اعتدال در ساختار ارتباطی / دکتر هادی خانیکی

1393/9/5 ۰۸:۵۰

اعتدال در ساختار ارتباطی / دکتر هادی خانیکی

اعتدال که با وجود پیشینه کهن و رواج فراوان آن در فرهنگ ایرانی و اسلامی در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری به مفهوم کانونی جدیدی در گفتمان سیاسی غالب تبدیل شد، هم در وجه نظری و هم در وجه عملی آن واجد عناصر و مؤلفه‌های مهمی است. اعتدالگرایی به مثابه هدف یا روش، نگرش یا ساختار، مفهوم یا برنامه و نظایر اینها مقوله‌هایی هستند که اکنون در معرض توجهات علمی نیز قرار گرفته‌اند.

 

 

«اخلاق گفت وگویی» بردباری منفی نیست، رواداری مثبت است

اعتدال که با وجود پیشینه کهن و رواج فراوان آن در فرهنگ ایرانی و اسلامی در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری به مفهوم کانونی جدیدی در گفتمان سیاسی غالب تبدیل شد، هم در وجه نظری و هم در وجه عملی آن واجد عناصر و مؤلفه‌های مهمی است. اعتدالگرایی به مثابه هدف یا روش، نگرش یا ساختار، مفهوم یا برنامه و نظایر اینها مقوله‌هایی هستند که اکنون در معرض توجهات علمی نیز قرار گرفته‌اند.

«اعتدال» در فضای سیاسی و اجتماعی امروز ایران دلالت بر نوعی ثبات و تعادل دارد و در برابر گفتمان‌های رقیبی مثل افراط و تندروی معنا یافته است. به این اعتبار، اعتدال فراتر از وجه رفتار فردی و اخلاقی جنبه‌های ساختاری به خود گرفته است. به عبارت دیگر، «اعتدال» علاوه بر معنا یافتن در برابر «افراط»، معانی ساختاری خاصی در برابر عدم تعادل و  عدم توازن هم دارد. اعتدال در واقع معطوف به نوعی اصلاحات ساختاری نیز هست. براین اساس، وقتی می‌توان از سیاست‌های اعتدالی سخن گفت که اصلاح ساختارها آن هم در صورت برنامه‌ای آن بر رفتارها و کنش‌های اعتدالی مقدم باشد.

سیاست اعتدالگرا، رویکردی مبنی بر اصلاحات ساختاری و ایجاد توازن‌های درونی است که قابل ترجمه به بخش‌ها و سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. در جامعه ما مجموعه‌ای از عدم تعادل‌های ساختاری در زمینه‌های مختلف وجود دارد که نوعاً به هم خوردن توازن‌ها و شکل‌گیری  افراط‌ها و تفریط‌های گوناگون را در پی داشته است. از مصادیق این عدم تعادل‌ها در حوزه «ارتباطات» و «جامعه مدنی» است. اگرچه داوری درباره نقش‌ها و کارکردهای مثبت و منفی رسانه‌ها بویژه در جوامع در حال گذار همواره با غلو و بزرگنمایی همراه بوده است، اما در این تردیدی نیست که عدم توازن‌های ارتباطی از جمله آسیب‌پذیری‌های مدنی در این قبیل جوامع است. لذا جایی هم باید برای نسبت متقابل میان بی‌توازنی‌های ارتباطی و بی تعادلی‌های ساختاری قائل شد. برای نمونه، رشد گسستگی‌ها و بی‌سامانی‌ها، خشونت‌ها و افراط‌گرایی‌ها را در جهان کنونی و جامعه ما می‌توان و باید در حوزه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی فلسفی مورد مطالعه قرار داد؛ اما طرح این دسته از مسائل در حوزه «ارتباطات» نیز دور از واقعیت نیست. این واقعیت بیشتر ناشی از آن است که:

1- هویت در عصر ارتباطات و با ظهور جامعه شبکه‌ای اکنون سرچشمه معنا و سازمان دهنده آن قلمداد می‌شود. اگر بتوان برای «هویت‌های مقاومت» که بر ساخته حذف شدگان و مولد افراط‌گرایی و  خشونت است راه را بر هویت‌های «مشروعیت‌بخش» گشود، از گستره و حجم آسیب‌های اجتماعی به میزان نسبتاً زیادی کاسته می‌شود. هویت‌های مشروعیت‌بخش در جامعه مدنی و در جریان کنش‌های عقلانی و برپایه حقوق اساسی در جامعه‌های متکثر شکل می‌گیرند، در حالی که هویت‌های مقاومت در موقعیت‌های نابرابر و غیردموکراتیک سر از بنیادگرایی درمی‌آورند.

2- جهان و جامعه ما به لحاظ فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی ظرفیت‌های جدیدی یافته‌اند اما به رغم آن، همه صداها شنیده نمی‌شود و صداهایی به حاشیه رانده می‌شود، وقتی صداهایی شنیده نشد یا به حاشیه رفت و به فضای واقعی نیامد، فریاد و خشونت یا انفعال و انزوا شکل می‌گیرد.

3- هر «ارتباطی» گفت‌وگو نیست، آیا می‌توان کاری کرد تا «ارتباطات» به گفت‌وگو بینجامد. ارتباط به معنای انتقال یا مشترک ساختن اطلاعات با حداکثر دقت و امانت است. اما نیاز دنیای جدید بیشتر گفت‌وگو است که چیزی را با مشارکت یکدیگر خلق کردن است؛ بازی با هم و نه در برابر  هم است و ایجاد جریانی از معنا در جمع ما، در بین ما و در درون ما. گفت‌وگو در مفهوم وسیع آن چگونگی رویارویی با تفاوت‌ها در جهان واقعی است (خانیکی، 171:1387). منطق گفت‌وگویی بر فهم گفت و شنودی متکی است و معنای آن فاصله گرفتن از ارتباط یکسویه و «گوینده‌مدار» است.

4- برای رسیدن به «فهم گفت و شنودی» باید بیشتر به «توانش ارتباطی»تکیه کرد. توانش ارتباطی تنها به معنای تکنیک رسانه‌ای و توانایی زبان ارتباطی نیست. توانش ارتباطی داشتن قدرت فرهنگی و «اخلاق گفت‌وگویی» در مواجهه با جهان پیرامون و با اذهان و مقاصد و آرزوهای دیگر است.

5- «اخلاق گفت‌وگویی» بردباری منفی نیست، رواداری مثبت است.

به اعتبار اخلاق گفت‌وگویی دیگران را نباید فقط تحمل کرد، بلکه باید با دیگران کار کرد. اخلاق گفت‌وگویی بخشی از «مدنیت» جهان کنونی و شالوده نوعی سازمان اجتماعی است که گفت‌وگو را موجه می‌سازد. لازمه این مدنیت وجود نهادها، رسانه‌ها، شبکه‌ها و مناسبات معطوف به گفت‌وگو است.

واقعیت آن است که جامعه ما نیز مثل هر پاره دیگری از جهان کنونی به عصر فشردگی فزاینده زمان، مکان و فضا گام نهاده است. زندگی در جامعه اطلاعاتی و شبکه‌ای، زیستن در دنیایی با اندازه‌های نو است. عصر ارتباطات، عصر دگرگونی فاصله‌ها و عصر پیدایش شبکه‌های بی‌مرکز است. «زندگی در دنیای رسانه‌ای شده» از اقتضائات عصری است که یک سوی آن «غلبه وجه مجازی بر واقعیت» و سوی دیگر آن «گفت و شنود برای رو آوردن به عینیت» است. «عصر ارتباطات» می‌تواند «عصر گفت‌وگو» و جامعه شبکه‌ای می‌تواند «سامان دهنده نظم شبکه‌ای» باشد، به شرط آن که صداهای صامت اجتماعی که در ساختارهای مدنی بهتر از حوزه‌های رسمی بروز دارند، شنیده شوند.

ضعف یا فقدان این ساختارهای مدنی از جمله موجبات شکل‌گیری عدم توازن ارتباطی است که خود منشأ و موجه آسیب‌های ارتباطی نیز به حساب می‌آید.

روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: