1396/2/3 ۰۸:۴۴
سنتگرایان به عنوان اندیشهای نوپا در عرصة تفکرات مابعدالطبیعی و فلسفی و عرفانی توانستهاند جایگاهی در میان اندیشة امروزمان کسب کنند؛ جایگاهی که سعی دارد تا در باب تمام مظاهر تمدن، داد سخن دهد و برآمده از احساسات است نه از تفکر و استدلال.
سید محمد هادی موسوی رکنی
هنر اسلامی و اقسام مختلف آن نظیر خوشنویسی، معماری، فلزکاری، صنایعدستی، نگارگری و حتی هنرهای نمایشی همچون تعزیه نیز در معرض تفسیر و بررسی سنتگرایان بوده است، به طوری که با پیوند هنر و تمدن اسلامیِ برآمده از قلب دین الهی، هنر تبدیل به مظهری تام از جلوة زیبایی الهی میشود. در این میان خوشنویسی نیز به عنوان یکی از اقسام اصلی هنر اسلامی که به تعبیر سنتگرایان هنر قدسی محسوب میشود، مورد توجه جدی بوده به طوری که سنتگرایانی همچون سید حسین نصر، تیتوس بورکهارت و سنتگرای شهیر معاصر، مارتین لینگز در باب سرآغاز تا سیر تحولات خوشنویسی اسلامی، داد سخن دادهاند.
در این پژوهش تلاش شده تا ضمن بررسی دیدگاه سنتگرایان در خصوص علل پیدایش خوشنویسی، آنها را در بوتة نقد علمی بسنجیم و در این راه از مستندات تاریخی و همچنین تحلیل سخنان خود سنتگرایان در مورد خوشنویسی و همچنین دیگر مسایل مرتبط با هنر یا متافیزیک هنر، کمک گرفتهایم. در میان تمامی عللی که سنتگرایان برای سرآغاز هنر خوشنویسی نقل کردند، هیچ کدام از آزمون علمی سربلند بیرون نیامد، به طوری که همگی مورد انتقاد قرار گرفته و تمامی پنج منشأ که ایشان برای خوشنویسی اسلامی نقل کرده و مورد بررسی قرار دادهاند، رد شد. نتیجة حاصل از این پژوهش آن است که دیدگاه سنتگرایان در مورد سرآغاز هنر خوشنویسی فاقد وجاهت علمی بوده و نمیتواند ذهن پژوهشگر پرسشگر را اقناع علمی کند.
دریافت مقاله
منبع: بساتین
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید