1394/9/1 ۱۱:۰۹
علی رهبری یکی از هنرمندان معاصر در عرصه موسیقی ایران بهشمار میرود. این هنرمند بعد از پایان تحصیلات متوسطه در ١٨سالگی برای ادامه تحصیل به اتریش رفت و بعد از فارغالتحصیل شدن در رشته آهنگسازی به ایران بازگشت و فعالیت موسیقی را از سر گرفت. او در حالحاضر سمت مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران را برعهده دارد و از این رهگذر کنسرتهای متعددی را به همراه اعضای گروه ارکستر سمفونیک برگزار کرده است. این هنرمند همچنین تا امروز سرپرستی و رهبری ١٢٠ ارکستر مطرح دنیا و ضبط حدود ٢٠٠ اثر موسیقی کلاسیک جهان را برعهده داشته است.
آزاده صالحی: علی رهبری یکی از هنرمندان معاصر در عرصه موسیقی ایران بهشمار میرود. این هنرمند بعد از پایان تحصیلات متوسطه در ١٨سالگی برای ادامه تحصیل به اتریش رفت و بعد از فارغالتحصیل شدن در رشته آهنگسازی به ایران بازگشت و فعالیت موسیقی را از سر گرفت. او در حالحاضر سمت مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران را برعهده دارد و از این رهگذر کنسرتهای متعددی را به همراه اعضای گروه ارکستر سمفونیک برگزار کرده است. این هنرمند همچنین تا امروز سرپرستی و رهبری ١٢٠ ارکستر مطرح دنیا و ضبط حدود ٢٠٠ اثر موسیقی کلاسیک جهان را برعهده داشته است. رهبری تا امروز در کارنامه هنری خود دریافت جوایز بینالمللی چون مدال طلای حقوق بشر، نشان طلای مسابقات جهانی بهترین رهبر جوان ارکستر در فرانسه، نشان دورژاک به خاطر همکاری با ارکستر فیلارمونیک چک، جایزه شیر طلایی آکادمی جهانی هنر، ادبیات، رسانه بوداپست و... را ثبت کرده است. با این هنرمند پیشکسوت درباره تازهترین طرح و برنامههای ارکستر سمفونیک تهران به گفتوگو نشستهایم.
****
این روزها بحث فعالیتهای فردی در جامعه و مثمرثمربودن این فعالیتها مطرح شده است، درواقع برخی بر این باورند که انجام حرکتهای فردی مانند حفظ محیطزیست، توجه به حقوق شهروندی، کتابخوانی، شرکت در مراسم خیریه و گلریزان و... میتواند نقش زیادی در شکوفایی و سلامت یک جامعه داشته باشد، دیدگاه خود شما نه بهعنوان یک هنرمند که در جایگاه یک شهروند نسبت به فعالیتهایی از این دست چیست؟
سوال شما مرا به یاد خاطرهای انداخت. حالا که صحبت از خدمت داوطلبانه شد و شما به این مسأله اشاره کردید که نشریهتان وابسته به هلالاحمر است، جا دارد نکتهای به این مسأله اضافه کنم و آن اینکه نیمی از دوران کودکی من وقف فعالیتهای بشردوستانه در جمعیت هلالاحمر شد، البته در آن سالها هلالاحمر با نام دیگری فعالیت میکرد. به خاطر دارم در ١٢سالگی به هلالاحمر ترکیه دعوت شدم و در کمپی که ترکیه در این ارتباط ترتیب داده بود، حضور یافتم. روال کار هلالاحمر ترکیه در آن سالها به این شکل بود که هر سال از سراسر دنیا، دو نوجوان نمونه را به منطقهای نزدیک استانبول میفرستادند که آن سال من و پسر دیگری به این کمپ رفتیم. همکاری با هلالاحمر ترکیه به قدری در من تأثیر گذاشت که در ١٦ سالگی دوباره به ترکیه بازگشتم و برای مدتی، رهبری ارکستر استانبول و آنکارا را برعهده گرفتم، البته در ایران نیز همکاری من با هلالاحمر ادامه داشت و از رهگذر این همکاری، کنسرتهایی در تالار فرهنگ آن زمان (نام سابق تالار وحدت) برگزار کردیم که برآیند موفقیتآمیزی در پی داشت.
در ارتباط با موسیقی یک سوال داشتم، عدهای میگویند موسیقی اصیل ایرانی به دلیل نوع اشعار و کلامی که در آن استفاده میشود، تامل و اندیشهای را از سوی مخاطب طلب میکند که شاید در شرایط فعلی این تامل آنطور که باید وجود ندارد، درنتیجه تعداد مخاطبان کنسرتهای موسیقی سنتی محدود است و از این رهگذر اغلب مخاطبان ترجیح میدهند به سمت کنسرتهای پاپ بروند که مولفههایی که در موسیقی سنتی نهفته، در این نوع موسیقی به چشم نمیخورد، خود شما چقدر این مسأله را قبول دارید؟
البته من به این مسأله که موسیقی سنتی و اصولا اصیل ایرانی به حاشیه رانده شده، اعتقادی ندارم. خاطرم هست ٨ ماه پیش که به ایران بازگشتم، برنامههای زیادی برای پیشبرد و ارتقای ارکستر سمفونیک تهران داشتم، ولی دوستی به من گفت برنامهای را که برای ارکستر در ذهن داری؛ نمیتوانی به مرحله عمل دربیاوری، با این حال ناامید نشدم و از همان ماههای نخست سعی کردم این طرح را به مرحله اجرا بگذارم. کما اینکه تلاشهای من و اعضای ارکستر نتیجه داد و امروز میبینیم که عملکرد ارکستر سمفونیک تهران رضایتبخش تلقی شده است. میخواهم بگویم موسیقی از ملت ایران هیچگاه دور نبوده است. درواقع کشور ما هرگز از موسیقی منفک نبوده و نیست. کما اینکه نوحهخوانی ما ریشه در موسیقی ایرانی دارد، پس موسیقی در روح و ذهن تمام ایرانیان نهفته است. اخیرا ارکستر سمفونیک تهران، سمفونی نهم بتهوون را در قالب ٨ کنسرت به روی صحنه بردیم که با بازخورد خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد. این نشان میدهد که ظرفیت مخاطبان موسیقی ایرانی اینقدر گسترده است که میتوان چنین آثاری را برایشان اجرا کرد، درحالیکه شاید در وین چنین برنامهای بیش از دوبار به روی صحنه نرود. صرفنظر ازاینها، ارکستر سمفونیک فارغ از قدمت 80 سالهاش در شرایط کنونی در سطح بالایی قرار دارد و اگر امروز به این نقطه رسیده تماما مرهون مخاطبانی است که به فراخور کنسرتهای مختلف این ارکستر را همراهی میکردهاند. از اینها گذشته اگر بخواهم درباره وضع موسیقی ایران صحبت کنم باید بگویم درحالحاضر در این وادی، سطح نوازندگان سازهایی چون سهتار، تار، عود، کمانچه، قانون، سنتور و... به مراتب از آنچه در سالهای پیش از انقلاب بود، ارتقا یافته است. من ٣٠ سال از ایران به دور بودم و در این سالها هرگز فکر نمیکردم که موسیقی ایران توانسته باشد به چنین رشد و بالندگی دست یافته باشد، ولی وقتی ٨ ماه پیش به ایران بازگشتم به پتانسیل و همینطور نیروی انسانی مستعد در این زمینه بیشتر پی بردم، بهویژه اینکه در سالهای اخیر ما با موج گستردهای از هنرمندان زن در عرصه موسیقی مواجه بودهایم. درواقع امروز میبینیم حضور زنان چه بهعنوان دانشجو در رشته موسیقی در دانشکدهها و چه بهعنوان نوازنده در ارکسترها، چقدر نسبت به قبل افزایش یافته است، این هم نشان از جهش در وادی موسیقی ایران دارد که نباید آن را نادیده گرفت.
وقتی ٨ ماه پیش به ایران بازگشتید و رهبری و مدیریت هنری ارکستر سمفونیک تهران را به عهده گرفتید، نگرانیهایی وجود داشت مبنی بر اینکه فعالیت شما در این ارکستر ادامه پیدا نکند، بهویژه اینکه برخی از نوازندگان ضمن ابراز ناخشنودی از شرایط در ارکستر سمفونیک از ادامه فعالیت انصراف دادند، ولی شما ماندید و به فعالیتتان ادامه دادید، اگر ممکن است درباره این روند توضیح دهید؟
مطلبی که شما در سوال به آن اشاره کردید؛ درست است، وقتی من ٨ ماه پیش به ایران بازگشتم تا چنین سمتی را بپذیرم، برخی از سبکی که من برای رهبری یک ارکستر، بهویژه ارکستر سمفونیک تهران در پیش گرفته بودم، ابراز نگرانی میکردند. خاصه اینکه در بدو ورود من به ارکستر، تنی چند از اعضای ارکستر فرار را بر قرار و ماندن در ارکستر ترجیح دادند، زیرا ازجمله کسانی هستم که به نظم اعتقاد زیادی دارم. درواقع نظم و انضباط نوازندگان در ارکستر برایم اهمیت حیاتی دارد و از این مسأله همیشه نتیجه مثبت گرفتهام، کما اینکه در حالحاضر اگر از ٧٥ نوازندهای که در ارکستر با من همکاری میکنند، درباره شرایطشان بپرسید، هیچکس شکایتی ندارد و همه راضی هستند. متاسفانه در ایران مسائلی وجود دارد که باید به مرور زمان مرتفع و اصلاح شود و امیدوارم نسل آینده این اشکالات را فراموش کند؛ آن هم یکسری تعارفات دستوپاگیر است یا همینطور گاه میبینیم غرضورزیهایی وجود دارد که حتی خود فرد نمیداند ریشه آن از کجا نشأت گرفته است. بهخاطرم هست وقتی ٨ ماه پیش فعالیت خود را در ارکستر سمفونیک تهران شروع کردم، برخی به این مسأله اشاره کردند که عدهای از نوازندگان نمیتوانند در این ارکستر دوام بیاورند، حتی خاطرم هست دوستی به این مسأله اشاره میکرد که هر جا علی رهبری، مدیر یک ارکستر بوده از بروکسل گرفته تا کشورهای دیگر، عدهای از نوازندگان از حضور در آن ارکستر انصراف دادهاند. دلیل این مسأله هم به خاطر نظمی است که بهشدت به آن اعتقاد دارم، درواقع همیشه مبنای تفکرم بر این بوده که اگر در یک ارکستر نظم وجود داشته باشد، باقی مسائل را خود سروسامان میدهم؛ کما اینکه امروز درباره ارکستر سمفونیک تهران این اتفاق افتاده و با نظم و انسجامی که در ارکستر وجود دارد، تعامل خوبی میان من و نوازندگان به چشم میخورد. شیوه کار من از ابتدا اینطور بود که به برخی از نوازندگان میگفتم آقای فلانی به شما در این سالها زیاد تعارف کردهاند و این مسأله باعث شده به خودتان خیلی غره شوید، درحالی که برای ما در ارکستر تفاوتی با یک نوازنده ساده ندارید یا به نوازندگان از روز اول تأکید میکردم اگر دیرتر از ساعتی که برای شما تعیینشده به تمرین بیایید، از جلسه دیگر جایی در ارکستر نخواهید داشت. نوازنده موظف است رأس ساعت ٩ برای تمرین حاضر شود. واقعیت این است که اگر میخواهیم در کاری موفق شویم باید در درجه نخست نظم و انضباط را رعایت کنیم. من سالهاست بهعنوان مدیر هنری ارکستر در کشورهای زیادی فعالیت کردهام. از پراگ و مالاگا گرفته تا بروکسل و زاگرب و خیلی جاهای دیگر. شیوه رهبری و مدیریت هنری ارکستر هم برای من در هر کدام از این کشورها و ارکسترها متفاوت بوده اما همیشه به شیوهای که از ابتدا به آن پایبند بودهام، عمل کردهام. خاطرم هست، چند سال پیش یکی از روزنامههای کرواسی نوشته بود ایران مربی فوتبال را از کرواسی میبرد، ولی ما رهبر ارکستر فیلارمونیک را از ایران آوردهایم. با این تفاسیر تصور میکنم در حال حاضر دوران طلایی در ارکستر سمفونیک شروع شده است. این هم تنها به فعالیت مستمر اعضای ارکستر و من محدود نبوده است، بلکه سیاستگذاران فرهنگی مثل علی مرادخانی هم در این زمینه تاثیر زیادی داشتهاند. طی روزهای اخیر معاون هنری وزارت ارشاد ٢ ساعت از وقت خود را صرف کرد تا به من آمپول اعتماد به نفس و تقویت روحیه تزریق کرد و این برای من خیلی مهم است که عملکرد ارکستر سمفونیک تا امروز توانسته نزد سیاستگذاران فرهنگی رضایتبخش باشد.
پیشتر از ضبط آثار آهنگسازان ایرانی بهعنوان تازهترین برنامه ارکستر سمفونیک نام بردید، اگر ممکن است در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟
درحالحاضر مشغول چنین کاری هستیم و جالب است بدانید در کنار آثار آهنگسازان بنام ایرانی که مردم بیتردید با آثار آنها خاطرات زیادی دارند و شنیدن دوباره این آثار میتواند مخاطبان زیادی را به سالن کنسرت بکشاند، مجموعهای از آثار ١٥٠آهنگساز جوان ایرانی را نیز ضبط خواهیم کرد که به آن شکلی که باید شناختهشده نبودهاند. طبعا این حرکت میتواند در شناخت بیشتر آنها نزد مخاطبان موسیقی تاثیرگذار باشد. از اینها گذشته، این برنامه یعنی ضبط آثار آهنگسازان ایرانی بهطور قطع میتواند در تقویت و روشنایی مضاعف چشمانداز موسیقی ایران نقش زیادی داشته باشد.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید