دو سال پیش، 19 یا 20 فروردین 1330 صادق هدایت، بزرگترین نویسندۀ معاصر ایران، در دنبالۀ کوتاه آخرین سفرش به خارج، در شهر پاریس، خودکشی کرد.
به مناسبت دومین سال مرگ او
دو سال پیش، 19 یا 20 فروردین 1330 صادق هدایت، بزرگترین نویسندۀ معاصر ایران، در دنبالۀ کوتاه آخرین سفرش به خارج، در شهر پاریس، خودکشی کرد.
مرگ او، برای ادبیات معاصر ایران، ضایعهای عظیم و جبران ناپذیر بود. هدایت بهسوی سرنوشتی رفت که در سراسر دوران زندگی کوتاهش با آن در جدال و کشکش بود. در نوسان دردناکش بین مرگ و زندگی بالاخره پنجۀ مرگ غالب شد و در «نیمروز خفهای» جانش را گرفت. مرگی بود دردناک، بیرحمانه و تأسفزا که خلأ محسوسی در محیط ادبیات معاصر ایران بهوجود آورد. بیشک در شیوه و سبکی که هدایت بنیان نهاد، در میان نویسندگان معاصر ایران کسی حتی بهگردش نمیرسد. بههمین جهت فقدان او، برای حیات ادبی ایران، خیلی گران و جبرانناپذیر بهشمار آمد.
هدایت پایهگذار بیهمتای داستاننویسی نوین ایران بود. پیش از او نوشتن داستانهای کوتاه، به سبک و شیوهای که از ادبیات اروپایی ملهم بود، در ادبیات ایران سابقه نداشت. معمولاً بنیانگذاران یک شیوه، اگر افتخار ابتکار و ابداع را دارند به زودی جای خود را به تالیان تواناتری میدهند که با بهرهگیری از توشۀ آنان آثاری قویتر و شگفتتر به وجود میآورند. ولی در طی بیست سال حیات ادبی هدایت، پیروان و مقلدان طریقتش نه تنها هرگز بهگردش نرسیدند، بلکه به فواصل قابل ملاحظهای از او عقب ماندند. در راهی که میرفت، هدایت همیشه قدرت، برتری و استادی بیهمتای خود را حفظ کرد. در ادبیات نیمقرن اخیر ایران یک پدیدۀ شگفت و قابل ملاحظه بود، اگر از نظر تقدم زمانی، از «یکی بود و یکی نبود» جمالزاده نام میبرند، بیشک و تردید در بنای پر شکوه و شگرفی که هدایت برای نثر و داستاننویسی فارسی معاصر بنیان نهاد، اثر مذکور بهزحمت یک خشت زیرین بهشمار میآید.
شیوه، اردیبهشت 1332، شماره 1
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی