هاشمی رفسنجانی و انقلاب اسلامی / کاظم موسوی بجنوردی

1393/9/25 ۱۰:۵۰

هاشمی رفسنجانی و انقلاب اسلامی / کاظم موسوی بجنوردی

مورخان اهل فکر و نظر از دیرباز یکی از فواید تاریخ را، مخصوصاً برای سیاستمداران و دولتمردان و به اصطلاح اهل حلّ و عقد، عبرت آموزی آن برای ایجاد جهانی بهتر دانسته اند. اما عبرت گرفتن از تاریخ هم، کار و شأن هر کس نیست و همین تاریخ نشان داده است که بسیاری از حوادث نامیمون جهان به دست فرمانروایان و دولتمردانی پدید آمده است که توانایی عبرت آموزی و بهره مندی از تجربة اسلاف خود را نداشته اند.

 

 

 

مورخان اهل فکر و نظر از دیرباز یکی از فواید تاریخ را، مخصوصاً برای سیاستمداران و دولتمردان و به اصطلاح اهل حلّ و عقد، عبرت آموزی آن برای ایجاد جهانی بهتر دانسته اند. اما عبرت گرفتن از تاریخ هم، کار و شأن هر کس نیست و همین تاریخ نشان داده است که بسیاری از حوادث نامیمون جهان به دست فرمانروایان و دولتمردانی پدید آمده است که توانایی عبرت آموزی و بهره مندی از تجربة اسلاف خود را نداشته اند. تاریخ قرون جدید، دو انقلاب بزرگ: انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب مارکسیستی روسیه را خوب به خاطر دارد. در هر دو انقلاب، دیری نپایید که بخش اعظم طبقة راستین و اول انقلابیون همچون دانتون و ابر و مولن در فرانسه، و تروتسکی و انبوهی دیگر در روسیة شوروی، یا به دست یکدیگر از میان رفتند یا مقهور کسانی شدند که برای خود سابقه ای در مبارزه و انقلاب ساختند و انقلابیون نخستین را کنار زدند. قطع نظر از تأثیرات فرهنگی در پهنة جهانی یا منطقه ای، هر دو انقلاب به لحاظ سیاسی شکست خوردند. گزارة مشهور «انقلاب فرزندان خود را می خورَد» مخصوصاً ناظر بر حوادث دورة پیروزی و استقرار در این هر دو انقلاب است. انقلاب اسلامی ایران، به عنوان بزرگترین انقلاب سیاسی و اجتماعی در قرن اخیر، به سبب هوشیاری انقلابیون و مخصوصاً شخص امام خمینی، دچار این بلیه نشد و کسانی که در حرکت های انقلابی و پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها نقشی نداشتند، بلکه مخالفت هایی هم می کردند، جرئت و مجال دخالت نیافتند. اکنون نیز چنین است و گرچه گاه صدایی از این سوی و آن سوی برای از میان بردن سابقة طولانیِ مبارزات انقلابی و خدمات بی بدیل مردان صدر انقلاب اسلامی ایران بر می خیزد، اما هوشیاری مردم و شخص مقام معظم رهبری این کوششها را عقیم می گرداند.

واقع آن است که ارزیابی پایه و مایه و شأن انقلابی مردان انقلاب را غالباً باید از انقلابیون همان عهد که جوانی و عمر خود را در همین راه سپری کردند، انتظار داشت ، نه کسانی که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی آنها را اصحاب «اغراض نفسانیه» خوانده است و در دوران وحشت خیز مبارزات بیرون و درون زندان عصر پهلوی، هیچکس هیچ صدایی از آنها نشنیده است.

آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی یکی از همان مردان صدر انقلاب است که هر کس را نسزد در بارة سابقة مبارزات و خدماتش، قبل و بعد از انقلاب، اظهار نظر کند. من از روی علم و اطلاعِ حاصل از سابقة دیرین مبارزات خود که نزدیک به چهارده سال از بهترین ایام خود را در زندان با گروه بزرگی از مبارزان و انقلابیون از هر طیف و دسته و نحله ای سر کرده است و بعد از پیروزی انقلاب هم مصدر مشاغل مهم بوده است،می گویم که امثال آقای هاشمی رفسنجانی در انقلاب اسلامی از انگشتان دست تجاوز نمی کند.

نگارندة این سطور آقای هاشمی را از دوران زندان شاه می شناسم. در کوران مبارزه، صداقت و وفاداری او نسبت به اسلام انقلابی، سازش ناپذیری و اطلاعش نسبت به سیاست های بین المللی و فکر صائب و آینده نگری موشکافانة او را دیده ام و بلکه لمس کرده ام. خدمات و جان فشانی های آقای هاشمی پس از پیروزی انقلاب هم، برای غالب کسانی که آن دوران پر مرارت و سرنوشت ساز را دیده اند که انقلابیون راستین باید در چند جبهه و شاید مهمتر از همه، جبهة دشمنان دوست نما، می جنگیدند، سخت روشن است. ده ها تن از مردان سر رشته دار آن روزگار در قید حیات اند و بی تردید با اینجانب متفق اند که هاشمی، همانطور که رهبر جمهوری اسلامی ایران چند بار تأکید کرده اند، از ارکان انقلاب و ستون های استوار جمهوری اسلامی ایران به شمار می رفته و اکنون نیز همان است. روشن ترین گواه این دعوی، دوران درخشان ریاست او بر مجلس شورای اسلامی و سپس در مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران است. پیداست که مدیری هوشیار و آینده نگر و مطلع از زیر و بم روابط بین المللی چون او، باید با برخورداری از حمایت مردان انقلاب و شخص امام خمینی ابتکار عمل در بسیاری از میادین سیاسی و نظامی و اقتصادی را به دست بگیرد و آنطور که مقتضی می داند و می بیند، با ملاحظة جوانب مختلف جامعة انقلابی و مخالفان جهانی، عمل کند. هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست مجلس و ریاست جمهوری نشان داد که پیشرفت و قوت کشور و نظام را در ایجاد اقتداری رو به افزایش در عرصه های سیاسی و اقتصادی و صنعتی می داند و به اقتضای آن کار می کند. به این معنی ، هاشمی رفسنجانی مردی است که برای کشورش اقتدار پدید می آورد، اما اقتدار کشور و افزایش اعتبار سیاسی و اقتصادی در جامعة جهانی با تمسک به واقعیات جامعة ایران است که طبعا دشمنان و به ویژه صهیونیستها را خشمگین می کند. به همین سبب است که آقای هاشمی تمام نیروی خود را در دوران ریاست جمهوری صرف آبادانی و باز سازی زیر ساخت و تکمیل و تأسیس بنیة علمی و فرهنگی و اقتصادی و صنعتی کشور کرد. بسیاری از نخستین فناوری های جدید به روزگار او وارد کشور شد: زیربنای صنعتی وکشاورزی کشور را متحول ساخت و وضع شهرها به جهات مختلف دگرگون گردید؛ نوعی توزیع ثروت ملی آغاز شد و سطح زندگی مردم ارتقاء یافت؛ روابط ایران انقلابی با بسیاری از کشورهای اروپایی و اسیایی به کلی بهبود یافت و ایران پای در راهی نهاد که می رفت تا عضو مؤثر جامعة جهانی شود.

اشاره به همة اقدامات ملی و فرا ملی هاشمی برای اعاده یا حفظ منافع کشور و انقلاب، محتاج نگارش کتابهاست و یقین دارم ناظرانی دقیق و مطلع و بی طرف، اما بی بوق و کرنا، تاریخ ظهور و استقرار و استمرار جمهوری اسلامی و همة دولتمردان آنرا مورد مطالعه و تحقیق قرار داده و می دهند و مخصوصاً آن دوران خطیر را ارزیابی خواهند کرد و آیندگان خواهند دانست که هاشمی و یاران او چه خدمات آشکار و نهانی برای حفظ کیان دین و کشور کرده اند. همه کسانی که به مردان صدر اول انقلاب حمله می کنند باید بدانند که وقتی کسانی چون هاشمی و دیگر مردانی که در سخت ترین شرایط جنگ و انقلاب این کشور را اداره کردند، این گونه معرفی شوند که گویا مخالف انقلاب و امام و اهل فتنه و انحصار طلب و توطئه گر و از همه عجیب تر و مؤکد تر، از آغاز همدل و همسو با قدرتهای سخت معارض و مخالف جمهوری اسلامی ایران، مخصوصاًٌ امریکا، بوده اند، نمی دانند که نتیجة نهایی این سخن آن خواهد بود که انقلابیون طراز اول ما را امریکا واروپا هدایت می کرده و جمهوری اسلامی ایران، ساخته و پروردة آنهاست؟ مسلم است که قیاس وهمی نتیجة موهوم خواهد داشت؛ اما چه بسا کسانی از همین نتایج موهوم برای فرو کوبیدن انقلاب و رهبران دیرین آن استفاده کنند. صاحبان این سخنان از این موهومات انتظار حصول چه نتیجه ای را دارند؟ بیش از سی سال است که صهیونیستها می کوشند به وسایل مختلف انقلاب اسلامی ایران و مردان برجستة انرا به انواع اتهامات واهی و مجعول بکوبند؛ اما انصاف باید داد که در این چند دهه، با آن همه ابزار و وسایل رسانه ای و تبلیغاتی و دروغ پراکنی و صرف میلونها دلار برای تحقق این هدف، به اندازة بعضی از دوست نمایان، توفیق ایجاد بدبینی و دشمنی نسبت به انقلاب و دولتمردان شایسته و خدوم آن نداشته اند؛ و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.  

روزنامه شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: