فانی در فرهنگ / دکتر مهدی محقق

1395/10/12 ۰۷:۳۵

فانی در فرهنگ / دکتر مهدی محقق

فانی و خرمشاهی را همچون دو برادر جداناشدنی می‌دانم؛ زیرا در هر معهد و موقف که من با آن دو بوده‌ام، هر دو همچون «فرقدان» با هم بوده‌اند و با هم همکاری داشته‌اند. بی‌جهت نبوده که آن دو را «خرم ـ فانی» گفته‌اند! اگر خواسته باشم حضور خود را با آن دو در ادوار مختلف یاد کنم، باید چهار دوره را نام ببرم:

 

و کل مفازقه اخوه لعمعر ابیک الا الفرقدان

هر برادری از برادر خود جدا می‌شود.ر سوگند به جان پدرت به جز دو ستاره فرقد.

فانی و خرمشاهی را همچون دو برادر جداناشدنی می‌دانم؛ زیرا در هر معهد و موقف که من با آن دو بوده‌ام، هر دو همچون «فرقدان» با هم بوده‌اند و با هم همکاری داشته‌اند. بی‌جهت نبوده که آن دو را «خرم ـ فانی» گفته‌اند! اگر خواسته باشم حضور خود را با آن دو در ادوار مختلف یاد کنم، باید چهار دوره را نام ببرم:

۱ـ دوران دانشجویی آنان در دانشکده ادبیات و علوم انسانی در سال ۱۳۴۳ که سعید حمیدیان هم با آنان بود؛

۲ـ دوره درس آزاد شرح «منظومه» حاج ملاّهادی سبزواری و «مطول» سعدالدین تفتازانی در مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مک‌گیل در سالهای ۵۹ و ۶۰؛

۳ـ دوره تشکل دایره‌المعارف تشیع در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ که با همکاری احمد صدر حاج سیدجوادی آن نهاد را تشکیل دادند؛

۴ـ دوره عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی که از سالهای ۶۹ و ۷۰ تاکنون ادامه دارد که از یاران قدیم آنان با حسین معصومی همدانی و نصرالله پورجوادی هستیم.

 

دوره دانشجویی

اما دوره اول (که دوره دانشجویی فانی به شمار می‌آید) دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در آن زمان از موقعیت ممتازی برخوردار بود که مدیری مدبر یعنی دکتر علی‌اکبر سیاسی آن را اداره می‌کرد و در دوران او، من سمت دانشیاری (۱۳۳۹) در آن دانشکده به کار اشتغال ورزیدم. رئیس دفتر دکتر سیاسی نقل می‌کرد که وقتی من با چند تن دیگر آزمون دانشیاری را می‌گذراندیم، یکی از شرکت‌کنندگان (که پذیرفته نشده بود) مورد توصیه قرار گرفت، یعنی وزیر امور خارجه وقت تلفنی سفارش او را به دکتر سیاسی می‌کرد. دکتر سیاسی با دستی لرزان گوشی تلفن را در دست گرفته بود و با صدایی بلند که حال از وجدان کاری و دلسوزی برای یک نهاد علمی بود، می‌گفت: «جناب آقای وزیر! اینجا را دانشگاه می‌گویند و جز علم چیز دیگر نباید حاکم بر آن باشد!»

دکتر سیاسی در اداره دانشکده با دکتر یحیی مهدوی و دکتر غلامحسین صدیقی نیز مشورت می‌کرد و استادانی همچون بدیع‌الزمان فروزانفر و جلال‌الدین همایی و احمد بهمنیار و سیدمحمد تقی مدرس رضوی در طبقه اول و دکتر محمد معین و دکتر ذبیح‌الله صفا و دکتر پرویز ناتل خانلری و دکتر صادق ‌کیا در طبقه دوم استادان زبان و ادب فارسی را تشکیل می‌دادند.

این دانشکده چنان از جاذبیت علمی برخوردار بود که خرمشاهی و فانی را وادار کرد که دانشکده پزشکی را رها کنند و به دانشکده ادبیات بیایند. گذشته از این، آن دانشکده چنان از شهرت علمی در سطح بین‌المللی برخوردار بود که استادان خارجی برای کسب علم و معرفت آنجا را کعبه آرزو و آمال خود قرار می‌دادند و به تفاریق بار سفر برمی‌بستند و هر یک بنا به موقعیت خاص خود به تهران کوچ می‌کردند؛ از جمله: پروفسور هانری کربن فرانسوی هر سال به ایران می‌آمد و در دانشکده جلسه‌های علمی برپا می‌کرد و نتیجه مباحثات و مفاوضات خود را با علامه طباطبایی بر استادان و دانشجویان عرضه می‌داشت و متجاوز از بیست کتاب در فلسفه و عرفان ایرانی از جمله کتاب «حکمه‌الاشراق» سهروردی و «جامع‌الاسرار» سیدحیدر آملی را (در این مدت) به جامعه علمی تقدیم داشت.

پروفسور توشی‌هیکو ایزوتسو ژاپنی که شغل خود را در ژاپن رها کرد و چند سال در ایران اقامت گزید و بر ترجمه کتاب‌های «خدا و انسان در قرآن» و «مفاهیم دینی و اخلاقی در قرآن» و «بنیاد حکمت سبزواری» نظارت کرد و کلاس درس «فصوص‌الحکم» تشکیل داد که هنوز هم دکتر غلامرضا اعوانی و دکتر نصرالله پورجوادی به یاد آن دوره هستند، و نیز موفق شد تا با یاری راقم این سطور، بخش الهی عام از شرح منظومه حکمت سبزواری را به انگلیسی ترجمه کند که آن ترجمه در همان سالها در نیویورک چاپ شد.

پروفسور ریچارد والزر انگلیسی نویسنده مقالات «اخلاق» و «افلاطون» ـ دایره‌المعارف اسلام ـ از آکسفورد به تهران آمد و کتاب «آراء‌اهل المدینه الفاضلة» خود را تکمیل نمود و همان کتاب را در مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران‌ـ دانشگاه مک‌گیل برای یک نیم سال تدریس کرد.

دکتر عبدالرحمن بدوی مصری به مدت یک سال در تهران اقامت گزید و علاوه بر تدریس فلسفه و عرفان، کتابهای «افلاطون فی ‌الاسلام» و «صوان الحکمة» سجستانی را به جامعه علمی ایران تقدیم نمود.

اینها غیر از مواردی بود که سخنرانی‌های یک روزه توام با گفتگو به وسیله دانشمندانی همچون: لوی گارده، مونتگمری وات، محمد ارکون، فرید جبر، چارلز آدامز، هرمان لندلت و دیگران ایراد می‌شد.

در چنین محیطی انگیزه علمی و دانش‌پژوهی در فانی پیدا شد که در همه عمر خدمت خود دمی از تحصیل و کسب علم و معرفت فارغ ننشست و از هر علمی برخورداری کامل یافت.

 

منظومه و مطول

در دوره دوم فانی و خرّمشاهی از پایه‌های درس و مباحثه شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری و مطول سعدالدین تفتازانی بودند که من طی دو سال که دانشگاه تعطیل بود، در مؤسسه مطالعات اسلامی تدریس می‌کردم. حسین معصومی همدانی و سیروس شمیسا و عبدالحسین آذرنگ نیز جزو این جمع بودند.

درس مطول یک بار دیگر گرمارودی و عطاءالله مهاجرانی در آن شرکت می‌کردند که گزارشی از نخستین درس ـ که خطبه مطوّل بود ـ به وسیله گرمارودی در مجله گلچرخ چاپ گردید. بنابراین به‌خوبی دریافت می‌گردد که این دو ستاره درخشان ادب و فرهنگ کشور ما همیشه بانی خیر و منشأ برکت علمی بوده‌اند و کما کان هستند و من به آثار علمی آنان افتخار می‌کنم و آنها را «کالرّبائب فی الحُجور» می‌دانم.

 

دایره‌المعارف تشیّع

در دوره سوم، فانی و خرّمشاهی مرکز دایره‌المعارف تشیّع را تبدیل به یک آکادمی علمی کردند. این دو تن علاوه بر آنکه سفارش‌های مقالات را خود عهده‌دار بودند و ویراستاری مقالات هم به عهده آنان بود و از این گذشته، عصرها آن مرکز محل نشست و گفتگوی فضلا و دانشمندان گردیده بود، نه تنها نویسندگان مقالات، بلکه بسیاری استادان پیر و پژوهشگر جوان در آنجا رفت و آمد داشتند؛ از دکتر حسین کریمیان، دکتر محمدجواد مشکور و دکتر احمد مهدوی دامغانی گرفته تا حسن انوشه، دکتر اصغر دادبه و دکتر سعید حمیدیان.

باید گفت که وجود مرحوم دکتر عباس زریاب خویی به منزله شمع جمعی در آن مجلس بود که «حُلوُ الفکاهه» را با «مُرُّ الجدّ» می‌آمیخت و حضار را از فضل سرشار و طنزهای شیرین خود بهره‌مند می‌ساخت.

فانی و خرّمشاهی کمک کردند تا من توانستم طرح تدوین دایره‌المعارف تشیع را آماده‌سازم و تاریخچه دایره‌المعارف‌های موجود نتیجه کوشش آنان بود و پس از آن، مقالاتی را درباره اندیشه و تفکر شیعی از دانشمندان غرب ترجمه کردند که مجموعه «شیعه در حدیث دیگران» ثمره آن کوشش بود. دو مقاله از این مجموعه که از ایزوتسو و فضل‌الرحمن درباره میرداماد و اندیشه حدوث دهری او بود، و این دو فاضل ترجمه کرده بودند، زینت‌بخش کتاب «قبسات» شد که ما آن را چاپ اخیر کتاب آوردیم.

 

فرهنگستان

دوره چهارم حضور در فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که هم‌اکنون این سعادت برای من هست که این دو دانشی‌مرد فرهیخته را دو هفته یک بار در جلسه شورای عمومی این فرهنگستان ملاقات کنم و از افادات و افاضات هر دو بهره‌مند گردم.

فانی مردی بی‌ادعا و متواضع و فروتن و خوش‌خنده و اهل طنز و مزاح است. هیچ‌گاه غیبت و طعنه به دیگران را از ایشان ندیده‌ام. در راهنمایی علمی به همه ـ‌ اعم از دانشجو و استاد ـ ضَنّت و بُخل ندارد؛ تا آنجا که مقدور اوست، نیازهای علمی دیگران را برطرف می‌سازد.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: