولاکوفسکی» فیلسوف و متفکر لهستانی بتواند راهگشای کسانی باشد که هنوزهم گمان میکنند، می توان به مانیفست کمون پاریس دل بست. کولاکوفسکی که خود زمانی از شیفتگان مارکس بود در آخرین مصاحبه خود با «مجله اشپیگل» گفته بود: اگرچه مارکس نمیخواست از دل اندیشههایش حکومتهای تمامیت خواهی نظیر شوروی متولد شود، اما اینکه از دل آن اندیشهها، هیولاهای دیو سیرتی نظیر «ژوزف استالین» رخ نمون شده، قطعاً تصادفی نیست.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید