«فرهنگ دانشگاهی» همچنان که تحت تأثیر مؤلفههای فرهنگی و اجتماعی است، از تلقی ما از «ایده دانشگاه» نیز تأثیر میپذیرد. پرسش از «چیستی دانشگاه» یک پرسش فلسفی است اما آثار عینی و عملی زیادی در عرصه حیات آکادمی دارد.
«فرهنگ دانشگاهی» همچنان که تحت تأثیر مؤلفههای فرهنگی و اجتماعی است، از تلقی ما از «ایده دانشگاه» نیز تأثیر میپذیرد. پرسش از «چیستی دانشگاه» یک پرسش فلسفی است اما آثار عینی و عملی زیادی در عرصه حیات آکادمی دارد. در شرایطی که دانشگاهها در عرصه جهانی از بحرانهای چندگانه (مشروعیت، هژمونی و نهادی) رنج میبرند، در سطح ملی نیز این نهاد «فرآیند هویتیابی» را بهطور کامل طی نکرده است.
دو رکن هویت دانشگاه یعنی «استمرار تاریخی» و «تمایز» است که در هشتاد سال اخیر با گسستهای بسیاری مواجه بوده است.
این در حالی است که دانشگاه ایرانی با مسائلی همچون«پربار بودن نقش» و «انتظارات ناهمگون» نیز مواجه است. در کنار اینها در شرایطی که هنوز جامعه و نخبگان تکلیف خود را با امر مدرن روشن نکردهاند، ترمیم و اصلاح سنت نیز با مشکلاتی رو به رو است. در این فضا، اکتفا به «کارکردهای تکنیکی» همچون آموزش و بیاعتنایی سیاستگذاری علم به «کارکردهای هنجاری» نظام آموزش عالی نیز مزید بر علت بوده و به رشد معضلاتی همچون مدرکگرایی، تقلب علمی و... انجامیده است که دانشگاه بهعنوان یک «نهاد مدنی» را به یک «نهاد بوروکراتیک» تقلیل داده است.
در چنین شرایطی سخن از «ایده دانشگاه» و بازگشت به ریشههای تاریخی، فلسفی و فکری دانشگاه موجه میشود. بدیهی است اگر دانشگاه را «مرکزی برای جستوجوی حقیقت و نگهبانی از فرهنگ» بدانیم که «درکی کلگرا از معرفت» ارائه میکند، با تلقی دانشگاه بهعنوان مرکز فناوری یا بنگاه اقتصادی کاملاً متفاوت است و چنین «درک فرهنگی از دانشگاه» میتواند برای امروز ما راهگشا باشد.
منبع: روزنامه ایران