زنان تساوی گذشته خویش را در «جنس اول» با مردان بازخواهند یافت

1395/12/4 ۰۹:۱۸

زنان تساوی گذشته خویش را در «جنس اول» با مردان بازخواهند یافت

کتاب «جنس اول» با عنوان فرعی توانایی‌های زنان برای دگرگونی جهان منتشر شد. نویسنده در این کتاب به این نتیجه رسیده است که زنان به تدریج تساوی گذشته خویش را با مردان باز خواهند یافت، چیزی که یکی از ویژگی‌های طبیعیت و لاینفک بشریت است و در عصر کهن، قاعده‌ای مرسوم بوده است.


 
کتاب «جنس اول» با عنوان فرعی توانایی‌های زنان برای دگرگونی جهان منتشر شد. نویسنده در این کتاب به این نتیجه رسیده است که زنان به تدریج تساوی گذشته خویش را با مردان باز خواهند یافت، چیزی که یکی از ویژگی‌های طبیعیت و لاینفک بشریت است و در عصر کهن، قاعده‌ای مرسوم بوده است.

کتاب «جنس اول» با عنوان فرعی توانایی‌های زنان برای دگرگونی جهان نوشته هلن فیشر با ترجمه‌ نغمه صفاریان‌پور توسط نشرنو وارد بازار نشر شده است.
 
با وقوع انقلاب صنعتی در غرب، نیروهای اقتصادی قدرتمندی پا به عرصه نهاد که رفته رفته زنان را به سوی کارهای اجتماعیِ درآمدزا سوق داد. اغراق نیست اگر بگوییم این تحول منجر به بی‌نظیرترین پیشرفت‌ها در طول حیات طولانی انسان صاحب اندیشه شده است. این پیشرفت چیزی نیست جز بازگشت قدرت اقتصادی به زنان؛ زنانِ سراسر جهان به تدریج در حال کسب مجدد قدرت اقتصادی هستند که قرن‌ها پیش در اختیار آنان بود. زنان با ورود دوباره به بازار اقتصادی جهان استعدادهای طبیعی بسیاری را نیز با خود به همراه خواهند آورند.
 
زنان دارای استعدادهای فوق‌العاده‌ای هستند که طی قرون متمادی در وجود آنها تکوین یافته است: استعداد به کارگیری ماهرانه لغات؛ توانایی درک مفهوم حرکات اعضا مختلف بدن و حالات چهره و سایر اشارات غیرکلامی؛ درک احساسات عاطفی؛ همدردی؛ ادراک بسیار قوی لامسه؛ چشایی؛ بویایی و شنوایی؛ شکیبایی؛ توانایی انجام و اندیشیدن به چندین کار در آن واحد؛ توانایی توجه به هر موضوع با درنظر گرفتن شرایط محیطی مرتبط و متناسب با آن موضوع؛ اشتیاق بسیار به برنامه‌ریزی بلندمدت؛ برخورداری از مهارت ذاتی در مراوده با مردم و توانمندی خاص برای مذاکره و تبادل نظر؛ بهره‌مندی از انگیزه‌های ذاتی برای تربیت و سرپرستی؛ تمایل به تشریک مساعی؛ رسیدن به توافق همگانی؛ و مدیریتی که مبتنی بر مساوات میان اعضای گروه باشد. مردان نیز از استعدادهای ذاتی بسیاری برخوردارند.
 
نویسنده در مقدمه کتاب می‌نویسد: «با این حال، ما وارثان نسل‌های گذشته هستیم. این تفاوت‌های جنسیتی در انواع جوامع سراسر دنیا به چشم می‌خورد. علی‌‌رغم دیدگاه‌های در حال تحول در مورد زنان، این تفاوت‌ها طی دهه‌های متمادی، پیوسته در یک جامعه تکرار می‌شود. تعداد زیادی از این تفاوت‌ها در دوران کودکی ظاهر می‌گردند. بسیار دیگر تحت تأثیر هورمون‌های زنانه و مردانه نمایان می‌شوند. برخی به وجود ژن‌های خاصی وابسته‌اند و بعضی دیگر در دوران جنینی آشکار می‌شوند.
 
در نتیجه این یافته‌ها، دانشمندان معمولاً زنان را محصول نوعی عملکرد ناقص بیولوژیکی در نظر می‌گیرند. اما من به این موضوع از زاویه‌ای دیگر می‌نگرم. «زن» جنس اصلی و اولیه‌ است ـ به بیانی دیگر جنس اول است. باید مواد شیمیایی خاصی به ترکیب هورمونی او اضافه گردد تا تبدیل به یک مرد شود. از همین رو است که جنس اول از لحاظ ژنتیکی، یعنی «زن»، در بسیاری از جنبه‌های اقتصادی و اجتماعی نیز در جایگاه اول، ایفای نقش خواهد کرد. پس از دخالت عوامل ژنتیکی، نوبت به نیروهای محیطی می‌رسد. این نیروها از همان بدو تولد تأثیر خود را بر ساختار شخصیتی افراد آغاز می‌کنند.»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «در قرن بیستم از میزان روسپیگری کاسته شده است شاید به این دلیل که زنان راه‌های دیگری برای امرار معاش یافته‌اند. اما هنوز هم زنانی هستند که به این حرفه رو آورند. بنا به اظهار نظر عده‌ای از روانشناسان از هر هزار تا دو هزار زن در آمریکا یک نفر دست کم به صورت نیمه وقت در این حرفه فعالیت دارند. هرگز نمی‌توان مجموعه خاصی از دلایل اجتماعی را منحصراً عامل اصلی روسپیگری دانست. کتاب‌هایی که اخیراً به قلم روسپیان منتشر شده‌اند و نیز تحقیقات علمی جدید سبب شده تا ورن و بونی بولاف دو تن از کارشناسان مسائل جنسی، درباره روسپی‌گری چنین اظهار نظر کنند: روسپی‌گری حرفه‌ای است مانند سایر حرفه‌ها»
 
هر یک از شش فصل نخست این کتاب با اتکا به یافته‌های علمی مربوط به مغز، اطلاعاتی از فرهنگ‌های مختلف، و شواهدی از علوم انسان‌شناسی، روانشناسی، جامعه‌شناسی، نژادشناسی، و سایر علوم رفتارشناسی و زیست‌شناسی، به بررسی تفاوت‌های موجود میان زنان و مردان می‌پردازد. مباحث هر فصل به دلایل نمود این تنوع‌های بیولوژیکی اختصاص دارد و نشان می‌دهد که چگونه استعدادهای ویژه زنان به تدریج بر بعضی از بخش‌های جامعه تأثیرات خاصی برجای می‌گذارد. برای روشن‌تر شدن هر بحث از تأثیراتی که زنان در زمینه‌هایی چون رسانه‌ها، تحصیلات، مشاغل خدماتی، حقوق، پزشکی، سازمان‌های صنفی، دولت، و نهادهای مدنی برجای گذاشته‌اند و یا بر جای خواهند گذاشت، مثال‌هایی مطرح شده است.

در فصل هفتم مسأله یائسگی مورد بحث قرار گرفته و نشان داده می‌شود چگونه زنان سراسر دنیا در سنین میانسالی تأثیرگذارتر می‌شوند، و نظریه جدیدی در این باره طرح شده مبنی بر این که نسل زنان بارور جهان با گام نهادن به دهه پنجاه سالگی عمر خود، از قدرت بیشتری برخوردار می‌شوند ـ نه تنها در بازار کار بلکه به هنگام انتخابات و تعیین خط مشی دولت.

در سه فصل هشتم تا دهم، از تغییراتی که زنان پولساز و غیروابسته در الگوهای سنتی ازدواج و روابط میان زن و شوهرها پدید می‌آورند، سخن گفته شده است. در فصل یازدهم مولف در مورد امیدهایی که نسبت به آینده مردان و زنان جهان دارد با خوانندگان گفت‌وگو کرده، این که زنان و مردان برای شناخت تفاوت‌های جنس مخالف‌شان گام برخواهند داشت و برای این تفاوت‌ها چندان که باید ارزش قائل خواهند شد، قابلیت‌های ذاتی زنان در بازارهای کار جهانی به کار خواهند گرفت، و از شواهد علمی به دست آمده برای ایجاد ارتباطی صمیمی و مطلوب میان دو جنس زن و مرد بهره خواهند جست. کتاب با این نتیجه‌گیری به پایان خواهد رسید که زنان به تدریج تساوی گذشته خویش را با مردان باز خواهند یافت، چیزی که یکی از ویژگی‌های طبیعیت و لاینفک بشریت است و در عصر کهن، قاعده‌ای مرسوم بوده است.

کتاب «جنس اول» با عنوان فرعی توانایی‌های زنان برای دگرگونی جهان با شمارگاه هزار و 100 نسخه در 428 صفحه به بهای 33 هزار تومان توسط نشرنو منتشر شده است.

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: