نامش برای نسل امروز با جنگ گره خورده و برای نسل دیروز با امكانات رویایی كه بهرهبرداران نفت نصیبش كرده بودند. اما این روزها آماده میشود تا تصویر دیگری را برای نسل آینده بسازد. آبادان كه امروز آرام و صبور زخمهایش از جنگ را میشمرد، آماده میشود تا لباس زیبنده شهر- موزهای تنش كند. كجا زیبندهتر از آبادان برای مرور تاریخ نفت و كجا مناسبتر از مسجد سلیمان برای شنیدن قصه مایع سیاهی كه سیر تاریخ این دیار را به كلی تغییر داد. آبادان قرار است به زودی با موزههایش تاریخ نفت ایران را برای نسلهای آینده روایت كند. مدتی است خواب روزهای روشن میبیند، خواب میبیند كوچههایش بیدار شدهاند و گرد جنگ از چهره زدودهاند و مردمانش به روی میهمانان میخندند. و او قرار است روایتگر روزهایی شود كه «آباد» بود. همین است كه چند وقتی است خواب «آبادی» میبیند.
فرزانه قبادی: نامش برای نسل امروز با جنگ گره خورده و برای نسل دیروز با امكانات رویایی كه بهرهبرداران نفت نصیبش كرده بودند. اما این روزها آماده میشود تا تصویر دیگری را برای نسل آینده بسازد. آبادان كه امروز آرام و صبور زخمهایش از جنگ را میشمرد، آماده میشود تا لباس زیبنده شهر- موزهای تنش كند. كجا زیبندهتر از آبادان برای مرور تاریخ نفت و كجا مناسبتر از مسجد سلیمان برای شنیدن قصه مایع سیاهی كه سیر تاریخ این دیار را به كلی تغییر داد. آبادان قرار است به زودی با موزههایش تاریخ نفت ایران را برای نسلهای آینده روایت كند. مدتی است خواب روزهای روشن میبیند، خواب میبیند كوچههایش بیدار شدهاند و گرد جنگ از چهره زدودهاند و مردمانش به روی میهمانان میخندند. و او قرار است روایتگر روزهایی شود كه «آباد» بود. همین است كه چند وقتی است خواب «آبادی» میبیند.
موزهای برای صنعتی مدرن و تاریخی
بیژن نامدارزنگنه در تاریخ ٢٢ دی ٩٢ حكمی را صادر كرد كه طی آن نخستین قدم برای راهاندازی موزههای صنعت نفت برداشته شد. زنگنه در این حكم اكبر نعمتاللهی را به عنوان مسوول پروژه مطالعه تاریخ صنعت نفت و همچنین مدیر طرح موزههای صنعت نفت منصوب كرد. پروژهای كه فاز اول آن برای شركت نفت ١٦ میلیارد تومان هزینه در برداشته. حالا پس از حدود سه سال نعمتاللهی روند پیشرفت این پروژه را این طور تشریح میكند: «در سال ٩٣ برای موزههای مسجد سلیمان، آبادان و تهران، با كمك مشاوران مطالعاتمان را آغاز كردیم. در ابتدا قرار بود سه موزه در سه شهر داشته باشیم، مسجد سلیمان با محوریت تاریخ اكتشاف نفت، آبادان با موضوع پالایش نفت و تهران با محوریت علوم و تكنولوژی صنعت نفت.
مشاوران ما در سال ٩٤ مطالعاتشان را به اتمام رساندند و نتایج این مطالعات را ارایه دادند. نظر آنها این بود كه با توجه به اینكه تمام نقاط این شهرها با صنعت نفت عجین شده و هر كجا كه نگاه كنید رد پای این صنعت را در این شهرها میبینید، بهتر است مسجد سلیمان و آبادان به عنوان شهر- موزه در نظر گرفته شوند و برایشان برنامهریزی شود.
در فاز نخست تصمیم گرفتیم ٥ نقطه را در آبادان و ٥ نقطه را در مسجد سلیمان بازسازی كنیم. كه این ٥ نقطه كلیدی در مراحل بعدی به تدریج در نقاط دیگر توسعه پیدا خواهند كرد و به نقطه ایدهآل ما كه شهر موزه شدن این دو شهر است خواهند رسید.»
بخشی از تاریخ را از دست دادهایم
تجهیزات فرتوت پالایشگاه آبادان امروز دیگر آن ابهت سابق را ندارند. یك به یك از مدار خارج میشوند و جایشان را میدهند به بویلرهای تازه نفس و لولهها و دكلهای جوان و قبراق.
اما همین تجهیزات پیر كه بخش زیادی از آنها بدون استفاده از تكنولوژی جوشكاری ساخته شدهاند و اصطلاحا به آنها مخازن و تجهیزات «پرچی» میگویند، راوی قصههای پالایشگاهند و به تعبیر مسوولان پروژه موزههای صنعت نفت جزو «واحدهای میراثی» محسوب میشوند و یكی پس از دیگری در فهرست آثار ملی ثبت میشوند تا پروسه حفاظتشان كامل شود.
اما قصههای تلخ هم در این روند وجود دارد، اكبر نعمتاللهی میگوید: «سالها قبل بخشی از این تجهیزات دستوپاگیر بودند و وقتی از رده خارج میشدند به صورت مزایده یا به شكل كیلویی فروخته میشدند. انگار برایمان آنقدر مهم نبوده و اهمیت و ضرورت وجود این تجهیزات را حس نكرده بودیم. در همین آبادان اگر فقط عكسهای مربوط به آتشنشانی را ببینید، متوجه میشوید چه تجهیزات زیبایی وجود داشته، اما امروز هیچ كدام از این تجهیزات وجود ندارد. وقتی تجهیزات جدیدی وارد میشد تجهیزات قبلی را میفروختند.»
نعمتاللهی قصهای هم از نخستین شیر نفت ایران كه در نخستین چاه نفت ایران در مسجد سلیمان قرار داشته میگوید: «شیر مشكیرنگی كه امروز مقابل وزارتخانه نفت در تهران قرار دارد، شیر چاه F٧ مسجد سلیمان است، ما این شیر را كه ارزش تاریخی بسیار دارد از شركت BP لندن گرفتهایم، آنها سالها پیش این شیر را با خودشان از ایران برده بودند و از آن حفاظت كرده بودند، آنقدر ما نسبت به این مساله بیتوجه بودیم سالها متوجه این موضوع نشده بودیم. اما وقتی از آنها خواستیم این شیر را به ایران برگردانند خیلی راحت پذیرفتند به دلیل اینكه این شیر چاه متعلق به ما است.
تمام عكسهایی كه از دوران حفاری مسجد سلیمان وجود دارد از BP لندن گرفتهایم، در ایران عكسی در این زمینه نداشتیم یا در گذشتهایم و حفاظت نشده و از بین رفته بودند، حتی اسناد قبل از انقلاب را بعد از انقلاب معدوم كردند، و نمیدانستند كه اینها اسناد صنعت نفت است. بسیاری از اسناد و اشیا را به همین ترتیب از دست دادهایم. اما در این طرح قصد داریم تمام این اسناد را به صورت متمركز جمعآوری كنیم. تمام ساختمانها و تاسیسات قدیمی را شناسایی و ثبت ملی میكنیم، كه دستخوش تغییرات و تخریب نشود یا جابهجا نشود.
موزهای در اسكله تاریخی آبادان
جداره اروند و اسكله تاریخی آبادان قرار است در طول سه سال آینده تبدیل به تم پارك صنعت نفت شوند. محدودهای كه از خانههای تشریفاتی كه از سال ٥٩ تا به امروز متروكه شده، آغاز و تا همسایگی اسكله ماهیفروشها در ساحل اروند ادامه دارد. محدودهای در حدود یك و نیم كیلومتر. امروز از این اسكله كه روزگاری رونقی داشت، تنها تاسیسات زنگ زده و ساختمانهای تیر و تركش خورده به چشم میخورد. اسكلهای جنگ زده. اما نعمتاللهی، مدیر موزههای صنعت نفت و بهزادی، مشاور پروژه اسكله- موزه آبادان در سفری كوتاه به آینده تصویری جذاب این ساحل نسبتا متروك پیش چشمانمان ترسیم میكنند. نعمتاللهی میگوید تیم طراحان و مشاورانی كه روی پروژه اسكله- موزه كار میكنند همان تیمی هستند كه پل طبیعت را به همراه خانم عراقیان طراحی كردهاند و ادامه میدهد: «طراحی ما در این پروژه به گونهای است كه تلاش میكنیم كه ضمن تفریح، گردشگران را با تاریخ صنعت نفت آشنا كنیم. تمام المانهایی كه از صنعت وجود دارد را در این مسیر استفاده كردهایم.»
بهزادی، مشاور پروژه اسكله- موزه آبادان میگوید: «اسكله حدود یك و نیم كیلومتر طول دارد و عرض آن از ٢٠ متر تا ٥٠ متر متغیر است. رویكردی كه در این پروژه داریم توجه به اقلیم و هویت شهری است.
نكته دیگری كه در این پروژه مثل پل طبیعت تهران در نظر گرفتهایم، احترام به انسان است؛ به این معنی كه ماشینی در محوطه وجود نخواهد داشت. كرامت انسانی و توجه به فضاهای استراحت و همچنین در نظر گرفتن فضاهایی متناسب با اقلیم خاص منطقه. در آبادان زندگی بیشتر بعد از غروب آفتاب شروع میشود و به همین دلیل ما در طراحیها به نورپردازیها توجه ویژه داشتهایم. موضوع اصلی ما آرامش و آسایش مردم است و در كنار آن آموزش و ارایه اطلاعاتی كه هوشمندانه در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. امیدواریم با همكاری شهرداری این پیاده راه ساحلی به گونهای پیش برود كه تا داخل شهر و اسكله ماهیگیرها ادامه پیدا كند. ما در ایران جداره آبی (پیاده راه ساحلی) موفق نداشتهایم اما با فضایی كه در این منطقه در اختیار داریم و تم ویژهای كه این محدوده دارد (تاریخ صنعت نفت) و نقطه قوت این پروژه است، امیدواریم ساحل اروند تبدیل به جایی شود كه گردشگران با قصد دیدن اسكله موزه صنعت نفت به ایران و آبادان بیایند. یك زمانی ما فكر نمیكردیم پل طبیعت اینقدر تبدیل به برند شود و مردم زیادی به تهران بیایند كه پل طبیعت را ببینند. اما این اتفاق افتاده است.» مشاور پروژه میگوید اجرایی شدن طرحهای سه بعدی و كامپیوتری روی اسكله اروند، حدود سه سال زمان میطلبد.
اكبر نعمتاللهی در خصوص این پروژه میگوید: «مردم آبادان همیشه از كنار پالایشگاه عبور كرده و با سر و صدای آن آشنا هستند، اما هیچگاه اجازه ورود به آن را نداشته و شاهد عظمت و فعالیتهای صورت گرفته در آن نبودهاند. ایجاد موزه در این مكان این فرصت را در اختیار آنها قرار میدهد تا ضمن مشاهده بخشی از تاسیسات پالایشگاه از نزدیك، با اقدامات، دستاوردها، توانمندی و زحمات كاركنان آن آشنا شوند.»
نعمتاللهی در ادامه در مورد فضاهای دیگری كه قرار است در آبادان تبدیل به موزه شوند، میگوید: «نیروگاه شماره یك، كارگاه ریختهگری كه از نخستین كارگاههای ریختهگری در كشور به شمار میآمده، واحدهای عملیاتی و پالایشی قدیمی و نیز نخستین آسانسوری كه به كشور وارده شده است و در ساختمان كارگاه ریختهگری قرار دارد، برای بازدید مردم پیشبینی شده است. از دیگر موقعیتهای در نظر گرفته شده درپالایشگاه برای بازدید عموم، مخازن قدیمی پرچی هستند كه آثار حملات دشمن در دوران جنگ تحمیلی بر آن مشهود است. موزه بعدی، ساختمانهای تشریفاتی است كه محمدرضاشاه و خانوادهاش و همچنین دكتر اقبال از آن استفاده میكردند. این ساختمان از سه بخش تشكیل شده كه در موقعیت مكانی بسیار خوب آبادان یعنی درست در ساحل اروندرود واقع شده است. البته یكی از ساختمانها در حال حاضر در اختیار نیروهای نظامی است و در اثر جنگ تحمیلی بسیار آسیب دیده. اما دیگر ساختمانها در اختیار صنعت نفت بوده كه بررسی و مطالعات لازم برای تبدیل آنها به موزه در حال انجام است.
گاهی لنجی از دور عبور میكند و جاشوهایش برای حاضران در ساحل دست تكان میدهند. گاهی هم صدای بوق لنجها میپیچد در گوش اروند. هر كجا كه سر بچرخانی قصهای آرام گرفته و منتظر یك سوال است. اكوان یكی از قصهها است. جرثقیلی كه حالا ته ماندهای زنگ زده از او روی اسكله آبادان باقی مانده اما همچنان ابهت خود را لابهلای تیرهای آهنی ضخیمش حفظ كرده. زیر پایش فاضلاب پالایشگاه لمبر زده و سیاه بوی ناامیدی میدهد. اما اكوان قرار است قصه ورود واگنهای قطار به ایران را بگوید. جرثقیل اكوان ابتدا با نیروی بخار كار میكرد، این غول آهنی كه در سال ١٣١٦ در اسكله شماره ٧ آبادان ظاهر شد، از انگلیس به صورت قطعات جدا از هم به ایران منتقل شد و در «بریم» مونتاژ شد و بعد هم برای تخلیه بارهای فوق سنگین از لنجها و كشتیها استفاده شد. این جرثقیل غولآسا از این جهت «اكوان» نامیده شد كه با نیروی بخار كار میكرد و از جهاتی تداعیكننده «دیو اكوان» شاهنامه فردوسی بود كه تنورهكشان به هوا بلند میشد و اجسام سنگین را جابهجا میكرد.
آرتیزن اسكول
یكی دیگر از اماكنی كه در آبادان قرار است پازل تاریخ نفت را تكمیل كند، هنرستان فنی و حرفهای است كه بومیها را از سنین نوجوانی برای فعالیت در پالایشگاه تربیت میكرد. سولهای بزرگ كه هر گوشهاش كلاس درسی بوده. میزهای كار سالهاست بیاستفاده ماندهاند. حالا سالها از روزهای پویایی «آرتیزن اسكول» میگذرد. روایت این مدرسه كه فارغالتحصیل شدن از آن حدود ٥ سال طول میكشید، از زبان مدیر موزههای صنعت نفت: «زمانی كه شركت انگلیس و ایران در آبادان شروع به ساخت پالایشگاه میكند، یك آموزشگاه برای تربیت نیروهای متخصص احداث میكند كه عنوان نخستین آموزشگاه فنی و حرفهای تخصصی در حوزه نفت در خاورمیانه را از آن خود میكند. دانشآموزان به این آموزشگاه میرفتند، تا ضمن تحصیل، برای فعالیت در پالایشگاه آماده شوند. تعداد كثیری از پیشكسوتان صنعت نفت از جمله مهندس عباس كاظمی، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شركت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در این مدرسه آموزش دیدهاند. متاسفانه تقریبا بعد از انقلاب این مدرسه تعطیل شد و كلیه ادوات و تجهیزات آن طی این سالها به انبارها انتقال داده شد. طی جستوجو و بررسی كلیه انبارها، سلویجها و تاسیسات صنعت نفت در آبادان و شناسایی این تجهیزات، بخش اعظمی از اقلام و ابزار متعلق به این آموزشگاه بازگردانده، تعمیر، بازسازی و آماده نمایش در این موزه شد.» حالا میشود در سوله بزرگی كه روزگاری كارگاه هنرآموزان بوده قدم زد و دستگاههایی را دید كه نوجوانان آبادانی به وسیله آن شیوه كار با تجهیزات روز صنعت نفت را میآموختند. كارگاهی كه در حیاطش هنوز نفت و قیر از چاههای مخفی زمین میجوشد.
سند ١٢٧ ساله صنعت نفت
نعمتاللهی در خصوص فاز مطالعاتی طرح موزههای صنعت نفت میگوید: «گروهی برای بررسی، انتخاب و شناسایی اشیا تشكیل شد، این گروه تمام كشور را بررسی میكنند و تمام مناطقی كه صنعت نفت در آن حضور دارد بررسی میشود كه اشیا و تاسیسات و تجهیزات را بررسی و ثبت كنند و آنهایی كه باید منتقل شوند را به مخازن سه شهر منتقل میكنند و گروهی هم برای بررسی و شناسایی اسناد قدیمی صنعت نفت تشكیل شده است. كه فعالیت این گروه هم آغاز شده و تا به حال حدود ٥ میلیون برگ سند مرتبط با صنعت نفت جمعآوری شده و همچنان ادامه دارد. و در مركز اسناد تهران دستهبندی میشوند و در تهران مجددا مورد بررسی قرار میگیرند كه اسناد مورد نیاز جدا شوند و در صورت نیاز مرمت شوند و در فضای مناسب نگهداری شوند. در مركز اسناد تهران و در ساختمان مجاور پالایشگاه ری جمعآوری و نگهداری میشوند.»
و اشارهای هم به قدیمیترین سندی كه در این مدت به دست محققان این پروژه رسیده است میكند و میگوید: «قدیمیترین سندی كه پیدا كردهایم مربوط به ١٢٧ سال پیش است، نقشهای است مربوط به زمانی كه هنوز صنعت نفت به این شكل در كشور شكل نگرفته بود و نمود پیدا نكرده بود. این نقشهها توسط انگلیسیها تهیه شده است و مربوط به مناطقی است كه فكر میكردند میتوانند در آن نفت پیدا كنند. نقشه به صورت دستی تهیه شده و در آن مسیر مناطقی كه فكر میكردند نفت در آن قابل اكتشاف است مطالعه و مشخص كردهاند.»
میراث فرهنگی و شركت نفت
مدیر موزههای صنعت نفت كشور در خصوص همكاری سازمان میراث فرهنگی برای تجهیز این موزهها در كشور میگوید: «سازمان میراث فرهنگی وظایف مشخصی دارد. در مورد موزههایی شبیه صنعت نفت صرفا وظیفه حمایتی دارد. به این شكل كه میگویند در مرمت و بازسازی متخصصین را به شما معرفی میكنیم. تفاهمنامهای بین وزارت نفت و سازمان میراث فرهنگی در دوران مدیریت آقای سلطانیفر امضا شد و این فعالیتها هم در آن دیده شده اما عملا اینكه میراث آستین بالا بزند و بخشی از كار را به عهده بگیرد، تا به حال اتفاق نیفتاده. اما در خصوص ثبت ملی تاسیسات و بناها كمك و همراهی خوبی داشته. در زمینه معرفی كارشناسان همكاری خوبی داشتهاند. امروز در شورای راهبردی موزههای صنعت نفت چند كارشناس میراثی از جمله سیدمحمد بهشتی و آقای كارگر عضو هستند. مرمتها و بازسازی و تجهیز موزهها استانداردی دارند كه سازمان میراث اعلام میكند و بر اساس آن ما كار را انجام میدهیم.»
منبع: اعتماد