گفت‌وگو با «كاوه مدنی» استاد مدیریت منابع آب و محیط زیست دانشگاه سلطنتی لندن

1393/6/9 ۰۸:۱۳

گفت‌وگو با «كاوه مدنی» استاد مدیریت منابع آب و محیط زیست دانشگاه سلطنتی لندن

ناسا در پیش‌بینی‌هایش اعلام كرده بود، در سه تا چهار دهه پیشِ رو، كره زمین با یك نوع تغییر نظام بارش مواجه خواهد شد، از بارش در مناطق خشك كاسته می‌شود و به بارش در مناطق مرطوب افزوده خواهد شد. بر این مبنا، مناطق خشك كنونی خشك‌تر می‌شوند، بیابان‌ها پیش‌تر می‌روند و مناطق استوایی پربارش‌تر خواهند شد. این تغییر در برخی مناطق شدیدتر و اثرگذارتر خواهد بود. ایران كشوری است كه در این گزارش دو بار به نام آن به عنوان یكی از كشورهایی كه در پیشانی این قهقرای مرگبار اقلیمی قرار دارد، اشاره شده است. بحران آب در كشور، مساله‌یی است كه چند سال است به آن پرداخته می‌شود و امسال، رنگ جدی‌تری به خود گرفته است. بحرانی كه بیابان‌ها را وسیع‌تر می‌كند و منابع آبی را محدود‌تر.

 

 

غزل حضرتی/ ناسا در پیش‌بینی‌هایش اعلام كرده بود، در سه تا چهار دهه پیشِ رو، كره زمین با یك نوع تغییر نظام بارش مواجه خواهد شد، از بارش در مناطق خشك كاسته می‌شود و به بارش در مناطق مرطوب افزوده خواهد شد. بر این مبنا، مناطق خشك كنونی خشك‌تر می‌شوند، بیابان‌ها پیش‌تر می‌روند و مناطق استوایی پربارش‌تر خواهند شد. این تغییر در برخی مناطق شدیدتر و اثرگذارتر خواهد بود. ایران كشوری است كه در این گزارش دو بار به نام آن به عنوان یكی از كشورهایی كه در پیشانی این قهقرای مرگبار اقلیمی قرار دارد، اشاره شده است. بحران آب در كشور، مساله‌یی است كه چند سال است به آن پرداخته می‌شود و امسال، رنگ جدی‌تری به خود گرفته است. بحرانی كه بیابان‌ها را وسیع‌تر می‌كند و منابع آبی را محدود‌تر. آب آشامیدنی با فشار كمتری از لوله‌ها به دست مردم می‌رسد و آب برای تامین كشاورزی در زمین‌های زراعی، كمتر از قبل در دسترس كشاورزان و زارعان خواهد بود. بحرانی كه باعث شده حتی كمپین سطل آب یخ را با چالش مواجه كند و مردم به فكر همان یك سطل آب هم باشند تا هدر نرود و در آینده‌یی نزدیك حسرت از دست رفتنش را نخورند. اما آب، مساله‌یی كه كارشناسان و پیشگویان اقرار كرده‌اند، جنگ بعدی كشورها بر سر آن است، این روزها بیش از هر زمان دیگری، در كشور، مردم را با بحران مواجه كرده است، بحرانی كه پایتخت‌نشینان را مجبور به صرفه‌جویی می‌كند و اگر تن به این صرفه‌جویی ندهند، از اواسط پاییز به بعد، ‌آبی در كار نخواهد بود. در خصوص این بحران با دكتر كاوه مدنی، استاد مدیریت منابع آب و محیط زیست مركز سیاست محیط زیست دانشگاه سلطنتی لندن به گفت‌وگو نشستیم، استادی كه مقاله اخیر او در كالج سلطنتی، باعث انتشار مقاله‌های مختلفی در حوزه آب و محیط زیست شده است. كاوه مدنی، فارغ‌التحصیل عمران از دانشگاه تبریز است و دكترای خود را در اقتصاد محیط زیست در دانشگاه كالیفرنیا گرفته است. مدنی دارای تخصص در مدیریت آب در مناطق خشك، از جمله خاورمیانه و كالیفرنیاست. او بیش از 130 مقاله منتشر شده در موضوعات مختلف مدیریت منابع آب دارد. او به تازگی به عنوان یكی از 10 چهره جدید مهندسی عمران در سال 2012 توسط انجمن امریكایی انتخاب شده است.

***

باتوجه به بحث افزایش جمعیت و به دنبال آن، افزایش سرانه مصرف آب شهری، مباحث صرفه‌جویی در آب شرب به‌شدت مطرح است. از نگاه شما، این نوع صرفه‌جویی در آب شرب توسط شهروندان، در شرایط خشكسالی در كشور، ‌تا چه میزان می‌تواند در ذخیره منابع آب كشور تاثیرگذار باشد؟ مسوولان شهری معتقدند صرفه‌جویی 20 درصدی می‌تواند تاثیر زیادی در منابع آب‌ سدها باشد، اما تقسیم‌بندی میزان مصرف آب شرب و كشاورزی ثابت می‌كند صرفه‌جویی مردم در شهرها، تاثیر چندانی نمی‌تواند بر ذخیره آب داشته باشد.

نمی‌توان گفت كه صرفه‌جویی در مصرف آب شرب تاثیر چندانی ندارد، بنابراین درشرایط كنونی صرفه‌جویی كاملا واجب است اما جای تاثرعمیق وجود دارد چرا كه مصرف‌كننده شهری باید آخرین مصرف‌كننده‌یی باشد كه در شرایط كم‌آبی متحمل فشار می‌شود. ایالت كالیفرنیا در امریكا در حال حاضر با یكی از بدترین خشكسالی‌های تاریخ مدیریت منابع آب خود دست و پنجه نرم می‌كند. آسیب‌های مالی و كشاورزی این خشكسالی مستمر بسیار جدی و هنگفت بوده اما هنوز این خشكسالی در شهرها حس نشده هر چند كه با وضع قوانینی مصرف‌كنندگان شهری ملزم به كاهش مصارف غیرضروری نظیر آبیاری فضاهای سبز شده‌اند.

 

به هر حال مدیریت نامناسب همراه با شرایط نامطلوب آب و هوایی در چند سال اخیر وضع را به جایی رسانده كه مسوولان دست به دامن مصرف‌كنندگان شهری برای كاهش مصرف شده‌اند و در این وضعیت تنها راه‌حل منطقی كمك به كاهش مصرف است فارغ از اینكه مقصرچه كسی است. بالطبع كسانی كه موجب پیدایش این وضعیت هستند نیز باید جداگانه مورد مواخذه قرار بگیرند.

درست است كه صرفه‌جویی در مصرف آب كشاورزی می‌توانست مانع تحمیل فشار بحران بر مصرف‌كننده شهری شود یا حداقل آن را به تاخیر بیندازد اما در حال حاضر از آن مرحله عبور كرده‌ایم و به جایی رسیده‌ایم كه مجبوریم مصرف آب شرب را به‌شدت كاهش دهیم. نكته‌یی كه لازم به ذكر می‌دانم این است كه مردم ما هنوز باور ندارند كه در كشوری نیمه خشك زندگی می‌كنند. الگو و فرهنگ غلط استفاده از آب موجب شده متوسط مصرف سرانه آب در ایران به 250 لیتر در روز برسد كه دو برابر استاندارد جهانی است. این پدیده درحال وقوع در كشوری است كه در آن سرانه آب موجود كمتر از یك‌چهارم متوسط جهانی است.

 

اختصاص آب به كشاورزی، ‌تا 92 درصد پیش رفته است. بحث اصلاح سیستم آبیاری در كشاورزی و مدرنیزه كردن این روش، ‌تا كجا می‌تواند این عدد را كوچك كند؟ می‌توانید در مورد سیستم‌های جدید آبیاری كه باید جایگزین روش‌های سنتی شود توضیح دهید؟

درواقع تخصیص آب به بخش كشاورزی به این عدد كاهش یافته نه افزایش. این كاهش نه به دلیل برنامه‌ریزی درست در راستای توسعه اقتصادی بلكه بالاجبار و در نتیجه افزایش جمعیت رخ داده است. توسعه سالم نیازمند كاهش سهم آبی بخش كشاورزی و افزایش سهم آبی بخش‌های محیط زیست, شهری و شرب است. برای اینكه بدانیم تا چه حد می‌شود سهم آب به بخش كشاورزی را كاهش داد خوب است بدانید كه متوسط جهانی آب تخصیص داده شده به بخش كشاورزی حدود 70 درصد است. در كشور‌های صنعتی و پردرآمد 30 درصد و در كشورهای با درآمد كم یا متوسط حدود 82 درصد است، بنابراین عملكرد ایران حتی از متوسط جهان سوم هم پایین‌تر است.

متوسط مطلوب آب تخصیص یافته به بخش شرب در دنیا چیزی بین 8 تا 11 درصد است. این عدد در ایران حدود 7 درصد است. یعنی حتی در صورت افزایش جمعیت میزان تخصیص آب به بخش شرب جای افزایش چندانی ندارد و تنها از طریق كاهش مصرف سرانه در این بخش می‌توان آن را از كم آبی مصون نگه داشت. آب صرفه‌جویی شده در بخش كشاورزی باید برای توسعه صنعتی به كار رود كه در نهایت باعث افزایش بهره‌وری اقتصادی آب و توسعه اقتصادی می‌شود.

در حال حاضر تنها 5 درصد از سطح زیر كشت تحت آبیاری از سیستم‌های تحت فشار استفاده می‌كند و در باقی اراضی آبیاری از روش‌های سنتی و منسوخ بهره می‌برد. مدرنیزه كردن این بخش به معنای به كار بستن تكنولوژی‌های روز دنیا دربخش كشاورزی است.

حداكثر سازی استفاده از سامانه‌های هوشمند و حسگرها برای فعالیت‌های گوناگون كشاورزی می‌تواند مصرف آب كشاورزی را به میزان قابل ملاحظه‌یی كاهش یابد. این صرفه‌جویی تنها به بخش آب محدود نمی‌شود و حتی مصرف انرژی و انتشارگازهای گلخانه‌یی را نیز كاهش خواهد داد. این تغییر نیازمند عزم جدی دولت و سرمایه‌گذاری در بخش كشاورزی است و انتظار این تغییر از كشاورزان به صورت خود به خودی تحت شرایط كنونی كاملا غیرمنصفانه است. دولت باید در سیاست پرداخت یارانه به آب و انرژی در بخش كشاورزی تجدید نظر كند و به جای آن بودجه خود را به مدرنیزه كردن این بخش بدون تحمیل فشار مضاعف به كشاورزان تخصیص دهد.

همان‌طور كه در مقاله اخیر بحث كرده‌ام توانمندسازی بخش كشاورزی و كشاورزان یكی از كلید‌های حل بحران آب كشور است. این چیزی است كه متاسفانه كمتر به آن توجه شده چرا كه نگاه دولت به بخش كشاورزی همواره حمایتی بوده كه باعث تضعیف بیشتر و بیشتر این بخش شده است. نتیجه این روند كاهش رفاه اقتصادی و معیشتی كشاورزان به مرور زمان بوده است در حالی كه در مسیر توسعه كشاورزان باید رفته رفته به اقشار مرفه جامعه بپیوندند.

 

با توجه به اینكه كشور ما، كشوری در حال توسعه است، احداث سد در تعداد بالا، توسط وزارت نیرو، تاییدی بر این ادعاست، ‌ادعایی كه با وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست مغایرت جدی دارد. فكر می‌كنید توسعه كشور به واسطه احداث سدهای بیشتر، ‌چقدر به تامین منابع آب و ذخیره آنها برای مصرف كمك می‌كند؟ اگر این اقدام، بحث نگهداشت آب را دچار مشكل می‌كند و باعث از بین رفتن زیستگاه‌ها و حوضه‌های آبی چون تالاب‌ها در اطراف سدها می‌شود، چه چاره‌یی برای آن می‌توان اندیشید؟ در برخی كشورها، به بحث تخریب سدها رو آورده‌اند و برخی مانع از احداث سدهای جدید می‌شوند. آیا كشور ما هم باید این رویه را در پیش بگیرد؟

بی‌شك سیاست سدسازی كنونی لازم به بازنگری اساسی دارد. سد‌ها هم مانند سایر تكنولوژی‌های ساخت بشر مزایای زیادی دارند اما استفاده بی رویه از آنها می‌تواند اثرات جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد. ایران در حال حاضر سومین سدساز در دنیا است. ممكن است این رتبه‌بندی در نگاه اول جذاب به نظر بیاید اما در واقع یك فاجعه زیستی را نوید می‌دهد، همان‌طور كه در مقاله بحث شده بسیاری از طرح‌های سازه‌یی بخش آب فاقد مطالعات كارشناسی و ارزیابی اثرات زیست محیطی بوده كه تبعات آن قابل ملاحظه است. به علاوه رقابت در سدسازی و ذخیره كردن آب در حوضه‌های آبریز مشترك منجر به پدیده شناخته شده «تراژدی منابع مشترك» شده كه دریاچه ارومیه تنها یك نمونه بارز آن است. سدسازی به روش كنونی چیزی جز یك جنایت زیست‌محیطی نیست و اثرات مخرب آن نسل اندر نسل منتقل خواهد شد. یك قدم مثبت درجهت احیای دریاچه ارومیه متوقف كردن ساخت و ساز‌های بی‌رویه سدها بوده اما برای اینكه به این لزوم پی ببریم هزینه گزافی پرداخت كرده‌ایم.

 

شما در مقاله‌تان از مكانیسم‌های موثری كه كشوری چون امریكا طراحی كرده تا با مسایل زیست محیطی كنار بیاید، ‌سخن گفته‌اید. در مورد این مكانیسم‌ها كمی توضیح بدهید.

من در مقاله از راهكارهای متعددی برای درمان سامانه بیمار مدیریت آب كشورسخن گفته‌ام كه بسیاری از آنها بر اساس تجربه غرب و به خصوص ایالات متحده پیشنهاد شده‌اند. بسیاری از نگرانی‌های موجود در ایران شباهت چشمگیری به نگرانی‌های محیط زیستی در دوران اوج توسعه در امریكا دارند. بنابراین می‌توان از تجربیات ارزشمند غرب كه با هزینه سنگین به دست آمده استفاده كرد تا هزینه‌های توسعه در ایران را كاهش داد. تكرار تجربیات غلط غرب در راستای توسعه در ایران عقلا و شرعا جایز نیست.

مهم‌تر از راهكارهایی كه می‌توان از آنها برای برون‌رفت از بحران استفاده كرد، تغییرات لازم در ساختار مدیریتی آب كشور است؛ مدیریتی كه در حال حاضر بر پایه مدیریت بحران استوار است و تنها به صورت موقتی به درمان نشانه‌های بیماری می‌پردازد تا به ریشه كن كردن آن. مدیریت كنشی یا فعال باید جایگزین مدیریت واكنشی یا انفعالی كنونی شود. علاوه بر این تغییر رویكرد ساختار حكمرانی آب در ایران لازم به بازنگری است. تعدد ذی‌مدخلان، مدیریت سلسله مراتبی و بیش از حد مركزی و ضعف سیاسی سازمان حفاظت محیط زیست از دیگر عواملی هستند كه مدیریت منابع آب در ایران را با مشكل مواجه كرده‌اند و نیاز به اصلاح اساسی دارند.

 

برخی كارشناسان به خاطر مصرف نادرست آب در كشاورزی، معتقدند ایران باید از تولید انبوه محصولات كشاورزی دست بكشد و در برخی موارد به جای تولید محصولات كشاورزی به واردات آنها روی بیاورد تا مصرف آب در این بخش كاهش یابد. نگاه شما چیست؟

به طور كلی می‌توان گفت این سیاست قابل اجتناب است اما شامل موارد حساس و بسیار ظریفی است كه اجرای آن را دشوار می‌سازد. ایران به اصلاح الگوی منطقه‌یی نیاز دارد كه این اصلاح باید با توجه به میزان دسترسی به منابع در هر منطقه و بهره‌وری اقتصادی كشت محصولات خاص همراه با لحاظ كردن امنیت غذایی كشور در سطح كلان صورت پذیرد. عملكرد مطلوب زمانی حاصل می‌شود كه آب برای تولید محصولات با ارزش اقتصادی بالا و قابل صدور مصرف و امنیت غذایی كشور تا حد خوبی تامین شود. توجه كنید كه امنیت غذایی با مقوله خودكفایی محصولات كشاورزی كاملا متفاوت است. خودكفایی كشاورزی در دوران جنگ تحمیلی ضروری به نظر می‌رسید اما لازم است در دوران صلح این سیاست بازنگری شود تا بهره‌وری اقتصادی آب بالا رود. نگرانی بیش از حد راجع به امنیت غذایی هم می‌تواند اثرات منفی به دنبال داشته باشد. نان داشتن و آب نداشتن با آب داشتن و نان نداشتن خیلی تفاوتی ندارد. توسعه پایدار به برقراری توازن بین سیاست‌های آبی و غذایی، محیط زیستی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیاز دارد.

 

در خصوص آب شرب در شهرها، افزایش قیمت آب برای مصرف‌كنندگان چقدر می‌تواند در كاهش مصرف یا درست مصرف كردن آن تاثیرگذار باشد؟ آیا آب در كشور ما به قیمت واقعی به مردم فروخته می‌شود؟

مسلم است كه آب در كشور ما نه درست ارزشگذاری و نه درست فروخته می‌شود. این امر محدود به بخش شرب نیست و در بخش كشاورزی به مراتب بدتر است. افزایش قیمت آب كاملا ضروری است و می‌تواند به كاهش مصرف كمك كند. یادآوری می‌كنم كه افزایش قیمت آب فقط نباید برای مصرف‌كننده شهری اتفاق بیفتاد اما در كل افزایش قیمت آب هزینه‌های سیاسی سنگینی دارد و بدون در نظر گرفتن تمهیدات لازم می‌تواند اثرات مخرب اقتصادی برای مردم به بار آورد. ایجاد بازار آب یكی از اولین گام‌ها در جهت افزایش بهره‌وری اقتصادی آب و ارزشگذاری صحیح آن است.

 

در مورد بازار آب و داد و ستد در این خصوص و سابقه داشتن آن در ایران باستان در مقالات‌شان نوشته بودید. كمی در خصوص بازار قابل اعتماد آب برای افزایش بهره‌وری در ایران توضیح دهید.

ایران یكی از الگوهای دنیا در زمینه تخصیص حقابه‌ها و مدیریت سنتی آب است. در گذشته ایرانیان با احترام به حقابه‌ها و با كمك میراب‌ها و روش‌های مختلف نظارتی و با استفاده از ظرفیت جمعی در مدیریت پایدار منابع آب موفقیتی مثال زدنی به دست آورده بودند. قنات یكی از محصولات با ارزش خردجمعی و مشاركت در مدیریت منابع آب بود كه امروز در اقصی نقاط دنیا در حال استفاده است در حالی كه در ایران بیشتر قنات‌ها خشكیده‌اند. داد و ستد حقابه‌ها هنوز هم به روش‌های سنتی انجام می‌پذیرد اما در دنیای مدرن ایران نیازمند برقراری یك بازار آب كارآمد و جدی است كه بتواند بهره‌وری آب را بالا ببرد. مسلما ایجاد این بازار به توان نظارتی و اجرایی بالا و عزم جدی نیاز دارد.

حساب پس‌انداز آب برای محیط زیست و خرید آب از مزارعی با راندمان اقتصادی پایین و تقویت آبخوان‌ها توسط دولت، ‌یكی از راه‌حل‌های شما برای غلبه بر بحران كمبود آب است و از نمونه موفق آن در ایالت كالیفرنیای امریكا هم نام بردید. لطفا كمی در این مورد توضیح دهید.

حساب‌های پس انداز آب برای محیط زیست در واقع حساب‌هایی هستند كه آب را برای نگهداری و احیای محیط زیست پس انداز می‌كنند. دولت به عنوان متولی حمایت از محیط زیست می‌تواند آب را از مزارع كم بازده خریداری كرده و در حساب‌های زیست محیطی پس انداز كند كه در مواقع ضروری از آن استفاده كند. از طرف دیگر این حساب‌ها می‌توانند در دوران پرآبی تجدید شوند تا در دوران كم آبی و خشكسالی به داد محیط زیست برسند. می‌توان این‌گونه حساب‌ها را با صندوق ذخیره ارزی مقایسه كرد. برای پس انداز آب می‌توان از ظرفیت موجود در مخازن سدها یا سفره‌های آب زیرزمینی بهره برد.

 

پیشنهاد شما برای حوضه‌های آبی چون دریاچه ارومیه و تالاب هامون كه در حال دست و پنجه نرم كردن با خشكی مطلق‌ هستند، چیست؟

پیشنهاد من چیزی نیست جز تلاش برای شناسایی عوامل اصلی از بین رفتن این اكوسیستم‌های «مظلوم» كه فدای توسعه خودخواهانه و شتابان ما شده‌اند. شاید نتوانیم این سیستم‌ها را دوباره به طور كامل احیا كنیم اما در این مرحله از تاریخ كه شاهد از بین رفتن این دو منبع با ارزش و بسیاری منابع مثل گاوخونی، شادگان و بختگان هستیم شاید بتواند نقطه عطفی در تاریخ مدیریت منابع آب و محیط زیست باشد. هزینه زیادی پرداخته‌ایم اما دیگر شكی باقی نمانده كه وضعیت بحرانی است و در حق محیط‌زیست و خودمان اجحاف كرده‌ایم. متاسفم كسانی پیدا می‌شوند كه می‌گویند دریاچه ارومیه را باید فراموش و به پارك تبدیل كرد. حتی اگر در مورد احیای دریاچه ارومیه موافق نباشیم باید تلاش و تقلا كردن برای حفظ و احیای محیط زیست را یاد بگیریم. باید یاد بگیریم كه تخریب محیط زیست در واقع خودكشی تدریجی است.

نگرانی من از این است كه در احیای دریاچه ارومیه هنوز به دنبال برطرف كردن ریشه‌های اصلی و بارز مشكلات نرفته‌ایم چرا كه در سطح ملی هنوز به درك كاملی از عمق فاجعه دست پیدا نكرده‌ایم. وضعیت هامون را به گردن افغانستان می‌اندازیم بی‌آنكه خودمان را به خاطر سوءمدیریت ملامت كنیم. به علاوه با اینكه دانشگاهیان و متخصصان از وضعیت كنونی به‌شدت نگران هستند، افكار عمومی برای حركت‌های انقلابی و رادیكال در جهت احیای این منابع آمادگی ندارند. در نتیجه دولت برای تضمین بقای این منابع و تامین رفاه مردم در درازمدت باید هزینه‌های زیادی در كوتاه‌مدت بدهد وحتی مورد ملامت هم قرار بگیرد. تا زمانی كه سازمان محیط زیست تنها گزارشگر وقایع تلخ باشد و قدرت سیاسی، اجرایی و پیشگیری نداشته باشد می‌توان نتیجه گرفت كه به درك علمی و عملی از وضعیت بحرانی نرسیده ایم. متاسفانه محیط زیست برای ایجاد این درك صبر نخواهد كرد و وضعیت بدتر و بدتر خواهد شد. امیدوارم شما دوستان به عنوان اصحاب رسانه بخواهید و بتوانید در اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی نقشی كلیدی بازی كنید. جامعه آگاه نهایتا خواهد توانست كه متمولان و مدیران منابع طبیعی را به حفظ و احیای محیط زیست ملزم كند و خوشبختانه تجربه این اتفاق در غرب وجود دارد. امیدوارم با هوشیاری و بیداری جامعه ایرانی هم بتوانیم وضعیت كنونی را تغییر بدهیم و به منابع پایدار دست پیدا كنیم.

 

در شهری چون تهران با بیش از 10 میلیون جمعیت، میزان درصد مصرف آب برای كشاورزی‌اش به 60 درصد كاهش یافته و بیشترین تمركز مسوولانش بر اختصاص آب به آب شرب مردم است. با این حال اگر مردم تهران صرفه‌جویی 20 درصدی نكنند، در اواسط پاییز، با بی‌آبی مواجه خواهند شد. فكر می‌كنید به جز صرفه‌جویی مردم و كاهش تخصیص آب به كشاورزی، چه راهكاری می‌تواند مردم شهرهایی چون تهران را از این وضعیت بحرانی خارج كند؟

همان‌طور كه قبلا گفتم با مدیریت درست می‌توانستیم از این وضع پیشگیری كنیم اما متاسفانه به نقطه‌یی رسیدیم كه راهكارهای زیادی برای فرار از آن در مهلت وجود ندارد. تنها چیزی كه می‌توانم پیشنهاد كنم استفاده از مشوق‌های اقتصادی برای كاهش مصرف است. نباید همیشه تا آخرین لحظه صبر و فقط از سیاست‌های تنبیهی استفاده كرد. مثلا دولت می‌تواند با اعطای اعتبار برای مصرف بیشتر در دوره‌های آتی یا حتی با پرداخت‌های نقدی مشتركان را به مصرف كمتر تشویق كند به جای آنكه آنقدر صبر كند به مرحله‌یی برسیم كه راهی به جز جیره‌بندی آب و سوزاندن خشك و ‌تر نداشته باشد. شركت آب و فاضلاب باید با استفاده از سیاست‌های كنترلی مصارف غیرضروری را كاهش دهد. مثلا درحال حاضر در بعضی شهرهای كالیفرنیا آبیاری فضای سبز فقط در یك روز خاص در هفته مجاز است. تغییر قیمت بسته به شرایط كم‌آبی نیز می‌تواند به عنوان یكی از مكانیزم‌های كاهش مصرف عمل كند. یادمان باشد كه در حال حاضر مصرف سرانه در بعضی نقاط تهران به 400 لیتر در روز می‌رسد كه كاملا غیرضروری و غیرمنطقی است. تبلیغات مداوم و آموزش و فرهنگ‌سازی نیز جزو مهم‌ترین و اساسی‌ترین راه‌حل‌های نرم و غیرسازه‌یی هستند كه باید به جدیت به كار گرفته شوند تا مصرف مشتركان تهرانی كاهش پیدا كند. به علاوه پس از عبور از این شرایط لازم است كه در زمینه بازیافت، تصفیه فاضلاب، پساب و همچنین تعمیر شبكه‌های آبرسانی سرمایه‌گذاری اساسی انجام شود تا شاهد این شرایط در آینده نباشیم. واضح و مبرهن است كه شهر تهران پاسخگوی جمعیت كنونی نیست و محدودیت مهاجرت به شهر تهران و تشویق به مهاجرت از شهر تهران هم از راه‌حل‌های غیرسازه‌یی هستند كه نه تنها به حل بحران آب بلكه به بسیاری از مشكلات عدیده كلانشهر تهران می‌تواند كمك كنند.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: