جلد ضربی (از تیموری تا قاجار) / معصومه محمدی دشتکی

در این مقاله به بررسی جلدهای ضربی ساخته شده در دورهای تیموری، صفوی و قاجار، پرداخته می شود.آشنایی با تاریخ جلد سازی در جهان اسلام نسخه شناسان را در دریافت ارتباط میان جلد ونسخه یاری می کند.

 

 

چکیده: در این مقاله به بررسی جلدهای  ضربی ساخته شده در دورهای تیموری، صفوی و قاجار، پرداخته می شود.آشنایی با تاریخ جلد سازی در جهان اسلام نسخه شناسان را در دریافت ارتباط میان جلد ونسخه یاری می کند. همچنین شناخت فنون جلدسازی و نوع مواد به کار رفته در جلدها و بررسی آرایه ها، شاخص هایی را برای شناخت هرچه بهتر مکتب وسبک های مختلف در هر دوره ارائه می دهد ودر دستیابی به سرچشمه های جلدسازی اسلامی نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله  ابتدا به بیان تاریخچه ای هرچند کوتاه و مختصر در تاریخ جلد وجلدسازی و مواد وعناصر تشکیل دهندۀ جلد به طور اعم و سپس به جلد ضربی و  ارائۀ نمونه های بارزی از جلدهای ضربی موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی به طور اخص پرداخته خواهد شد.

کلیدواژه: نُسَخ خطی. جلد، جلد ضربی .روغنی ولاکی، صفوی، تیموری، قاجار

  

مقدمه: تاریخ جلد كتاب بی‌گمان عمری همسان با خود كتاب دارد كه به صورت صفحه‌های مرتب و متوالی فراهم می‌آمده است. كهن‌ترین نسخه‌های مجلَّد روایت قبطی انجیل بوده كه طی شش قرن بعد از میلاد در مصر تهیه شده است، به‌طوری كه از قرار دادن چند لایه پاپیروس، دفته‌های جلد را می‌ساخته و بر روی آن چرم می‌كشیده و دو دفته را با تسمه‌های چرمی به هم می‌بسته است . در جهان اسلام نیز، از نخستین سال‌های خلافت، جلد كتاب شناخته شده بوده است. از امام علی (ع) نقل شده است كه فرمود: ابوبكر اولُ مَن جَمَع القرآن بین اللوحین (. "لوحین" در این روایت دقیقاً همان "دَفâتین" است كه دو طبله یا دو طرف جلد را نشان می‌دهد. تفسیری هم كه از "صُحُف" و "مصْحَف" شده است و اولین واژه را صرفاً به اوراق و دومین كلمه را به كتابی كه اوراق آن پیاپی و متوالی باشد تعبیر كرده‌اند حاكی از آن است كه جلد كتاب در نخستین قرون تاریخ اسلام نیز شناخته ‌شده بوده است.

آثار علمی دانشمندان پس از کتابت در اوراق، به علت آسیب پذیری در مقابل حوادث طبیعی و مرور زمان نیازمند حفاظ های مقاوم تر از کاغذ بوده است که این مهم عموما به وسیله جلدهای محکم و استوار ساخته شده از مقوای محکم و خوب و نازک و پوست حیوانات تأمین می شده است. بنابراین هنر کتاب سازی نسخه های خطی با صحافی و جلدسازی تکمیل می شد، زیرا جلد حافظ اوراق کتاب از آسیب های احتمالی است. با گذشت زمان و به مدد ذوق هنرمندان باسلیقه و نوآوریهای آنان، آثار ارزنده ای در سبک های مختلف هنری به وجود آمد که برخی از آنها در مجموعه های نفایس خطی دنیا به یادگار مانده است.

 

نگاهی برجلد وجلدسازی

با صحافی،مراحل ساخت نسخه به پایان می رسد.در این هنگام نسخه خطی دارای جلد می شود،یعنی«مجموعه عناصری که از بیرون دسته جزوه ای صحافی شده را محافظت می کند و معمولا دارای دو دفه و یک عطف است.» می توان گفت هنر کتاب سازی و صحافی در تولید کتاب  ونسخ خطی با عمل صحافی تکمیل می گردد، چون مسوولیت حفظ اوراق کتاب بر عهده صحاف است.صحافی هنر چندین صدساله است که جهت محافظت دست نوشته ها، توسط هنرمندان با سلیقه و سبک های مختلف آثار ارزنده ای به یادگار گذاشته اند. این هنر تا به امروز دوام یافته است، اگر چه در زمان قاجار تحت تأثیر صحافی فرنگی دچار تغییراتی شده ولی تا به امروز ادامه دارد وهم اکنون این شیوه صحافی  ووصالی سنتی تنها در کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی هنوز در جریان است. منظور از جلدسازی کتابها تنها، حفظ کتاب نبوده است که یکی از توابع کتاب به شمار آید، بلکه جلد سازی خود فن وهنر مستقلی بوده است که گهگاه آثارهنری بسیار عالی در آن متجلی می گردید.

مسلمانان در ایران جلد سازی را از قرون اولیه هجری می دانستند و آن را به صورت ساده و ابتدایی می ساختند. به طوری که ابن ندبم می گوید:«جلد های کتاب در ابتدا از چرم هایی که توسط آهک دباغی می شد، تهیه می گردید ودر نتیجه این پوست ها خشک بود، سپس در کوفه پوست هایی با خرما دباغی می شد که موجب نرمی و ملایمی جلد ها می گردید.»

قدیم ترین جلدهای ایرانی مربوط به اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. هنر جلدسازی در قرن نهم هجری به وسیله جلدسازان و صحافان مکتب هنری هرات به اوج خود رسید و به صورت یک هنر ایرانی در آمد. در این دوره صحافان کتابخانه ها بهترین و زیباترین کتابها را با خط بسیار زیبا وبا مذهب کاری و نقاشی و جلدهای قیمتی به وجود آوردند و این نتیجۀ جنبش هنری بود. در این دوره ما شاهد خلق شکل ها و قالب های هنری فراگیر در سراسر بخش های عظیم جهان اسلام هستیم.

سرپرست صنعتگران هرات،خوشنویسی بود به نام جعفر تبریزی که گزارش هایی برای بایسنقر تهیه می کرد ودر یکی از این گزارشها به تاریخ 831 ه.ق که هم اکنون در موزه توبقاپی سرای استانبول نگهداری می شود، در چهار مورد به هنر جلدسازی اشاره کرده است.در دوره صفویه جلد کتاب با اشتیاق بیشتری تزئین می شد وطلا کاری آن نسبت به قرن 9هجری بیشتر بود.و بعضی از طرح های تزئینی، کلیه سطح جلد را می پوشانید .در مواردی دیگر،طرح تزئینی در داخل یک شکل ترنجی یا در قسمت های دیگر قرار داشت.

از قرن 11 هجری به بعد، ترکیب طرح ها ظرافت خود را از دست داد و خطوط خشن تر شد.عصر قاجاریه خاصه زمان فتحعلیشاه دوره استیلای هنر اروپا و کاربرد رنگ های نسبتا خام است.جلد کتاب در این دوره ادامۀ اسلوب صفوی است، اما رواج جلدهای روغنی بیشتر بود و تزئینات و طرح ها معمولا طرح های گل طبیعی است که با رنگ های روشن نقاشی شده است.

 

روش تجلید

در بین جلدسازان، همانند هنرمندان دیگر رشته های هنری، اصطلاحات خاصی متداول شده است.اهم این اصطلاحات عبارتند از: دفه یا طبله، شیرازه و شیرازه بندی، عطف، سرطبل و قولق یا لفافه، و محفظه.م.

براى تهیه جلد در انواع مختلف روش‌هاى متنوعى وجود دارد:

۱. جلد ضربی: براى ساخت جلد ضربی، ابتدا روى زمینه چرم مى‌کشند، سپس با فلز منقوش روى چرم مى‌کوبند تا چرم حالت نقش برجسته بگیرد.

۲. جلد سوخت: بعد از کشیدن چرم روى زمینه، فلزى که حاوى نقش دلخواه است، داغ مى‌کنند و با فشار بر چرم جلد، نقش برجسته بدست مى‌آید.

۳. جلد لاکى: روى زمینهٔ مقوایی، یک لایه روغن شفاف زده، سپس با رنگ و روغن روى جلد را نقاشى کرده و نهایتاً روى آن لاک مى‌زنند. (روش پاپیه‌ماشه)

۴. جلد موجى: در این نوع جلد، ترکیبى از قلع و سریشم را روى زمینه زده و بعد از خشک شدن روى آن را با سنگ صیقلى براق مى‌کنند.

۵. جلد زرکوب: بعد از کشیدن چرم روى زمینه، طرح یا نوشته موردنظر را کلیشه کرده و به‌وسیله آن طرح را با بکار بردن ورقه‌هاى طلا روى جلد پرس مى‌کنند.

 

جلد ضربی

دوره تیموری

جلد ضربی یا کوبیده یا منگنه، عنوان جلدهایی است که اثر نقوش سرترنج، ترنج ، جدولهای متنوع و لچکی به وسیله قالبهای فلزی را داراست. (عظیمی، حبیب الله .اصول و مبانی نسخه شناسی در کتب خطی سازمان استاد و کتابخانه ملی اسلامی ایران، 1389).

جلدضربی: اساس افزارهای پرنقش و نگار، فشار در جلدهای چرمی داده میشود و با ترنجهای پرگل و برگ عرض وجود کند. (هروی، مایل، لغات و اصطلاحات فن کتابسازی، انتشارات :بنیاد فرهنگ ایران 1352).

در ایران اسلامی، بی‌گمان، فن جلدسازی پا به پای دیگر زمینه‌های كتاب‌پردازی و نسخه‌آرایی پیش رفته است. ابن بادیس در عمده‌الكُتّاب از ابزار صحافان و جلدسازان خراسان یاد كرده كه خود نشان از رونق و شهرت فن تجلید خراسانیان در جهان اسلام در سده پنجم هجری دارد. رشیدالدین فضل‌الله همدانی نیز كه جلدسازان ربع رشیدی را به ساختن جلدهای استوار و محكم سفارش می‌كند ، از اهمیت و رواج صنعت جلدسازی در ایران حكایت دارد. با این همه، امروزه از جلدهای مجلِّدان ایرانی كه پیش از سده 8 ق. ساخته و پرداخته شده باشد و چگونگی صنعت جلدسازی ایرانی را نشان دهد چیز زیادی در دست نیست. آنچه مسلم می‌نماید این است كه در میان جلدسازان ایرانی، هم ساختن جلدهای چوبی ـ كه دفتین آنها از چوب سرو ساخته می‌شده ـ و جلدهای چرمی معمول بوده است.

دو نمونه از جلدهای بازمانده ایرانی از نسخه‌های قرآن، كه در نیمه نخست سده 8 ق. فراهم شده ، حاكی از آن است كه پیش از قرن 9 ق. جلدهای مشهور به ضربی یا مشته‌ای در میان صحافان ایرانی شناخته شده بوده است، اما رونق جلدسازی در كتاب‌پردازی ایرانی به قرن 9 ق. می‌رسد. در این دوره كه حرفه‌ای به نام مجِلّدی در مركز حكومت تیموریان ـ یعنی هرات ـ مرسوم بوده و در عصر تیموری به آن توجه شده از رواج گسترده و وسیع صنعت صحافی خبر می‌دهد. در كتابخانه‌های شاهزادگان تیموری نیز جلدسازان ورزیده‌ای چون قوام‌الدین تبریزی به كار جلدسازی مشغول بوده‌اند. وی از جمله صحافانی بود كه منبّت‌كاری را در جلدسازی ایرانی وارد كرد. در همین دوره است كه جلدساز با همكاری نقاش به ساختن جلد اهتمام كرده و صنعت را با هنر در جلدسازی ایرانی درآمیخته و گونه‌های هنری جلد را در حوزه صحافی پدید آورده‌اند.

هنر جلدسازی در قرن نهم هجری به وسیلۀ جلدسازان و صحافان مکتب هنری هرات به اوج خود رسید و به صورت یک هنر ایرانی در آمد.در این دوره صحافان کتابخانه ها بهترین و زیباترین کتابها را با خط بسیار زیبا وبا مُذَهَب کاری و نقاشی و جلدهای قیمتی به وجود آوردند و این نتیجه جنبش هنری بود.

دوران اوج و عظمت این هنر سنتی به چه عصری از تاریخ ایران باز می گردد. دوران شکوفایی و عظمت هنر جلدسازی در ایران در عهد تیموری و مربوط به قرون ۸ و ۹ هجری قمری است در این دوران به دستور شاهرخ و سپس فرزندش بایسنقر میرزا جمع زیادی از هنرمندان در شهر هرات گرد هم آمده و «مکتب هرات» را تاسیس کردند و از صحافان و جلدسازان چیره دست و ممتاز این دوره می توان از استاد قوام الدین مجلد تبریزی نام برد که به دعوت بایسنقر میرزا حاکم هنردوست ایران از تبریز به هرات عزیمت کرد و تا آخر عمر در کتابخانه سلطنتی این شهر به هنر و حرفه خویش ادامه داد. هنر سوخت و معرق کاری و ضربی در عهد این ۲ شاهزاده تیموری به اوج خود رسیده است. این هنرهای سنتی و ظریف تا قرن یازدهم هجری شمسی در کمال بود و در اواخر دوره صفویه به تدریج کمرنگ شد و کیفیت و رواج خود را از دست داد و در دوره قاجاریه جای خود را کاملا به جلدهای لاکی و روغنی سپرد.

در این دوره ما شاهد خلق شکل ها و قالب های هنری فراگیر در سراسر بخش های عظیم جهان اسلام هستیم. سرپرست صنعتگران هرات، خوشنویسی بود به نام جعفر تبریزی که گزارش هایی برای بایسنقر تهیه می کرد و در یکی از این گزارشها به تاریخ 831ه.ق که هم اکنون در موزه توبقاپی سرای استانبول نگهداری می شود، در چهار مورد به هنر جلدسازی اشاره کرده است.در دوره صفویه جلد کتاب با اشتیاق بیشتری تزئین می شد وطلا کاری آن نسبت به قرن 9هجری بیشتر بود. و بعضی از طرح های تزئینی، کلیه سطح جلد را می پوشانید. در مواردی دیگر،طرح تزئینی در داخل یک شکل ترنجی یا در قسمت های دیگر قرار داشت.

قدیمى‌ترین جلد کتاب در دوره اسلامى متعلق به مصر است که متعلق به قرن دوم هجرى است. در دوره سلجوقیان هنر تجلید همراه با تذهیب رونق گرفت و از کاغذ و مقوا در جلدسازى استفاده شد .در دوره تیموریان هنر تجلید رواج داشت و بهترین کارهاى صحافى و تجلید کتاب متعلق به این دوره است و در هرات این هنر بحد کمال رسید. قسمت خارجى جلد معمولاً داراى تزئینات فشارى است و بخش‌هاى داخلی، طرح‌هاى بریده شده روى زمینه آبى قرار دارد و عناصر تزئینى به صورت ترنج و گل و گیاه است و حیواناتى چون عنقاى چینى دیده مى‌شود. در این دوره بجاى نقوش هندسی، مناظر طبیعى و حیوان و پرنده در نقش جلد با کمال دقت ترسیم مى‌شود. غیر از هرات، مشهد، سمرقند، مرو، بلخ، نیشابور، شیراز و تبریز نیز از مراکز این فن بوده‌اند. در دوره صفوى این شیوه ادامه یافت و براى نقش در تذهیب، از روش ضربى (فشاری) و براى آستر جلد و چرم جلد از کاغذ روغنى استفاده مى‌شد.

 

مشهورترین و متداول‌ترین جلدهایی كه در عصر تیموری توسط جلدسازان ایرانی فراهم می‌شده عبارتند از :

1- جلد روغنی، كه گونه‌ای بسیار زیبا از جلدهای ایرانی است و در ساختن آن جلدساز به همراه نقاش و مُذَهّب و گاه با همكاری خوشنویس مشاركت داشته است. برای ساختن این گونه جلد، صحاف نخست دفته‌های جلد را ـ كه از چرم، تخته چوب نازك، پارچه نخی ضخیم، یا مقوا بوده است ـ به اندازه قطع كتاب فراهم می‌آورده و روی و پشت هر دو دفته را گاهی بوم و گاهی مَرْغَش می‌زده و بر روی بوم، متناسب با محتوای كتاب، نقاش به تذهیب و نقاشی می‌پرداخته یا خطاط به نوشتن كتیبه‌های متناظر در چهار طرف آن اهتمام می‌كرده است. سپس چند بار روی آن را روغن كمان می‌زده‌اند تا لایه‌ای از این روغن روی نقاشی یا تذهیب و یا كتیبه‌های خط را بپوشاند.

2. جلد ضربی، كه، در آن، جلدساز نقوش روی دفته‌های جلد را به شیوه ضربی یا كوبیده تعبیه می‌كرده است. طرز ساختن آن به این‌گونه بوده كه ابتدا دو قطعه فلز برنجی را ـ كه اصطلاحاً یك جفت "نر" و "ماده" نامیده می‌شده است ـ تهیه می‌كرده و طرح نقش‌های مورد نظرش را با قلم مو و با مركب ساده یا الوان بر روی آنها می‌كشیده، سپس قلمزن یا حكاك بوم برنج را با قلم و چكش خالی می‌كرده است تا نقش‌های طراحی شده برجستگی پیدا كنند. آن‌گاه، جلدساز آن دو قطعه برنج را داغ می‌كرده و آنها را با ضرب چكش روی چرمی، كه قبلاً برای كتاب مورد نظر بریده و در آب نم كرده، می‌كوبیده است به‌طوری كه نقش قالب‌های برنجی بر روی چرم منعكس می‌شده و نقاش این نقش‌ها را با زر یا ورق طلا می‌آراسته است. گفتنی است كه شكل قالب‌های برنجی به‌صورت‌های ترنج (كه در وسط جلد قرار می‌گرفته)، سرترنج (كه متصل به ترنج در بالا و پایین ترنج قرار داده می‌شده)، لَچَكی یا گوشه (كه در چهار كنج جلد قرار می‌گرفته) و گاه قالب‌هایی به‌شكل كتیبه (كه در میان فاصله لچكی‌ها قرار داشته) تعبیه می‌گردیده است.

3. جلد مُعَرَّق، كه در عرف جلدسازان عهد تیموری همان جلد منبت‌كاری شده بوده آن را برای نخستین بار قوام‌الدین تبریزی برای جُنگ شاهزاده بایسنقر میرزا ساخته است. در این گونه جلد، چون صحاف با كنار هم نهادن رگه‌های متعدد چرم‌هایی مانند تیماج، ساغری، و جز آن ـ كه دارای رنگ‌های گوناگون بوده‌اند ـ جلد را می‌ساخته، به جلد معرق (رگْدار) شهرت یافته است. روش ساختن آن به این گونه بوده است كه مذهّب، نخست، طرح نقش‌های مورد نظرش را بر روی چرم می‌كشیده و سپس جلدساز با آلتی بُرنده به نام نقش‌بُر، بوم چرم را از نقش‌های طراحی شده جدا می‌كرده و آنها را بر روی قطعه چرمی دیگر - كه غالباً دارای رنگ تیره و سوخته بوده ـ می‌چسبانیده است، به آن گونه كه میان قطعه‌های منقّش جدا شده و قطعه چرم زمینه هیچ‌گونه برجستگی و درزی دیده نمی‌شده و مجموعه آنها مانند قطعه چرمی ساده و هموار می‌نموده است. این گونه جلد از شاهكارهای جلدسازی ایرانی محسوب می‌شده و پس از تیموریان در دوره صفویان نیز رواج داشته است.

جلدهای نفیس روغنی، ضربی، معرق، و صدف‌كار، بیشتر برای نسخه‌هایی تهیه می‌شد كه خاص كتابخانه‌های سلاطین و وزیران و دیگر اعیان عصر بود. اغلب نسخه‌های متداول در مراكز آموزشی و نسخه‌های مربوط به دانشمندان و اهل علم، به‌صورت عادی، با جلد چرمی و احیاناً با چرم و مقوا صحافی می‌شد.

4. جلد پارچه‌ای، كه علاوه بر جلدهای مذكور، در عصر قاجاریه گونه‌های این نوع جلد نیز رواج فراوان داشت. یك نوع آن را، كه به "جلد ترمه‌ای" شهرت یافت، با پارچه ترمه می‌ساختند و بیشتر كتب ادعیه و بیاض‌های ادبی را در دوره قاجار با این گونه جلد صحافی می‌كردند.

5. جلد كاغذی، كه در عصر قاجار رواج یافت، از كاغذهای ابری فرنگی‌ساز و حتی كاغذهای طوقی سیگار برای ساختن آن استفاده می‌شد. در همین دوره بود كه محمدتقی صحافباشی به فرنگ رفت و روش جلدسازی فرنگی را فراگرفت و در ایران به ساختن جلدهایی اهتمام كرد كه به جلد فرنگی یا جلد فرنگی‌ساز شهرت یافت.

 

مثال: نسخه های خطی و قران های موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی

*قران مجید (ش.117) جلد تیماج ضربی باترنج و سر ترنج به طرخ اسلیمی ونقوش ختایی زرین ، حاشیه قلمدانی.

دون جلد: سوخت معرق ترنج نما،دارای حاشیه قلمدانی معرق زرین، ساخت جلد در قرن 9ه.ق

 

*قران (ش.418) تاریخ تحریر قرن 9ه.ق،

جلد تیماج ضربی لبه دار، بیرون با حاشیه و گوشه و ترنج زرین. درون جلد: باترنج و لچکی وحاشیه باریک زنجیره ای لبه ی یک طرف با حاشیه و کتیبه ی ثلث زمینه زرین ومزین به گل و طرف دیگر با حاشیه ی باریک زنجیره ای و ترنج و لچکی ضربی معرق.

واقف: شیخم سوداگر

*غرائب القران و رغائب الفرقان(ش1494) - جلد تیماج ضربی قرن 9ه.ق

*کشف الغمه(ش2125) - میشن ضربی قرن 9ه.ق

 

دوره صفویه

در عصر صفوی، جلدهای ضربی و روغنی در اوج كمال ساخته می‌شده است. بیشتر جلدسازان دوران صفوی نه تنها جلدساز بوده‌اند، بلكه با نقاشی، تذهیب، و دیگر هنرهای كتاب‌آرایی نیز آشنایی داشته‌اند. ابوالمعصوم میرزا ، صحاف مشهور آن عصر، خود مقّوا ساز و افشانگر بود . مولانا محسن جلدساز از آشنایان به فرهنگ و از "ندیمان" كتابخانه شاه طهماسب صفوی به‌شمار می‌رفت. عده‌ای از صحافان این دوره مانند میرحسین قزوینی، قاسم بیك تبریزی، محمدزمان تبریزی، و ملاقاسم علی جلدهایی ساخته بودند كه شهرت آنان را از مرزهای ایران عهد صفوی فراتر برده بود. توجه به جلدسازى و هنر زیبا ساختن کتاب در زمان شاه‌طهماسب صفوى به اوج کمال رسید. روى جلد را به‌طریق زرکوب، طلا پوشش مى‌دادند و پشت جلد را معرق مى‌ساختند و با گل و بوته و درخت و باغ و صحرا و جانور و سیمرغ و اژدها و پرندگان و آهو هنرنمایى و رنگ‌آ‌میزى مى‌کردند. امروزه جلد را از مقوا مى‌سازند، البته در مواردى روى آن‌را با کاغذ و یا پارچه و چرم مى‌پوشانند. قدمت جلد و جلدسازى به قدمت خود نوشتن است. حتى کتیبه‌هاى آشورى بر روى لوح گلى نیاز به پوشش حفاظتى داشت. اما قدمت جلد در شکل متداول امروزى به اوایل مسیحیت مى‌رسد. کار خطاط و تذهیب کار کتاب و قرآن با عمل صحافى و جلدسازى تکمیل مى‌شود. در جلدسازى تزئین منحصر به جلد خارجى و لبه آن نیست. بلکه قسمت داخلى آن نیز معمولاً نقاشى مى‌شود. . در این دوره طلاکارى بیش از دوره تیمورى بکار مى‌رفت. در دوره صفوى از فشار دست براى تجلید و پرس استفاده نمى‌شد بلکه ازقالب‌هاىمسی وفولادىاستفادهمى‌شد. در زمان شاه‌طهماسب جلد لاکى معمول بود، که ابتدا روى مقوا یا چوب نازک یک لایه نازک لاک مى‌گرفتند. سپس لایه‌اى گچ که طرح تزئینى با آب و رنگ روى این زمینه نقاشى مى‌شد و براى حفاظت نقاشی، روى آن را با چند ورقه لاک مى‌پوشاندند.

مثال: نسخه های خطی و قران های موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی

*کلیات سعدی کجلد میشن عنابی ضربی با ترنج و سرترنج و چهار لچکی که با نقش های ختایی در زمینه زر و دارای دو جدول زرین.درون جلد:تیماج قهوه ای با یک ترنج و دو جدول زرین،تاریخ ساخت قرن 10ه.ق

*جزوه مترجم قرانی(ش.413)

جلد تیماج قرمز ضربی،با ترنج و سرترنج و درون ترنج کلمه«لا تقنطوا من رحمه الله»ساخت قرن 10ه.ق

*تفسیر کلمه تهلیلیه(ش 1261) - جلد تیماج ضربی-قرن 10 ه.ق

*اسباب النزول(ش 1438) - جلد تیماج ضربی قرن 10ه.ق

*المقنعه(ش2619) - تیماج ضربی - قرن 10ه.ق

*الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه(ش2737) - جلد ضربی زرکوب قرن 10ه.ق

*المطالب المظفریه فی شرح رساله الجعفریه(ش2781) - میشن ضربی قرن 10ه.ق

 

دوره قاجار

در نیمۀ دوم سدۀ دوازدهم هجری،کریم خان پس از یک دوره نابسامانی اجتماعی ایران که به دلیل ضعف و بی کفایتی حاکمان بود ،آرامشی نسبی در ایران برقرار ساخت. نتیجۀ آن دلجویی و حمایت هایی دلگرم کتتده از هنرمندان بود؛با وجود این آثار به جای مانده از این دوران بسیار کم است.در سدۀ سیزدهم هجری با استقرار حکومت سلسلۀ قاجار و ایجاد آرامش و شروع دوبارۀ یک دوره سازندگی و تلاش،هنر ایران بار دیگر  واین بار با چهره ای خاص و ویژگی های مختص به خود ظهور یافت. جلد روغنی و ضربی پس از صفویه نیز توسط جلدسازان ایرانی ساخته می‌شد. در عصر افشاری، جلد روغنی با زمینه مَرْغش رواج بیشتری داشت. در دوره قاجاریه، گونه دیگری از جلد روغنی توسط یكی از روحانیان آن عصر به نام آقا ابوطالب مدرّس ساخته شد كه به جلدِ "ابری ابوطالبی" شهرت یافت. در این‌گونه جلد روغنی، كاغذ ابری بر روی مقوا كشیده می‌شد و سپس روی كاغذ ابری نوعی تذهیب ـ كه به تذهیب شانه‌ای شهرت داشت ـ ترسیم، و سپس روی آن با روغن كمان پوشانده می‌شد.

* عصر قاجاریه وبه‏ ویژه در زمان فتحعلی شاه‏ دوره کاربرد رنگ‏های نسبتا خام است.در واقع جلد کتاب‏ در این زمان ادامه شیوه‏ ی صفوی است.در این دوره رواج‏ جلدهای روغنی بیشتر است و تزیینات و طرح‏ها عمدتا طرح‏های گل طبیعی است که با رنگ روشن نقاشی شده‏ است.

* جلد های روغنی یا لاکی : از جمله جلدهایی که بیشتر نگارش  های فارسی ،مجلد به آن است ،جلدی است  که از سده نهم توسط جلد سازان وضع شده ورفته رفته فزونی گرفت و در سده های دوازدهم وسیزدهم به اوج کمال رسید. در عصر تیموریان از نقوش گل وبوته و طیور و وحوش استفاده می شد، ولی در عصر صفویه و قاجار به سوای نقوش مذکور،از نقوش صورت وپیکر انسان .مجالس رزم وبزم نیز به کار گرفته شد وگاه آیات، اخبار واشعاری به مناسبت موضوع کتاب نیز به جای نقوش مذبور در جلدهای روغنی دیده می شود.

* جلد ترمه: برخی جلدسازان عصر زندیه وقاجاریه به بعد برای روکش جلد دیوانها، بیاض ها،نسخه های ادعیه از ترمه منقش به اشکال بوته جقه با خطوط پهن حاشیه مانند استفاده می نمودند.

* جلد مخملی: جلدهایی که از پارچه مخمل برای روکش مقوا استفاده شده باشد.و بیشتر از قرن 13شایع شده است.

* جلد شبرو: به معنای بزغاله،پوست بزغاله ویا پوست نازک گوساله که جلد سازان عصر قاجار برای روکش جلد از آن سود برده اند.

* در واقع با افزایش ساخت جلدهای روغنی بر جلدهای‏ سوخت در دوره زندیه و قاجار، بیشترین قرآن‏ های نفیس و کتاب‏های مصور و غیر مصور دیگر با جلد روغنی عرضه‏ می شد.در این دوره با انواعی از جلدهای روغنی روبه ‏رو هستیم.

در دوره قاجار در زمان چاپ كتاب سنگی، صحافی به‌صورت فرنگی‌ساز متداول‌تر شد، به‌طوری كه اغلب كتاب‌های چاپ سنگی را با مقوا، روكش كاغذی ـ كه بر روی آن نام كتاب چاپ می‌شد و احیاناً تصویری متناسب با محتوای كتاب داشت ـ و عطف پارچه‌ای (و گاه كاغذی) صحافی و بعضی را نیز با مقوا و روكش چرمی جلد می‌كردند. با رواج چاپخانه‌های نوین، جلد كتاب نیز به روش فرنگی، به دوگونه رواج عام یافت: یكی جلد شمیزی كه به نام جلد نرم نیز شهرت یافته است و دیگری جلد مقوایی كه به نام جلد سخت نامیده می‌شود. گاه هریك از این جلدها دارای روكش هم هست، و آن پوششی كاغذی است كه به‌منظور محافظت جلد یا زیبایی آن بر روی جلد كشیده می‌شود، و چون پهنای آن بلندتر از اندازه جلد است، دارای دو لبه برگردان است كه به‌صورت تاخورده در داخل جلد و بدنه كتاب جای می‌گیرد.

 

نگاهی به جلدسازان و صحافان ایرانی:

آقا(استاد آقا).وی از نقاشان دوره قاجار است که در تزیین جلد روغنی مهارت داشته است. از آثار او می‏ توان به‏ تزیین جلد چهارم کتاب الف لیله که هم ‏اکنون در کتابخانه‏ ی کاخ موزه‏ ی گلستان است،اشاره کرد.این جلد از کارهای استاد غلامعلی است که مجلس بزمی را روی‏ آن تزیین کرده و رقم سازنده نیز چنین است«به دستیاری‏ استاد کل فی الکل جان‏نثار درگاه جهان‏ پناه استاد آقا سمت اتمام پذیرفت. 

 آقا طالب. جلدساز و صحاف دوره‏ ی قاجار در زمان‏ پادشاهی فتحعلی شاه. از آثار او یک جلد قرآنی است) خط زین العابددین عبد النبی قزوینی محدث در سال 1222 کتابت و در سال 1223 هـ.ق.جلدسازی شده است.

-ابو القاسم. نقاش و جلدساز که صاحب کارگاه(کارخانه) بوده و از آثار وی‏ تابلوی بزرگ رنگ‏ روغنی است با رقم «در کارخانه آقا ابو القاسم سنه 1272» - ابو القاسم موسوی حسینی. وی از صحافان قرن سیزدهم و دوران‏ فتحعلی شاه قاجار است که جلد صحیفه سجادیه ‏ای که به خط فخر الدین‏ احمد بن سلطان محمد تبریزی در سال 1087 هـ.ق. می‏ باشد، به فرمان میرزا محمد حسن مستوفی الممالک در سال 1252 ساخته است. (آتابای،ص 326 فهرست کتاب‏های دینی)، اثر دیگر وی، جلد قرآن شماره 38 کتابخانه ملک‏ است که تاریخ 1238 هـ.ق. را دارد.

- احمد وی از نقاشان، قلمدان‏سازان و جلدسازان دوره فتحعلی شاه قاجار است.از آثار وی می‏ توان به موارد زیر اشاره کرد:

- قلمدان جنگی که تصویر جنگ چالدران بر آن نقش بسته با رقم«احمد 1211».

- جلد روغنی کتاب نفیسی از کتاب‏های کتابخانه‏ ی کاخ‏ موزه گلستان که‏ تصویر مجلس شعر است با رقم«رقم داشت احمد 1231».

- جلد استادانه مرقعی که در حراج پاریس به فروش رفته و تصویر آن در کاتالوگ ملی آن حراج چاپ شده با تاریخ«بتاریخ هشتم شهر شوال المکرم‏ 1237»(هـ.ق.)

- احمد نقاشباشی. وی از نقاشان و جلدسازان قرن سیزدهم دوره قاجار است.از آثار او جلد قرآنی است به خط تبریزی در سال 145 هـ.ق.که وی‏ در سال 1237 هـ.ق.ساخته است. احمد نقاش کاشانی.وی برادر میرزا علی اکبر نقاش بوده و قلمدان و جلد قرآن می‏ ساخته است.در جنگ جهانی اول به طرح نقش فرش روی آورده و قالی‏ هایی که با نقشه میرزا احمد بافته،بسیار نفیس است.

- حیدر علی نقاش. جلدساز و نقاش قرن سیزدهم.از آثار او به نقل از بدری‏ آتابای جلد مرقعی است به خط حسن بن میرزاد محمدو حسینی در 1283 هـ.ق. و با نقاشی محمد باقر در 1192 هـ.ق.و محمد صادق.در این جلد پیکره شیخ‏ بهایی و میرفندرسکی نقش شده است.

- درویش صحاف‏ باشی میرزا ابراهیم خان. وی از صحافان و مجلدان عهد قاجاری ملقب به صحاف باشی است.

- عبد الرشید. وی از جلدسازان و رنگ و روغنی‏کاران سده‏ی سیزدهم هـ. ق.است.از آثار وی جلد لایه چینی گل و مرغی یک نسخه تذکرة الاولیاست یا رقم«عبد الرشید 1252».

-علی.از صحافان و وراقان قرن سیزدهم که کارش جلد قرآنی است به خط ام سلمه دختر فتحعلی شاه قاجار که رقم علی و تاریخ 1241 دارد.

- علی اشرف. از جلدسازان دوره فتحعلی شاه قاجار است که در جلد روغنی‏ استاد بوده و از جمله کارهای وی قرآنی است به اندازه نیم ورقی.

- علیرضا حسینی قاینی. نقاش، جلدساز و قلمدان‏ساز اوایل قرن سیزدهم ه .ق.است.برادر میرزا محمد علی خطاط می‏ باشد.از آثار این دو برادر می‏ توان به یک‏ نسخه قرآن اشاره کرد که خط و تذهیب آن‏ را انجام داده‏ اند که در کتابخانه کاخ‏ موزه‏ گلستان نگهداری می‏ شود.در دو طرف این‏ جلد تصویر عیسی(ع)و استحمام حضرت‏ مریم است و رقم دارد«رقم کمترین اقل‏ السادات علیرضا محمد اسماعیل الحسینی‏ قاینی».

- علیرضا قاینی. وی پسر اسماعیل‏ قاینی و از صحافان قرن سیزده هـ.ق.است که‏ کار او با تاریخ 1272 در مثنوی معنوی به خط سید محمد علی قاینی(1266)دیده می‏ شد.

ـ غلامعلی. از جلدسازان، قلمدان‏سازان و نقاشان به‏ شمار می‏رفته است.از آثار او جلد روغنی کتاب چهارم الف‏ لیله است که بر روی آن مجلس بزمی نقاشی شده و در کتابخانه کاخ‏ موزه گلستان نگهداری می ‏شودو و رقم دارد «بدستیاری استاد کل فی الکل جان‏پناه استاد آقا سمت‏ اتمام پذیرفت العبد غلامعلی 1275 هـ.ق».

ـ فضل الله. نقاش، تذهیب‏ کار و جلدساز. در عهد مظفر الدین شاه‏ می‏ زیسته و لقب صحاف‏ باشی را نیز از وی دریافت کرده است.

ـ قوام - قوام الدین(میرزا آقا). از جلدسازان عهد ناصر الدین شاه قاجار است.از کارهای او جلد گل مرغی است با رقم«عمل قوام الدین میرزا آقا به جهت‏ خواجه‏ باشی»این اثر به روایت استاد کریم‏ زاده رسیده است.

ـ محمد اسماعیل نقاش‏باشی.وی از نقاشان و صحفان اواخر قرن سیزدهم‏ است و جلد مثنوی نوشته شده توسط محمد حسن شریف و همچنین قرآنی که‏ به تاریخ 1279 به وسیله محمد رحیم اصفهانی نوشته شده از آثار اوست.

ـ محمد باقر مجلد اصفهانی. از صحفان و جلدسازان دوره‏ ی قاجار.

ـ محمد تقی. از صحافان و جلدسازان و معرق و قلمدان‏سازان دوره‏ ی قاجار است.

ـ محمد تقی مذهبّ.از جلدسازان و تذهیب‏ کاران قرن سیزدهم هـ.ق.است. در آثار العجم از وی نام برده شده و از آثار او قرآنی است مربوط به قرن یازده و سال 1079 هـ.ق.به خط عبد الله بن محمد محسن یزدی نوشته شده که د ر دوره قاجار وی آن را تذهیب و تجلید کرده است.

ـ محمد جعفر لاهیجانی. صحاف و جلدساز دوره محمد شاه قاجار است. از آثار او می‏توان به جلد مفتاح الخزاین واشاره کرد که برای محمد شاه قاجار در 1254 در اصفهان و به خط عبد الله بن حاجی آقاجانی شکسته‏ نویسی شده.

ـ محمد حسینی. وی از صحافان و جلدسازان دوره قاجار است و از آثار او می‏ توان به جلد نسخه شماره 7732 کتابخانه مرکزی دانشگاه اشاره کرد..

ـ محمد. از صحافان دوره ناصری است که در سال‏ 1275 هـ.ق.به اروپا اعزام و با شیوه‏ های جدید صحافی آشنا شده است.

ـ محمد عاشور. از صحافان و جلدسازان قرم سیزدهم هـ.ق.است.از آثار او جلد نسخه شماره 7860 کتابخانه مرکزی دانشگاه است با رقم«عمل‏ محمد عاشور صحاف 1278»

ـ موسی لاهیجانی. نقاش رنگ و روغن و جلدساز بوده است.در عهد فتحعلی شاه می‏ زیسته و از آثار او جلد تیموری است. روغنی گل و مرغی یک نسخه قرآن‏ است با رقم«ابو القاسم موسوی لاهیجانی فی سنة 1223

مثال: نسخه های خطی و قران های موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی

*قران(ش 262)

جلد تیماج ضربی با ترنج و سرترنج مزین به نقوش اسلیمی زرین،اطراف ترنج به طرح اسلیمی حاشیه قلمدانی مزین به نقش های اسلیمی. درون جلد:سوخت با نقش ترنج و سرترنج و چهار نیم سرترنج و لچکی معرق در الوان مختلف،اطراف ترنج، نقشهای اسلیمی و ختایی زرین مشتمل بر دو حاشیه یکی قلمدانی معرق و دیگری کتیبه ی زرین که آیه آیه الکرسی به خط نسخ و به قلم زر در آن خوش نویسی شده است.

تاریخ ساخت جلد:ق رن 11ه.ق*

*مصائب النواصب(ش897) - جلد تیماج ضربی-قرن 11ه.ق

*محاکمات(ش878) - جلد تیماج ضربی-قرن 11ه.ق

*اساس الاقتباس (ش965) - جلد تیماج ضربی قرن 11ه.ق

*شرح تهذیب المنطق(ش 1090) - جلد تیماج ضربی قرن 11و 12ه.ق

*حبل المتین(فی احکام دین)(ش2732) - جلد میشن  ضربی قرن 11ه.ق

 

منابع

1- رهنورد،زهرا.(1386). تاریخ ایران در دوره اسلامی:کتاب آرایی،تهران: سازمان چاپ وانتشارات،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

2- حسینی،مهدی« نگارگری دوره زند و قاجار»،فصلنامه هنر،ش 22،تابستان و پاییز 1371.

3- جلد وجلد سازی(فرانسوا دروش- مترجم:سید محمد حسین مرعشی). نامه بهارستان- سال4.شماره اول ودوم.بهار – زمستان 1382.

4- صحافی سنتی(علی اصغر ثابت جازاری). کتاب ماه هنر-اردیبهشت 1378ص 25-22.

5- صحافی ومجلدگری(ایرج افشار). نامه بهارستان.سال سوم.شماره2.دفتر 6.پاییز وزمستان 1381.ص396-329.

6- کتاب آرایی در تمدن اسلام(نجیب مایل هروی)

7 - فدوی،محمد.(1386).  تصویر سازی در عصر صفویه وقاجار،تهران:مؤسسه انتشارات وچاپ دانشگاه تهران

8- کتابه سازی بر جلد نسخه های خطی(ایرج افشار). نامه بهارستان.سال2.شماره1.بهار-تابستان1380.ص48

9- صحافی سنتی(ایرج افشار). تهران.کتابخانه مرکزی ومرکز اسناد دانشگاه تهران 1357.

 معصومه محمدی دشتکی؛ کارشناس ارشد ایرانشناسی (اصول ومرمت نسخ خطی)                                

منبع: بساتین