1393/3/5 ۱۱:۴۱
رمان نارسیس و گلد موند نوشته هرمان هسه، نویسنده معروف آلمانی یکی از معروفترین آثار در زمینه ادبیات داستانی است که به تازگی با ترجمه محمدبقایی ماکان در نزدیک به پانصد صفحه از سوی انتشارات تهران منتشر شده است. از آنجا که این اثر یکی از قابل تاملترین آثار هسه و در عین حال از بحثبرانگیزترین و پرآوازهترین رمانهای جهان است با محمد بقایی ماکان مترجم این اثر و آثار دیگر هسه به گفتوگو نشستهایم. او معتقد است «آثار هسه را در مجموع باید زندگی خود نوشت دانست. این رمان نیز از آن قاعده مستثنا نیست. در این اثر که انباشته از ماجراهای تامل برانگیز است دوگانگی عقل و احساس در قالب دو شخصیت اصلی یعنی نارسیس و گلدموند تجسم مییابد.» متن این گفت و گو پیش روی شماست.
هادی حسینینژاد: رمان نارسیس و گلد موند نوشته هرمان هسه، نویسنده معروف آلمانی یکی از معروفترین آثار در زمینه ادبیات داستانی است که به تازگی با ترجمه محمدبقایی ماکان در نزدیک به پانصد صفحه از سوی انتشارات تهران منتشر شده است. از آنجا که این اثر یکی از قابل تاملترین آثار هسه و در عین حال از بحثبرانگیزترین و پرآوازهترین رمانهای جهان است با محمد بقایی ماکان مترجم این اثر و آثار دیگر هسه به گفتوگو نشستهایم. او معتقد است «آثار هسه را در مجموع باید زندگی خود نوشت دانست. این رمان نیز از آن قاعده مستثنا نیست. در این اثر که انباشته از ماجراهای تامل برانگیز است دوگانگی عقل و احساس در قالب دو شخصیت اصلی یعنی نارسیس و گلدموند تجسم مییابد.» متن این گفت و گو پیش روی شماست.
تاکنون آثار متعددی از هرمان هسه ترجمه کردهاید، شاید چیزی حدود 10 رمان، یعنی تقریبا اکثر آثار او را به فارسی برگرداندهاید. برای هر خوانندهای که به فعالیتهای فرهنگی شما آشناست این پرسش پیش میآید که گرایش شما از حوزه فلسفه و ادبیات،به خصوص اقبال پژوهی به ترجمه آثار متعدد از یک نویسنده خاص چیست و چه شد که مشخصا به هسه توجه نشان دادهاید؟
اجازه بدهید اول این توضیح را بدهم که تاکنون نزدیک به 15 کتاب از این نویسنده یا درباره او ترجمه کردهام. این آثار هرچند به ظاهر در دایره فعالیتهای فرهنگی من که شامل تالیف و ترجمه آثاری در زمینههای فلسفی، ادبی، ایرانشناسی و اقبال پژوهی است جا نمیگیرد ولی در واقع با آنها قرابت دارد، زیرا همه موضوعات یاد شده در آثار هسه قابل ردیابی است و علاقه من نیز به آثار وی سردر همین علت دارد.
یعنی حتی با اقبالپژوهی هم در ارتباط است؟
اتفاقا با این مورد بیش از بقیه موارد مربوط است. زیرا هسه از ستایندگان اقبال بوده و حتی می توان گفت که از او متاثر بوده، در آثار وی بسیاری موضوعات و نکتههای مشابه با اندیشههای اقبال را میتوان یافت که برخی از آنها را در کتاب اقبال و 10 چهره دیگر مورد مقایسه قرار دادهام و علاوه بر این، مواردی از این دست در پاورقی آثاری که از وی ترجمه کردهام نشان داده شده، از جمله در همین کتاب«نارسیس و گلدموند»که قابل تطبیق با دیدگاههای خیام و اقبال است.
از چه زمانی به این تشابه فکری پی بردید و چرا تاکنون چنین موضوعی مورد توجه و بررسی کسی قرار نگرفته است؟
اینکه چرا کسی به این موضوع توجه نشان نداده، مربوط میشود به جریان ادبیات تطبیقی در کشور که مانند بسیاری از دیگر جریانهای مختلف ضعیف است و در این زمینه کار جدی صورت نگرفته، چنانکه در حوزه نقد ادبی نیز همین ضعف به شدت احساس میشود. ولی این که پرسیدید از چه زمانی به این تشابه فکری پیبردهام مربوط میشود به تقریبا 40 سال پیش که در خارج از کشور به تحصیل اشتغال داشتم و به حسب اتفاق کتابی از هسه به دستم رسید که چون پیشتر با اندیشههای اقبال آشنا بودم مشابهات درخور توجه در آن یافتم. بعدها که با هسه بیشتر آشنا شدم، کاشف به عمل آمد که او مقدمهای بر ترجمه خانم آنهماریشیمل از منظومه جاویدنامه اقبال نگاشته و او را بسیار مورد ستایش قرار داده. بهنظرم هرمان هسه که مدتی از عمر خود را در شبهقاره گذراند، نمیتوانست متاثر از فرهنگ و عرفان شرق نباشد. این تاثیر در برخی از آثارش بهخصوص در سفر به شرق کاملا پیداست.
به همین علت تصمیم به ترجمه آثارش گرفتید؟
دقیقا به همین علت، چنین شد که سروکارم با هسه هم افتاد.
برخی از آثاری را که از او ترجمه کردهاید،قبلا هم ترجمه شدهاند. آیا نیازی به این کار بوده؟
من پس از بازگشت به ایران ترجمههایی از آثارش را خواندم. خواندن همان ترجمهها سبب شد تا آنها را دوباره ترجمه کنم. البته طبیعی است که هر کسی در آفریده اش به چشم رضا مینگرد، ولی مشک آن است که خود ببوید. به نظرم پاسخ درست برای این پرسش آن است که این ترجمهها با هم قیاس شوند.
آیا این ترجمهها تفاوت عمدهای با هم دارند؟
همانطور که گفتم این تفاوت را خوانندگان آثار هسه که کم نیستند باید دریابند ولی این تفاوت آنقدر است که برای مثال در خصوص کتاب نارسیس و گلدموند هر خواننده منصفی تصدیق میکند که گویی برای اولین بار است به فارسی برگردانده شده است.
پیش از آنکه به سوالات دیگری بپردازم، بد نیست در اینجا اشارهای داشته باشید به محتوا و درون مایه این کتاب.
آثار هسه را در مجموع باید زندگی خود نوشت دانست. این رمان نیز از آن قاعده مستثنا نیست. در این اثر که انباشته از ماجراهای تامل برانگیز است، دوگانگی عقل و احساس در قالب دو شخصیت اصلی یعنی نارسیس و گلدموند تجسم مییابد. اکثر قسمتهای رمان به سرگردانیهای گلدموند که نماد عشق و عالم قلب است اختصاص دارد. نارسیس که دوست و در عین حال استاد گلدموند است به وی میگوید که برای پرداختن به کار کشیشی آفریده نشده. گلدموند به سبب تمایل قبلی از این توصیه تاثیر بیشتری میپذیرد و مدرسه دینی را ترک میکند و به خوشگذرانی روی میآورد. تولد و مرگ انسان را به چشم میبیند، مجبور به آدمکشی میشود. با جد و جهد تمام مجسمهسازی ماهر میشود و تندیسهای بسیار زیبا خلق میکند که همه اینها در واقع به عالم قلب و احساسات ربط دارند، ولی نارسیس که با عالم عقل پیوند دارد کشیش و عالم میشود. راه آنان در زندگی کاملا متفاوت است ولی نویسنده سعی میکند روش زندگی گلدموند را که آمیزهای از ذوق و احساس است برتر از زندگی نارسیس جلوه دهد، اما آن را بدون وجود عقل (نارسیس) هم خالی میبیند و این نکتهای است که گلدموند سرانجام بهرغم همه تقابلی که با دنیای عقل داشته بدان پی میبرد، یعنی که زندگی واقعی آمیزهای است از عقل و عشق.
به این ترتیب به نظر میرسد این کتاب برای دریافت مجوز چاپ با اشکالاتی مواجه شده باشد؟
همینطور است، ولی ایرادات اداره کتاب تا حدی نبوده که به اصل رمان لطمه بزند، برخی از آنها پس از توضیحات و گاهی هم تغییرات مختصر بلامانع تشخیص داده شد و بعضیها هم با توجه به تغییر اندکی که در احوال زمانه پیش آمد از صافی ممیزی عبور کرد.
جالب است که در پاورقی برخی از صفحات بیتی از شاعران فارسی به مناسبت ذکر شده که با موضوع مورد بحث کاملا تناسب دارد، به نظر میرسد این شواهد مبین اشارهای است که به تشابهات فکری هسه با اندیشههای برآمده از شرق داشتهاید.
این روشی است که تقریبا در همه آثاری که ترجمه کردهام به کار گرفته شده، منتها در آثار هسه بیشتر محسوس است. وقتی اثری را به فارسی بر میگردانیم و میبینیم که برخی ازموضوعات مورد بحث پیشتر در ادبیات فارسی مطرح شده، ذکر آن برای خوانندگان خالی از لطف نیست.
آیا اکنون کتاب دیگری هم از هسه در دست ترجمه دارید؟
کتاب بازی مهره شیشهای که برنده جایزه نوبل شد اکنون در دست اقدام است.
روزنامه آرمان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید