صفات امیرالمؤمنین(ع) / امام موسی صدر

1393/4/29 ۰۸:۲۷

صفات امیرالمؤمنین(ع) / امام موسی صدر

ای علی دوست، ‌ای کسی که برای علی بر سر می‌زنی، به سوگ می‌نشینی، ‌ای کسی که برای علی جمع می‌شوی و چراغ روشن می‌کنی، ‌ای کسی که برای علی اشک می‌ریزی، ‌ای کسی که با شنیدن منقبت علی دلت شاد می‌شود، بشنو و بترس و بلرز از این حرف. اگر دنیای امروز بخواهد علی را بشناسد، چطور می‌شناسد؟ دو راه دارد. یک راه از طریق تاریخ است. راه دیگر از طریق پیروان علی است. فرض کنیم یک نفر می‌خواهد علی را بشناسد. می‌خواهد پیروان علی، مأمومین علی، دنباله‌روهای علی، شیعیان علی را بشناسد، تا علی را بشناسد. چه می‌بیند؟ آیا علم می‌بیند؟ آیا تقوا می‌بیند؟ آیا علاقه به یتیم که در علی بود می‌بیند؟ آیا خدمت به مردم می‌بیند که در علی وجود داشت؟ آیا شجاعت و صراحتی می‌بیند که در علی بود؟ به هوش باش! چگونه می‌خواهی علی را بشناسانی؟ چرا سفیه باشیم؟ چرا بی سواد باشیم؟ درست است كه ما ننگ علی باشیم؟...

 

 

 

ای علی دوست، ‌ای کسی که برای علی بر سر می‌زنی، به سوگ می‌نشینی، ‌ای کسی که برای علی جمع می‌شوی و چراغ روشن می‌کنی، ‌ای کسی که برای علی اشک می‌ریزی، ‌ای کسی که با شنیدن منقبت علی دلت شاد می‌شود، بشنو و بترس و بلرز از این حرف. اگر دنیای امروز بخواهد علی را بشناسد، چطور می‌شناسد؟ دو راه دارد. یک راه از طریق تاریخ است. راه دیگر از طریق پیروان علی است. فرض کنیم یک نفر می‌خواهد علی را بشناسد. می‌خواهد پیروان علی، مأمومین علی، دنباله‌روهای علی، شیعیان علی را بشناسد، تا علی را بشناسد. چه می‌بیند؟ آیا علم می‌بیند؟ آیا تقوا می‌بیند؟ آیا علاقه به یتیم که در علی بود می‌بیند؟ آیا خدمت به مردم می‌بیند که در علی وجود داشت؟ آیا شجاعت و صراحتی می‌بیند که در علی بود؟ به هوش باش! چگونه می‌خواهی علی را بشناسانی؟ چرا سفیه باشیم؟ چرا بی سواد باشیم؟ درست است كه ما ننگ علی باشیم؟...

شخصى از حضرت صادق‏(ع) مى ‏پرسد که ما نام شما را بر اولاد خود مى‏‌گذاریم، آیا این كار به کمک ما مى ‏آید؟ حضرت مى‏ فرماید: بله و «هَل الدّین الَّا الحُبُّ: آیا دین جز دوستى چیزى هست؟» سپس براى اینکه اشتباه نشود، مى ‏گوید: «قُل اِن کُنتُم تُحِبُّونَ اللّه فَاتّبِعُونى یحبِبکُمُ اللّه»( آل عمران/ 31)، کسى که خدا را دوست دارد، پیرو پیغمبر خداست. بنابراین ایمان على و کمال ایمانش موجب مى ‏شود که جزو دین شود و پیامبر(ص) بفرماید: «لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً اِلَّا المَوَدَةَ فِى القُربى» (شوری/ 23).

على چون ایمان کامل است، واکنشهاى متفاوتى در مقابل دنیا دارد. ‌گاه به نظر مى ‏رسد که براى دنیا حرص مى‏ زند و دنبال خلافت مى‏ رود. گاهى هم مى ‏گوید اى دنیا «غُرّى غَیرى»؛ برو دور شو، من طلاقت دادم.

او براى چه این گونه می گوید؟ زیرا على‏ (ع) دنیا را فقط براى اقامه حق و ابطال باطل مى ‏خواهد. اگر در دنیا حقى اجرا نشود یا از باطلى جلوگیرى نشود، به درد على‏ نمى‏ خورد. او دنیا را براى خدا مى‏خواهد.

علی شجاعتش براى خداست و به امر خداست و به اتکاى خداست و ترسش در مقابل خداست. از فقر نمى‏ ترسد، به خدا اعتماد دارد، کریم است. امساکش هم براى این است که نمى‏ خواهد مال مسلمان را بگیرد و به برادرش بدهد. طلب دنیایش براى اقامه حق و ابطال باطل است و وقتى هم که این هدف حاصل نشود، همه‏ چیز دنیا را‌‌‌‌ رها مى ‏کند. در این راه به ابوذر مى‏ گوید: «یا اَباذَرَ لا یؤنِسَنَّکَ الَّا الحَقّ وَ لا یوحِشَنَّکَ اِلَّا الباطِلُ». به همین دلیل در تمام زندگى على‏(ع) یک هماهنگى کامل دیده مى ‏شود: «وَ لَو کانَ مِن عِندِ غَیرِ اللّه لَوَجَدُوا فیهِ اِختِلافاً کَثیراً» (نساء/ 82). على‏(ع) با ایمانش بازى نمى ‏کرد.

در بازار همانى بود که در خانه بود، در خانه‌اش همانى بود که در جنگ و در جنگش همانى بود که در مسجد مشاهده مى‏شد. یک ذات داشت. اینجا و آنجا نمى ‏شناخت. در تمام دنیاى خدا، على‏(ع) ولىّ خدا بود. در همه جا در مقابل خویش و بیگانه یکنواخت بود. همه قضیه عقیل را می دانید. ملاحظه فرمودید که برای او برادر و خویش و بیگانه فرقى نمى‏کند. آنجا که رضاى خداست همه چیز هست و آنجا که نیست، هیچ چیز نیست. در روز مرگش و روز خلافتش حرف‌هایش یکى است.

خطب? على در روز خلافتش، آن روز که دنیا با تمام زیبایی‌هایش به على رو مى ‏کند، مانند روزى است که مى ‏خواهد بمیرد؛ زیرا دنیا براى او رسالت است، امانت است، دنیا براى على‏ وسیله کار است. او در حالت غضب و آرامش یکنواخت است. ما مى‏ گوییم على‏(ع) امام ماست. امام یعنى چه؟ امام یعنى پیشوا. در نماز جماعت ‏وقتی امام مى ‏گوید: اللّه اکبر، مأموم هم مى ‏گوید: اللّه اکبر. رکوع که مى ‏کند، مأمومین هم رکوع مى ‏کنند و این یعنى پیروى کردن. ولایت ما از على‏(ع) هم به همین معناست.

على‏(ع) چگونه بود؟ آیا تاکنون دیده‏اید که امام در قیام باشد و مأمومین او در سجود؟ یا امام در سجود باشد و مأمومین ایستاده باشند؟ آیا در این حالت شما مى ‏گویید كه این آقا امام اینهاست، مى‏ گویى یا نمى‏ گویى؟ البته كه نمى ‏گویى. این سخن مسخره است. باید بررسى کنیم که ما چگونه مأمومین این امامیم؟ على‏ شجاع، ما ترسو؛ على‏ کریم، ما بخیل؛ على‏ خوش‏ اخلاق، ما بد اخلاق؛ على توانا، ما ترسو و طماع؛ على‏ صادق و الى آخر.

معناى امامت چیست؟ ‌‌همان طور که گفتیم، سرّ کمال علی(ع) ایمانش است. راهى است که براى ما هم باز است. این راهى است که على رفت، بفرمایید شما هم بروید. على صد درجه‏‌اش را رفت و آن شد، تو یک درجه‏‌اش را برو و یک صدم على بشو. راه باز است، براى همه، باز نیست؟

ما کمال على را در ایمانش مى ‏دانیم. با ایمان به خدا و ازدیاد این ایمان، مى ‏توانیم راه على را برویم. اما ما چه کرده ‏ایم؟ ما که شیعه على هستیم و باید از او پیروى کنیم، چه کرده‏‌ایم؟

بعضی‌ از ما، نمى‌گویم همه، صادقانه پیروى نکرده ‏ایم. خب، حالا که نکردیم چه چیز از دستمان رفته است؟ عزت و شرافت و هدایت و نجابتى که باید براى شیعه على‏(ع) باشد، مهجور مانده است.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: