1394/10/13 ۱۲:۰۶
محبوبه پيشياره: نقش و جایگاه کدخدا در جامعه روستايی و عشایری ایران سابقه چند هزارساله دارد و از نظر سیاسی ،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی قابل بررسی است . در ادوار گذشته کدخدا یا کلانتر در راس قدرت روستا قرار داشت، حدود اختیارات و قدرت او متناسب با شرایط متغییر بود، ولی آنچه ثابت بوده این است که او در مقایسه با سایر مردم از رفاه بیشتری برخوردار بود. کدخدا در حقیقت مسئول امور روستا محسوب ميشد در عین حالیکه در منافع عموميکم و بیش با سایر کشاورزان شریک بود، او جوابگوی عوامل قدرت نظیر خان، مالک، دولت یا نماینده دولت بود.
محبوبه پيشياره: نقش و جایگاه کدخدا در جامعه روستايی و عشایری ایران سابقه چند هزارساله دارد و از نظر سیاسی ،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی قابل بررسی است . در ادوار گذشته کدخدا یا کلانتر در راس قدرت روستا قرار داشت، حدود اختیارات و قدرت او متناسب با شرایط متغییر بود، ولی آنچه ثابت بوده این است که او در مقایسه با سایر مردم از رفاه بیشتری برخوردار بود. کدخدا در حقیقت مسئول امور روستا محسوب ميشد در عین حالیکه در منافع عموميکم و بیش با سایر کشاورزان شریک بود، او جوابگوی عوامل قدرت نظیر خان، مالک، دولت یا نماینده دولت بود. در مجموع کدخدا عنصری محافظه کار به حساب ميآمد چرا که ميخواست مردم را داشته و از اعتماد آنها برخوردار باشد و از طرف دیگر هم منافع دولتیان را تضمین کند و به این ترتیب او واسطهای بین روستايیان و عوامل قدرت محسوب ميشد . کدخدا نفوذ زیادی در نزد اهالی روستا داشت و بدون کمک او کار در روستا دچار مشکل ميشد به همین لحاظ دولت شاهنشاهی هم ميکوشید که به نحوی با او کنار بیاید و با دادن امتیازاتی او را به سمت خود جلب کند . نفوذ کدخدا بستگی به رفتار او با مردم روستا داشت اگر او یکسره جانب مالک یا افراد خاص را ميگرفت از اعتماد مردم بی نصیب ميشد و نميتوانست وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. بهاین خاطر همواره ميکوشید قشر مرفه روستا را پشت سر خود داشته باشد در این شرایط فقط مامورین دولتی بر کدخدا مسلط بودند و از آنجايیکه مامورین دولتی عناصر غیر خودی محسوب ميشدند و بعضاً هم رفتار طلبکارانه و خشنی با مردم داشتند کدخدا جانب مردم را ميگرفت و بر عکس در جايیکه کدخدا در منافع مراتع و مزارع با کشاورزان شریک بود هم نقش مالک را بازی ميکرد و هم نقش کدخدا را ، در هر دو مورد قدرت او تا حدودی به زیان روستايیان به کار ميرفت . کدخدایان معمولاً از افراد شاخص متمکن و متدین بودند آنها بیشتر در قضاوتها و چگونگی جریمه افراد خاطی و همچنین انتخاب و اعزام مشمولان خدمت سربازی و همکاری در اجرای قانون خلع سلاح سهواً یا عمداً دچار اشتباه ميشدند که با شرح این موارد و همچنین عملکرد نامناسب و خشن بعضی از روسای پاسگاههای ژاندارمری و ... مثنوی هفتاد من خواهد شد . در عصر پهلوی دوم و بعد از انقلاب موسوم به شاه و ملت در خلال اجرای قانون اصلاحات ارضی حکومت برای محدود کردن قدرت خان و کدخدا،پاسگاههای ژاندارمری، انجمن ده، خانه انصاف و سپاهیان دانش، بهداشت و ترویج را در کنار کدخدا قرار داد و تا حدودی توانست از قدرت آنها بکاهد . اما آنچه در مورد کدخدایان باید گفته شود این است که کدخدایان معمولا با سواد و دارای نفوذ کلام بودند و از نظر مدیریتی دارای استعدادهای ذاتی بودند بهطوریکه در همین راستا بود که زمینه مطرح شدن فرزند یا خویشان و نزدیکان آنها برای کدخدا شدن در آینده فراهم ميشد . سن کدخدایان معمولا از میانسالی به بالا بود زیرا در ارتباط با مسائل و مشکلات مردم و ارتباط با خوانین، کدخدایان و کلانتران نیاز به تجربه و شناخت کافی از سوابق امور داشتند . از جمله وظایف کدخدا رسیدگی به شکایات و دعاوی مربوط به تقسیم زمینهای کشاورزی، چراگاهها،آبیاری مزارع و باغات و همچنین رسیدگی به مسائل و مشکلات خانوادگی مردم اعم از ازدواج و طلاق و حل اختلاف زوجین به کمک ریش سفیدان و ملایان طبق موازین شرع و عرف محل، اعمال احکام صادره از طرف مراجع دولتی و همکاری و هماهنگی با پاسگاههای ژاندارمری در زمینه خلع سلاح و معرفی جوانان برای گذراندن دوره نظام وظیفه و همکاری با مقامات دولتی و مامورین اعزاميبه روستاها و مناطق عشایری ،تشویق در ایجاد مکتبخانه و مدرسه ، همکاری در ایجاد شرکتهای تعاون روستايی و کارهای عمرانی مانند احداث جاده و خانه بهداشت از كارهاي روزمره و جاری کدخدا بوده است . این اشخاص عمدتا از کشاورزان پیشرو ، دامداران موفق ، باغداران عمده ، اعضاي انجمنهای امور صنفی کشاورزان ، مدیران شرکتهای تعاونی ،مدیران انجمنهای زنان روستایی و پیمانکاران راه و ساختمان بودند. این رهبران محلی نقش بسیار مهم و برجستهای در فعالیتهای سیاسی اجتماعی ، عمرانی و کشاورزی و بالابردن سطح رفاه عموميدارند . در جوامع مترقی به زحمات این افراد برجسته که نقش قابل توجهی در ایجاد اشتغال و رفاه عموميدارند ارج گذاشته ميشود. فعالیتهای تولیدی رهبران محلی ميتواند الگوی مناسبی برای اجرای طرحهای موفق و نوین کشاورزی قرار گیرد و علاوه بر مشارکت در کارهای سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی مروجین و محقق بخش توسعه کشاورزی را هم یاری نمایند. پس از سرنگونی نظام پادشاهی و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامي، دگرگونی همه جانبه ای در جامعه روستايی و عشایری از نظر ساختاری بهوجود آمد. این امر باعث تغییر شیوه اداره روستاها و سرانجام مدیریت کدخدايی منحل شد . بعد از استقرار نظام اسلاميو بر اساس آموزههای دینی و آیه شریفه «و امرهم شورا بینهم» شوراهای اسلاميدر سطح روستاها و مناطق عشایری به وجود آمد . این شوراها برابر قانون با آراي مستقیم مردم انتخاب ميشوند و برابر مقرارت انجام وظیفه ميکنند . از مهمترین وظایف این شوراها انتخاب دهیار برای کارهای عمرانی روستا ، پیگیری مطالبات مردم برای بالابردن سطح امکانات رفاهی،آ موزشی، بهداشتی و فعالیتهای فرهنگی است. نقش شوراهای اسلاميدر پیگیری مطالباتی از این دست قابل توجه بوده و همین امر موجب کاهش بی رویه مهاجرت روستاییان به شهرها شده است . در نتیجه نیروهای انسانی فعال در روستاها تا حدودی باقی مانده و موجبات افزایش سطح تولیدات داميو کشاورزی را فراهم آورده است. از جمله آفات این مجموعهها کم سوادی ، قومگرایی، عدم آموزش و نظارت صحیح بر عملکرد آنهاست. در روستاها علاوه بر شوراها اشخاص دیگری به عنوان رهبران محلی وجود دارند که دارای ویژگیهای اخلاقی ، مهارتهای اکتسابی، تحصیلات مناسب و همچنین دارای تمکن مالی اراضی قابل توجه کشاورزی و امکانات کارگاهی هستند به همین علت این افراد در بین مردم نفوذ زیادی دارند.
منبع: قانون
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید