1395/4/20 ۰۹:۲۰
روزهای 19 تا 21 تیر 1314 یادآور اتفاقاتی است که در صحن مسجد گوهرشاد شهر مشهد به وقوع پیوست. سرمستی شاه آن روز ایران، رضاشاه پهلوی، از سفر به ترکیه در سال 1313 و تفکر به این موضوع که او نیز میتواند همچون مصطفی کمال پاشاآتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه، ایران را به دروازههای اروپایی برساند، باعث شد در بازگشت از این سفر پایهگذار اتفاقاتی در ایران شود که تا سال 1320 و کنار رفتن رضاشاه از حکومت دامنههای آن حکومت ایران را در خود غرق کند.
زمینههای وقوع قیام گوهرشاد چه بود؟ سجاد صداقت: روزهای 19 تا 21 تیر 1314 یادآور اتفاقاتی است که در صحن مسجد گوهرشاد شهر مشهد به وقوع پیوست. سرمستی شاه آن روز ایران، رضاشاه پهلوی، از سفر به ترکیه در سال 1313 و تفکر به این موضوع که او نیز میتواند همچون مصطفی کمال پاشاآتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه، ایران را به دروازههای اروپایی برساند، باعث شد در بازگشت از این سفر پایهگذار اتفاقاتی در ایران شود که تا سال 1320 و کنار رفتن رضاشاه از حکومت دامنههای آن حکومت ایران را در خود غرق کند. آنچه در این میان اهمیتی بیش از پیش داشت، آن بود که رضاشاه عملا در نیمه دوم حکومتش خودکامگیاش را به حداکثر رسانده بود تا آنجا که ترجیح داد برای آنچه تغییر ایران مینامید، با اجبار شاهانهاش عوض کردن فرهنگ مردم ایران را از پوشش آنان آغاز کند؛ تلاشی که بازخورد اصلی آن در قیام مسجد گوهرشاد در تیر1314 رخنمایی کرد.
نوسازی با تغییر پوشش در نوسازی ظاهری که رژیم رضاشاه در پیش گرفته بود، مساله لباس و پوشش ایرانیان و بهویژه مساله کشف حجاب از زنان جایگاهی ویژه داشت. بسیاری از مورخان بر این عقیده هستند که رژیم رضاشاه مقدمات کشف حجاب را با تلاش برای متحدالشکل کردن لباس ایرانیان آغاز کرد. در مرحله نخست در مرداد 1306 همه کارکنان دولت و شاگردان مدرسهها موظف به پوشیدن لباس متحدالشکل شدند. سپس قانون لباس متحدالشکل و کلاهپهلوی در چهارم دی 1307 در مجلس هفتم به تصویب رسید و اجرای آن از اول سال 1308 آغاز شد. همزمان تبلیغاتی درباره ضرورت آزادی زنان و اصلاح امور آنان در جراید و مطبوعات آغاز شد که مقدماتی برای کشف حجاب بود. گویی اجرای قانون وحدت لباس با برنامه ملتسازی رژیم و آرمان وحدت ملی ایرانیان گره خورده بود.
کلاههای گوناگون مرحله دوم تغییر لباس در سال 1313 و پس از سفر رضاشاه به ترکیه آغاز شد. سفر رضاشاه به ترکیه در خرداد و تیر آن سال تاثیری ژرف بر او نهاده بود. از اوایل سال 1314 بنا به خواست و فرمان رضاشاه استفاده از کلاهشاپو یا کلاه بینالمللی فرنگی که تمام لبهدار بود، به جای کلاه لبهدار پهلوی، اجباری شد. در تیر 1314 دولت در اینباره متحدالمال (بخشنامه) صادر کرد و سپس آداب استعمال کلاه بینالمللی از سوی وزارت داخله به ولایات ابلاغ شد. اندکی پیش از این اقدامات، دولت اعلام کرده بود طلبهها و روحانیونی که میخواهند از لباس روحانی (عبا و عمامه) استفاده کنند باید حتما از دو نفر از مراجع گواهی صلاحیت گرفته باشند و سپس با ارائه آن گواهی از وزارت معارف برای پوشیدن لباس روحانی مجوز بگیرند. بنابراین پوشیدن لباس روحانی بدون مجوز دولتی نیز ممنوع و غیرقانونی اعلام شده بود. مجموع این اقدامات دست به دست هم داد و علما و روحانیون را، بهویژه در شهرهای مذهبی به خشم آورد. این قضایا مقدمات وقوع حادثه قیام گوهرشاد در تیر 1314 بود.
قیام گوهرشاد چند ماه پیش از قیام گوهرشاد علیاصغر حکمت، وزیر معارف وقت به شیراز سفر کرده و در جشنی که همراه با رقص و ارکستر و حضور دختران بیحجاب بود، حاضر شده بود. در پی آن شماری از مردم شیراز در مسجد وکیل اجتماع کردند و سیدحسامالدین فالی از علمای متنفذ شیراز به سخنرانی علیه این جشن پرداخت. دولت برای جلوگیری از دامنهدار شدن اعتراضات سیدحسامالدین فالی را دستگیر و زندانی کرد. خبر گرفتاری فالی به حوزههای علمیه قم و مشهد و تبریز رسید. بازتاب همه این اخبار در مشهد به تجمع مردم و روحانیون انجامید. علمای مشهد پیشنهاد کردند حاجآقا حسین قمی به نمایندگی معترضان به تهران برود و با شاه گفتوگو کند. حاجآقا حسین به تهران آمد تا اجازه دیدار و گفتوگو با شاه را کسب کند؛ اما خواسته او اجابت نشد و او به تبعید اختیاری به عتبات رفت. پخش اخبار مربوط به تبعید حاجآقا حسین در مشهد غلیان افکار عمومی را به دنبال آورد و اینبار مردم ناراضی به رهبری تنی چند از مراجع و علما ازجمله آیتالله سیدیونس اردبیلی در مسجد گوهرشاد تحصن اختیار کردند. در اجتماع مردم گوهرشاد که 19 تا 21 تیر به طول انجامید، سخرانیهای تندی به وسیله پارهای از روحانیون، ازجمله شیخ محمدتقی بهلول و نواب احتشامرضوی، ایراد و به سردادن شعارهای ضدسلطنت نیز منجر شد. جمعه 20 تیر مسجد گوهرشاد به محاصره نیروهای نظامی و انتظامی درآمد و در زد و خوردهایی که میان آنها و مردم درگرفت، سه نفر از نیروهای انتظامی و حدود 100نفر از مردم زخمی یا کشته شدند. ازدحام بیشازحد مردم در روز 21 تیر منجر به محاصره کامل مسجد با توپهای سنگین شد و سرانجام در نیمههای شب به یورش نیروهای نظامی و انتظامی به مردم و کشتار و دستگیری آنها انجامید. شمار کشتهشدگان میان دو تا پنجهزار تن و دستگیرشدگان حدود 1500 نفر تخمین زده شد. از یکشنبه 22تیر نیز توقیف و دستگیری علما آغاز شد و حدود 30 نفر از آنان دستگیر شدند. به این ترتیب قیام گوهرشاد سرکوب شد و به پایان رسید اما مشروعیت رژیم رضاشاه بهشدت خدشهدار شد. در این زمان رضاشاه در اوج خودسری و خودکامگی خود قرار داشت و ترجیح میداد از در خشونت همه مشکلات جامعه را حل کند و آنچه را او برای جامعه مفید میدانست، انجام دهد.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید