ناصر وحدتی عنوان کرد: نمود ادبیات فولکلور گیلکی در ترانه‌ها و افسانه‌ها

1395/4/29 ۱۲:۳۳

ناصر وحدتی عنوان کرد: نمود ادبیات فولکلور گیلکی در ترانه‌ها و افسانه‌ها

این خواننده و پژوهشگر فولکلور گیلکی درباره فرهنگ عامه به ایسنا گفت: زمانی که از فولکلور صحبت به میان می‌آید در واقع از یک تمدن تمام‌شده یا خاکسترشده صحبت می‌کنیم که از آن داده‌هایی به‌جا مانده است.



 

ناصر وحدتی می‌گوید: ادبیات فولکلور گیلکی بیشتر در ترانه‌ها و افسانه‌ها انعکاس پیدا می‌کند.

این خواننده و پژوهشگر فولکلور گیلکی درباره فرهنگ عامه به ایسنا گفت: زمانی که از فولکلور صحبت به میان می‌آید در واقع از یک تمدن تمام‌شده یا خاکسترشده صحبت می‌کنیم که از آن داده‌هایی به‌جا مانده است.

او ادامه داد: این داده‌ها زبان محلی، موسیقی، آیین‌ها، باورداشت‌ها، افسانه‌ها و... هستند. افسانه‌های هر منطقه از تمدن مختص به خود آن منطقه به‌وجود آمده است و به شکلی انعکاس دانش و فهم مردم آن دوره است. البته به هر جهت موسیقی و ادبیات جایگاه عام دارد.

 

ترانه‌های فولکلور گیلان

این نویسنده با بیان این‌که «ادبیات فولکلور گیلکی بیشتر در ترانه‌ها و افسانه‌ها انعکاس پیدا می‌کند»، اظهار کرد: ترانه‌های گیلکی بیشتر در موسیقی محلی گیلان نمود پیدا می‌کند. ترانه‌های فلکلور گیلان داستانک‌های کوچک هستند و اتفاق‌های کوچک را روایت می‌کنند.

او درباره آهنگ زبان فارسی در لهجه گیلکی بیان کرد: من همیشه در کنسرت‌هایم هم می‌گویم کلام در شیرین شدن موسیقی تأثیر بسزایی دارد. واژه‌های زبان گیلکی که زیرمجموعه زبان فارسی است یا واژه‌های فرانسوی بار موسیقی زیادی دارند. اما زبان‌هایی همچون آلمانی یا ژاپنی چنین نیستند. در واقع بار موسیقی زبان فارسی است که در زیرمجموعه‌هایش همچون بلوچی، اصفهانی، یزدی، کرمانی، قمی، مازندرانی، خراسانی و گیلانی تأثیر می‌گذارد.

 

حافظان ترانه‌های فولکلور گیلکی

این خواننده فولکلور گیلکی درباره نحوه به جا ماندن ترانه‌های فولکلور گیلانی شرح داد: سراینده ترانه حتما در دوره خودش انسان باهوشی بوده است. این فرد خودش داستان ترانه را ساخته، ‌ آهنگین کرده و به اندازه‌ای برای مردم خوانده که دیگران هم یاد بگیرند.

او با بیان این‌که «بخش دیگری از ترانه‌ها و موسیقی محلی گیلان در اختیار مطرب‌های محلی بوده که ساز داشته‌اند»، متذکر شد: مردم عادی نواختن ساز را بلد نبودند و اگر می‌خواستند ریتم بگیرند، روی تشت، قابلمه یا سطل می‌زدند. اما مطرب‌ها از دیرباز ساز داشتند و البته باید بگویم کلمه مطرب به معنای طرب‌انگیز برای این افراد کلمه بسیار مناسبی است.

وحدتی افزود: اگر این افراد نبودند عروسی‌ها که یک اتفاق مهم برای افراد محلی است و یک بار در زندگی‌شان رخ می‌دهد از رونق می‌افتاد. به سبب همین تأثیر مطرب‌ها، جایگاه ویژه‌ای میان مردم پیدا می‌کرد و به طبع همین جایگاه، اشعار و موسیقی فولکلور حفظ شد.

او در ادامه تصریح کرد: حتما ترانه‌های بی‌شماری در اعصار گذشته در گیلان خلق شده اما آنچه در حال حاضر باقی مانده تنها شاخص‌ترین آن‌ها است؛ همانند حافظ که در بین شاعران هم‌دوره خودش باقی مانده است.

 

تاثیر اقتصاد بر فرهنگ

این پژوهشگر اقتصاد را بر فرهنگ موثر دانست و اظهار کرد: برنج پایه فرهنگ پویای گیلان را ساخته است. در واقع اقتصادِ خوب است که فرهنگ خوب را خلق می‌کند. قطعا در یک اقلیم فقیر، فرهنگ و به طبع آن ادبیات قوی خلق نخواهد شد. این اقلیم غنی است که فرهنگ غنی را می‌سازد. به سبب همین غنا، فولکلور گیلکی حتی اگر اندوهبار هم باشد بسیار شیرین و جذاب است.

 

تاثیر جغرافیای گیلان بر ادبیات فولکلور این خطه

با توجه به جغرافیای گیلان دایره واژگانی و روایت مورد استفاده در فولکلور این خطه مختص به خود است. وحدتی در این‌باره بیان کرد: بخشی از نام کتاب من «البرز خاستگاه موسیقی گیلان» است. البرز از آرارات آغاز می‌شود و تا افغانستان ادامه پیدا می‌کند. این اقلیم ما است که به خلق فولکلور خاص خودمان می‌انجامد. اقلیم ما شامل کوه، بامواره البرز، تالش، اشکورات و در انتها جلگه‌های سبز و دریاست.

او در ادامه متذکر شد: این جغرافیا در ادبیات فولکلور و واژگان استفاده‌شده در آن تأثیر زیادی گذاشته است. به عنوان نمونه برنج پیش از پدید آمدن آموزش و پرورش در مناسبات فعلی اداری حرف اول را در گیلان می‌زد و محصولی بود که همه گیلانی‌ها در خانه داشتند و کشت می‌کردند؛ به همین دلیل در اشعار و ترانه‌های فولکلور به چشم می‌خورد.

 

تات‌ها

این نویسنده درباره فولکلور تات‌ها گفت: تات‌ها بیشتر در بوئین‌زهرا، کمی در الموت و تعدادی هم در بخش رودبارِ گیلان وجود دارند. در واقع بخش عظیمی از تات‌ها در گیلان زندگی می‌کنند. این زبان در گیلان قدمتی حدود سه تا چهار هزار سال دارد.

او درباره ارتباط فولکلور تاتی با گیلانی بیان کرد: به دلیل این‌که تاتی‌ها بسیار به گیلانی‌ها نزدیک‌اند ادبیات فولکلورشان هم با گیلانی آمیخته شده است. از حدود 40 سال پیش بسیاری از تاتی‌ها برای تحصیل به رشت می‌آمدند. این هم خویشی و نزدیکی اقلیم به شکلی در زبان آن‌ها هم تأثیر گذاشته است.

وحدتی ادامه داد: آن‌ها گیلکی حرف می‌زنند، اما گیلکی‌ای که مختص خودشان است. در واقع در گیلکی تات‌ها واژه‌هایی وجود دارد که ما متوجه نمی‌شویم؛ آن واژه‌ها تاتی هستند و ادبیات عامه‌شان با گیلان آمیخته شده است.

 

آنچه از فولکلور گیلان جمع‌آوری شده است

او درباره فعالیت‌های صورت‌گرفته در حوزه پژوهش درباره ادبیات فولکلور گفت: من کتاب‌های به نام «زندگی و موسیقی: البرز خاستگاه موسیقی گیلان» و «آوازها و نغمه‌های موسیقی گیلان» دارم. کتاب دیگری درباره موسیقی فولکلور گیلان وجود ندارد اما به افسانه‌ها پرداخته شده و تا امروز بخشی از افسانه‌های گیلان جمع‌آوری شده است.

این پژوهشگر در ادامه بیان کرد: افرادی همچون هادی غلامی هستند که حدود 170 افسانه گیلکی را جمع‌آوری کرده است. همچنین پوراحمد جکتاجی و آقای اشکوری در این حوزه کار کرده‌اند. ضمن اینکه سال 85 خود من مجموعه‌ای از افسانه‌های ایران را جمع‌آوری کردم که یک بخش از آن به افسانه‌های گیلان مربوط بود. این مجموعه با عنوان «مرز پرگهر» 10 افسانه از 10 ناحیه ایران است که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.

 

آیین‌ها رو به زوال

او بیان این‌که «در حال حاضر کشتی گیله‌مردی تنها به علت جنبه نمایشی برگزار می‌شود»، درباره وضعیت آیین‌ها گفت: از آیین‌های آن زمان کشتی گیله‌مردی هنوز پابرجاست اما به علت فراگیری ورزش‌های مدرن، ورزش‌های کهن در حال از بین رفتن است و بسیاری هم پیش‌تر از بین رفته‌اند.

منبع: ایسنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: