1394/7/6 ۱۰:۲۲
نامدگان و رفتگان، از دو کرانه زمان سوی تو میدوند، هان ای تو همیشه در میان (سایه) اول و آخر فلسفه، اول و آخر زندگی است. در این اول و آخر مشکلی وجود ندارد؛ اما ممکن است مباحثی بین این دو، یعنی وسط زندگی، با فلسفه نامانوس باشند. احمد اینان در سخنان خود چند خاصیت فلسفه را از جمله آزادی و صراحت و استقلال ذکر کرد، اما من میخواهم ویژگیهایی از فلسفه را بیان کنم که کمتر ذکر شدهاند.
فلسفه و مساله حق و باطل*
نامدگان و رفتگان، از دو کرانه زمان سوی تو میدوند، هان ای تو همیشه در میان (سایه)
اول و آخر فلسفه، اول و آخر زندگی است. در این اول و آخر مشکلی وجود ندارد؛ اما ممکن است مباحثی بین این دو، یعنی وسط زندگی، با فلسفه نامانوس باشند. احمد اینان در سخنان خود چند خاصیت فلسفه را از جمله آزادی و صراحت و استقلال ذکر کرد، اما من میخواهم ویژگیهایی از فلسفه را بیان کنم که کمتر ذکر شدهاند.
فلسفه حق و باطل ندارد. علم ثواب و خطا دارد. دین نیز حق و باطل دارد. اما فلسفه نه حق دارد، نه باطل، نه ثواب دارد، نه خطا. درواقع فلسفه یا چیزی را انتخاب میکند یا کنار میگذارد. کنار گذاشتن فلسفه بطلان نیست و انتخاب کردن آن نیز حق نیست. فلسفه این چنین است؛ چون آزادی مطلق است. پس این تفاوت اساسی بین علم و فلسفه و فلسفه و دین است. فلسفه نه علم است، نه دین. حقیقت فلسفه آگاهی است و آگاهی همیشه معاصر است. فلسفه که تفکر آزاد است، نگاه در افق است؛ افقی که بیکران است.
یکی از آیاتی که به فلسفهاندیشی قرآن تاکید میکند به این مضمون اشاره دارد که «انسان افق دارد و هیچ موجودی غیر از انسان افق ندارد.» انسان دو افق دارد؛ یک افق بیرونی و یک افق درونی. درواقع تفکر فلسفی با چیزی که هنوز اندیشیده نشده است، نمیتواند حرکت کند. فلسفه تنها تفکری است که در یک سطح حرکت نمیکند و سطوح مختلف را میپیماید و از سطح به عمق میرود. این امکان در آزادی مطلق است که معنا میشود.
شنیدن حکایت از دیالوگ دارد
مطلبی را میخواهم از یک مرد بزرگ نقل کنم؛ مردی که مقبرهاش در ترکیه قرار دارد و فارسی زبان است و مورد ارجاع و احترام مردم ترکیه. مولوی با اینکه مسلمان است اما در کتاب کبیر و بینظیر خود مثنوی را با بسمالله آغاز نمیکند؛ بلکه میگوید «بشنو از نی چون حکایت میکند». تمام کتاب وی با همین بشنو آغاز میشود نه با «بسم الله»؛ اما چرا چنین است؟ تا مادامی که گوش وجود نداشته باشد، اسم خدا شنیده نمیشود. حالا گوش باید اول باشد یا بسمالله؟
من در تاکید این نکته برای شما از قرآن دلیل میآورم. قرآن وقتی میخواهد مزمت کند، میگوید «صُمٌّ بُکمٌ عُمْی فَهمْ لاَ یرْجِعُونَ»؛ یعنی آنها کر هستند و چون کر هستند، لال هم هستند و چون کر و لال هستند، پس بیشعور هم هستند. مولانا که یک حکیم و عارف اسلامی است برای گوش و گوش دادن اهمیت قائل است. وقتی گوش و گوش دادن باشد، گفتن هم هست.اینجاست که گفتوگو و دیالوگ شکل میگیرد. دیالوگ که بسیار اهمیت دارد نیز با آزادی همراه است و آزادی تنها راه فلسفه است.
اندیشه اسلامی ماحصل اندیشه در ترکیه و ایران
شاهدیم که پیروان ادیان هرگز با هم کنار نمیآیند. این قضیه درباره نژادها، اقوام و ملیتها هم صدق میکند. تنها زبان مشترک خاص انسانی که همه زبانها، اقوام، ادیان و ملیتها را سر یک میز مینشاند تا با هم گفتوگو کنند، فلسفه است.
دین مقدس اسلام یکی از بزرگترین ادیانی است که بر عقلانیت و تفکر تاکید کرده است و دائما ما را دعوت به تفکر میکند. امیدوارم این حرف من حمل بر نژادپرستی نشود، ولی تنها دو کشوری که زیر پرچم اسلام رفتهاند و به تفکر و اندیشه اسلامی گرایش پیدا کرده، ترکیه و ایران بودهاند. اما باقی کشورها به این شکل مسلمان نشده و به تفکر بها ندادهاند که ماحصل این کار را میتوانیم در تشکیل داعش ببینیم.
دین مقدس اسلام اگر با تفکر و تعقل همراه نباشد آثارش را باید در تولید گروههایی چون القاعده، داعش و بکوحرام ببینیم. خوشبختانه ایران و ترکیه دو کشور مسلمانی هستند که به این مساله بها دادهاند و دیگر کشورهای اسلامی اندیشه اسلامی را کنار گذاشتهاند.
من چند روزی را که در ترکیه بودم، این احساس را داشتم که ما فقط از لحاظ زبانی با هم تفاوت داریم و فرهنگهای بسیار مشابهی داریم. زمانی که من در ماه رمضان در ترکیه نزد یکی از اساتید آنجا بودم، شبها که مشغول گفتوگو میشدیم، وی به من گفت «ایران و ترکیه فرهنگ اسلام را بالا بردهاند؛ اما دیگران خورده و خوابیده و هیچ کاری نکردهاند.»
ابزار پنداری عقل راه به جاهلیت دارد
عدهای در ایران با فلسفه مخالف هستند که ممکن است چنین افرادی در ترکیه هم وجود داشته باشند؛ اما این دسته نمیدانند انسان بدون فلسفه یک انسان منجمد و یخزده است. نمونه این باورها را که هر دو کشور گرفتار آن هستیم، میتوانیم در وهابیت ببینیم. ابن تیمیه که در راس وهابیت قرار دارد، آدمی دینی بود. او در منهاجالفلسفه نبویه، با توجه به اینکه میبیند در قرآن از عقل تعریف شده است، میگوید عقل خیلی هم خوب است؛ اما کارش این است که دست انسان را قدم به قدم به دست پیامبر (ص) بدهد و بعد از آن باید غزل خداحافظی را بخوانی و تمام میشود. اما باید از پیروان ابنتیمیه پرسید که آقا این عقلی که دست انسان را میگیرد، او را کجا میبرد؟ به هر حال عقل انسان را میبرد و مهم است که کجا میبرد؟
امروزه در دنیا از پوزیتیویسم صحبت میشود. ویژگی علم پوزیتیویسم آن است که چون علم باید پوزیتیویسم باشد خوب است و حاصل آن کشفیاتش است. اما بعضی از علمای اسلامی هم پوزیتیویست هستند و عقل را ابزار میدانند؛ اما من میگویم از آنجایی که عقل ابزار بشر شد، خاک بر سر او شد.
کسانی که در اسلام عقل را ابزار میدانند، کم نیستند. اما باید از اینها پرسید اگر عقل ابزار است به کار برنده این عقل ابزاری کیست؟ من این سوال را از آنها پرسیدهام و در پاسخ من گفتهاند، انسان. اما من باز پرسیدهام که انسان این ابزار را با عقل به کار میبرد یا بدون آن؟ اگر با غیر از عقل به کار میبرد آن چیز چیست؟ انسان ابزار عقل را با چه چیز غیر از عقل میتواند به کار برد؟
من هفته پیش در یک نشست علمی شرکت کردم. در آن نشست علما و اهالی علم حضور داشته و از من خواستهاند درباره ساختار ماده صحبت کنم. اما من به آنها گفتم شما که اهل علم هستید بیشتر از من درباره ساختار ماده میدانید. من میتواند درباره ماهیت ماده صحبت کنم؛ چیزی که شما درباره آن هیچ نمیدانید.
امروز دنیای جدید به اتفاق در شرق و غرب مبدا عالم را انفجار بزرگ میدانند. اما من میپرسم آنچه در انفجار بزرگ منفجر شد، چه بود؟ آنها در پاسخ میگویند «تکینگی»؛ اما باز سوال این است که «تکینگی» چیست؟ ولی اینجا دیگر جوابی برای این سوال ندارند.
در خاتمه تاکید میکنم که اگر فلسفه نباشد؛ نه دین درست فهمیده میشود، نه زندگی و نه علم. ممکن است علم پیش برود؛ اما هدف را نخواهد فهمید و در نتیجه بشر سرگردان خواهد شد.
* سخنرانی در نشست فلسفه معاصر در ایران و ترک
روزنامه فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید