1394/5/10 ۱۰:۱۱
اکثر فعالیتهای انسان برای رسیدن به رفاه و توسعه، باعث تخریب محیطزیست شده است. این تخریب چنان در وضعیت آب و هوای کره زمین، دگرگونی ایجاد کرده که سلامت و زندگی سایر موجودات را نیز به خطر انداخته و شرایط به وجود آمده چندان ناگوار است که امروزه از آن به عنوان «بحران محیطزیست» یاد میشود. افزون بر دانشمندان علوم طبیعی، کسان دیگری نیز دغدغه حفظ محیطزیست را دارند که آیتالله دکتر سیدمصطفی محقق داماد از آن جمله است. وی در اولین گام به ایراد سخنرانیها و نگارش مقالات متعدد درباره محیطزیست از منظر اخلاقی، فقهی، دینی و فلسفی پرداخت. در گام بعدی کتابی با عنوان «الهیات محیطزیست» نوشت که میتوان گفت نخستین اثری است که یک روحانی درباره محیطزیست نوشته است. در این گفتگو بر آن شدهایم که از منظر معرفت دینی و مبانی حکمی و فلسفی اسلامی به این مقوله بپردازیم.
منوچهر دینپرست/ اشاره: اکثر فعالیتهای انسان برای رسیدن به رفاه و توسعه، باعث تخریب محیطزیست شده است. این تخریب چنان در وضعیت آب و هوای کره زمین، دگرگونی ایجاد کرده که سلامت و زندگی سایر موجودات را نیز به خطر انداخته و شرایط به وجود آمده چندان ناگوار است که امروزه از آن به عنوان «بحران محیطزیست» یاد میشود. افزون بر دانشمندان علوم طبیعی، کسان دیگری نیز دغدغه حفظ محیطزیست را دارند که آیتالله دکتر سیدمصطفی محقق داماد از آن جمله است. وی در اولین گام به ایراد سخنرانیها و نگارش مقالات متعدد درباره محیطزیست از منظر اخلاقی، فقهی، دینی و فلسفی پرداخت. در گام بعدی کتابی با عنوان «الهیات محیطزیست» نوشت که میتوان گفت نخستین اثری است که یک روحانی درباره محیطزیست نوشته است. در این گفتگو بر آن شدهایم که از منظر معرفت دینی و مبانی حکمی و فلسفی اسلامی به این مقوله بپردازیم.
***
بالاترین دلمشغولی انسان عصر حاضر مشکلات طبیعت و محیط زیست آدمی است. در این راستا همه روزه در گوشه و کنار جهان همایشها و نشستهای علمی تشکیل میگردد و در مورد علل پیدایش و راه حل نجات از این تنگنا و مسائل مربوط به آن، مطالعه و پژوهش انجام میگیرد. آیا میتوان برای وضعیت زیستی موضعی اخلاق و حتی فلسفی اتخاذ نمود؟
بیگمان مهمترین روش برای تحقیق و پژوهش در این خصوص آن است که باید نخست از مطالعه مقوله هستی طبیعت آغاز کرد و منشأ وجودی اجزای آن را شناخت و روابط میان آنها را مورد ارزیابی قرار داد. تنها از این راه است که میتوان پایه اندیشهای منطقی نسبت به جهان و زندگی بنیان نهاد و با پی بردن به قوانین تکوینی حاکم بر کل طبیعت، سیاستی مدبرانه برای زندگی در جهان هستی و بهرهمندی عقلائی از مواهب طبیعت تدوین نمود. حقیقت هستی، رازی است که خلایق را توان و یارای گشودن آن نیست، لیکن میتوان با بهرهمندی از استنباطات فلاسفه و دانشمندان و عرفا به ویژه فلاسفه و دانشمندان اسلامی که به نظر میرسد به گونهای شایسته، با بهرهمندی از آیات قرآن و معارف اسلامی و اصول عقل نظری بهترین نظریهها را در مورد هستی و طبیعت ابراز داشتهاند، گامی به سوی شناخت محیط زیست و طبیعت و علل پیدایش بحران و راه رهایی از آن گامی برداشت.
بحران زیستمحیطی در جهان امروز، در حقیقت یک بحران اخلاقی است و راه حلّی اخلاقی میطلبد و تلاش برای دستیابی به اصولی اخلاقی که تنظیمکننده نحوه دخالت بشر در محیط زیست باشد، امر تازهای نیست و مساعی عدیدهای همواره، متوجه این امر بوده است؛ بهخصوص از زمانی که در دهه ۱۹۶۰ بحران محیطزیست به شکل حادّی بروز نمود. کنفرانس سازمان ملل متحد، در خصوص محیط زیست آدمی که در ژوئن سال ۱۹۷۲ بر پا گردید، زمینههای تحقیق و تنظیم امور در این راستا را بنیاد نهاد. امروزه افراد حقیقی و حقوقی مختلف، در سطح بینالمللی، منطقهای و ملی، برای حفاظت از محیطزیست و منابع طبیعی به فعالیت میپردازند که در بر گیرنده مجامع بینالمللی، دولتها، تشکلهای مردمی و مراکز دانشگاهی است. مجامع بینالمللی تلاشهای خود را معطوف به صدور اعلامیهها نظیر «اعلامیه زمین» در سال ۱۹۹۲ در ریودوژانیرو، عقد معاهدهها نظیر «معاهده کاهش گازهای گلخانهای کیوتو»، و یا برگزاری گردهماییها برای تصمیمگیری نظیر «نشست سران و رهبران در مقر سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۰» و یا «معاهده حفظ تنوع زیستی در بهار سال ۱۹۹۳» کردهاند.
با این مواردی که شما اشاره کردید میبایست بر این نکته نیز تأکید کرد که اساساً حصول امنیت اجتماعی فقط بر مبنای پیمانهای سیاسی، خیالی باطل است؛ زیرا جوهره صلح و وحدت، چکیده یک امر درونی است که با مفاهیم روحانی و معتقدات معنوی، تقویت میشود. اصول انسانی و روحانی، محیط مساعدی را میآفریند که به موجب آن، راههای عملی برای حل مشکل، مکشوف تر و اجرایش آسانتر میشود.
البته اگر قرار باشد هشدارهای زیستمحیطی فقط در کنفرانسها ایراد شوند، دستیابی به زندگی پایدار هرگز میسر نخواهد شد. موفقیت در گرو توان و خلاقیت طیف وسیعی از مردم در بسیاری از عرصههای زندگی است. بیانیه هشدار دانشمندان به بشریت، با فراخوان گردانندگان علم، صنعت و تجارت جهان، جوامع مذهبی و مردم سراسر گیتی، از همه میخواهند تا به وظیفه مبرم متوقف ساختن تباهی زیستمحیطی زمین بپیوندند. در ادبیات نیمه قرن بیستم به بعد چنین مطرح میشود که مشکلات زیستمحیطی که به دست انسان به وجود آمده است، تماماً نمی توانند با به کارگیری فناوری صرف، حل شوند. تغییرات در رفتار انسان مورد نیاز است و اهمیت این موضوع تا حدی است که گفته میشود سمت و سوی علوم زیستمحیطی از علوم محیطی و فیزیکی به سمت علوم رفتاری در حال تغییر و انتقال است.
اینکه ما چگونه به محیطزیست ارزش میدهیم، تعیینکنندة این است که نقش و عملکرد خود را در زمین چگونه میبینیم و برای به اشتراک گذاردن این منابع با دیگران، چگونه انتخاب میکنیم. همچنین چگونگی ارزشگذاری ما به محیطزیست تعیینکننده زبانی است که برای تشریح تعامل بین خود با محیطزیست و با دیگران در ارتباط با محیطزیست، به کار میبریم. بنابراین، به مجموعه مقررات رفتاری بر پایه اخلاقیات زیستمحیطی، نیاز است و رابطه بین انسان و طبیعت باید مجدداً مورد بررسی قرار گیرد.
چندی پیش که در سمینار بینالمللی محیطزیست گیلان سخنرانی کردید، ابتدا به رد اتهاماتی پرداختید که لین ویات ـ استاد دانشگاه آمریکایی ـ درباره ریشه تخریب محیطزیست قائل شده که در ادیان ابراهیمی هستند. چرا دین را مخرب محیطزیست میدانند، در حالی که در اغلب آیینها احترام ویژهای برای محیطزیست قائلند؟
بله، من در آن سخنرانی سعی کردم از همین منظر بحثی جدی بکنم. در سال ۱۹۶۷ تانسند وایت (Townsend White) که استاد تاریخ قرون وسطی در دانشگاه پرینستون و استنفورد آمریکا بود، مقالهای در مجله ساینس(Science) منتشر کرد و چنین نتیجه گرفت که دو آیین مسیحیت و یهودیت موجبات تخریب هرچه بیشتر محیطزیست را فراهم کردهاند؛ به خاطر آنکه چنین تعلیم دادهاند که خداوند همه چیز را برای بشر آفریده و حق استفاده بشر از طبیعت نامحدود است. پس از وی عدهای از جمله کیت توماس (استاد رشته تاریخ) درسال ۱۹۸۳کتابی در انگلستان منتشر کرد که در آن اصرار داشت برخی آیات قرآن محید نیز همان نگرش مسیحیت را دارد. کل طبیعت را خلق شده برای انسان میداند.گیاهان و حیوانات را فاقد شعور و ارزش حقوقی معرفی کرده است. از جمله آیات مورد استناد او این است: الله الذی خلق السّماوات و الأرض و أنزل من السّماء ماءً فأخرج به من الثّمرات رزقاً لکُم و سخّر لکُمُ الفُلک لتجری فی البحر بأمره و سخّر لکُمُ الأنهار: (ابراهیم،۳۲) خداوند همان کسى است که آسمانها و زمین را آفرید؛ و از آسمان، آبى نازل کرد؛ و با آن، میوهها[ى مختلف] را براى روزى شما [از زمین] بیرون آورد؛ و کشتىها را مسخّر شما گردانید، تا بر دریا به فرمان او حرکت کنند؛ و نهرها را [نیز] مسخّر شما نمود.
به نظر میرسد این گونه برداشت گزینشی ناشی از عدم نگرش عمیق به قرآن و فاقد درک معرفت دینی باشد. گویی نگرش پراگماتیستی که در آمریکا نیز بسیار رواج داشت، او را به این برداشت ناروا سوق داده است.
بله، آیاتی که این نویسنده بریتانیایی مستند برداشت خویش قرار داده، صرفاً بر آن است که انسان را برترین موجودات معرفی کند؛ ولی این بدان معنا نیست که انسان صاحب طبیعت است. از نظر قرآن مجید و حکمت اسلامی هدف غائی طبیعت، انسان است؛ اما این به معنای در اختیار انسان بودن نیست. از نظر حکمت اسلامی به خصوص حکمت متعالیه، جهان در حال یک حرکت عمومی است و مقصد نهائی او خداوند است؛ ولی جهان از طریق انسان باید سیر خود را ادامه دهد و لذا غایت نخستین طبیعت، انسان است و هرگز «غایت بودن» به معنای «صاحب اختیار بودن» نیست. شیخ محمود شبستری میگوید:
جهان زان تو و تو مانده عاجز
ز تو محرومتر کس دید هرگز؟
یعنی طبیعت برای توست که از روی آن به خدای طبیعت برسی، تو چرا از این موهبت عاجز و محروم ماندهای؟ و به معنای آن نیست که تو صاحب اختیار طبیعت هستی. مسلمانان از همان روزهای نخستین این حقیقت را درک کردند که نگاه قرآن به طبیعت نگاهی کاملاً جدید است.
اصولاً چرا عدهای فکر میکنند ریشه رفع بحرانهای زیستمحیطی در مذهب و فرهنگ قرار دارد؟
حل مشکلات زیستمحیطی موجود در رشد فناوریهای بهتر یا روشهای علمی بهبودیافته، پیدا نمیشود. باید به اصول و ریشهها بازگشت. این به معنای تفکر مجدد درباره بدیهیات فرهنگ غرب است. رابطه انسان و محیطزیست باید مجدداً مورد بررسی قرار گیرد و رابطهای خیرخواهانه و هماهنگ با محیطزیست، پایهریزی شود. از این رو میتوان بیان کرد که درک و شناخت اخلاقیات برای درک و شناخت بحرانهایی که جامعه امروز را رنج میدهد، ضروری است و اغلب دانشمندان و بسیاری از متخصصان محیطزیست، محافظت از محیطزیست را یک مسئله اخلاقی مهم میدانند. اما همینطور که بنسون میگوید، در مورد علت اصلی تخریب و تباهی محیطزیست، آنجا که به ریشههای آن در رفتار و شیوه نگرش ما به طبیعت بازمیگردد، نظرات و نوشتهها بسیار اندک است.
باید پذیرفت که ریشههای تاریخی بحران محیطزیست، دیدگاههای فلسفی، مذهبی و اخلاقی ما نسبت به آن یعنی ارزشها، بایدها و نبایدها کمتر بررسی عمیق شده است.
بله همین طور است. در حالی که بدون پرداختن صحیح به مباحث ارزشی و اعتقادی، در عامترین شکل فلسفی و اخلاقی آن، هرچه سخن از تباهی محیطزیست و ضرورت حفظ آن شود، راه به جایی نخواهیم برد. فرهنگ نقش مهمی در تعیین اخلاقیات زیستمحیطی دارد؛ زیرا فرهنگ نتیجه تفسیری است که انسانها از خود و از روابط خویش با یکدیگر و از رابطه با طبیعت دارند. فرهنگ، ارزشها را تعریف مینماید و ارزشها به طور ذاتی با فرهنگ هر جامعه پیوند خوردهاند. هر فرهنگ دارای نظامی از اعتقادات و باورهاست که تعامل ما را با طبیعت راهنمایی میکند. در بین مهمترین جلوههای اخلاقی، باورهای اخلاقی ما درباره درستی و نادرستی کارهایمان نسبت به جهان طبیعی، وجود دارد. اخلاقیات زیستمحیطی، شاخهای از فلسفه کاربردی است که در دهههای ۱۹۶۰ و۱۹۷۰ همراه با ظهور جنبشهای زیستمحیطی، رشد و توسعه یافته است. اخلاقیات در اصل به رابطه بین افراد و رابطه دوجانبه بین آحاد و جامعه نیز میپردازد.
اما به عقیده برخی صاحبنظران، اخلاقیاتی که رابطه دوجانبه انسان و طبیعت را تنظیم کند، وجود نداشته است.
گسترش اخلاقیات به این جزء سوم در محیطزیست انسانی، یک فرصت انقلابی و ضرورتی زیستمحیطی است. وظیفه اخلاقیات زیستمحیطی ایجاد اصولی است که بر روابط انسان با طبیعت حاکم باشد؛ یعنی مسئولیتهای انسان برای ممانعت از آسیب، محافظت در مقابل آسیب یا پیشبرد فعالانه خیر و مصلحت. اخلاقیات زیستمحیطی، مجموعهای از اصول فکری و رفتاری انسانی است که بر خوبی کل نظام انسان ـ طبیعت، تمرکز دارد؛ بنابراین کار اصلی اخلاقیات زیستمحیطی، ایجاد موانع اخلاقی درونی در جامعه و ایجاد محرمات و منعهای داخلی برای کارها و اعمال نسبت به طبیعت است. این موانع هنگامی ظهور مییابند که فرد به طور داوطلبانه، خودخواهیاش را محدود کند و معتقد باشد که سایر موجودات نیز حق زندگی، آزادی و استفاده از منابع را دارند.
تمام تمدن اروپایی از زمان یونانیان با اعتقاد به پیشرفت، فعالیتهای خود را آغاز کرده است. مدرنیته که با التزام به پیشرفت در معرفت، عقل، فنّاوری، هنر و اقتصاد همراه است، با دنیوی کردن آخرتشناسی مسیحیت آغاز شد. در مدرنیته اصول محوری و قدیمی تمدن غرب فقط به سبکی نو، بازنویسی شدند. حداقل پنج اصل ثابت را میتوان در اندیشة پیشرفت یافت که عبارتند از: باور به گذشته، اطمینان به شرافت و حتی برتری تمدن غربی، پذیرش ارزش رشد اقتصادی و فناوری، باور به عقل و نوعی از معرفت علمی و نظری که تنها از عقل منتج میشود و باور به اهمیت ذاتی و ارزش نازدودنی زندگی بر روی کره زمین. این اصول هم اکنون در جوامع غرب، مقبولیت خود را از دست دادهاند.
رابینسون و گارات عقیده دارند که اخلاقیات زیستمحیطی، نقشی کلیدی در تعریف آینده رابطه انسان با طبیعت، القا میکنند. امروزه بیش از اینکه تأکیدات بر ارائه شواهد علمیتر از تأثیرات نامطلوب فعالیتهای انسانی بر محیطزیست باشد، بر دستیابی به این توافق تأکید میشود که انسانها چگونه با محیطزیست باید رفتار کنند. تغییرات ایجادشده در طبیعت به وسیله فعالیتهای بشری، به مورد سوال قرار گرفتن و ارزیابی مجدد مواضع اخلاقی نسبت به طبیعت منجر شده است و متعاقب آن، اخلاقیات زیستمحیطی درگیر تعریف مجدد بایدها و نبایدها در باره محیطزیست و ارزیابی موقیعت بشر نسبت به آن گردیده است.
اکنون بپردازیم به ویژگیهای طبیعت از دیدگاه قرآن. شما چه ویژگیهایی را در این زمینه مطرح میکنید؟
من چهار ویژگی دراین مورد قائل هستم: اول اینکه جهان طبیعت نمود حق متعال است؛ دیگر آنکه جهان طبیعت سخن میگوید؛ سوم آنکه جهان طبیعت پوچ و بیمعنا نیست؛ و چهارم اینکه جهان طبیعت موجودی زنده، متدین و مسلمان است. در توضیح مواردی که مطرح شد، باید بگویم که قرآن مجید سراسر هستی را که جهان طبیعت جزئی از آن است، «آیت» حق متعال دانسته است. در آیه ۵۳ سوره فصلت آمده است: «ما نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهیم تا برایشان آشکار گردد که او حق است؛ آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟»
«آیه» در فارسی به «نشانه» ترجمه شده است، درحالی که به نظر میرسد آیه به معنای «نمود» است. نمود حاوی مفهومی بالاتر از نشانه میباشد؛ بنابراین جهان نمود حق متعال است. اولین آیهای که بر حضرت رسولالله(ص) نازل شد، چنین است: «اقرأ باسم ربک الذی خلق». معمولاً واژه «اقرأ» را به معنای خواندن گرفتهاند؛ در حالی که وقتی پیامبر(ص) خواندن نمیدانسته و نوشتهای هم در آنجا برای خواندن نبوده، ما باید خواندن را به معنایی دیگر تفسیر کنیم. «خواندن» در اینجا به معنای «نگریستن» است. خواندن به نام پرودگار، یعنی نگریستن جهان به نام خدا. دقیقاً همان نکتهای که اشاره کردم که جهان نمود خداوند است. این جمله را قرآن در جامعهای مطرح میکند که برای طبیعت نه حیاتی قائلند و نه انسجامی. جامعه مخاطب قرآن موجودات طبیعی را موجوداتی پراکنده میدانست و هیچ گونه انداموارگی برای آن قائل نبود؛ درست همین نگاهی که بشر معاصر به جهان دارد.
همچنین درباره این نکته که جهان طبیعت سخن میگوید، باید گفت که موضوع «تسبیح سراسر هستی» که در قرآن مجید آمده، مورد الهام بیشتر حکیمان و عرفای اسلامی قرار گرفته و به تحلیل فلسفی و عرفانی پرداختهاند. به نظر آنان جهان طبیعت همواره مرتبط و درگفتگو با خداست، هرچند بشر آن را درک نمیکند.
اما جهان طبیعت پوچ و بی معنا نیز نیست؛ چرا که اندیشه پوچگرایی که در قرن معاصر برخی فلاسفه غربی مطرح کرده و بر پوچ بودن جهان و تصادفی بودن آن از یک سو و بی معنا بودن و پوچی زندگی انسانی اصرار ورزیدهاند، مورد توجه قرآن بوده است. قرآن از پوچی جهان با واژه «باطل» تعبیر کرده و خلقت بدون انتظام را آفرینش «لاعب»گونه توصیف نموده و چنین معلوم میشود که این اندیشه از قدیم برای برخی افراد مطرح میشده و شاید پندار غالب بوده است. قرآن مجید این اندیشه را خاصیت کفر یعنی خدانشناسی معرفی کرده است. خداوند در این مورد میفرماید: ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست، بیهوده نیافریدیم؛ این پندار کافران است.
اما چرا یکی از ویژگیهای دیگری که برشمردم، این است که جهان طبیعت موجودی زنده، متدین و مسلمان است؟ جهان از نظر قرآن یک موجود زنده و دارای دین است و به تعبیر قرآن به نحو جبری مسلمان است. در آیه ۸۳ سوره آلعمران آمده است: «آیا جز دین خداوند را بازمىجویند؟ با آنکه آنان که در آسمانها و زمیناند، خواهناخواه گردن نهادة فرمان اویند و به سوى او بازگردانده مىشوند.» ملاصدرا حکیم قرن ۱۱هجری، با الهام از تعلیمات قرآن میگوید: مفاد امر الهی «دین» است که به سراسر جهان، اعم از انسان، حیوان و جمادات یعنی کوه، دریا و سایر اجزای جهان حکمفرماست و بنابراین همه هستی و موجوادت، اعم از صاحبان اراده و اختیار و غیرارادی نیز متدین و دیندارند و به دیگر سخن، مجموعه هستی به حکم سنت الهی مسلمان است؛ ولی صاحبان اراده با اراده یا مطیع و یا عاصی میشوند. همه موجودات به وسیله دین هدایت میشوند؛ مخاطبان امر تکوینی به هدایت تکوینی و دین فطری عصیان ناپذیر از رهگذر نظم عمومی حاکم بر هستی هدایت میشوند و مخاطبان امر تشریعی که از رهگذر «الهام » و دینی که توسط فرشته به آنان واصل میشود. مخاطبان امر تشریعی به حکم آنکه دارای اراده و اختیار میباشند و همواره بایست با اراده خویش صراط مستقیم را انتخاب و گزینش نمایند به موازات «الهام فرشتگان»، «وسوسه شیطان» به آنان القا میگردد تا انتخاب صورت گیرد.
البته سابقه اندیشه زنده بودن جهان و اینکه جهان توسط یک نفس زنده انتظام مییابد، در فلسفه یونان باستان در آثار افلاطون از جمله در رساله تیمائوس که او در ۷۰ سالگی نوشته و «رمان تاریخی» و «افسانهای درباره طبیعت» نیز نام گرفته، دیده میشود.
بله، ولی واقعیت این است که مستفاد از برخی آثار وی از جمله رساله تیمائوس آن است که بر اساس مقایسه انتظام موجود زنده و انتظام جهان هستی، افلاطون به این نتیجه میرسد که جهان نیز همچون موجودی زنده هر جزئش توسط جزء دیگر نظم مییابد. در این رساله حیات جهان را منتسب به مبدأ هستی نمیکند و از این نظر با حکیمان و عرفای مسلمان متفاوت است؛ ولی ملاصدرا در کتاب الشواهدالربوبیه در فصل «فی ان الحیاه ساریه منه تعالی فی جمیع الموجودات»، از کتاب اثولوجیا مطلبی را به افلاطون منتسب ساخته که مطابق با نظر خودش میباشد. به نظر ملاصدرا جهان هستی توسط باری متعال جان مییابد و در حال حرکت است. به نظر ایشان همه طبیعت موجودی دارای حیات و شعور است؛ حیاتی که سرَیان یافته از حیات الهی است.
در متن منتسب به افلاطون نهایتاً چنین نتیجهگیری شده است که: وجود حقیقی نخستین حیات و زندگی را نخست بر عقل و سپس بر نفس و سپس بر جهان طبیعت افاضه میفرماید و اوست که باری و خالق جهان وخیر محض است. البته ملا صدرا براساس آنچه (همچون سایر حکیمان مسلمان) میپنداشت که کتاب اثولوجیا از ارسطوست، این اندیشه را به نقل از ارسطو به افلاطون نسبت داده است؛ ولی باید توجه داشت که هر چند در خصوص مؤلف اثولوجیا سخن بسیار است، اما به هرحال از هر که باشد، این کلمات به افلاطون منتسب شده است.
به نظر حکیمان مسلمان با گسترش آگاهی انسان از جهان هستی، درک حقیقت الهی روز به روز فزونی مییابد و به دیگر سخن، خداوند که معنا و زندگی به همه چیز میبخشد، از طریق درک و آگاهی انسان وجود و حقیقت خود را لحظه به لحظه شیواتر میسازد. از این جهت است که خدا در قرآن مجید بشر را به توجه و تأمل در طبیعت دعوت میکند و بر آن پافشاری و اصرار میفرماید. زنبور عسل را در آیه زیر تجلی هم سخن خداوند و مایه شفای انسانی معرفی کرده و برای اهل فکر نشانه و آیت خدواند دانسته است.
نتیجه آنکه بیتوجهی به طبیعت ناشی از عدم توجه به آیات حق است؛ آیاتی که تجلیگاه نمود حق متعال است و بشر با مطالعه و تأمل در نمودهای خداوند میتواند به خدا برسد.تخریب و تضییع و افساد طبیعت نوعی جنگ با مظاهر الهی است و لذاست که قرآن مجید افساد در ارض را در کنار محاربه با خداوند دانسته است.
به هر روی امروزه ما نیازمند این هستیم که معارف دینیمان را بازخوانی و بازاندیشی کنیم و از بطن آنها به نتایج نوین و کاربردی که نیاز جهان امروز ما به خصوص محیطزیست هست دست یابیم.
همین طور است. با اهمیت یافتن نقش دین در محافظت از محیطزیست، امیدی تازه برای محافظت مؤثرتر از محیطزیست به وجود آمده است و موجب تعریف مبتنی بر دین از اخلاقیات زیستمحیطی شده است. اخلاقیات زیستمحیطی دینی به دو پرسش اساسی اخلاق (یعنی چه چیزی به طور ذاتی ارزشمند است؟ و معیار درستی یا اشتباه بودن یک عمل چیست؟) پاسخهای متفاوتی از نظریههای متداول میدهند. نظریههای متداول در مورد اخلاقیات زیستمحیطی، سه کانون ارزش ذاتی را تشخیص دادهاند: انسانمحوری، زیستمحوری و زیستبوم محوری. وارد شدن دین به مباحث اخلاقیات زیستمحیطی، میتواند کانونهای ارزش ذاتی را به چهار سطح گسترش دهد. این سطح چهارم، با اصل توحید در ادیان الهی مرتبط است و آن را میتوان «خدامحوری» نامید.
این سطح از پرسش در مورد ارزش ذاتی را میتوان به این صورت تعریف نمود که ارزش ذاتی مختص خداست و ارزش سایر مخلوقات در این راستا قابل تعریف میباشد؛ به این صورت که تمامی مخلوقات (اعم از زنده و غیرزنده) همگی «آیات» و نشانههای خداوند هستند و تفکر و تحقیق در مورد آنها، راهی برای رسیدن به شناخت خداست؛ برای مثال، از نظر اسلام و قرآن، موجودات طبیعی، آیات و نشانههای حق تعالی هستند و طبیعتشناسی باید به منزله آیتشناسی تلقی شود و ما را از آیات به صاحب آیات برساند. «آیه» به معنای نشانه است و مشعر بر هر چیزی است که ذات خداوند را تداعی نماید. و در قرآن مجید، حدود چهارصد بار این کلمه به صورت مفرد و جمع آمده است. از نظر قرآن، هر چیزی در جهان نشانهای از خداوند است.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید