1396/6/13 ۱۰:۴۹
فتوت و تصوف در گذر تاریخ ایران چه سرنوشتی یافتند
پارهای پدیدههای دیرینه اجتماعی، گاه در گذر تاریخ، با لایههایی از تیرگی و پوشیدگیهای گوناگون درهم آمیخته شده، بهگونهای پیچیدگی مییابند که شناخت درست و دقیق آنها سخت میشود. پدیدههایی چون تصوف و فتوت در تاریخ ایران از این دست بهشمار میآیند. علیرضا ابراهیم در مدخل «تصوف و فتوت» در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی درباره فراز و فرود تصوف در ایران و پیوند آن با ساختار حکومت و پدیدههای اجتماعی همچون فتوت و جوانمردی مینویسد: «تصوف اسلامی در طول حیات تاریخی خویش با برخی نهادها و جریانهای اجتماعی نیز مرتبط و بلکه در تعامل بوده است. در این میان، اهل فتوت به واسطۀ پیوندهایی که از نظر آداب و سلوک و مراتب با صوفیه دارند، دارای جایگاه ویژهای هستند». او به پیوندی در این میانه اشاره کرده که در سدههای میانه ایران اسلامی پدید آمده است: «در سدههای ٦ و ٧ ق/ ١٣ و ١٤ م، پیوند سهگانهای میان فتوت، تصوف و حکومت ایجاد گردید. در این زمان، خلیفۀ وقت عباسی، الناصرلدین الله ... رسما به کسوت فتوت درآمد و به گسترش آن همت گماشت». به باور این پژوهشگر، نخستین نشانههای انحراف در ساختار این پدیده اجتماعی از همان زمان میتوانست پدید آید: «در چنین وضعی ممکن بود که تمایلاتی چون نظامیگری دامن فتوت را بگیرد و آن را از مسیر متعارف خویش منحرف سازد. اما مقارن همین دوره، فتوتنامهها و رسائل منسجمی توسط صوفیانی چون احمدبن محمد طوسی و شهابالدین سهروردی... تألیف گردید که فتوت را تا حدی از چنین رویکردی مصون داشت و مبارزه با نفس و پرورش اخلاق را وظیفه اصلی جوانمردان معرفی کرد». او سپس درباره پیوند میان فتوت و تصوف روایتی ارایه میکند: «در دوره اسلامی اهل فتوت، بهعنوان کسانی که به نظام اخلاقی خاصی مبتنی بر ایثار، گذشت و یاری به ضعفا پایبند بودند، با نامهایی چون عیار، جوانمرد، سالوک، فتى، شطار، رند، درویش و اخی شناخته میشدند... حال با توجه به این نکته، بایستی جایگاه فتوت، بهعنوان یکی از بسترهای گسترش تصوف، ملحوظ گردد و احتمال یا چگونگی تأثیر برخی باورها و آداب جوانمردان بر صوفیه بررسی شود». پژوهشگر و نویسنده نوشتار «تصوف و فتوت» بر این باور است که این دو پدیده در دوره صفوی با وضعیتی ویژه روبهرو شدند: «در جریان روی کار آمدن صفویان در ایران، اخیان و فتیان، در کنار صوفیان قزلباش نقش مهمی را در سیاست آن روزگار ایفا کردند و نخستین پادشاهان صفوی از نیروی نظامی آنان بهرۀ فراوان بردند. اما با استقرار دولت صفوی، عوامل گوناگونی که موجب سوءظن شاهان صفوی نسبت به صوفیه، و سرانجام تضعیف و سرکوب آنان گردید، موجبات بدگمانی آنان را نسبت به فتیان نیز فراهم آورد، بهویژه آنکه جریان فتوت خود در این دوره دستخوش انحطاط و انحرافات متعدد نیز گشته بود». علیرضا ابراهیم با بررسی منبع تاریخی بر این باور شده که روند نزولی تصوف و فتوت بدینترتیب شدت یافت و آنها را محدود کرد: «دستور شاه عباس اول مبنی بر بسته شدن زوایا، لنگرها و دیگر مراکز فتیان به سیر نزولی فتوت در ایران شدت بخشید و همان افولی را که برای تصوف رقم زده بود، برای فتوت نیز محتوم ساخت. پس از آن، کارکرد گسترده و نفوذ اجتماعی تصوف تا حد اجتماعات محدود خانقاهی کاهش یافت و جریان فتوت نیز بخش بزرگی از معنویت خود را از دست داد و به تدریج تا مرتبۀ نوعی ورزش زورخانهای تنزل پیدا کرد».
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید