1395/12/25 ۱۱:۳۹
نگاهی به رویدادهای سال 95 از بحث هویت ایرانی تا پیشتازی پژوهشکده تاریخ اسلام، مملو از حضور ایرانشناسان بود. سالی که ایرانشناسان روسی، فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی به بحث و تبادل نظر در حوزه تاریخ، فرهنگ و ادبیات ایران پرداختند. این حضور میتواند ناشی از ثبات و امنیت سیاسی باشد که دولت تدبیر و امید متولی آن بود.
نگاهی به رویدادهای سال 95 از بحث هویت ایرانی تا پیشتازی پژوهشکده تاریخ اسلام، مملو از حضور ایرانشناسان بود. سالی که ایرانشناسان روسی، فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی به بحث و تبادل نظر در حوزه تاریخ، فرهنگ و ادبیات ایران پرداختند. این حضور میتواند ناشی از ثبات و امنیت سیاسی باشد که دولت تدبیر و امید متولی آن بود. به نظر میرسد امسال سال مطرح شدن مباحثی مانند «هویت ملی و آراء ناسیونالیستی» بود، سالی که بحثها به سمت «ایران کجاست و ایرانی کیست؟» بسیار پررنگ بود. بحثی که حوزه تاریخ، سیاست و فلسفه به نوعی با آن درگیر بودند و در این میان آثار جدیدی منتشر شد و برخی کتابها نیز به طبع تمایل جامعه تجدید چاپ شد. از آثار جدید این حوزه کتاب «هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی» تالیف احمد اشرف و ترجمه و تدوین دکتر حمید احمدی بود که مجموعه مقالاتی از احمد اشرف و دو مقاله از گراردو نیولی و شاپور شهبازی در آن گنجانده شده بود. همچنین کتاب «مشکله هویت ایرانیان امروز: ایفای نقش در عصر یک تمدن و چند فرهنگ» اثر فرهنگ رجایی نیز به چاپ هفتم رسید.
احمد اشرف در رابطه با هویت ایرانی به میراث گذشته و زبان فارسی تکیه دارد و اندیشمندان و نخبگان سیاسی ایران نیز گفتمان هویت ملی مدرن و ناسیونالیسم ایرانی را بر مبنای سنتهای هویتی پیشامدرن خود استوار ساختند. از طرفی فرهنگ رجایی نیز در کتاب «مشکله هویت ایرانیان امروز: ایفای نقش در عصر یک تمدن و چند فرهنگ» در صدد پاسخگویی به این پرسش است: «مگر به این پرسش که «ایرانی کیست» پاسخی کلان داده شود؛ پاسخی که هم رابطه او با گذشتهاش را حفظ کند و هم حرکتش به سوی آینده را استوار. این گام در عصر حاضر که ویژگی آن «یک تمدن» (تمدن رایانه و فناوری) و «چند فرهنگ» است و هم ضروری و هم امکانپذیر است.» در این میان مولفان و پژوهشگران دیگری نیز مساله هویت را دستمایه قرار دادند و به تالیف آثاری «چون هویت ملی - مذهبی ایرانیان»، «هویت ملی ایرانیان و جهانی شدن» و «سبک زندگی و هویت در ایران» پرداختند.
خاموشی چراغ مطالعات یک قرن ایرانشناسی
با وجود کلید خوردن بحثهای هویتی، سال 95 در نخستین ماه سال (فروردین) با درگذشت دکتر منوچهر ستوده، ایرانشناس، جغرافیدان تاریخی، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجسته همراه بود، مردی که داعیه ایران داشت و در تالیفاتش عشق به تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و ادبیات ایران موج میزد و حتی مرز میان دوستی و مراوداتش عشق و عِرق به ایران بود. یکی از آثار مطرح وی کتاب 10 جلدی «از آستارا تا استرآباد» شامل آثار و بناهای تاریخی گیلان، مازندران و گلستان است. از طرفی امسال در حالی ستوده از میان ما رفت که یکسال از درگذشت دکتر صادق آئینهوند میگذشت، مورخ منصفی که به پژوهش در تاریخ اسلام مشغول بود و تلاش میکرد تا به نگاهها و نظرات جدیدی در این زمینه بپردازد که عمرش کفاف دنبال کردن ایدههایش را نداد. آئینهوند با برگشت به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تلاش کرد تا مجلات نقد و به ویژه در حوزه تاریخ را راهاندازی و آثار منتشر شده در این حوزه را رصد کند. نشان شوالیه برای خوانش خستگیناپذیر کتیبهها و متون پهلوی در کنار از دست دادن بعضی چهرههای تاثیرگذار در حوزه فرهنگ، باید گفت سال 95، سال ژاله آموزگار، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران بود. وی که تلاش بسیاری در شناسایی متون کهن انجام داده، یکی از چهرههایی بود که یک بار از سوی سفارت فرانسه در ایران نشان شوالیه (لژیون دونر) را دریافت کرد و پس از آن دومین نشان سرو ایرانی را نیز از آن خود کرد. آموزگار پس از تحمل سالها سختى و مرارت براى فراگرفتن متون کهن و گشودن راز و رمز اسطورهها، همچنان به دنبال یافتن معناى صحیح یک واژه باستانى و یا درست خواندن متن کتیبهاى و یا تحقیق و تفحص روى متون پهلوى است. استاد پرتلاشی که شاگردان وی امروز در دانشگاههای مختلف ایران در حوزه فرهنگ و زبانهای باستانی این کرسی را پویا و فعال نگه داشتند. نشان لژیون دونور، بالاترین نشان افتخار کشور فرانسه است که دارای پنج سطح درجهبندی است. نشان شوالیه تا کنون به حدود ٣٠ نفر ایرانی اهدا شده است. نشان افسر که اینک به بانوی دانشمند، دکتر آموزگار، هدیه شده تا کنون به پنج ایرانی اهدا شده است. ایرانشهر و مردمنامه دریچهای به فرهنگ و تاریخ مردم
در سالی که گذشت دو فصلنامه «ایرانشهر امروز» و «مردمنامه» به نشریات حوزه تاریخ اضافه شدند. فصلنامه «ایرانشهر امروز» با حمایت مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی کار خود را از اوایل سال 95 آغاز کرد. این نشریه را سیدعلی آلداوود سردبیری میکند. فصلنامهای درباره نقد کتاب و مطالعات ایرانی است که با سرفصلهای مختلف به این حوزه میپردازد. بخشی از این ماهنامه به «نقد کتاب» اختصاص دارد که در آن کارشناسان و پژوهشگران این حوزه در قالب مقالات و مطالب دیگر، کتابهایی را که درباره ایران و مطالعات ایرانی منتشر میکند، مورد نقد قرار میدهند.
بخشی از این نشریه نیز به مطالعات ایرانی قبل از اسلام و مطالعات ایرانی پس از اسلام تا دوران معاصر اختصاص دارد. «مردمنامه» نیز از نیمه دوم سال به جمع نشریات تاریخ اجتماعی افزوده شد. نشریهای که صاحبامتیازی و مدیرمسئولی آن را دکتر داریوش رحمانیان برعهده داشت و قرار است تاریخ کمتر دیده شده مردم را مورد بررسی قرار دهد. شماره نخست این فصلنامه با مقالات قابل توجهی از چهرههای صاحبنام تاریخ، جامعهشناسی و ... همراه بود.
آزاد شدن 50 میلیون سند سیاسی ـ تاریخی
نوع خدماتدهی بخش اسناد اداره پژوهشهای وزارت خارجه باعث شد تا برخی از استادان تاریخ از جمله دکتر رسول جعفریان، نصراله صالحی، داریوش رحمانیان و کاوه بیات انتقادهایی به این مجموعه داشته باشند؛ انتقادهایی ناشی از روند طولانی و ناکافی ارائه اسناد تاریخی به پژوهشگران که در فضای مجازی نیز انعکاس یافت. با ورود دکتر محمدکاظم سجادپور که علاوه بر حضور در عرصه دیپلماسی دستی نیز در حوزه پژوهش دارد، باعث شد تا استادان و پژوهشگران تاریخ امیدوار شوند در روند مناسب ارائه اسناد تحولاتی روی دهد.
چندماه پس از حضور وی بخشی از اسناد محرمانه وزارت امورخارجه متعلق به دوره قاجار و پهلوی آزاد شد که این رویکرد مورد استقبال پژوهشگران قرار گرفت. این اسناد مجموعهای از میراث مستند ملی در قالب حدود 50 میلیون انواع سند سیاسی ـ تاریخی است که قدیمیترین آنها متعلق به سال 868 هجری شمسی (1463 میلادی) است و شامل فرمانها، احکام، دستخط، دیوانیات، اخوانیات، سیاههها، تصدیقها، نقشهها، عکسها، معاهدات و اسناد دیداری و شنیداری است که به همت پیشینیان جمعآوری شده و حفظ و نگهداری میشود. صفویهپژوهی که دل در گروه قزوین دارد
امسال انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از احسان اشراقی تقدیر کرد. این نشست با حضور احمدمسجدجامعی، رضا دارویاردکانی، حجتالاسلام هادی خامنهای، مهدی محقق و ... برگزار شد. اشراقی سالها در دانشگاه تهران به تدریس و پژوهش درباره تاریخ صفویه پرداخته است، ضمن اینکه زادگاهش قزوین را نیز فراموش نکرده و آخرین اثرش «جنت عدن» به این شهر اختصاص دارد.
کتابهای ارزشمندی نیز چون تصحیح انتقادی خلاصه التواریخ، نقاوه الآثار فیذکر الاخیار در تاریخ صفویه، از شیخصفی تا شاهصفی یا تاریخ سلطانی، ترجمه کتاب سفرنامه کنت دوسرسی تحت عنوان ایران در سالهای ۱۸۳۹ میلادی، ترجمه کتاب نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی، بیهقی تصویرگر زمان، ترجمه و ویرایش کتاب هنر و جامعه در جهان ایرانی (ترجمه از متن فرانسه به کوشش شهریار عدل)، افضلالتواریخ، تجاربالامم فی الاخبار ملوک العرب و العجم(تصحیح و تحشیه با همکاری محمد شیروانی- زیر چاپ) و نیز بیش از ۵۰ مقاله علمی در نشریات تخصصی معتبر داخلی و خارجی از ایشان چاپ و منتشر شده است. صفویهپژوهی که دوست و یار دیرین زندهیاد باستانیپاریزی است. نخستین جایزه باستانیپاریزی برگزیده نداشت!
در سال 95، نخستین جایزه باستانیپاریزی نیز با حمایت دانشگاه آزاد اسلامی در حالی در زادگاه وی برگزار شد که هیات داوران در نتیجه داوری نهایی در بخش تاریخ اثری به عنوان برگزیده انتخاب نشد و سه اثر را شایسته تقدیر دانستند. اثر اول تحلیل «مولفههای تاریخنگاری ملی در ایران» تالیف ابوالفضل حسنآبادی و اثر دوم «تاریخ کرمان از مشروطه تا پهلوی» از افشین صالحی و اثر سوم «باقرخان سعدالسلطنه حاکم قزوین در عصر ناصری» تالیف مهدی نورمحمدی.
همچنین هیات داوران در بخش فرهنگ و ادب عامه اثری را به عنوان برگزیده ندانست و ۳ اثر شایسته تقدیر شناخته شد. اثر اول «اشعار شفاهی حوزه هلیل» تالیف منصور علیمرادی، اثر دوم «زشیر بنگشت تا جون آدمیزاد» نوشته عباس ادیبی و اثر سوم مربوط به محمدعلی طالعی بافقی است. هیات داوران در بخش مردمشناسی اثری را به عنوان برگزیده نشناخت و ۳ اثر شایسته تقدیر اعلام شد، اثر اول «منطق نگرانی اسراییل ایرانهراسی» ترجمه از انگلیسی به فارسی اثر دکتر فریدون مجلسی اثر دوم «زن کرمانی روشنای زندگانی» تالیف و گردآوری استاد سیدمحمدعلی گلابزاده در بخش تاریخ اثر «زرندیه طنزنامه موفقالسلطنه» تالیف مهرداد نصرتی و همچنین عباس قنبری از جمله برگزیدگان نخستین دوره جایزه استاد باستانی پاریزی معرفی شدند. شعبانی تاریخنگاری دوسویه؛ از باستان تا زند و افشار
اما در میان نکوداشتها، سنت نقد کارنامه استادان تاریخ یکی از برنامههایی است که پژوهشکده تاریخ چند سالی است، دنبال میکند. پژوهشکده تاریخ اسلام در سلسله نشستهای «نقد تجربه تاریخنگاری ایرانی» کارنامه دکتر رضا شعبانی، مدیر سابق گروه تاریخ شهیدبهشتی را مورد توجه قرار داد. نشست بررسی کارنامه تاریخنگاری رضا شعبانی، با سخنرانی عطاءالله حسنی، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، محمدتقی امامیخویی، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران، حسین مفتخری، استاد دانشگاه خوارزمی و سینا فروزش، استادیار گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات برگزار شد و از چندوچون پژوهشها و مطالعات و کارنامه شعبانی سخن گفتند.
شعبانی سالهاست علاوه بر پذیرش مسئولیتهای اجرایی در حوزه تاریخ اجتماعی به ویژه دوره زند و افشار پژوهش و تالیف میکند. وی نیمنگاهی نیز به حوزه باستان دارد و در این میان آثاری مانند «داریوش»، «کوروش»، «خشایارشاه»، «بزرگمهر حکیم» و ... را در کارنامه خود دارد. منتقدان معتقدند که وی تاریخنگار معتدلی است که نسبت به قهرمانان تاریخ قلمی شیوا، جذاب و منصف دارد. اما شعبانی، مدیرگروه سابق تاریخ دانشگاه شهید بهشتی است که میتوان تاثیر او را در عرصه تاریخنگاری در ایران بسیار دانست. شعبانی که سال 1389 به عنوان چهره ماندگار تاریخ ایران معرفی شده مدرک دکتریاش را از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرده است. شاید بتوان بررسی تاریخ دوران کوروش و داریوش و تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دورههای افشاریه و زندیه را مهمترین حوزههای کار شعبانی دانست.
حضور پرتعداد ایرانشناسان در بستر تدبیر و امید
سالی که گذشت علاوه بر نکوداشت، نقد و تقدیر شاهد حضور پرتعداد ایرانشناسان بود. تدابیر و سیاستهای دولت تدبیر و امید باعث شد سال 95 یکی از سالهای کثرت حضور ایرانشناسان در ایران باشد. شاید دلایل بسیاری بتوان برای این کثرت حضور آنها برشمرد، اما مطمئنا یکی از علل این حضور پررنگ وجود برنامهها و همایشهایی بود که توجه آنها را برای حضور در ایران به خود جلب کرد. اولین حضور به نمایشگاه 29 کتاب تهران برمیگشت که به دلیل مهمان ویژه آن روسیه، ایرانشناسان روسی را به تهران کشاند و این حضور تا ماههای پایانی و نشست 515 سال روابط ایران و روسیه ادامه داشت. همچنین جایزه فارابی، جایزه کتاب سال نیز از رویدادهایی بود که باز هم حضور ایرانشناسانی چون یان ریشارد، ویلم فلور، مارزلف و... را به همراه داشت. سازمان فرهنگ و ارتباطات نیز در این میان پذیرای برخی دیگر از این ایرانشناسان بود. مفقود شدن سنگ مزار مردی که دل در گرو ایران داشت
امسال اما با همه تقدیرها، نکوداشتها و درگذشتههای غافلگیر کننده و بهتآور با اتفاقات عجیب در حوزه تاریخ همراه بود، از جمله سالگرد تولد زندهیاد ایرج افشار در حالی برگزار شد که سنگ مزارش مفقود شد! مفقود شدن سنگ مزار وی بازتابهای گوناگونی داشت و باعث شد باز هم نام افشار بیش از بیش بر سر زبانها بیفتد. نامی که اگرچه پنج سال ازفقدانش میگذارد اما هر چندوقت یکبار یا آثار تازهای با نامش منتشر میشود و یا کتابهای متعددش در حوزه تاریخ، ایرانشناسی، کتابشناسی و... با تجدیدچاپ بر روی پیشخان کتابفروشیها قرار میگیرد. مردی که با سرمایه شخصی و عشق به ایران آثار بسیاری درباره دکتر محمد مصدق، سیدحسن تقیزاده، محمدعلی فروغی و سیدجمالالدین اسدآبادی و سایر رجال مطرح ایرانی به چاپ رساند تا همیشه تاریخ نام و آثارش تداعی عِرق و علاقه افشار به ایران و ایرانی باشد.
بهت و حیرت جامعه تاریخ از درگذشت آیتالله رفسنجانی
اما در دی ماه امسال درگذشت آیهالله علیاکبر هاشمیرفسنجانی در شب سالگرد کشته شدن امیرکبیر بازتاب بسیاری داشت. آیتالله که یکی از سیاستمداران پرتالیف در حوزه تاریخ بود و کتابهای بسیاری از خود به جای گذشت 19 دی به دلیل عارضه قلبی درگذشت و ایران را در بهت فرو برد. درگذشت وی باعث شد دو کتاب «روایتی از زندگی و زمانه ایتالله هاشمی رفسنجانی» و «در آینه، چهار گفتگوی صریح و صمیمی با ایتالله هاشمیرفسنجانی» مورد توجه علاقهمندان قرار گیرد و هر دو کتاب چندبار بازچاپ شوند. ضمن اینکه آثار آیتالله مواد خام تاریخ انقلاب را در اختیار تاریخنگاران قرار داده و سالهاست تاریخ انقلاب را از زاویه یادداشتهای سلسلهوار وی دنبال میکنند. یادداشتهایی که به نظر میرسد بخش محرمانه آنها هنوز به چاپ نرسیده است.
پژوهشکده تاریخ اسلام پیشتاز نشستهای نقد کتاب تاریخ
سال 95 در حالی که گذشت که پژوهشکده تاریخ اسلام یکی از مراکز پژوهش فعال در برگزاری نشستهای نقد و بررسی کتاب بود و در این میان به ویژه به نقد آثاری پرداخته شد که از سوی انتشارات این پژوهشکده منتشر شده بودند. این پژوهشکده به طور متوسط هر ماه دو نشست نقد کتاب در حوزه تاریخ برگزار کرد. ضمن اینکه پژوهشکده اسناد کتابخانه و آرشیو ملی نیز در این میان یکی از پژوهشکدههای فعال در برگزاری جلسات رونمایی و نقد کتاب بود. ضمن اینکه توجه به تاریخ شفاهی و برگزاری نشست، همایش و کارگاه در این رابطه بسیار دنبال شد. از طرفی بسیاری از افرادی که در هفته پژوهش کتابخانه ملی مورد تقدیر قرار گرفتند آثاری درباره تاریخ یا اسناد تاریخی ارائه کرده بودند اما در میان انجمن ایرانی تاریخ و گروه تاریخ خانه اندیشمندان علوم انسانی یکی از کمرنگترین انجمنها و گروههای تاریخ در برپایی نشستهای رونمایی یا نقد کتاب بود و نسبت به سال گذشته در این زمینه بسیار کمفروغ بودند.
اظهارنظر قابلتامل استادان تاریخ درباره کتابهای 95
یقینا در حوزه تاریخ اتفاقات دیگری رخ داده که در این مجال کوتاه فرصت پرداختن به آنها نیست با این حال سال 95 در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک شد که استادان، پژوهشگران و دانشجویان تاریخ چندان از کتابهای این حوزه استقبال نکردند. این ادعا براساس تماسهایی است که با بسیاری از استادان و پژوهشگران تاریخ گرفته شد و اغلب آنها اطلاع چندانی از کتابهای چاپ شده حتی در حد آثار شاخص نداشتند و برخی به صراحت سال 95 را فاقد هرگونه کتاب تاریخی قابل تامل دانستند. اما در این میان پژوهشگران غیردانشگاهی اوضاع به نسبت بهتری داشتند و حداقل برخی آثار را ورق زده بودند. جامعه اهل تاریخ ما در حالی امسال را پشت سرگذاشت که کتابهای تاریخی چندان جایی در سبد کالای آنها نداشت.
سال 95 در حالی به پایان میرسد که در ماههای پایانی آن کتاب «صلحی که همه صلحها را به باد داد» اثر دیوید فرامکین با ترجمه حسن افشار از سوی نشر ماهی منتشر شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد. کتابی که 24 سال پیش در اروپا منتشر شد و در ایران با این فاصله قابل تامل به چاپ رسید و ترجمه خوب افشار باعث شد که در صدر توجه قرار گیرد.
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید