هوسرل در ایران
1396/1/19 ۰۹:۲۶
نام ادموند هوسرل (١٩٣٨- ١٨٥٨) فیلسوف بزرگ آلمانی و برجستهترین چهره سنت پدیدارشناسی دیر در ایران مطرح نشد، اما به دلایل مختلف فرهنگی و سیاسی پشت نامهایی چون مارتین هایدگر و ژان پل سارتر مكتوم ماند و سالها طول كشید تا از اوایل دهه ١٣٧٠ خورشیدی به تدریج به طور جدی از سوی علاقهمندان فلسفه به او و میراثش در پدیدارشناسی توجه شود.
١٥٨ سال از تولد بنیانگذار پدیدارشناسی گذشت
محسن آزموده: نام ادموند هوسرل (١٩٣٨- ١٨٥٨) فیلسوف بزرگ آلمانی و برجستهترین چهره سنت پدیدارشناسی دیر در ایران مطرح نشد، اما به دلایل مختلف فرهنگی و سیاسی پشت نامهایی چون مارتین هایدگر و ژان پل سارتر مكتوم ماند و سالها طول كشید تا از اوایل دهه ١٣٧٠ خورشیدی به تدریج به طور جدی از سوی علاقهمندان فلسفه به او و میراثش در پدیدارشناسی توجه شود. البته در طول ٢٥ سال گذشته نیز با وجود انتشار آثار فراوان در قالب كتاب و مقاله از یا درباره هوسرل و پدیدارشناسی به صورت ترجمه و تالیف، هنوز به باور متخصصان تا جایگاه مطلوب فاصله زیادی داریم، ضمن آنكه اهل فن به بسیاری از این تالیفات و ترجمهها نقدهای اساسی دارند و در مواردی این انتقادها را نیز به صورت مقاله در نشریات یا وبسایتهای اینترنتی یا در سخنرانیها ارایه كردهاند. بگذریم كه میراث این فیلسوف پركار عظیم است و دهها هزار صفحه را شامل میشود و بر این اساس آنچه از او به فارسی در آمده (به فرض دقت و صحت) بسیار ناچیز است. تا حدود ٦-٥ سال پیش توجه به پدیدارشناسی و هوسرل در میان علاقهمندان به فلسفه قارهای داغ بود، اما متاسفانه در دو-سه سال گذشته بار دیگر از میزان اقبال به او كاسته شده و باید امیدوار بود شور و هیجانی كه در یكی-دو دهه گذشته نسبت به آثار هوسرل صورت گرفت، از بین نرود و همچنان متعاطیان جدی فلسفه از او و آثارش غفلت نورزند. در ادامه به بهانه سالروز تولد این فیلسوف موسس روایتی خواهیم خواند از داستان ورود نام هوسرل به زبان فارسی و مروری خواهیم كرد بر مهمترین آثاری كه از او یا درباره پدیدارشناسیاش در ایران منتشر شده است.
فردید و هوسرل
به احتمال قریب به یقین نخستین كسی كه ادموند هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی را به زبان فارسی معرفی كرد، احمد فردید (١٢٨٩ یا ١٢٨٣ یا ١٣٧٣- ١٢٩١) بود، اندیشمند پر حاشیه ایرانی كه اگرچه به «فیلسوف شفاهی» ملقب است، اما در معدود آثار مكتوبش كه به سالهای نخستین فعالیتش در ایران مربوط میشود، به معرفی هوسرل و اندیشههایش به ایرانیان پرداخت. نخست در مقالهای با عنوان «نمودشناسی در آلمان» كه در ماهنامه ایران امروز، سال اول ١٣١٨ منتشر شد و نوشت: « هوسرل بیشتر مباحثی را كه از طرف حكمای مشا در منطق و الهیات به معنی اعم از آنها گفتوگو شده است با روش و تعبیرات و اصطلاحات خاص مورد تحقیق قرار داده و بدینسان یك دستگاه فلسفی تازهای به وجود آورده است كه در آلمان از طرف كسانی دیگر كه از همه آنها معروفتر یكی ماكس شلر و دیگری مارتین هایدگر است با تغییرات و تصرفاتی تعقیب شده است...».
نگاهی به نمودشناسی معاصر
فردید چندی بعد در مقاله كوتاه مستقلی با عنوان «نگاهی به نمودشناسی معاصر» در مجله سخن، سال سوم، ١٣٢٥ با عنوان فرعی ادموند هوسرل به معرفی رئوس اندیشههای هوسرل پرداخت. او در این مقاله «تعلم حكمت» را متوقف بر «طلب فطرت ثانی» خواند و نوشت: «ادموند هوسرل، موسس فلسفه نمودشناسی معاصر... شرط اساسی امكان تحری حقایق اشیا و امور را جز موقوف به همین طلب فطرث ثانی عقلی نمیداند.» او كه نخست برای تعبیر
phenomenology از اصطلاح «نمودشناسی» بهره میگرفت، به لحاظ تاریخی رونق این رویكرد فلسفی را متعلق به
« فاصله میان دو جنگ جهانگیر گذشته با انتشار آثار نمود شناسان دیگری چون ماكس شلر (١٩٢٨- ١٨٧٤) و نیكولای هارتمن
(متولد ۱۸۸۲) و مارتین هایدگر (متولد ۱۸۸۹) و غیره رونق و رواج آن در آلمان » خواند.
اصطلاحشناسی فردید برای هوسرل
فردید همچنین اصلیترین مفاهیم سنت پدیدارشناسی را معرفی و برای آنها اصطلاحاتی وضع كرد، مثل «وضع طبیعی»، «تحویل نمودشناسی»، «وضع نمودشناسی»، «من متعالی»، «تعلیق حكم» (اپوخه)، «دیده ذات بین»، «بازتابش»، «جریان محض وجدانی»، «كون التفاتی»، «اضافه التفاتی» و... چنان كه از این تعابیر بر میآید و از معادلهای فردیدی انتظار میرود، ریشه بیشتر آنها در سنت فلسفی كهن ایرانی- اسلامی است و نكته جالب توجه شرح فردید نیز همین است، یعنی او با اشرافی كه به زبانهای مختلف دارد و با آگاهی گستردهای كه از سنت فلسفه موسوم به اسلامی دارد، میان مفاهیم فلسفی غربی و اصطلاحات كهن این سنت فلسفی ارتباطهایی برقرار میكند كه در عین حال كه بحثبرانگیزند، اما جالب توجهاند و نشاندهنده هوشمندی او و آشنایی گستردهاش با این سنت فلسفی هستند. برای نمونه او برای مفهوم intentionality یا به تعبیر خودش اضافه التفاتی معادلهایی در سنت فلسفه اسلامی مییابد و آنچه فرانتس برنتانو (١٩١٧-١٨٣٨) «فیلسوف معروف اتریشی» و استاد هوسرل میگوید را با «كون التفاتی یا ضافه التفاتی» مقایسه میكند و مینویسد « كسانی چون ابوالبركات بغدادی (كتاب المعتبر، جلد دوم ص ۳۲۳) و امام فخر رازی ( المباحث المشرقیه، جلد اول
ص ۳۲۶-۳۲۷) در فلسفه دوره اسلامی به ثبوت آن در مورد تحقیق فعل شعور تصریح داشتند ».
از نظر فردید « نمودشناسی هوسرل با حذف و طرد وجود خارجی از هویات غیرنفسانی و بحث در ذوات آنها و بیان نحوه تعلق علم و معرفت ما بدانها و كیفیت التفات آنها به وجود خارجی تاسیس شده تحت عنوان خویشتنشناسی، با طرد و حذف وجود خارجی صدوری از هویت نفسانی و بحث در ذات متعالی نفس و كیفیت اشراق وجودی آن به پایان میرسد».
نخستین گامها تا پیش از انقلاب
البته در ادامه آشناییهای ایرانیان با هوسرل و سنت پدیدارشناسی بسیاری از اصطلاحاتی كه فردید وضع كرد، تغییر كرد كه مهمترین آنها خود لفظ «پدیدارشناسی» است كه در همان زمان فردید تغییر كرد. یعنی چنان كه دیدیم، فردید نخست برای مفهوم phenomenology از اصطلاح « نمودشناسی» بهره میگرفت، اما بعدا در ویرایش ترجمه كتاب «فلسفه عمومی یا مابعدالطبیعه» توسط استاد برجسته فلسفه دانشگاه تهران یحیی مهدوی (چاپ اول دانشگاه تهران، ١٣٤٧) از اصطلاح «پدیدارشناسی» استفاده كرده كه با اقبال كاربران بعدی مواجه شد. البته چنان كه خواهیم دید، عبدالكریم رشیدیان، یكی از اصلیترین چهرههای معرفی هوسرل و اندیشههایش به فارسی زبانان، با توجیهات خاص خودش (عمدتا برای متمایز كردن مفهوم هوسرل از پیشینیان مثل كانت و هگل) از تعبیر «پدیدهشناسی» بهره میگیرد.
غیر از مقالات فردید كه به آنها اشاره شد، در آثار
انگشت شماری نام هوسرل ذكر میشود، برای نمونه محمود هومن در درسگفتارهای فلسفیاش كه بین سالهای
١٣٣٧ تا ١٣٤٠ در دانشسرای عالی ارایه كرده، به طور مختصر به هوسرل میپردازد و «هیدگر را ذیل شاگردان هوسرل و از بنیانگذاران اگزیستانسیالیسم» معرفی میكند. اثر دیگری كه در آن اشارهای به هوسرل ذیل عنوان فنومنولوژی صورت میگیرد، كتاب فلسفه معاصر اروپایی نوشتهای. م. بوخنسكی است كه توسط شرف الدین خراسانی (شرف) استاد فقید فلسفه دانشگاه ملی (شهید بهشتی) از آلمانی ترجمه و در سال ١٣٥٢منتشر شد.
رونق گرفتن هوسرلشناسی در دهه ١٣٧٠
تا سالها اثر قابل ذكر دیگری كه در آن اشارهای به هوسرل و سنت پدیدارشناسی صورت بگیرد، به زبان فارسی پدید نمیآید. اما از سالهای آغازین دهه ١٣٧٠ به تدریج آثاری به فارسی ترجمه میشود كه در آنها به معرفی پدیدارشناسی و هوسرل صورت میگیرد. نخستین اثر قابل توجه كتاب یازدهم از فصلنامه فرهنگ است كه در پاییز سال ١٣٧١ از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد. در این شماره این مجله كه به پدیدارشناسی اختصاص داشت، مقالات ارزشمندی چون پدیدارشناسی و فلسفه علم نوشته آرون گورویچ با ترجمه حسین معصومی همدانی، فنومنولوژی و تكنولوژی: فلسفه نوشته دن ایدی با ترجمه شاپور اعتماد، تفكران كانت و هوسرل درباره من ناب نوشته جوزف جی كاكلمنز با ترجمه امیرحسین رنجبر، نقد فرگه بر پسیكولوژیسم هوسرل نوشته ضیا موحد، چند مفهوم اصلی پدیدارشناسی نوشته آلفرد شوتز با ترجمه یوسف اباذری و پدیدارشناسی دین نوشته داگلاس آلن با ترجمه بهاالدین خرمشاهی منتشر شد.
در همین زمان چندین كتاب نیز به فارسی منتشر شد كه در مقام مقدمههایی بر پدیدارشناسی و اندیشههای هوسرل قابل توجه هستند. نخست كتاب «نگاهی به پدیدارشناسی و فلسفههای هست بودن» نوشته مشترك روژه ورنو، ژان وال و دیگران با ترجمه یحیی مهدوی است كه حاصل تلفیق بخشهای پراكندهای از چندین كتاب متفاوت نظیر «تاریخ فلسفه معاصر»، «فلسفههای هست بودن»، «از هوسرل تا مرلوپونتی، هیدگر و مارتین هایدگر» است كه در بخش آغازین آن آرای هوسرل و پدیدارشناسی وی مورد بحث قرار میگیرد و تا سالها به عنوان متن درسی برای دانشجویان فلسفه در مقطع كارشناسی مورد استفاده بود. این كتاب در سال ١٣٧٢ توسط نشر خوارزمی منتشر شد. كتاب دیگری كه در همین سال (یا به روایتی یك سال پیش از آن) منتشر شد، نخستین اثر هوسرل به زبان فارسی است: ایده پدیدهشناسی ترجمه عبدالكریم رشیدیان استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی از سوی انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی منتشر شد. این كتاب كم حجم شامل پنج سخنرانی در گوتینگن در سال ١٩٠٧ و نوشته با عنوان رشته افكار در این سخنرانیها است. «كتاب كوچك اما پر مغز است كه نشانه مرحلهای مهم در تكامل فكری هوسرل، یعنی گذار از روانشناسی توصیفی به پدیدهشناسی استعلایی است. در این كتاب بسیاری از مباحث اصلی پدیدهشناسی هوسرل به نحوی موجز مطرح و به صورتبندیهای نهاییشان نزدیكتر میشوند؛ به ویژه در مساله «اگو» كه هوسرل با ترك دیدگاه قبلی خود در نفی اگو، آن را به منزله مركز تقلیلناپذیر آگاهی به رسمیت میشناسد.» در سالهای آتی چنان كه خواهیم دید، عبدالكریم رشیدیان یكی از اصلیترین چهرهها در معرفی هوسرل و به تعبیر خودش سنت «پدیدهشناسی» به فارسی زبانان است.
رشیدیان دو سال بعد (١٣٧٤) هم كتاب پدیدهشناسی نوشته ژان فرانسوا لیوتار را به فارسی ترجمه كه نشر نی آن را منتشر كرد. لیوتار در این كتاب «پس از توضیحاتی فشرده و عمیق از اهداف و مفاهیم بنیادی پدیدهشناسی در آثار بنیانگذار این مكتب ادموند هوسرل و نیز از زبان برجستهترین نمایندگانش نظیر هایدگر، مرلوپوتنی، سارتر، و نشان دادن تلاش این مكتب برای خارج كردن فلسفه از تنگنای تقابلهای سنتی، بهویژه تقابل عین- ذهن، به بررسی رابطه پدیدهشناسی با علوم مختلف (روانشناسی، علوم اجتماعی، تاریخ...) میپردازد و با كوشش در تعیین جایگاه آن در سیر اندیشه فلسفی غرب، دستاوردها و كاستیهایش را نشان میدهد».
كتاب بعدی «پدیدارشناسی چیست؟» نوشته آندره دارتیگ با ترجمه محمود نوالی استاد پیشین فلسفه دانشگاه تبریز است كه در سال ١٣٧٣ از سوی انتشارات سمت منتشر شد و به عنوان نخستین كتاب تخصصی كه به طور خاص به پدیدارشناسی اختصاص یافته است، تا سالها به عنوان كتاب درسی مورد استفاده قرار میگرفت. البته چنان كه مترجم در مقدمه كتاب متذكر میشود، «از سال ١٣٦٢ ترجمه قسمتی از این كتاب آندره دارتیگ رییس موسسه كاتولیك شهر تولوز» را در اختیار دانشجویانش قرار داده است. كتاب
« دربرگیرنده مفاهیم پدیدارشناسی از دیدگاه هوسرل، سارتر، هایدگر، لویناس و ماكس شلر است» و شامل این فصول است: اصالت تحصل برتر، كار علمی، روششناسی ادراك، فلسفه نقادی علوم، زیباییشناسی اگزیستانس، بازگشت به هستیشناسی، بازگشتی به اخلاق و نتیجه. در سال ١٣٧٣ بابك احمدی در كتاب «مدرنیته و اندیشه انتقادی» در بیان رویكردهای انتقادی به تجدد، در فصل دوم كتابش با عنوان نقد خردباوری به اندیشههای هوسرل به خصوص در اثر مشهورش بحران علم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی پرداخت. این كتاب توسط نشر مركز منتشر شد. سه سال بعد همین ناشر كتاب اندیشههای هوسرل نوشته دیوید بل را با ترجمه فریدون فاطمی به بازار عرضه كرد. كتاب از منظر فلسفه تحلیلی به بررسی اندیشههای هوسرل میپردازد و «پس از پیجویی ریشههای آن در آموزشهای برنتانو، تكامل آن در زمینه فلسفه ریاضی و منطق و پدیدهشناسی و دید زیست جهانی را دنبال میكند. رابطه اندیشه هوسرل با اندیشههای متفكرانی چون راسل، فرگه و ویتگنشتاین نیز از نظر دور نمانده است. »
نیمه دوم دهه ١٣٧٠
در سال ١٣٧٥ مجله فرهنگ در شماره ١٨ خود بار دیگر به موضوع پدیدارشناسی پرداخت و مقالاتی در این زمینه منتشر كرد كه برخی از آنها عبارتند از: «انتقادی شدن پدیدارشناسی: هوسرل و مرلوپونتی» نوشته مراد فرهادپور، «هوسرل و مساله شناسایی (توجه به حیث التفاتی آگاهی)» نوشته محمدرضا ریخته گران، «سرآغاز پدیدارشناسی» نوشته ریچارد اشمیت با ترجمه شهرام پازوكی، «تاویل پدیدارشناختی/تاویل استعلایی پدیدارشناختی هوسرل» نوشته ریچارد اشمیت ترجمه ضیا موحد، «دورنمای تاریخی نظریه التفاتی بودن آگاهی» نوشته آورن گورویچ ترجمه امیرحسین رنجبر، «آرای هوسرل درباره بداهت و تجربه» نوشته داگفین فولسدال با ترجمه منوچهر بدیعی و «اولویت ادراك و پیامدهای فلسفی آن» نوشته موریس مرلوپونتی با ترجمه مراد فرهادپور.
كتاب قابل ملاحظه بعدی «در آمدی پدیدارشناسانه به فلسفه دكارت» نوشته پرویز ضیا شهابی، استاد پیشین فلسفه دانشگاه فردوسی مشهد و استاد كنونی فلسفه در دانشگاه آزاد است كه در سال ١٣٧٧ توسط نشر هرمس منتشر شده است. نویسنده در این اثر تالیفی میكوشد با رویكردی پدیدارشناختی و از منظر هوسرلی به تاملات دكارت بپردازد. ضیاء شهابی البته پس از این بیشتر به معرفی اندیشههای شاگرد نامدار هوسرل، یعنی هایدگر پرداخت و مقالات و كتابهایی از او هم چون «سرآغاز كار هنری» (١٣٧٩ نشر هرمس) و «مسائل اساسی پدیدارشناسی» (١٣٩٢) را به فارسی ترجمه كرد. او همچنین در كتاب «فلسفه و بحران غرب» مقالهای درباره هایدگر با عنوان «مابعدالطبیعه و تاریخ در تفكر مارتین هیدگر» نوشته ماكس مولر را به فارسی ترجمه كرد. در همین كتاب محمدرضا جوزی مقاله «فلسفه و بحران غرب» از هوسرل را به فارسی ترجمه كرد. هوسرل در این مقاله «به منظور روشن ساختن مقوله بحران غرب، بحث خود را از فلسفه تاریخ یا غایتشناسی (Teleology) انسان اروپایی آغاز میكند و بدینترتیب، نقش اساسی فلسفه و شعب آن را در تحول علوم بازگو میكند.»
در پایان این قسمت از مرور، ضروری است به ترجمه مقاله «عقلگرایی و بحران تمدن اروپایی» نوشته هوسرل توسط مراد فرهادپور اشاره شود كه در شماره ١٥ فصلنامه ارغنون (پاییز ١٣٧٨) اشاره شود. این مقاله ترجمهای از دو بخش آخر كتاب هوسرل با عنوان «پدیدارشناسی استعلایی و بحران علم اروپایی» است. همچنین دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی در سال ١٣٧٨ ویژهنامهای درباره هوسرل منتشر كرد.
دهه ١٣٨٠ و ترجمه خود هوسرل
اتفاق مهم در زمینه معرفی اندیشه هوسرل به فارسیزبانان در سالهای آغازین دهه ١٣٨٠ با ترجمه كتاب مهمی از او توسط عبدالكریم رشیدیان رخ داد. رشیدیان در سال ١٣٨١ كتاب «تاملات دكارتی: مقدمهای بر پدیدهشناسی» نوشته هوسرل را با نشر نی منتشر كرد. رشیدیان در معرفی این كتاب در مقدمه نوشته است: «تاملات دكارتی جزو آخرین آثار هوسرل است و بنابراین میتوان آن را محصول دوران پختگی اندیشههای هوسرل به شمار آورد، به جرات میتوان گفت كه مفاهیم پدیدهشناسی هرگز شكل قطعی و نهایی خود را به دست نیاورد، زیرا هوسرل در هر بازگشت به آنها با رویكرد یك آغازكننده، آنها را جرح و تعدیل میكرد. اما با وجود این تجدید مطلعهای پایانناپذیر، صورتبندی مسائل پدیدهشناسی در تاملات جزو آخرین تلاشهای هوسرل محسوب میشود. این كتاب تقریبا همه مسائل و موضوعهای پدیدهشناسی را به گونهای فشرده، كه البته گاهی فهمشان را بسیار دشوار میسازد، عرضه میكند.»
ترجمه تاملات دكارتی در كنار ترجمههای متعدد دیگری كه از آثار فلسفی متعلق به سنت پدیدارشناسی به فارسی صورت میگرفت، موجب شد كه اهمیت هوسرل بیش از پیش شناخته شود. با این همه پربیراه نیست اگر بگوییم توجه اصلی به هوسرل به واسطه درك تاثیر ژرف او بر هایدگر و فیلسوفان پس از او مثل امانوئل لویناس، ژان پل سارتر، میشل فوكو، ژاك دریدا و اصحاب مكتب فرانكفورت و در راس ایشان تئودور آدرنو صورت گرفت. از سالهای میانی دهه ١٣٨٠ به تدریج توجه به هوسرل و اندیشههای او در زمینه پدیدارشناسی اوج گرفت. در سال ١٣٨٤ عبدالكریم رشیدیان كتاب مفصل و تخصصی «هوسرل در متن آثارش» را با نشر نی منتشر كرد كه اثر برگزیده بیست و چهارمین دوره كتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. «در این كتاب اندیشههای هوسرل با تكیه مستقیم بر آثار او بازگویی و تحلیل میشود، بهگونهای كه خواننده هرچه بیشتر در فضای فكری این فیلسوف قرار گیرد. فصلهای گوناگون این كتاب تقریبا كلیه مضامین اصلی پدیدهشناسی هوسرل را بهتفصیل به خواننده عرضه میكند.» محمدجواد صافیان، دانشیار دانشگاه اصفهان در مقالهای درباره این كتاب نوشته است: این كتاب « گام بلندی است در آشناسازی فارسیزبانان اهل فلسفه با اندیشه هوسرل و مبانی پدیدارشناسی او. كتاب خواننده را در متون هوسرل درگیر میكند و بسیاری از مباحث اصلی او را بر وی آشكای میكند... كتاب هوسرل در متن آثارش كار بزرگی است از استاد پر كار و بیادعای فلسفه.»
در همین سال (١٣٨٤) كتاب «در آمدی بر پدیدارشناسی» نوشته رابرت ساكالوفسكی با ترجمه محمدرضا قربانی توسط نشر گام نو منتشر شد. این كتاب شرحی عمومی و قابل اتكا بر اندیشههای هوسرل نوشته یكی از برجستهترین پدیدارشناسان امریكایی است. دو سال بعد از این كتاب (١٣٨٦)، سیاوش جمادی كتاب حجیم «زمینه و زمانه پدیدارشناسی: جستاری در زندگی و اندیشههای هوسرل و هایدگر» را به همت نشر ققنوس منتشر كرد. به گفته نویسنده این كتاب كه در بخش فلسفه غرب بیست و پنجمین دوره كتاب سال برنده شد، «بحث درباره پیدایش، زایش، گسترش و بالندگی پدیدارشناسی آلمانی از زمان فرانتس برنتانو تا هایدگر متاخر است. بنابراین كتاب با وجود حجم زیادش تمام پدیدارشناسان را دربرنگرفته است؛ هرچند در ضمن بررسی پدیدارشناسی در آلمان، اشاراتی هم به پدیدارشناسی مرلوپونتی، سارتر و دیگران شده است اما مثلا همین پدیدارشناسی فرانسوی بطور منظم و سیستماتیك مورد بررسی قرار نگرفته است.»
از پژوهشهای منطقی تا فلسفه به مثابه علم متقن
در سال ١٣٨٧ محمدرضا قربانی «درآمدی بر پژوهشهای منطقی» نوشته هوسرل را ترجمه و نشر گام نو آن را منتشر كرد. این كتاب از مهمترین آثار هوسرل است كه با ویرایش اویگن فینك در سال ١٩١٣ نوشته شده و در سال ١٩٣٩ به چاپ رسیده است. به تعبیر فینك این كتاب «یك شاهد تاریخی از خود تفسیری خاص از پدیدارشناسی هوسرل» است. دیگر كتاب هوسرل كه در سال ١٣٨٨ با ترجمه غلامعباس جمالی به فارسی توسط نشر گام نو منتشر شد، «بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی: مقدمهای بر پدیدارشناسی» بود كه چنان كه آمد بخشهایی از آن پیشتر توسط برخی مترجمان در نشریات منتشر شده بود. كتاب از واپسین آثار هوسرل است و آخرین تحولات فكری او را نشان میدهد. در معرفی آن آمده است: « وی در كتاب حاضر طی سه بخش تحلیل نوینی از علوم اروپایی، مشكلات آن و راهحل برای این مشكلات ارایه میكند. هوسرل سعی دارد تغییری خاص و منحصر به فرد از ماهیت و ذات علم چون پدیدار عرضه كند و ذات علوم جدید را چون پدیداری با مكانیسم درونی آشكار سازد و مشكلات بنیادبرانداز آن را ناشی از غلبه مذهب اصالت طبیعت میداند و اشاره دارد كه این مذهب نمیتواند به خاطر تعارض با آزادی انسان، امكانهای استعلایی ذهنیت را دریابد.»
فلسفه به مثابه علم متقن دیگر كتاب هوسرل است كه در سال ١٣٨٩ با ترجمه مشترك بهنام آقایی و سیاوس مسلمی توسط نشر مركز منتشر شد. در مروری بر كتاب میخوانیم: « فلسفه به مثابه علم متقن مقارن با چرخش كامل هوسرل از رویكردهای روانشناختیگرا به نگارش درآمده است. تردیدی نیست كه این دوره سرآغاز سمتگیری هوسرل به سوی یك پدیدهشناسی استعلایی یا ایده علم كلی است. در این معنا كتاب فلسفه به مثابه علم متقن كه به گمان بسیاری از مفسران آثار هوسرل مانیفست پدیدهشناسی او محسوب میشود، بازتابدهنده واكنشهای اولیه وی به ماهیت علم جدید است، علم جدیدی كه از نظر او شكلی پوزیتیویستی به خود گرفته بود و خود را تنها علم معتبر و روشاش را نیز یگانه روش حقیقی قلمداد میكرد.» هوسرل در ابتدای كتاب در سیری تاریخی به آرمان كهن فلسفه یعنی تبدیل شدن آن به علمی متقن اشاره میكند و میگوید: «فلسفه از سرآغازهای خود این ادعا را مطرح كرده است كه علم متقن باشد، آن هم علمی كه بالاترین نیازهای نظری را برآورده كرده و از دیدگاه اخلاقی- دینی امكان زندگیای را كه به وسیله معیارهای خرد محض تنظیم شده است، فراهم سازد.»
درباره هوسرل
از میان دیگر آثار جدید منتشر شده درباره پدیدارشناسی و هوسرل میتوان به این آثار اشاره كرد: «پدیدارشناسی هوسرل» نوشته دان زهاوی با ترجمه مشترك مهدی صاحبكار و ایمان واقفی و ویراسته علی نجات غلامی (نشر روزبهان، ١٣٩٢)، «جنبش پدیدارشناسی: درآمدی تاریخی» نوشته هربرت اشپیگلبرگ با ترجمه مسعود علیا (نشر مینوی خرد، ١٣٩١)، «ژاك دریدا، ایده آلیست یا واقع گرا: بررسی خوانش دریدا از هوسرل» نوشته مشترك تیموتی مونی و كوین مولیگن با ترجمه مهدی پارسا (نشر فرهنگ صبا، ١٣٨٨)، «پدیدارشناسی: پیشنویسهای چندگانه مقاله بریتانیكا نوشته هوسرل با همكاری مارتین هایدگر» با ترجمه علی نجات غلامی (نشر روزبهان، ١٣٩١»، «مجموعه مقالاتی درباره پدیدارشناسی» گزیده و ترجمه علی نجات غلامی (منبع اینترنت، ١٣٩١)، «هوسرل» نوشته دیوید وودراف اسمیت با ترجمه سید محمد تقی شاكری (نشر حكمت، ١٣٩٣) .
غیر از اینها مجله كتاب ماه فلسفه شماره ٢٩ خود در بهمن ١٣٨٨ را به پدیدارشناسی اختصاص داد و در آن طی مقالات متعددی به جنبههای مختلف اندیشه هوسرل و پدیدارشناسی از جمله زندگی و آثار او، ترجمه آثارش به فارسی، جنبههای مختلف پدیدارشناسی و... پرداخت. تا جایی كه به موضوع یادداشت حاضر (هوسرل در ایران) مربوط میشود، در این مجموعه علی رضا صادقی در مقالهای با عنوان «بحران در بحران» به نقد ترجمه غلام عباس جمالی از «بحران علوم اروپایی و...» پرداخت و نوشت: «ترجمه فارسی این كتاب نتوانسته است حداقلترین معیارهایی را كه برای ترجمه یك كتاب، به ویژه كتاب فلسفی، لازم است برآورده سازد.» سهراب ملكی نیز در مقاله «دقت در ترجمه!» به نقد و بررسی كتاب اندیشه هوسرل دیوید بل پرداخت و كوشیده نشان دهد كه مترجم در ترجمه برخی مفاهیم كلیدی هوسرل مثل ایده یا واژههای نوئما و نوئسیس موفق نبوده است. البته در این مجموعه نقدهایی نیز به ترجمه «تاملات دكارتی» و كتابهای «هوسرل در متن آثارش» و «زمینه و زمانه پدیدارشناسی» صورت گرفته كه به تندی دو نقد مذكور نیست و در نگاه كلی آنها را مثبت ارزیابی كردهاند.
مقالههایی در زمینه پدیدارشناسی
همچنین در این سالها مقالات متعددی از یا درباره هوسرل به فارسی ترجمه و تالیف شده است، ضمن آنكه در دانشگاهها پایان نامههای متعددی به وجوه مختلف اندیشه او اختصاص یافته است كه ذكر اسامی همه آنها در حوصله متن حاضر نمیگنجد و در پایان تنها به اسامی برخی از آنها اشاره میكنیم: «تز دیدگاه طبیعی و تعلیق آن» نوشته هوسرل با ترجمه ضیا موحد، فصل نامه فرهنگ، سال ٩، ش ٢، (تابستان ١٣٧٥)؛ «پدیدارشناسی محض: روش آن و بستر پژوهش آن» نوشته هوسرل با ترجمه علی نجات غلامی (وبسایت مترجم)؛ «حافظه به مثابه آگاهی یك بار دیگر در تقابل با ادراك و تخیل محض» نوشته هوسرل با ترجمه علی نجات غلامی (وبسایت مترجم)؛ «مقدمه جلد دوم پژوهشهای منطقی» نوشته هوسرل با ترجمه علی نجات غلامی (وبسایت مترجم)؛ «علم دقیق فلسفه» نوشته هوسرل با ترجمه عباس محمدی اصل، ایران، (٢٢ فروردین ١٣٧٨)؛ «پدیدارشناسی و انسانشناسی» نوشته هوسرل با ترجمه جلال تبریزی، نامه فلسفه، سال ١، ش ١، (پاییز ١٣٧٦؛ «فلسفه و بحران انسان اروپایی» نوشته هوسرل با ترجمه مریم طاهری، نامه مفید، (آبان ١٣٨٥)؛ هوسرل و پدیدهشناسی نوشته عبدالكریم رشیدیان، كتاب ماه فلسفه، ش ٧١، (شهریور ١٣٨٢)؛ هوسرل و سه مرحله فكری او و علت این تحولات نوشته علی نجات غلامی (منبع وبسایت نویسنده)؛ «اگو از دیدگاه لاكان و هوسرل» نوشته حسن فتحزاده، متافیزیك (مجله دانشكده ادبیات و علوم انسانی اصفهان، پاییز و زمستان ١٣٨٨)؛ «نظریه شهود در پدیدارشناسی هوسرل» نوشته عابد كانور، نامه مفید، (آبان ١٣٨٥).
منبع: اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.