وقتی مرزهای بین ادبیات شفاهی و کتبی شکسته‌ شد / آیا ترانه را می‌توان در حوزه ادبیات دانست؟

1395/7/27 ۱۱:۵۶

وقتی مرزهای بین ادبیات شفاهی و کتبی شکسته‌ شد / آیا ترانه را می‌توان در حوزه ادبیات دانست؟

هفته گذشته و در نهایت شگفتی متخصصان و مخاطبان دنیای ادبیات، «باب دیلن» ترانه‌سرای آمریکایی برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2016 شد و بحث‌های بسیاری را در دنیای ادبیات به راه انداخت؛ به نظر می‌رسد تعریف جامعه از ادبیات دستخوش تغییر شده و مرزهای بین ادبیان کتبی و شفاهی شکسته شده‌است! آیا از این به بعد «ترانه» را می‌توان به طور جدی در حوزه ادبیات تعریف کرد؟


 
 
هفته گذشته و در نهایت شگفتی متخصصان و مخاطبان دنیای ادبیات، «باب دیلن» ترانه‌سرای آمریکایی برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2016 شد و بحث‌های بسیاری را در دنیای ادبیات به راه انداخت؛ به نظر می‌رسد تعریف جامعه از ادبیات دستخوش تغییر شده و مرزهای بین ادبیان کتبی و شفاهی شکسته شده‌است! آیا از این به بعد «ترانه» را می‌توان به طور جدی در حوزه ادبیات تعریف کرد؟
 
به نقل از bookstr ـ آن‌چه مشخص است این است که مردم جهان با شنیدن ترانه‌ها دچار احساسات خاصی می‌شوند. ترانه ممکن است به ما الهام ببخشند، ما را عصبانی یا افسرده و یا شاد کنند. مهم این است که ترانه و ذهن انسان رابطه نزدیکی با هم دارند. با این وجود آیا ترانه نیز بخشی از ادبیات به حساب می‌آید؟ موسیقی شامل ادبیات، ریتم، و صدا است و این موضوع مرز، ملیت، و فرهنگ خاصی را نمی‌شناسد. اینک که «باب دیلن»، که بیشتر در عرصه موسیقی شناخته شده، برنده جایزه نوبل ادبیات شده، ارتباط ترانه با ادبیات نیز به یکی از بحث‌های رو تبدیل شده است.
 
همواره بسیاری از ترانه‌ها از بخش‌هایی از ادبیات بهره گرفته‌اند؛ به عنوان مثال برخی گروه‌های موسیقی از بعضی از آثار «ویلیام شکسپیر»، نویسنده انگلیسی استفاده می‌کنند؛ به عنوان نمونه جمله «زندگی مانند صحنه نمایش است» بخشی از نوشته «شکسپیر» در «نمایش‌نامه مکبث» است که الهام‌بخش برخی ترانه‌ها بوده است. در نمونه‌ای دیگر یکی از گروه‌های موسیقی نام یکی از آلبوم‌های خود را «هر چه پایانش نکو باشد، نکو است» گذاشت که نام یکی از آثار دیگر این نمایشنامه‌نویس است.
 
اگر ترانه رابطه تنگاتنگی با ادبیات دارد چرا نباید جزئی از آن محسوب شود؟ حماسه‌های قدیمی «یونان» خوانده نمی‌شدند بلکه به شکل آواز اجرا و به مردم ارائه می‌شدند و بخش زیادی از تاریخ شفاهی ما مدیون ترانه‌هایی است که به نگارش درنیامده و نسل به نسل و به شکل شفاهی به ما رسیده است. در جامعه امروز یاد گرفته‌ایم همه چیز را با آغوشی باز بپذیریم. این موضوع بدان معناست که مجلات، کتب، شعر، داستان کوتاه، و هر چیز دیگری به ادبیات نسبت داده می‌شود. قرار نیست ادبیات را به آثاری چون «جین ایر» نوشته «شارلوت برونته» یا «آرزوهای بزرگ» نوشته «چارلز دیکنز» محدود کنیم.
 
آثار «باب دیلن» تجربیات مشترک انسانی را بسیار هنرمندانه ارائه می‌کند. به دست آوردن جایزه نوبل ادبیات توسط این خواننده و ترانه‌سرا فرصت‌های زیادی را برای ترانه‌سراهای سراسر جهان فراهم می‌کند. ترانه‌های او ترکیبی از داستان، شعر، و ترانه است.
 
درست است که هیچ کس حدس نمی‌زد او برنده جایزه نوبل ادبیات شود اما مجموعه آثار او چه در حوزه شعر چه در حوزه ترانه او را واجد شرایط این جایزه می‌کند. این بدان معناست که تعریف جامعه از «ادبیات» در طول زمان دچار تغییر شده است. در واقع گویا ما به افتخار این ترانه‌سرای بزرگ مرزهای بین ادبیات شفاهی و کتبی را شکسته‌ایم.
 
«باب دیلن»، نویسنده و ترانه‌سرای آمریکایی هفته گذشته برنده جایزه نوبل سال 2016 شد. «سارا دانیلز»، دبیر موقت آکادمی نوبل اعلام کرد که ممکن است این انتخاب موجب شگفتی باشد اما «اگر به 5000 سال پیش به این طرف نگاه کنید، کسانی چون هومر را خواهید دید که متون شاعرانه‌ای را برای اجرا در صحنه نوشته‌اند؛ باب دیلن نیز همین کار را انجام داده است. ما هم‌چنان آثار هومر را می‌خوانیم و لذت می‌بریم.»

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: