تورق 113 سال روزنامه نگاری کردی در ایران

1394/3/19 ۱۱:۱۹

تورق 113 سال روزنامه نگاری کردی در ایران

شیروان یاری: خبر درگذشت احمد قاضی ( روزنامه نگار و مترجم) که رسید جدا از اندوه و نگرانی مرسوم برای ما غمی دو چندان داشت. گفت و گویی ویژه که با وی داشتیم در مقابل چشمان مان بود که خبر درگذشت این پیر مطبوعات کردستان منتشر شد. آنچه در ادامه می خوانید گفت و گوی منتشر نشده و اختصاصی « قانون» با وی است .

 

شیروان یاری: خبر درگذشت احمد قاضی ( روزنامه نگار و مترجم) که رسید جدا از اندوه و نگرانی مرسوم برای ما غمی دو چندان داشت. گفت و گویی ویژه که با وی داشتیم در مقابل چشمان مان بود که خبر درگذشت این پیر مطبوعات کردستان منتشر شد. آنچه در ادامه می خوانید گفت و گوی منتشر نشده و اختصاصی « قانون» با وی است .

گفت وگو با احمد قاضی روزنامه نگار،‌مترجم و ادیب برای هر خبرنگاری كاری بس سخت و دشوار است مگر اینكه با اندیشمند پیر فرزانه تنها در یك ساحت گفت و شنید.البته درقالب هرگفت وگویی باید در اقیانوس فرهنگ و ادبیات كردی استاد قاضی، لنگر انداخت و به نسیم سروه در تورق ترویج و آموزش ادبیات كردی دل سپرد.تاویل و خوانش فرهنگ وادبیات كردی به ویژه حرفه ژورنالیسم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی‌تا حدودی به مجله سروه - مخلوق دو اندیشمند كرد ماموستا هیمن و احمد قاضی  پیوند خورده است.

اندیشه‌های شاعر فرهیخته و نامدار كرد «محمد امین شیخ الاسلامی‌مكری» معروف به ماموستا هیمن در چهار شماره «سروه» بر تارك تاریخ روزنامه نگاری كردی می‌درخشد و 15 سال جانشینی احمد قاضی در سمت سردبیری سروه تاریخی است وزین بر رف پنجره عاشقان ادب و ژورنالیسم كردی.

احمد قاضی برادر«محمدقاضی»مترجم شهیر ایرانی،در سال 1315درمهاباد دیده به جهان گشود ودر17خردادماه امسال در بیمارستان آزادی تهران چشم از جهان فروبست. این بزرگمرد فرهیخته بعد از دیپلم، تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران را پی گرفت . قاضی در سال 41 و 42 هجری شمسی توسط رژیم دیكتاتور پهلوی به جرم جمع آوری كمك‌های مردمی‌برای شورش ملا «مصطفی بارزانی» به چهار سال حبس محكوم شد. در زندان نخستین رمان خود «شب بی پایان» را انتشار داد؛ از این نویسنده كرد مهابادی افزون بر تجربه 10 سال تدریس در دانشكده الهیات، دبیرستان‌ها و موسسه‌های آموزشی و فرهنگی تهران و 15 سال تجربه سردبیری مجله سروه، شمار زیادی آثار ادبی شامل تالیف وترجمه به چشم می‌خورد. رمان «باقه بین»،« جمع و اصلاح دیوان سیف القضات»،«ترجمه دیوان سه یرو سه مه ره»، «گیل گمش»، «دون كیشوت»،«كتك و مشك عبید زاكانی »و«دستور زبان كردی» از جمله آثار مشهور این ادیب مهابادی در بخش ترجمه و تالیف به زبان کردی است. «نسل اژدها»، «دو قلوهای عجیب»،«كوهسار حقیقت»، «عصر غول‌ها»، «صدام و بحران خلیج»،«ژانی گه ل»،«كردستان بعد از جنگ خلیج فارس» و «خلاصه تاریخ كردستان» نیز بخشی از آثار فارسی قاضی در دو بخش ترجمه وتالیف است.روزنامه قانون برای واكاوی تاریخ و چشم انداز مطبوعات كردی درایران، گفت‌وگویی با احمد قاضی قبل از فوت ایشان انجام داده است كه در پی می‌آید.

****

 آقای قاضی با توجه به اینكه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شما یكی از پیشگامان مطبوعاتی در مجله کردی «سروه» هستید، ابتدا بهتر است در مورد تاریخچه مطبوعات كردی در ایران صحبت كنیم. به نظر شما تاریخ روزنامه نگاری كردی به چه سال‌هایی بر می‌گردد و چه كسانی در مشق و هموار كردن راه این حرفه خطیر و سخت نقش داشته اند؟

روزنامه نگاری یا ژورنالیسم كردی در كردستان ایران تاریخ ویژه ای دارد،‌اگر از نگاه كلی و عمومی‌به تاریخ روزنامه نگاری كردی در ایران و جهان بنگریم بحث بسیار طولانی خواهد بود؛ اما در این وقت تنگ برای جلوگیری از اطناب گفت وگو تنها می‌خواهم به بررسی و تحلیل تاریخ مطبوعات كردی در ایران بپردازم. برای واكاوی تاریخ فعالیت مطبوعاتی و انتشار روزنامه در كردستان ایران باید ادوار تاریخی مطبوعات كردی را به سه دوره تقسیم كنیم؛ نخستین دوره مربوط به آغاز سده بیستم تا سال 1945 میلادی است. دوره دوم از 1945 تا پیروزی انقلاب اسلامی‌ایران در سال 1357 هجری شمسی و دوره سوم نیز از سال 57 هجری شمسی تاكنون را شامل می‌شود.به عقیده من دوره یكم از زمان چاپ روزنامه «كوردستان موسته شاری» كه در سال 1902 توسط گروهی از میسیونر‌های آمریكایی - مسیحی به دو زبان كردی و انگلیسی چاپ و منتشر می‌شد - آغاز می‌شود. محتوای این روزنامه توسط میسیونر‌های آمریكایی تهیه و در ساوجبلاغ مكری «مهاباد امروزی» توزیع می‌شد در حال حاضر مطالب انگلیسی این روزنامه توسط «حسن سیف قاضی»‌به كردی ترجمه و در مجله مهاباد چاپ می‌شود.بعد از روزنامه كوردستان موسته شاری، هفته نامه «كورد »‌در سال 1920 میلادی توسط «ملا محمد ترجانی زاده» در چاپخانه «غیرت» ارومیه چاپ و منتشر شد؛ بعضی از اشعار «سیف القضات»در این هفته نامه نیز چاپ شده است. این هفته نامه در حقیقت توسط «اسماعیل ئاغا سمكو»یكی از مبارزان كرد علیه رضا شاه منتشر می‌شد و بیشتر به بیان افكار و ترویج اندیشه‌های مبارزاتی اسماعیل ئاغا می‌پرداخت.

هم اكنون سه شماره از هفته نامه كورد در كتابخانه‌های تركیه، كردستان عراق و شاید ایران نیز آرشیو و بایگانی شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد كه در دوره یكم روزنامه نگاری كردی تنها دو عنوان روزنامه «كوردستان موسته شاری» و هفته نامه«كورد»به چشم می‌خورد. بعد از اتمام دوره یكم، دوره دوم روزنامه‌نگاری كردی كه مصادف با سقوط رژیم رضا شاه است آغاز می‌شود. در این دوره شمار روزنامه‌ها و هفته نامه‌های كردی دو چندان می‌شود كه در این زمینه می‌توان به نخستین انتشار روزنامه كردی «نیشتمان» ‌به سردبیری«‌عبدالرحمن ذبیحی» اشاره كرد،.انتشار این روزنامه از سال 1941 آغاز و تا 1945 ادامه دارد در این روزنامه بیشتر به مباحث سیاسی- ادبی و تاریخ كردستان پرداخته می‌شد. بعد از نیشتمان، روزنامه «‌كوردستان»با محتوای سیاسی منتشر می‌شد؛ اعضای هیات تحریریه این روزنامه در طول هفته سه شماره از این روزنامه را چاپ وتوزیع می‌كردند. این روزنامه با مسئولیت دكتر «اسماعیل اردلان» به مدت دو سال به صورت مستمر از سال 1342 تا 1345 هجری شمسی در تهران چاپ و منتشر شد.

بعد از این روزنامه، روزنامه دیگری با همین نام به سردبیری سید «محمد حمیدی» در مهاباد چاپ و در سراسر منطقه توزیع می‌شد. از این روزنامه 113 شماره چاپ و منتشر شده است.از دسامبر 1945 تا ژانویه 1946 میلادی نیز دو هفته نامه «كوردستان» در مهاباد به زبان كردی منتشر می‌شد كه هم اكنون 16 شماره از این دو هفته نامه در آرشیو تاریخ مطبوعات كردی به ثبت رسیده است.چاپ سه شماره نشریه «گر و گا‌» ‌ویژه كودكان به سردبیری ملا «قادر مدرسی» وانتشار چهار شماره «هه لاله»در بوكان به سردبیری ملا «حسن قزلجی» ‌از دیگر مطبوعات كردی در آن زمان است. در نشریه هه لاله بسیاری از اشعار ماموستا هه ژار موكریانی چاپ شده است.چاپ وانتشار سه شماره نشریه «ئاوات»‌در مهاباد، ‌نشریه «هاواری كورد»‌در سال 1945 و ماهنامه «هاواری نیشتمان» با محتوای ادبی، سیاسی و اجتماعی به سرپرستی«صدیق انجیری ‌آذر» از دیگر نشریات آن دوران است . بعد از سال 1945 تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی‌ایران در سال 1357 به صورت گسسته و پراكنده نشریاتی كه بیشتر جنبه تبلیغات سیاسی احزاب كردی داشتند منتشر شده است كه در این زمینه می‌توان به انتشار روزنامه «كوردستان» كه به صورت محرمانه در باكو و اروپا چاپ و در مناطق كردنشین ایران توزیع می‌شد، اشاره كرد.

چاپ و توزیع یك شماره از روزنامه سیاسی‌«ریگا» در سال 1948 در مهاباد ،‌چاپ 19 شماره نشریه «خو‌رنشین» توسط «عبدالحمید معرفت» و دكتر «وكیلی»در تهران در سال 1332 هجری شمسی، چاپ هفته نامه كوردستان در سال 1348 به سردبیری«عبدالحمید بدیع الزمانی»‌با همكاری «محمد صدیق مفتی زاده»‌در تهران، چاپ دو شماره از ماهنامه «با ‌غستان» با محتوای فرهنگی و ادبی و دو زبان كردی - فارسی در سال 1952 میلادی توسط اداره كل انتشارات و تبلیغات ایران از جمله نشریات كردی دوره دوم است.

در بررسی دوره سوم مطبوعات كردی كه از سال 1357 زمان پیروزی انقلاب اسلامی‌ایران تا كنون را شامل می‌شود می‌توان به چاپ و انتشار تعداد زیادی از نشریات پر محتوای كردی اشاره كرد. در این مقطع از تاریخ آزادی بیان برای چاپ نشریات به زبان مادری براساس اصل 15 و 19 قانون اساسی گسترش یافت. در دوره سوم باید به تحلیل و آسیب‌شناسی دو نوع مطبوعات كردی از جمله نشریات دانشجویی در دانشگاه‌های سراسر ایران و نشریاتی كه با مجوز هیات نظارت بر مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی‌ایران منتشر می‌شدند و یا می‌شوند، پرداخت.نخستین روزنامه كردی در دوره سوم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی‌در سال 1359 به‌نام «گرشه  كوردستان» به سردبیری«محمد صالح ابراهیمی»در تهران منتشر شد كه از این روزنامه تنها 9 شماره چاپ و توزیع شده است. ‌انتشار هفت شماره از نشریه سیاسی- فرهنگی «ده نگی كورد»‌به سردبیری«فرشاد شاد» و ‌انتشار 16 شماره نشریه «بروسكه» به سردبیری «صادق وزیری»‌در تهران، تا زمان آغاز مجله «سروه»‌از جمله مهم ترین روژنالیسم كردی در دوره سوم به شمار می‌رود.

در سال 1364 مجوز انتشار مجله سروه به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «اسفندیار رحیم مشایی» و سردبیری ماموستا «ه‌من» صادر شد. ماموستا هیمن تا شماره چهارم سردبیری این مجله مهم ادبی - فرهنگی را برعهده داشتند و بعد از فوت ایشان مسئولیت سنگین سردبیری از شماره ششم( پاییز 1365 تا 1380) زمان انتقال مجله سروه از ارومیه به سنندج به بنده سپرده شد.

انتشار 54 شماره فصلنامه «ئاو‌نه» در سال 1368 به سردبیری«محمد كمانگر» در تهران، فصلنامه «زر‌بار» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «عادل محمدپور» در مریوان، نشریه «تیشك» با مسئولیت آقای «جهانی»در مریوان، انتشار 20 شماره نشریه «ئامانج» توسط سازمان تبلیغات اسلامی‌ایران،‌هفته نامه «آبیدر»به مدیر مسئولی «‌محمد رضا رحیمی» و سردبیری «بهرام ولدبیگی» در دهه 70 كه تنها 186 شماره از آن چاپ و منتشر شد بخشی دیگر از تاریخ مطبوعات كردی در دوره‌سوم را تشكیل می‌دهد.در سال 1377 هفته‌نامه سیروان به دو زبان كردی و فارسی به صاحب‌امتیازی سازمان همیاری‌های شهرداری و مدیر مسئولی دكتر«جلال جلالی زاده» از هیات نظارت بر مطبوعات داخلی در زمان اصلاح طلبان مجوز انتشار گرفت.

در سال 1379 فصلنامه «فرهنگ كردستان» توسط فرهنگ و ارشاد اسلامی‌انتشار یافت كه تاكنون 10 شماره از آن چاپ و توزیع شده است.مجله «مهاباد» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی احمد بحری،«آوای كردستان» به مدیر مسئولی محمد حسین اصغرنیا، «اخبار كردستان» به مدیر مسئولی و صاحب امتیازی رضاخضری،‌هفته نامه «ئاسو‌» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی ‌حسین احمدی نیاز،‌«كوردستان» به صاحب امتیازی انستیتو كرد تهران و سردبیری بهرام‌ولدبیگی ، «زمانه وان» به صاحب امتیازی انستیتو كرد، نشریه «ویرا» به مدیر مسئولی كامران رحیمی‌در سال 1381 در ایلام، «ئاشتی»به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی برهان لهونی، ‌هفته نامه «هاوار» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی‌هاشم هدایتی ، «رو‌ژ هه لاَت» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی عبدا... سهرابی ، «كرفتو» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی لیلا مدنی، از جمله نشریات كردی بودند كه در دوره سوم چاپ و منتشر می‌شدند البته از میان نشریات مذكور تنها هفته نامه «سیروان» به صورت هفتگی و ماهنامه «مهاباد» به صورت منظم چاپ و بر روی دكه‌های مطبوعاتی استان‌های مناطق كردنشین ایران عرضه می‌شود و مابقی نیز توقیف یا به دلیل مشكلات مالی منتشر نمی‌شوند.

نشریات« ئاگری» از دانشگاه زابل،«روانگه» از ‌دانشگاه تبریز، «به یان» دانشگاه همدان،« برووسكه» ‌دانشگاه رازی كرمانشاه،‌« رو‌ژانو» دانشگاه ارومیه، «سو‌ما» دانشگاه كردستان، «ر‌وژهه لاَت» دانشگاه بیرجند، «رافه»دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، «چریكه» دانشگاه شهید رجایی تهران، «ژوان» دانشگاه كردستان،« زاگرس»دانشگاه علم و صنعت تهران، «موكریان» دانشگاه مهاباد، «مانگه شه و»دانشگاه علامه طباطبایی تهران،‌«تریفه» دانشگاه اراك،‌« زایه ‌ه» دانشگاه تبریز ،‌«په یژه» ‌دانشگاه تبریز و «ژیوار» ‌دانشگاه آزاد اسلامی‌سنندج از جمله نشریات دانشجویی كردی بودند كه توسط دانشجویان كرد در دانشگاه‌های سراسر ایران چاپ و منتشر می‌شدند و به راستی محتوای بیشتر این نشریات به لحاظ تحلیلی و مطالب اندیشه ای زینت آرای تاریخ مطبوعات دانشجویی كردی است.

 

آقای قاضی چشم انداز ژورنالیسم كردی را با توجه به این پشتوانه تاریخی و فعالیت روزنامه‌نگاری چگونه ارزیابی می‌كنید؟

متاسفانه فعالیت روزنامه نگاری حرفه ای در مناطق كردنشین به دلایل متعدد پیوسته و پایدار نیست و همین گسست و شكاف ساختار ، ژورنالیسم حرفه ای را در مناطق كردنشین با چالش جدی روبه رو كرده است؛ به همین دلیل در كردستان ایران روند روزنامه‌نگاری حرفه ای به چشم نمی‌آید. با سابقه ترین مجله كردی در دوره سوم روزنامه نگاری، «سروه» است كه خوشبختانه انتشار منظم این مجله ادبی - فرهنگی نقش موثری در ترویج و آموزش زبان و فرهنگ كردی داشت و در این دوران تعداد زیادی از جوانان با استعداد و با انگیزه كرد با آموختن زبان و ادبیات كردی به جرگه نویسندگان مطرح پیوستند و هم اكنون وجود شمار زیادی از فعالان عرصه شعر، داستان نویسی، رمان‌نویسی و روزنامه نگاری از دستاوردهای مثبت و مطلوب مجله سروه محسوب می‌شود. با این شرایط آینده مطبوعات كردی درخشان ترسیم می‌شود چون شرایط زمان ایجاب می‌كند.

 

  بهتر است در مورد چاپ و انتشار مجله سروه كه حدود 15 سال به سردبیری شما منتشر و بر پیشخوان دكه‌های مطبوعات درمناطق کردنشین قرار گرفت صحبت كنیم. آقای قاضی در زمان انتصاب شما در سمت سردبیری سروه چه كسانی در این مجله كار می‌كردند؟

زمانی كه من بعد از فوت « ماموستا هیمن» در پاییز سال 1365 در سمت سردبیری به مجله سروه رفتم شماره پنجم سروه در مرحله چاپ و توزیع بود و در واقع من از شماره ششم مدیریت محتوای مجله سروه را بر عهده گرفتم. چهار شماره دوران « ماموستا هیمن» فاقد نظم زمانی انتشار بود و گهگداری به جای ماهنامه بعد از گذشت سه ماه منتشر می‌شد كه بیشتر نقش فصلنامه داشت تا ماهنامه. در پاییز سال 1365 افرادی تحت عنوان هیات تحریریه مجله سروه به نام‌های«كریم قیومی»، «فاروق كیخسروی»، «عزیز كیخسروی»، «سید فهیم سرروتی» ، «حمید خان زرزه»، «حسین محمدی»،‌«عزیز آلی»،« مصطفی فتاحی قاضی»،«رسول ویسی» و دو نفر تایپیست و صفحه آرا به نام‌های «گلاله قاضی» و خانم«پیره بابی» فعالیت می‌كردند.

 

  شما برای نظم بخشی به زمان انتشار سروه چه اقداماتی در بعد سخت افزاری و نرم افزاری انجام داده اید؟ آیا در زمان شما اعضای هیات تحریریه جدید به جمع شورای نویسندگان سروه اضافه شدند؟

زمانی كه من در مجله سروه شروع به كار كردم برای ساماندهی زمان انتشار مجله كه یكی از نكات اساسی در اصول و متد روزنامه نگاری است با همكاری اعضای هیات تحریریه زحمت كشیدیم.هر چند كه بنده احترام زیادی برای اعضای هیات تحریریه وقت قایل هستم اما باید گفت فعالیت روزنامه نگاری این افراد بیشتر تجربی و حسی بود و به صورت علمی‌وآكادمیكی از اصول روزنامه‌نگاری حرفه ای شناخت نداشتند و به همین دلیل در نوشتن و تشخیص مقالات، یادداشت و مصاحبه با مشكل مواجه می‌شدیم.البته من در زمان سپری كردن محكومیت زندان در زمان محمدرضا پهلوی كه به مدت چهار سال از 1342 تا 1346 طول كشید از طریق مكاتبه با «انیستیتو آی سی اس» لندن مقدمات روزنامه نگاری را خوانده بودم و تا حدودی با اصول و روش حرفه ای روزنامه نگاری آشنا بودم. با اتكا به این شناخت مقدماتی خیلی زود نسبت به ساماندهی زمان دقیق انتشار مجله سروه اقدام كردم و همین روند نظم پذیری در مجله سروه تا سال 1380 زمان بازنشستگی و انتقال سروه از ارومیه به سنندج ادامه داشت.در حقیقت در روزهای نخستین تجربه سردبیری، ساختار اداری، توزیع و شورای نویسندگان سروه فاقد هر گونه نگرش، اصول و نظم روزنامه نگاری بود و تعداد زیادی از اعضای هیات تحریریه با دستور زبان و نوشتار زبان كردی آشنا نبودند و برای تغییر و تقویت ساختار فكری و جهان‌بینی، آنان را وادار به مطالعه و خواندن ادبیات زبان كردی كردم.بعد از انتشار چند شماره سروه تعدادی از نویسندگان صاحب قلم و متبحر همچون مرحوم «مارف ئاغایی» شاعر نامدار كرد به جمع كاركنان مجله سروه اضافه شدند. همچنین ارسال مقالات، داستان و شعر از طرف نویسندگان شهرهای تمام مناطق كردنشین ایران بر كیفیت محتوایی سروه می‌افزود. حدود 10 صفحه از مجموع 64 صفحه سروه به زبان «كورمانجی»یا «بادینی» منتشر می‌شد كه مطالب آن توسط «پرویز جهانی» تهیه و یا نظارت می‌شد. ایشان از ابتدای انتشار در این مجله ادبی- فرهنگی فعالیت داشت.

 

آیا تمام مطالب ارسالی به مجله قبل از چاپ به تایید شما می‌رسید؟

بله، صددرصد، با تمام وجود اقرار می‌كنم كه حتی یك كلمه در مجله سروه بدون مطالعه و تایید سردبیر چاپ و منتشر نشده است و بر روی اكثر مقالات، داستان و شعرهای ارسالی حتما كار ویراستاری و نگارش به لحاظ «ر‌نوس» و «ریزمان» كردی انجام شده است.

 

 مجله سروه در دو دهه 60 و 70 در چه تیراژی چاپ و در چه گستره ای از مناطق ایران توزیع می‌شد؟

تیراژ سروه در سال‌های نخستین به دلیل استقبال زیاد مخاطبان به بیش از 15 هزار نسخه رسید كه این حجم تیراژ در دهه 60 و نیمه اول دهه 70 برای یك نشریه كردی بسیار زیاد بود،‌سروه در آن زمان در تمام مناطق كردنشین ایران،‌عراق و ‌بخشی از تركیه توزیع می‌شد و تعدادی نیز از طریق پست پیشتاز برای كردهای مقیم كشورهای آمریكا، آلمان، سوئد، استرالیا و نروژ ارسال می‌شد.

 

 میزان برگشتی مجله سروه چقدر بود؟

صفر، به راستی و درحقیقت اكثر شماره‌های چاپ شده صددرصد به فروش می‌رسید و بیشتر مخاطبان علاقه مند و وفادار در تماسی تلفنی خواستار ارسال شماره‌های قبلی نیز بودند.

 

تعداد نامه‌های ارسالی به دفتر یا صندوق پستی سروه چطور؟

باور كنید تعداد نامه‌های ارسالی به حدی زیاد بود كه باز كردن و خواندن آنها بخش زیادی از وقت من را می‌گرفت و این در فصل‌های مختلف فرق می‌كرد. گاهی یك سبد نامه كه شامل 10 هزار نامه بود را در اتاق سردبیر می‌گذاشتند و من به خاطر عشق و علاقه‌ای كه به سروه و مخاطبان آن داشتم تمام نامه‌ها را می‌خواندم و برای احترام نویسندگان ستونی در سروه تحت عنوان «ئ‌مه و خو‌نه ر» اختصاص داده بودیم كه در آن تنها به نامه‌های مخاطبان درچند جمله پاسخ داده می‌شد.

 

  هزینه چاپ وانتشار مجله سروه چگونه تامین می‌شد؟

مجله سروه وابسته به دولت بود و یكی از امتیازهای بسیار مهم در انتشار منظم بیش از 20 ساله سروه تامین هزینه‌های چاپ و حقوق كاركنان از طرف دولت بود.

 

آقای قاضی واقعا غیر از شما چه كسی یا كسانی مسئول دروازه بانی مطالب سروه بودند؟ آیا در خود مجله بر محتوای مطالب تایید شده سردبیری نظارت می‌شد یا در تهران؟

تمام مطالب كردی از جمله شعر، داستان، مقاله،‌یادداشت و نقد توسط یكی از كاركنان سروه به زبان فارسی ترجمه و برای كنترل و نظارت به فردی فارسی زبان می‌دادیم و مطالب بعد از اظهارنظر و تایید ایشان برای چاپ به تهران ارسال می‌شد و اعضای هیات تحریریه به ویژه بخش سردبیری با این رویه مخالف بود و این یكی از خاطرات تلخ تاریخی سروه برای من است.

 

 دلایل اصلی تعطیلی مجله سروه چه بود ؟

زمانی كه من بازنشسته شدم و به مهاباد برگشتم هر چه تلاش كردند نتوانستند فردی كارشناس و آشنا به اصول روزنامه نگاری را در سمت سردبیری سروه منصوب كنند. آذربایجانی‌های ساكن ارومیه مدعی بودند كه نشریه سروه به دلیل انتشار به زبان كردی باید از استان ترك نشین [رضاییه] به استان كردنشین [سنندج] انتقال یابد و در آنجا چاپ و منتشر شود. همان‌طور كه گفته شد در ارومیه بین اعضای هیات تحریریه  اتحادمنسجمی‌نبود كه بتواند ساختار درهم شكسته مجله سروه را بعد از سال 1380 سامان دهد و به همین دلیل این مجله با سابقه بیش از 15 سال انتشار در ارومیه به سنندج مركز استان كردستان منتقل شد اما در سنندج به دلیل عدم حمایت مالی دولت و مدیریت ناصحیح، متاسفانه نشریه سروه كه واقعا برای مخاطبان مروارید و تك دردانه بود تعطیل و به تاریخ مطبوعات كردی پیوست.

روزنامه قانون

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: