یک مدرس دانشگاه: دریغ که یک گره در باستان‌شناسی گشوده شده باشد

1393/6/22 ۱۱:۰۸

یک مدرس دانشگاه: دریغ که یک گره در باستان‌شناسی گشوده شده باشد

کامیار عبدی معتقد است: گروه‌های باستان‌شناسی و به موازات آن‌ها، فارغ‌التحصیلان رشته‌ی باستان‌شناسی، مجلات و مقالات در این زمینه رشد تصاعدی دارند؛ اما دریغ از یک گره‌ی گشوده در این حوزه. سردبیر مجله‌ی «باستان‌شناسی و تاریخ» اظهار کرد: از آنچه این فارغ‌التحصیلان و مقالات‌شان به دانش ما درباره‌ی باستان‌شناسی ایران افزوده‌اند، یک‌ درصد دانش کیفی و 99 درصد دانش کمی، یعنی توضیح واضحات و تکرار مکررات است؛ اما دریغ از یک گره که در باستان‌شناسی ایران در این سال‌ها گشوده شده باشد.

 

 

کامیار عبدی معتقد است: گروه‌های باستان‌شناسی و به موازات آن‌ها، فارغ‌التحصیلان رشته‌ی باستان‌شناسی، مجلات و مقالات در این زمینه رشد تصاعدی دارند؛ اما دریغ از یک گره‌ی گشوده در این حوزه.

سردبیر مجله‌ی «باستان‌شناسی و تاریخ» اظهار کرد: از آنچه این فارغ‌التحصیلان و مقالات‌شان به دانش ما درباره‌ی باستان‌شناسی ایران افزوده‌اند، یک‌ درصد دانش کیفی و 99 درصد دانش کمی، یعنی توضیح واضحات و تکرار مکررات است؛ اما دریغ از یک گره که در باستان‌شناسی ایران در این سال‌ها گشوده شده باشد.

او که در نخستین نشست جامعه‌ی علمی باستان‌شناسان با عنوان «اولویت‌ها و ضرورت‌های باستان‌شناسی ایران» و با موضوع «بحران علمی در باستان‌شناسی ایران» در باغ نگارستان سخن می‌گفت، بیان کرد: 35 سال پیش، باستان‌شناسی ایران تصمیم گرفت از قطار باستان‌شناسی جهان پیاده شود و به‌تنهایی مسیر دیگری را طی کند، اما این‌که آن مسیر چه بود، نه در آن زمان و نه حتی امروز، نقشه‌ی مشخصی از آن در دست نیست. پس از این مدت، قطار باستان‌شناسی جهان در افق‌های دوردست از دید خارج شده، در حالی که نزدیک به چهار دهه است که باستان‌شناسی ایران در جای خود لنگ‌لنگان مشغول درجا زدن است.

این باستان‌شناس معتقد است:‌باستان‌شناسی ایران ماهیت علمی خود را از دست داده و مانند بسیاری از رشته‌های دیگر، به تجارت‌خانه‌هایی برای درآمدزایی تبدیل شده است.

او توضیح داد: نواقص باستان‌شناسی ایران را به شکل‌های گوناگون می‌توان دسته‌بندی و بررسی کرد؛‌ به‌صورت زمانی‌، مکانی یا موضوعی. از هر چشم‌اندازی که نگاه کنید، تصویر چندان امیدبخش نیست. اگر از دیدگاه زمانی به فعالیت‌های میدانی نگاه کنیم، هیچ دوره‌ای جوابگوی توقع‌های یک بازه‌ی زمانی 35 ساله نیست. دوران پارینه‌سنگی شاید وضعیت بهتری داشته باشد، اما از آن نیز بیشتر انتظار می‌رفت، حداقل کتابی در حد و اندازه‌ی اثر «فیلیپ اسمیت» باشد که شامل جمع‌بندی پژوهش‌های 35 سال پیش از انتشارش بود. درباره‌ی دوره‌های نوسنگی و مس‌سنگی (مخصوصا در سال‌های اخیر و بین نسل جوان باستان‌شناسان) کار میدانی فراوانی انجام شده، اما اکثر آن‌ها به لایه‌نگاری و گاه‌نگاری محدود بوده‌اند و به‌ندرت به یکی از ده‌ها پرسش فرهنگی، اجتماعی، معیشتی، اقتصادی، فناوری یا سیاسی مطرح در باستان‌شناسی ایران پاسخ داده شده است.

عبدی دوره‌های مفرغ و آهن را همان چاه‌های تاریک و مبهمی دانست که 35 سال پیش بوده‌اند و ادامه داد: حتی دوران تاریخی، در همان ابهام‌های گذشته غرق است. تا امروز چقدر به دانش ما درباره‌ی عیلامیان، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان افزوده شده است؟ تقریبا هیچ!

او اظهار کرد: اگر از دیدگاه مکانی نیز به باستان‌شناسی ایران نگاه کنیم، وضعیت همان است که بود؛ بیشتر بررسی‌های میدانی و کاوش‌ها در نیمه‌ی غربی کشور متمرکزند و تعداد برنامه‌های میدانی مستمر در شرق کشور به تعداد انگشتان یک دست نیز نمی‌رسد. از دیدگاه موضوعی تقریبا هیچ موضوعی را در باستان‌شناسی ایران نمی‌توان پیدا کرد که در 40 سال گذشته، در آن پیشرفت عمده‌ای رخ داده باشد.

 

غرق شدن باستان‌شناسی را به تاخبر بیندازیم

عبدی ادامه داد: باید دلایل عقب‌افتادگی و لنگیدن باستان‌شناسی ایران را بررسی و معدود راه حل‌های پیشنهادی را ارائه کنیم تا بلکه باستان‌شناسی ایران را از وضعیت نامطلوبی که عاقلان عامدانه در آن فروافتاده‌اند، نجات دهیم یا حداقل غرق شدن آن را قدری به تأخیر بیندازیم.

این باستان‌شناس با اشاره به صحبت‌های رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مسعود سلطانی‌فر در نمایشگاه 200هزار سال همبودی انسان و جانوران که گفت، در طول هشت سال گذشته، چنان بلایی سر باستان‌شناسی ایران آمده است که 30 سال زمان برای برگرداندن آن به سر جای اصلی‌اش نیاز داریم، تأکید کرد: ستون اصلی میراث فرهنگی، باستان‌شناسی است. به همین دلیل، با پتک به جان آن افتاده‌اند. این‌که 30 سال زمان برای برگرداندن آن به سر جای اصلی‌اش نیاز است، یعنی دولت آقای روحانی باید چهار سال دیگر بماند و دو رییس‌جمهور بعد از او به‌مدت هشت سال بیایند و همچنان آقای سلطانی‌فر رییس سازمان میراث فرهنگی باشد تا بتواند باستان‌شناسی این کشور را نجات دهد.

وی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را در وضعیت کنونی «تجارت‌خانه» نامید و بیان کرد: پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی باید مسیر پژوهش‌ها را تعیین کند، در حالی که اکنون فقط معدود باستان‌شناسانی هستند که هنوز براساس عِرق خود در این حوزه کار می‌کنند. این در حالی است که متأسفانه پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی به سمت فردگرایی رفته است. این موضوع، بسیار خطرناک است، چون هیچ‌کسی در آن هدفمند کار نمی‌کند.

این مدرس دانشگاه با اشاره به وضعیت کاوش در استان مازندران در طول 70 سال گذشته، افزود:‌باستان‌شناسان در این استان در این مدت قبر کنده‌اند، اما حاصل این پژوهش‌ها چه‌چیز را می‌خواهد به ما نشان دهد؟ پژوهش‌های داده‌محور بسیار خوب هستند، اما هدف از این داده‌محورها چیست که می‌خواهیم در این زمینه پیشرفت داشته باشیم.

وی شرایط باستان‌شناسی را در کشور را بسیار وخیم ارزیابی و اظهار کرد: متأسفانه هیچ برنامه‌ای برای یک سال آینده‌ در این حوزه نداریم. این در حالی است که در هر کشور، اگر درباره‌ی برنامه‌های حوزه‌ی میراث فرهنگی پرس‌وجو کنیم، باستان‌شناسان آن کشور برنامه‌های‌شان را برای 10 سال آینده اعلام می‌کنند.

عبدی با اعتقاد به این‌که پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی در حال حاضر به‌دنبال انجام کار علمی نیست‌، گفت: به‌نظر می‌رسد این پژوهشکده در حال انجام دادن فعالیت‌های بانکی است و چک صاف می‌کند و در کنارش، باستان‌شناسان نفس‌هایی به‌صورت مقطعی می‌کشند. فرض کنیم سه سال دیگر، سی‌امین سالگرد چاپ یک کتاب درباره‌ی کاوش در یک محوطه‌ی باستان‌شناسی باشد. برای سه سال آینده، ما چه حرف جدیدی به آن مناسبت داریم که بتوان آن را به حرف‌های قبلی اضافه کرد.

در میان صحبت‌های عبدی، یکی از حاضران این پرسش را مطرح کرد که ‌آیا کم شدن کاوش‌های باستان‌شناسی به این علت است که کسی دنبال مطالعه‌ی جدید در این حوزه نیست یا این‌که دیگر حرف جدیدی برای زدن نداریم؟

عبدی در این‌باره گفت: من این دیدگاه را قبول ندارم که دیگر چیزی برای گفتن باقی نمانده است؛ درباره‌ی هر مطلبی می‌توان موارد و پرسش‌های جدیدی را مطرح کرد، مانند کتیبه‌ی داریوش در بیستون که یک افسر انگلیسی خود را بالای کتیبه رساند و به‌مدت 15 سال تلاش کرد تا زبان آن را بفهمد، این در حالی است که هیچ‌یک از ده‌ها هزار ایرانی در سال‌های متمادی اقدام به انجام این کار نکرده بودند. بنابراین معتقدم ایرانی‌ها هنوز خود را درک نکرده‌اند که بخواهند چنین کارهایی را انجام دهند.

او تأکید کرد: جا برای کار کردن درباره‌ی دوره‌های اسلامی و پیش از اسلام، بسیار وجود دارد، انگلیسی‌ها در دوره‌های گذشته باهوش نبودند که بگوییم ما ایرانی‌ها نتوانستیم انجام دهیم. متأسفانه مشکل آنجا است که ما کار را بسیار جالب نمی‌گیریم، به‌عنوان مثال در حال حاضر در دانشگاه‌ها مد شده که دانشجویان دوره‌های کارشناسی‌، کارشناسی ارشد و دکتری فقط در یک گرایش مانند پیش از اسلام درس می‌خوانند، اما به این فکر نمی‌شود که به چه چیزهای دیگری برای بالا بردن سطح اطلاعات عمومی دانشجو نیاز است، مواردی مانند مباحث نظری که اصلا به آن‌ها پرداخته نمی‌شود.

خبرگزاری ایسنا

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: