کمانچه در مرز ایران و آذربایجان
1395/3/30 ۰۸:۱۷
بالاخره همانگونه که پیشتر نیز حدسهایی زده میشد، جمهوری آذربایجان به ثبت کمانچه به نام ایران در فهرست میراث ناملموس جهانی به سازمان یونسکو اعتراض کرده و ثبت این ساز فولکلوریک-کلاسیک آرشهای ایران را با چالش جدی مواجه ساخته است.
اعتراض باکو به ثبت کمانچه در فهرست میراث ناملموس جهان به نام ایران
بیتا یاری : بالاخره همانگونه که پیشتر نیز حدسهایی زده میشد، جمهوری آذربایجان به ثبت کمانچه به نام ایران در فهرست میراث ناملموس جهانی به سازمان یونسکو اعتراض کرده و ثبت این ساز فولکلوریک-کلاسیک آرشهای ایران را با چالش جدی مواجه ساخته است.
بابک خضرائی، پژوهشگر موسیقی و عضو کارگروه پرونده ثبت ساز کمانچه با ذکر این خبر به روزنامه «فرهیختگان» اعلام کرد: «پرونده و مدارکی که از سوی ایران برای ثبت ساز کمانچه فرستاده شده باید بازنویسی شود.» این مدرس دانشگاه همچنین درباره برخورد مسئولان سازمان یونسکو اعلام کرد: «برخورد سازمان یونسکو با هر کشوری با هر میزان سابقه تاسیس و پیدایش مرزهای جغرافیایی یکی است و سازمان میراث فرهنگی و کارگروه ثبت کمانچه در حال تعامل با طرف آذری هستند تا پرونده جدید تهیه و به ثبت برسد.»آنچنان که از این گفتهها برمیآید تاکنون پیشنهاد سازمان یونسکو بهطورمشخص در این باره ثبت مشترک میراث بوده است اما اینکه سازمان میراث فرهنگی در این راستا چه اقدامی خواهد کرد و چگونه این مساله را حل میکند چالشی است که امید به حل آن در دولت تدبیر و امید بیشتر از هر زمان دیگری است.
اقدام اول
سال گذشته کارگروهی زیر نظر سازمان میراث فرهنگی با همکاری کارشناسان خانه موسیقی تشکیل شد تا در راستای ثبت ساز آرشهای کمانچه- پیشتر از آنکه توسط سایر کشورها به ثبت برسد- اقدام شود. فروردین ماه گذشته در رسانهها اعلام شد پرونده ساز کمانچه به نام ایران در سایت یونسکو درج شده است تا در میراث ناملموس سال 2017 مورد بررسی و ثبت قرار گیرد.
در اینباره، فرهاد نظری مدیرکل ثبت آثار تاریخی فروردین امسال پس از ارسال پرونده این میراث ناملموس به سازمان یونسکو گفته بود: «کمانچه ایران برای سال ۲۰۱۶پیشنهاد و از سوی یونسکو اعلام وصول شد. این پرونده با شماره ۱۰۷۱در فهرست موقت یونسکو قرار گرفته تا اینکه جهانی شود.» داریوش پیرنیاکان، عضو شورای عالی خانه موسیقی که هنگام ثبت ساز تار به نام کشور آذربایجان شدیدترین اعتراضات را کرده بود بهعنوان مدیر کارگروه پرونده ثبت ساز کمانچه با مسئولان سازمان میراث فرهنگی همکاری کرده است. این نوازنده تار گفته بود که جمهوری آذربایجان نیز تلاش میکرده کمانچه را به نام خودش ثبت کند. او پس از ثبت پرونده ارسالی کمانچه به یونسکو در مصاحبهای اعلام کرده بود: «احساس کردیم سازهایی که در منطقه وجود دارد، ممکن است توسط کشورهای دیگر به ثبت جهانی برسد، بنابراین سعی شد این پرونده را تدوین و به یونسکو ارسال کنیم.» لازم به ذکر است همراه پرونده مستندات، از مراحل ساخت، نواختن و جامعیت ساز کمانچه در میان اقوام ایرانی فیلمی 10 دقیقهای ساخته و به یونسکو ارسال شده تا نشان دهد هر یک از اقوام ایرانی در لباسهای محلی خود چگونه نواختن این ساز را آموزش دیده و حتی برای آن کلاسهای آموزشی برگزار میکنند.
گسترش مرزها به اقصی نقاط جهان
میگویند اسحاق موصلی، فقیه، محدث، ادیب، شاعر، موسیقیدان، خواننده و نوازنده برجسته دوران خلافت عباسیان، نواختن ساز بربط (عود) در دیگر کشورها را، نشانه گسترش مرزهای جغرافیایی کشورش تا آن منطقه میدانسته است، زیرا او نیز مثل هنرمندان باور داشته که نفوذ فرهنگ و هنر بر سایر کشورها بیش از هر گونه کشورگشاییای تاثیر دارد و در جهان امروز اعتبار هر کشوری به میراثهای فرهنگیاش است که برای جهانیان دارد؛ چرا که این گونه گوشهای از تمدن خود را به جهان عرضه میدارد. از این رو حفاظت از میراث هنری و توجه کردن به آنها اولویتی است که باید بهمنظور عزت و شکوه کشور پاس داشته شود.
تجربه تلخ ثبت تار به نام جمهوری آذربایجان
پاییز سال 91 هنگامیکه اخبار مربوط به ثبت ساز تار در فهرست میراث ناملموس جهانی سازمان یونسکو به علت کوتاهی مسئولان میراث فرهنگی وقت کشورمان به نام جمهوری آذربایجان منتشر شد واکنش بسیاری از علاقهمندان فرهنگ و هنر کشورمان را برانگیخت و از همان زمان نیز هشدارهایی مبنیبر تعجیل در ثبت ساز کمانچه داده شد؛ چراکه جمهوری آذربایجان برای این ساز نیز دندان طمع تیز کرده بود. همجنین اخباری مبنیبر اقدام سایر کشورهای همسایه در ثبت موارد دیگری که جزء میراث ناملموس کشورمان است شنیده میشد. از این رو اقدام برای ثبت این ساز باید در اولویت قرار میگرفت. اما با توجه به حاد بودن موضوع چهار سال تاخیر برای ثبت آن توجیهناپذیر است. البته در آن روزها بسیاری از هنرمندانی که در چند دهه گذشته گشایشی در حفظ حرمت موسیقی و موزیسین ندیده بودند نیز از اینکه ساز ایران به نام آذربایجان ثبت شود ابراز خوشحالی کردند؛ چراکه معتقد بودند آنها میزبانهای شایستهای برای این ساز بوده و هستند و قدر موسیقی و هنرشان را میدانند. با این همه، در سال 91 مسئولان وقت میراث فرهنگی کشورمان به علت داشتن نگاهی محدود و تنگنظری در حوزه فرهنگ و تمدن متوجه نبودند اگر یک شخصیت ایرانی در حوزه فلسفه، ادبیات و موسیقی یا یک ساز بهعنوان میراث فرهنگی به ثبت جهانی برسد در درازمدت باعث اعتبار ایران در سطح جهان میشود.
ثبت سازها بدون ذکر پیشینه آنها
بسیاری از استادان موسیقی کشورمان در همان روزهای ثبت تار به نام جمهوری آذربایجان، آنها را به کتمان تاریخ متهم کردهاند، چراکه این جمهوری تازهتاسیس در اسناد ارائه داده به یونسکو به هیچ عنوان از زادگاه و پیشینه تاریخی ساز تار و حتی پیشینه تاریخی مُقامات که از موسیقی ردیف دستگاهی ایران نشات گرفته، حرفی نزده و بدون ذکر تاریخچه، هر دو این موارد را در فهرست میراث ناملموس جهان به نام خود درآورده بود. البته این اشکال بر سازمان جهانی یونسکو نیز هست که بدون در نظر گرفتن تاریخ سرزمینها، هر ادعایی از کشوری را که تنها 26 سال سابقه پیدایش مرزهای سیاسی آن است، میپذیرد. بگذریم که رپرتوار ساز تار در کشور ما تدوین یافته و آذربایجان در این زمینه ادعایی ندارد.
حرکت با چراغ خاموش یا نفوذ بیشتر
بسیاری بر این باور هستند که اگر ارسال پرونده ثبت ساز کمانچه با آرامی و به صورت چراغ خاموش صورت میگرفت از خبردار شدن جمهوری آذربایجان و در نتیجه اعتراض این کشور جلوگیری به عمل میآمد و بدون دردسر این پرونده به ثبت جهانی میرسید. اما باید گفت همه ساله پروندههای ارسالی پذیرفته شده از سوی یونسکو روی وبسایت آنها درج میشود و حتی اگر سکوت در این باره صورت میگرفت باز هم از روی اطلاعات سایت یونسکو آنها باخبر میشدند. البته مساله مهمتری که باید در نظر داشت موضوع نفوذ جمهوری آذربایجان در سازمان یونسکو است. آذربایجان همه ساله کمکهایی به سازمان یونسکو میکند و از این رو برای خود اعتبار ویژهای فراهم کرده است. مدیران یونسکو برای کشور آذربایجان جایگاه ویژهای قائل هستند.
رایزن فرهنگی و رایزنی فرهنگی
هر چند سخت است اما باید پذیرفت که در جهان امروز، ارتباطات و نفوذ در جامعه جهانی حتی در عرصه فرهنگ راهگشا است.
بهعنوان مثال وقتی کشور عربستان میتواند با کمک مالی در سازمان ملل نامش را از لیست سیاه حذف کند کشور آذربایجان چرا نتواند با همین شیوه خود را میراثدار برخی سازهای مشترک با ایران بداند؟ در جهان امروز تنها رایزنی سیاسی از اهمیت ویژهای برخوردار نیست؛ بلکه بسیاری از کشورها به درستی دریافتهاند که باید رایزن فرهنگی و رایزنی فرهنگی داشته باشند تا اعتبار و بستر ویژهای از فرهنگ و هنر برای اعتلا بخشیدن به شکوه و نام کشورشان در نظر جهانیان فراهم کنند که البته این موضوع نیز در این سالها در کشور ما مغفول مانده است. چه آن سالها که با کمکاری مدیران دولتی سازمان میراث فرهنگی ساز تار به نام کشور دیگری ثبت شد و چه این روزگار که از بحران هستهای با سیاست گفتوگو گذشتیم، دراعزام ارکستر سمفونیک تهران به نیویورک برای اجرا در کنفرانس سالانه سازمان ملل در سال گذشته ناکام ماندیم. بنابراین شاید هنوز به منظور پیدا کردن راهحل اعتراض این کشور همسایه به ثبت کمانچه نیندیشیده باشیم. با این حال باید به مسئولان گفت فرصت اندک است و رقیب فرصتطلب.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.