1396/4/21 ۰۹:۴۶
بشر، از دیرباز در جست و جوی سرچشمه حیات خویش و مبدا آفرینش جهان بوده و با تعمق در عالم هستی، سعیدر گشودن راز دهر داشته است. پس از ظهور زرتشت در ایران و پیدایش آیین مزدایی، هم واره «اهورامزدا» و «اهریمن» به عنوان دو مبدا برای کاینات و آفریننده خیر و شر تلقی می شدند
چکیده: بشر، از دیرباز در جست و جوی سرچشمه حیات خویش و مبدا آفرینش جهان بوده و با تعمق در عالم هستی، سعیدر گشودن راز دهر داشته است. پس از ظهور زرتشت در ایران و پیدایش آیین مزدایی، هم واره «اهورامزدا» و «اهریمن» به عنوان دو مبدا برای کاینات و آفریننده خیر و شر تلقی می شدند. لیکن شواهد و مدارکی وجود دارد که نشان میدهد پیش از اعتقاد به ثنویت در میان ایرانیان، اندیشه یکتاپرستی(بر مبنای اصالت زمان) نیز ذهن ایرانیان وحدت طلب را مشغول داشته است. اعتقاد به «زروان» (خدای زمان) پیامدهایی بیشمار داشت که بیش از همه اعتقاد به سرنوشت، بخت و سهم از پیش تعیین شده، تا قرن ها اندیشه ایرانی را تحت سلطه خود داشت. این تفکر در میان شاعران، اندیش مندان و نیز فلاسفه و متکلمان ایرانی نفوذ کرد. از این میان، فردوسی، حماسه سرای بزرگ ایرانی، هم چون دیگران از این سرچشمه فکری مستثنی نبوده است و فرض آن وجود دارد که جبرگرایی در شاه نامه فردوسی پیش از همه، ریشه در زروانی گری دارد. در این جستار ابتدا گذری خواهیم داشت بر اندیشه و فلسفه زروانیسم در ایران باستان و قبل و بعد از زرتشت، سپس با ذکر شواهدی از اثر ماندگار حماسی ایران - شاه نامه - به بن مایه های فلسفه زروانی در این اثر اشاره خواهیم کرد.
پژوهشنامه فرهنگ و ادب پاییز و زمستان 1387 شماره 7
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید