1395/9/29 ۰۸:۳۸
چندین سال است که در مورد صحبتهای عجیب فرزند ارشد مرحوم محمود حسابی، ایرج حسابی و بزرگنمایی نهفته در آن مسائلی مطرح شده است و در نقد حرفهای او بسیاری به سخن آمدهاند. این بار این نارواییهای تاریخی پای دو نسخهپژوه و محقق را نیز به ماجرای دکتر حسابی کشانده است. دست بردن در تاریخ، پیش از این هم بسیار انجام میگرفته است
از خبر تازه درباره تاسیس دانشگاه تهران تا معمای شاه چندین سال است که در مورد صحبتهای عجیب فرزند ارشد مرحوم محمود حسابی، ایرج حسابی و بزرگنمایی نهفته در آن مسائلی مطرح شده است و در نقد حرفهای او بسیاری به سخن آمدهاند. این بار این نارواییهای تاریخی پای دو نسخهپژوه و محقق را نیز به ماجرای دکتر حسابی کشانده است. دست بردن در تاریخ، پیش از این هم بسیار انجام میگرفته است؛ به خصوص در برخی سریالهای تلویزیونی. سریال پر از ایراد و اشتباه «معمای شاه» در ارتباط با این مساله بسیار نقد شده است و بزرگان حوزه تاریخ درباره محتوای اشتباه آن تذکرهای بسیاری دادهاند، اما این بار نقد رسول جعفریان به خاطر رویاپردازیهای تاریخی به واسطه صحنههایی از این سریال بود که ارتباط آیتالله سیدحسین بروجردی را با آلبرت انیشتین به واسطه دکتر حسابی تایید میکرد. رسول جعفریان با شکایت از اینکه ساخت سریال بر پایه مباحث دروغ، درواقع در جهل نگه داشتن نسلهای آتی است، نوشته که همین سریال در آینده میتواند سندی بر یک ادعای دروغ محسوب شود. جعفریان این ایراد را برآمده از خلاف واقع نشان دادنهای برخی نزدیکان مرحوم حسابی میداند و داستانسراییهای آنها را منتج به بیرون کشیدن یک انیشتین مسلمان و حتی شیعه از درون این روایت خلاف ارزیابی میکند. او معتقد است این روایت خلاف ممکن است خیلیها را راضی کند و حتی به اشتباه آن را مایه افتخار بدانند و با خود بگویند «خب باشد، این افتخار است، مگر شما چیزی ازتان کم میشود که این مطلب درست باشد؟» حسن انصاری، از اعضای هیات موسسه مطالعات عالی پرینستون هم به این رفتارها واکنش نشان داده و به نقد آن از دریچه نگاه یک محقق حوزه تاریخ پرداخته است. جایی که او کار میکند یعنی موسسه مطالعات عالی پرینستون که موسسهای آکادمیک و مستقل از دانشگاه پرینستون است، درواقع محل کار و پژوهش انیشتین بوده است. انصاری با شنیدن این حرفها کنجکاو میشود و به تحقیق و پرسوجو درباره ارتباط انیشتین، فیزیکدان آلمانی و دکتر حسابی میپردازد اما در نهایت چیزی نمییابد. ابراز تاسف حسن انصاری بسیار بجا برای شخصیتهای علمی است مبنی بر اینکه چرا ما با شخصیتهای علمیمان چنین میکنیم؟ و چگونه از زیر این همه آوار دروغ میتوان شخصیت واقعی مرحوم حسابی را بیرون کشید و به آیندگان معرفی کرد؟
ماجرای تاسیس دانشگاه تهران یکی دیگر از تحریفاتی که آسیب جدی به همراه دارد و ذیل خاطرات پسر دکتر حسابی به آن اشاره میشود، تاسیس دانشگاه تهران است. بنا به گفته ایرج حسابی، دکتر حسابی در دیداری با رضا شاه طرح تاسیس دانشگاه تهران را ارائه میدهد و رضاشاه هم میپذیرد. درواقع هدف از گفتن این صحبتها معرفی دکتر حسابی به عنوان بانی تاسیس دانشگاه تهران است؛ آن هم در لوای داستانی پر آب و تاب. بنابر گفته رسول جعفریان چند سال پیش کار مفصلی در رابطه با تاریخ دانشگاه تهران صورت گرفته بود. بررسیهای رسول جعفریان، او را به اسامی چهار نفر میرساند. اولین نفر عبدالحسین تیمورتاش است که قصه را دنبال کرده، دیگری علیاکبر سیاسی، سومین نفر عیسی صدیق و نفر چهارم علیاصغر حکمت است که به هر حال مجری تاسیس دانشگاه بوده است. به گفته جعفریان در منابع تنها یک بار از حسابی به عنوان عضوی از یک کمیسیون، که برای برنامهریزی به منظور برنامههای دانشگاه تشکیل شده، در کنار غلامحسین رهنما، رضا شفق، محمدعلی گرکانی، علیاکبر سیاسی و عیسی صدیق یاد شده است. یکی از نکات جالبی که حسن انصاری در مورد تاریخ تذکر میدهد، آسانی تحریف آن است. او به این نکته اشاره میکند که وقتی کسی که 20 سال از مرگش نمیگذرد دربارهاش چنین بافتهها و ساختههایی بر سر زبانها و ادبیات شفاهی و مکتوب راه میافتد چگونه میتوان به صدها داستان که به انگیزههای مختلف سیاسی و سودجویانه و غیره و غیره در طول تاریخ ساخته شده و تنها در یک یا چند کتاب مهجور یا حاشیهای نقل شدهاست، اعتماد کرد؟ اینجاست که اهمیت دانش رجال و تاریخ روشن میشود تا مشت دروغگویان را باز کند و حقیقت را از ورای این قصهسراییها روشن کند.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید