خط سوم نستعلیق / دکتر محمدعلی سلطانی - بخش پنجم

1396/3/3 ۰۹:۱۰

خط سوم نستعلیق / دکتر محمدعلی سلطانی - بخش پنجم

میرزا نصرالله حکاک نوادۀ محمدطاهر حکاک معروفی بود و خودش نیز حکاکی می‌کرد. وی در خط نستعلیق شاگرد میرزا محمدرضا کلهر بود و شیوۀ میرزا را در حکاکی، او وارد کرد. پس از چهار پنج سال که نزد میرزارضا مشق کرد، درگذشت.۵۲

 

میرزا نصرالله حکاک

نوادۀ محمدطاهر حکاک معروفی بود و خودش نیز حکاکی می‌کرد. وی در خط نستعلیق شاگرد میرزا محمدرضا کلهر بود و شیوۀ میرزا را در حکاکی، او وارد کرد. پس از چهار پنج سال که نزد میرزارضا مشق کرد، درگذشت.۵۲

 

صدرالمعالی

سید محمود صدرالمعالی (صدرالحسینی) از شاگردان میرزا محمدرضا کلهر که مجموعه‌ای از سرمشق‌های میرزارضا برای او به انضمام یک قطعه سیاه مشق و یک قطعه از آثار صدرالمعالی توسط فرزندش به انجمن خوشنویسان واگذار شده که با مقدمه جناب خسرو زعیمی با عنوان تعلیمات مرحوم میرزا محمدرضا کلهر در سالهای پیش از انقلاب چاپ و منتشر شده است. انتظار می‌رفت اطلاعات بیشتری از طریق فرزند وی امکان دریافت و شرح و بسط داشته باشد؛ اما متأسفانه حتی به اندازه یک صفحه یا یک سطر نیز از وی به دست نیامده و در مآخذ دیگر نیز به احوال او اشاره نشده است!۵۳

شاگردان دیگر از دیگر شاگردان کلهر، اینانند:

میرزا ابراهیم مستوفی (معتمدالسلطنه) فرزند میرزامحمد قوام‌الدوله.۵۴

عبدالله مستوفی نویسندۀ مشهور کتاب «زندگانی من؛ تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه» که شرح حالی دقیق و مستند و ارزشمند درباره میرزای کلهر نوشته است و مأخذ تمامی مقالات پژوهشی دربارۀ میرزای کلهر می‌باشد.

میرزا احمد معاون‌الملک شکسته‌نویس معروف.۵۵

آقا میرزا ابراهیم (قوام‌الکتاب)، برادر ملک الخطاطین.

میرزا ابوالحسن خان فروغی (برادر محمدعلی فروغی ذکاءالملک).۵۶

و حاجی مهدی اصطبل مازندرانی.

اینان هر کدام به نوعی در نشر مکتب میرزای کلهر و ترویج ابداعات و معرفی شئونات هنری او نقش به‌سزا داشتند و در نهایت باید از میرزا محمدحسین خان سیفی قزوینی خوشنویس مشهور قرن اخیر یاد کرد که شاگرد غیرحضوری کلهر و مروج مکتب او بوده. خوشبختانه زندگانی و آثار وی در کتابی مستقل تحقیق و تحریر و چاپ و منتشر شده است.۵۷

به تأیید اکثر قریب به اتفاق صاحب‌نظران عرصۀ خوشنویسی، عمادالکتّاب برترین و بهترین مروج و مبلغ مکتب میرزای کلهر بوده است. مرحوم دکتر بیانی می‌نویسد: «وی پیرو و ناشر شیوۀ خاص میرزا محمدرضای کلهر است و پس از درگذشت کلهر، تاکنون کسی در آن شیوۀ خط نستعلیق، جای او را نگرفته است.»۵۸

آغداشلو معتقد است: «عمادالکتاب بی‌آنکه در روش اساسی خط کلهر دخل و تصرف زیادی کند، آن را انتشار دارد و بی‌آنکه شاگرد مستقیم او باشد، با وفاداری و وسواس زیاد، از روی کتابهای چاپی خط میرزا، شیوه‌اش را أخذ کرد. از میان شاگردان کلهر، میرزا زین‌العابدین شریفی را هم نباید فراموش کرد که به روش او بسیار خوب می‌نوشت.»۵۹

 

مکتب کلهر

الف) مشّاقی: از ضروریات رسیدن به هدفی برتر، سلوک و ریاضت خارق‌العاده در انجام و اجرا و ارائه هرچه بهتر قالب و ساختار هنر خوشنویسی است. نمونه سیاه‌مشق‌هایی که از میرزارضا کلهر به یادگار مانده است، با نمونه‌های سایر معاصران و متقدمان او ـ جز به‌ندرت ـ قابل قیاس نیست. سیاه مشق میرزا با منافذ سوزنی و حروف و کلمات تنگاتنگ، بیانگر تحولی است که از مرحله تقلید صرف و نمونه‌سازی هر چند در اوج و مستحکم فرسنگ‌ها فاصله دارد. انضباط و در یک کلام دستیابی به ساختاری جذاب برای آفرینش اثری هنرمندانه و ماندگار به نام «سیاه مشق» در مشاقی میرزای کلهر جایگاهی ندارد.

در مکتب میرزای کلهر سیاه مشق هدف نیست، بلکه وسیله است. سیاه مشق‌های او سندهای گویایی هستند که آنچه را به عنوان هدف نهایی از انجام این ریاضت طاقت‌فرسا پیگیر بوده است، نه اثبات مرتبه و شأن هنری خود و تنظیم هویتی گویا برای آن، بلکه تعلیم پنجه‌های خلاقه‌ای بوده است که در تجلی مکتب جدید بتواند آنچه دلخواه و اوج خواسته باطنی هنرمند است، اجرا نماید. در اینجاست که ایجاد جاذبه و سواد و بیاض متن و انتخاب رنگ، آشکاری مطابقت نعل به نعل دوایر و کشیده‌ها، ظهور قهرمانانۀ پنجه‌های پولادین در اجرای کلمات و حروف معنی ندارد و در واقع درک و فهم و تحریک حس زیباشناختی بیننده در نظر گرفته نشده و به عبارتی، آرمان هنرمند ورای دیدار و قضاوت و جلب نظر حال و آینده بوده است. به قول استاد کیخسرو خروش: از مطالعۀ زندگی کلهر این طور استنباط می‌کنیم که او هرگز به فکر نام و افتخار نبوده و اگر تمام وقت خود را صرف فن و حرفه‌اش کرده، باز هم قصد تفنن بوده است. به خاطر جلب نظر این و آن و تعریف و تمجید یا پول و شهرت ذوق و سلیقه خود را فدا نکرده و فقط به اصالت کار خود و هنر خود پایبند بوده است.۶۰

مشاقی گودی در زورخانۀ خوشنویسی کلهر برای نرمش و چرخش و توانمندسازی پنجه‌ها و کف دست و مچ او برای یک قلم‌نویسی و هماهنگی دل و دست بود، یعنی آنچه را به تمام و کمال دلخواه اوست، دستهای کارکشته و ریاضت‌دیده او اجرا نماید و در واقع با حرکات خارق‌العاده هر طرحی از حروف و کلمات را در نظر نقاد و پیشرو او نقش بسته است، با نرمی تمام بر صفحه کاغذ جاری نماید و این پشتوانۀ گسترده و خالص از ریاضت مشاقی موجب توفیق او در اثبات زیباشناختی مکتب جدید و ترویج آن سرمایه هنری و بازدهی و به ثمر رسیدن رنجهای طاقت‌فرسای او گردید، رنجی به ترسیم و تجسم شاگرد وفادارش عبدالله مستوفی که در مستندسازی مکتوب زندگانی هنری و اجتماعی و سیاسی میرزای کلهر که سیمایی جامع و مانع به دست داده، حقی عظیم دارد، در این باره آورده است:

میرزارضا کلهر عاشق مشق بود، … طرز مشق کردنش هم منحصر به خودش بود، مثلا یک هفته مشق دائره می‌کرد، از گوشه بالای کاغذ دوایر متصل به هم روی کاغذ رسم می‌نمود، سطر اول که تمام می‌شد، سطر دوم را چنان به سطر اول نزدیک شروع می‌کرد که فاصله‌ای بین دو سطر دیده نمی شد و همین که صفحه را تمام می‌کرد، جز حاشیه چند میلی‌متری، تمام صفحه سیاه و ندرتاً نقاط میکروسکپی سفیدی در آن باقی می‌ماند. بعد از یک هفته مشق دائره عکس می‌کرد. سطرها را برخلاف مشق دائره از چپ شروع و به راست ختم می‌کرد و صفحه سیاهی می‌ساخت. بعد از آن مثلا یک هفته مشق مدّ می‌کرد، خطوطی به بلندی دو سه سانتی‌متر موازی و پشت سر هم رسم می‌نمود. این مشق را به مناسبت صدای قلم بر روی کاغذ، «خِرت خِرت» موسوم کرده بود. در مشق خرت خرت دیگر آن نقاط نادر سفید هم در روی صفحه نبود و تمام صفحه یک‌کاسه سیاه می‌شد. در مشق خرت خرت تا موقعی که قلم روی کاغذ گردش می‌کرد، میرزا نفس را در سینه حبس می‌نمود، به طوری که وقتی مشغول این مشق می‌شد، مثل اینکه کار بدنی سنگینی را انجام می‌دهد، بعد از برداشت قلم نَفَسه می‌زد…۶۱

خصوصیات و ویژگی‌های هنری شیوۀ نوین کلهر را در تحلیل و کالبدشکافی سبک کلهر در خوشنویسی خط فارسی و معرف‌های مکتب او که نتایج ریاضت و مشکل‌پسندی او بود، آوردیم. سختگیری و مرتبه مشکل‌پسندی و وسواس هنری میرزارضا موجب فقدان اکثر آن نمونه‌های مشاقی گردید؛ زیرا هرچند خود می‌دانست چه گوهرهای گرانبهایی را بر صفحه کاغذ نوشته است، اما مصداق بارز عشق بود، عاشقی که معشوق را معدوم می‌کرد تا آن را در کف هنرناشناسان نبیند! شاهد واضح آنکه اگر برنامه‌ریزی و هماهنگی با صنعت چاپ نبود و تمهیداتی که در این راه به ذهن پیشرو و پویا اندیشیده بود، ما امروز اثری قابل بررسی از یادگاری‌های هنری کلهر در دست نداشتیم.

 

پی‌نوشت‌ها:

۵۲ـ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، ج ۴ـ۳، ص۹۳۸؛ عباس اقبال، مجله یادگار، میرزا محمدرضا کلهر، شماره ۷، ص۵۴ عبدالله مستوفی.

۵۳ ـ زعیمی، خسرو، تعلیمات مرحوم میرزا محمدرضا کلهر، انتشارات انجمن خوشنویسان ایران وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، بی‌تا، بی‌جا.

۵۴ ـ رک، بیانی، همان، ج۲ و ۱، ص۲۱؛ بامداد، مهدی، همان، ج۱، صص ۲۸ ـ ۲۹٫

۵۵ ـ فُرادی، همان، ص۱۴٫

۵۶ ـ راهجیری، همان، ص۱۳۷٫

۵۷ ـ راهجیری، علی، زندگانی و آثار عمادالکتاب، کتابخانه مرکزی، بی‌تا، بی‌جا.

۵۸ ـ بیانی، همان، ج۴ ـ ۳، ص۱۸٫

۵۹ ـ آغداشلو، همان، ص۱۰۸٫

۶۰ ـ خروش، کیخسرو، مجموعه‌ای ازخطوط مرحوم میرزا محمدرضا کلهر(فخرالکتاب)، به اهتمام حمید عجمی و حسین غلامی، ص۸ .

۶۱ ـ مستوفی، عبدالله، همان، ص۲۴۱٫

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: