1395/12/10 ۱۰:۰۱
محمدعابد جابری برای یافتن راهکاری بهمنظور برونرفت از فضای فکری مسدود عربی ـ اسلامی به تحلیل «سنت» و «گذشته» آن روی آورد و با نگرشی تاریخی و ساختارمند و در چهارچوب عقلانیت انتقادی سه نظام فکری بیانی، عرفانی، و برهانی را در ساختار آن تشخیص داد.
بررسی و نقد
چکیده : محمدعابد جابری برای یافتن راهکاری بهمنظور برونرفت از فضای فکری مسدود عربی ـ اسلامی به تحلیل «سنت» و «گذشتة» آن روی آورد و با نگرشی تاریخی و ساختارمند و در چهارچوب عقلانیت انتقادی سه نظام فکری بیانی، عرفانی، و برهانی را در ساختار آن تشخیص داد. روششناسی تاریخگرایانه و ساختارگرایانه به فکر وی سمت و سویی داده است که ضمن ساختارشکنی در تحلیل فضای فکری عربی ـ اسلامی، ساختارهایی را نیز بر آن تحمیل میکند. در این مقاله پس از بررسی روش و تفکر جابری، به این نتیجه رسیدهایم که تاریخگرایی و ساختارگرایی تفکر جابری به این منجر شده است که نگرش وی برای رسیدن به مطلوب خود ایدئولوژیک باشد؛ ایدئولوژیای که از علمگرایی مدرن، تاریخگرایی، و ساختارگرایی نگرش وی نشئت میگیرد.
دریافت مقاله
منبع: حکمت معاصر
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید