پرنیان و رنگین کمان / ماری. آن راس - ترجمه مرضیه سلیمانی

1395/3/25 ۱۲:۵۷

پرنیان و رنگین کمان / ماری. آن راس - ترجمه مرضیه سلیمانی

یکی از زیباترین جلوه های هنر وتجلی های ذوق شرقی را می توان در نقاشی های مینیاتور مشاهده کرد. ریشه های این هنر بصری وتجسمی را باید در شرق دور- چین و ژاپن- یافت، اما گذر نقاشی های ظریف آن اقلیم، از صافی شبه قاره و توقف آن در فرهنگ ایران، کیفیتی متفاوت بدان بخشید و به تدریج اثری از طبیعت و جمال شناسی ایرانیان مسلمان، همراه با پس زمینه تاریخ، ادبیات و قصه های دینی ایرانی امکانات تازه وگسترده ای را در عرصه مینیاتور خلق کرد.

 

نمونه ای از نگارگری درتمدن اسلامی

 یکی از زیباترین جلوه های هنر وتجلی های ذوق شرقی را می توان در نقاشی های مینیاتور مشاهده کرد. ریشه های این هنر بصری وتجسمی را باید در شرق دور- چین و ژاپن- یافت، اما گذر نقاشی های ظریف آن اقلیم، از صافی شبه قاره و توقف آن در فرهنگ ایران، کیفیتی متفاوت بدان بخشید و به تدریج اثری از طبیعت و جمال شناسی ایرانیان مسلمان، همراه با پس زمینه تاریخ، ادبیات و قصه های دینی ایرانی امکانات تازه وگسترده ای را در عرصه مینیاتور خلق کرد. فن تذهیب و کتاب آرایی که در ایران به اوج رسیده بود، همراه با صفحات فراوانی از نقش ها و نقاشی های مینیاتور، یک موزه عظیم نقاشی را در تاریخ و تمدن ایران به جهان عرضه کرده است. در مقاله زیر، مینیاتورهای مندرج در یکی از این آثار مورد بررسی و تحلیل زیبا شناسانه قرار گرفته است. این اثر البته به لحاظ اقلیمی در حوزه حكومت عثمانی پرداخته شده است، اما بطور كلی تحت تاثیر نقاشیهای مینیاتور شرق ایران، بویژه هرات می توان آن را مورد ارزیابی و تحلیل قرارداد.

 

یکی از نسخه های خطی قرن شانزدهم که سرشار از نقاشی های غنی وزیباست، کتاب زبده التواریخ است که هم اکنون در موزه هنرهای ترکی- اسلامی استانبول نگهداری می شود. این کتاب در سال 1583 به سلطان مراد سوم پیشکش شده و شامل چهل مینیاتور زیباست که همگی نشانگر بلوغ هنری دربار عثمانی در بخش پایانی قرن شانزدهم هستند. هنر نگارگری در دربار ترکان عثمانی، در قرن شانزدهم- و به ویژه در زمان فرمانروایی سلیمان و مراد سوم – به اوج خویش رسید. هر دو اینها حامیان بزرگ و قدرتمند این هنر بودند؛ به گونه ای که در زمان خود به ایجاد و بسط بی وقفه نگارخانه های سلطنتی پرداختند. اغلب مینیاتورهایی که در قرن شانزدهم خلق می شد، مضمون خود را از تاریخ و داستان های عثمانی وام گرفته بود و نیز رویدادهای مهم سیاسی و وقایع اجتماعی آن دوران را به تصویر می کشید. شاید بتوان گفت که در آن هنگام توجه عثمانیان به متون و نسخه های خطی ادبی بسیار کمتر بوده است. در عوض، متون دینی مصور و بی شماری از آن دوران باقی مانده که در چارچوب تاریخ حفظ شده است. برخی از کتب با اهمیت تاریخ جهان چنین می گویند که شاهان عثمانی –به لحاظ تبارشناختی – با پیامبران مذکور در قرآن و کتاب مقدس مرتبط بوده اند. زبده التواریخ کتابی در همین زمینه است و متن آن تلخیصی از تاریخ سیاسی و مقدس جهان است که داستان خلقت جهان، حکایاتی مربوط به پیامبران، شخصیت های برجسته تاریخی و بخش عمده ای از تاریخ ترکان تا هنگام سلطنت سلطان مراد سوم را در برمی گیرد. همچنین این کتاب شامل شرح تبارشناسانه ای در خصوص دوازده سلطان نخستین عثمانی است. نویسنده متن کتاب، سید لقمان آشوری است که خود، مورخ و تبارشناس دربار عثمانی در زمان فرمانروایی مراد سوم بوده است. سید لقمان در مقدمه ای که خود تالیف کرده چگونگی تدوین این اثر تاریخی و نیز کیفیت بهره گیری خویش از منابع مختلف را باز می گوید. علاوه بر زبده التواریخ موجود در موزه هنرهای ترکی-اسلامی، دونسخه و در حقیقت دو کپی دیگر از این کتاب وجود دارد. اولی در کتابخانه موزه توپقاپ سرای با شماره اچ.1321 و تاریخ1586 و دومی در کتابخانه چستر بیتی دوبلین با شماره 414 و تاریخ 1573. کتاب در قطعی بزرگ(3/41*7/64)تدوین شده و 91برگ و 40مینیاتور دارد که 23عدد از این نگارگری ها به بازگویی داستان های مربوط به پیامبران اختصاص یافته است. پنج تصویر پرتره هایی از خلفای چهارگانه و بنیان گذاران قوانین اسلامی است و دوازده نقاشی باقیمانده هم چهره نگاشت های دوازده پادشاه نخستین عثمانی را شامل می شود. مینیاتورهای زبده التواریخ یکی از شاهکارهای سترگ و پراهمیت در زمینه نشانه شناسی و سبک شناسی است که در نهایت به نگرشی عمیق تر در خصوص چهره نگاری و هنر دینی ترکی-اسلامی منجر می شود. شمار زیادی از این مینیاتورها- که به داستان پیامبران اختصاص یافته- بازگوی سبک وسیاق نقاشی های دینی ترکی است. برخی از تصاویر- از لحاظ نشانه شناسی- از همان سنت کلی مینیاتورهای قرون چهاردهم و پانزدهم تبعیت می کنند ولی اغلب آنها معانی جدیدی دارند که در حقیقت بازتاب دهنده رویکرد عثمانیان به موضوع های دینی است. ظاهرا صراحت و شفافیتی که عثمانیان به آن واسطه داستان ها و موضوع های تاریخی را باز می گفتند در این نقاشی ها- که  داستان زندگی پیامبران را تلخیص کرده و دوباره به روشی واقع بینانه و قانع کننده با ذکر جزئیات به ترسیم آن پرداخته اند-تکرار شده است. عموما پیامبران با تن پوشی شبیه به شخصیت های دیگر نگاره های آن دوران ترسیم شده اند. جامه ای کمردار به  همراه قفتانی که یقه و آستین هایش گلدوزی شده است.در حقیقت تنها هاله دور سر آنهاست که نشان می دهد اینان مقدس هستند. پیامبران یا به حالت چهار زانو نشسته اند یا در حال سجده اند. اگر پیامبری در حال عبادت باشد، دست هایش به نشانه دعا رو به آسمان است. اما اگر در حال اندرزگویی باشد، دست چپش تقریبا رو به بالاست. شاهان بابلی جامه هایی شبیه به پیامبران بر تن دارند با این تفاوت که تاجی غیراسلامی بر سر آنهاست. کافران هم باجامه و سرپوشی ساده تصویر شده اند. نخستین مینیاتور زبده التواریخ نقشه ای آسمانی است. در این نقشه زمین در مرکز واقع شده و هفت آسمان احاطه اش کرده اند. نشانه هایی از منطقه البروج و عمارات قمری هم هست که همگی نمادی از عالم کبیر هستند. اما داستان های پیامبران باحکایت آدم وحوا آغازمی شوند. در این مینیاتور با تفسیر جالبی از این داستان مواجه هستیم که آدم وحوا را به همراه سیزده فرزندشان به تصویر می کشد. آن گونه که متن می گوید تمام فرزندان آدم دوقلو بودند. هر پسر باید با خواهر دوقلوی یکی از برادرانش ازدواج می کرد. پدر از هابیل خواست که با خواهر دوقلوی قابیل ازدواج کند اما قابیل –که از قضا زیباترین خواهران راداشت-او را برای خود می خواست. همین تصویر بازگو کننده کیفیت آغاز مناقشه میان دو برادر است.آدم برای پایان بخشیدن به اختلاف از برادران می خواهد که چیزی به درگاه خدا پیشکش کنند و هابیل می پذیرد. این روایت جالب از داستان آدم و حوا در گوشه سمت چپ و در قسمت پایین صفحه ترسیم شده است. در آنجا قابیل را می بینیم که بازوی خواهر دوقلویش را به سوی خویش می کشد. بوته زار-نماد پیشکشی قابیل-درقسمت فوقانی تصویر او وخواهرش ترسیم شده است. هنرمندان کهن تر اسلامی-زمانی که داستان آدم وحوا را باز می گفتند-معمولا تصویر این زوج را در بهشت ترسیم می کردند اما در آن تصاویر اثری از فرزندان یا اختلاف میان هابیل و قابیل نمی بینیم. خالق اثر داستان آدم وحوا را با ذکر کوچک ترین جزئیات بازگفته در حالی که پوشش رایج قرن شانزدهم را برای آنان برگزیده است؛ گویی این حکایت بیان یکی از داستان های محلی است.

یکی از داستان هایی که در نسخه های خطی اسلامی مطرح شده و در ضمن در جهان غرب نیز از اهمیت وشهرت بسزایی برخوردار است، قضیه کشتی نوح و طوفانی است که دامنگیر آن می شود. در زبده التواریخ، کشتی نوح را در حالی می بینیم که گرفتار طوفان شده و باران های سیل آسا تمام زمین را در بر گرفته است. در اثر وزش بادهای سهمگین یکی از دکل های کشتی خم شده و پسران نوح با دلواپسی به این سو و آن سو می روند تا مگر بادبان ها را به کنترل خویش درآورند و نوح نیز با خونسردی سکان را به دست گرفته است. کشتی بسان ناوگان های جنگی عثمانیان قرن شانزدهم تصویر شده  و مینیاتورهای به جا مانده از این کشتی های جنگی هم مؤید همین مطلب است. از سوی دیگر-طبق روایت کتاب مقدس-این صفحه هم دو داستان را دربرمی گیرد؛ یعنی در سوی دیگر با پنجره هایی روبه رو می شویم که از طریق آنها می توان زوج حیوانات نوح را مشاهده کرد. متن زبده التواریخ بیان می کند که پسران نوح در شماره مختلف بودند اما هنرمند ترجیح داده که نوح را با هفت پسر ترسیم کند و ماجرای گرفتار شدن وی در طوفان را بسان واقعه ای عادی-برای هر کشتی به دام افتاده- به نمایش بگذارد.

داستان حضرت یوسف در جهان اسلام از اهمیت بالایی برخوردار است؛ ماجرایی که بر او وبرادرانش رفت و به ویژه ماجراهایش با زلیخا منبع الهام بسیاری از هنرمندان و شاعران مسلمان بوده است. در یکی از مینیاتورهای زبده التواریخ یوسف را در حالی می بینیم که-با وجود همه ناملایماتی که با آنها مواجه بود-  بر تخت نشسته و از سوی پدر و برادرانش مورد احترام قرار می گیرد. این واقعه در حقیقت پس از استقرار یوسف در مصر و عبور از همه ماجراهایی رخ داده که توسط برادرانش بر او رفت. تصویر به ما می گوید که چگونه یوسف از برادرانش خواست پدر را نزد او بیاورند وچگونه برادران در هنگامه آن قحطی معروف، از او تقاضای غذا کردند. با این وجود، در بخش پایینی مینیاتور چندین نفر با  لباس های متفاوت را می بینیم که منتظر دریافت سهم خویش از غله هستند. نمادسازی این اپیزود در نگارگری های اسلامی فاقد نسخه المثنی است.ن قاشان عثمانی باید سوژه وحدت خانوادگی یوسف را به آن دلیل انتخاب کرده باشند که احتمالا مناسب ترین نماد برای اتحاد دربار و بنابراین شایسته ترین تصویر برای ترسیم حال و هوای آن دوران بوده است. ترسیم صحنه های تاج گذاری و سایر مراسم دربار در نقاشی های تاریخی عثمانیان از اهمیت بسزایی برخوردار است. هنرمند نیز از همین طرح و ترکیب برای بیان موضوع های دینی بهره جسته است. شاید بتوان گفت معروف ترین داستان قرآن و کتاب مقدس داستان ابراهیم است که ماجرای زندگی او به طور مفصل در قرآن ذکر شده. در آتش افکندن ابراهیم توسط نمرود یا قربانی کردن پسرخویش_که در قرآن اسماعیل و در تورات اسحاق نامیده شده_ اغلب در مینیاتورهای زبده التواریخ و در یک صفحه به تصویر کشیده شده اند. بالا،ابراهیم است که چاقوی خویش را برای قربانی کردن پسر تیز می کند. ظهور ناگهانی فرشته به همراه قوچی برای قربانی هم در کنار همین تصویر است. در سوی دیگر اسماعیل را می بینیم. او با چشمانی بسته خونسردانه منتظر است. پایین، ابراهیم در آتشی ایستاده که نمرود برافروخته  تا وی را برای انهدام بت های بتکده تنبیه کند. اما ابراهیم در میانه آتش نشسته و معجزه آسا سالم مانده است. نمرود(شیطان) و جادوگران هم با شگفتی فراوان به این رویداد می نگرند. نگاره بعدی در این نسخه خطی ویرانی سدوم را ترسیم می کند. در اینجا شهری ویران شده را می بینیم که توسط احجام و آتش های آسمانی سرنگون شده است. ساکنان گناهکار سدوم در سیل غرق شده اند. برخی تلاش می کنند تا خویشتن را نجات دهند. اینان بازوان خویش را به نشانه طلب یاری از هم گشوده اند. فرشته ای که در سمت چپ تصویر مشاهده می شود، در واقع ماموریت خود را به پایان رسانده است.حضرت لوت- پیامبر این جماعت- هم در سمت چپ تصویر است. اوخفتانی آبی رنگ به تن دارد و با اندوه بسیار به درگاه خدا دعا می کند. اما داستانی که در بخش پایینی تصویر لوت ترسیم شده، مربوط به صفوان است. در منابع اسلامی چنین آمده است که صفوان قوم خویش را از چنگال پرنده ای غول پیکر نجات بخشید که مردم ناچار بودند هر روز جوان رعنایی برایش قربانی کنند. یکی از سوژه هایی که در نقاشی های دینی اسلامی مکررا تکرارشده، معجزه معروف موسی یعنی تبدیل شدن عصا به اژدها در بارگاه فرعون است. در یکی از مینیاتورهای زبده التواریخ هم فرعون را می بینیم در حالی که بر تخت سلطنتی خویش تکیه زده و از انجام معجزه موسی شگفت زده شده است. جادوگران و درباریان نیز از دریچه یک پنجره ماجرا را می نگرند. معجزه عصا در یک باغ به وقوع می پیوندد. شکوه تخت فرعون و معماری های ویژه، توجه هر بیننده ای را جلب می کند. اما عناصر به کار رفته در بناهای عصر موسی و فرعون نیز آشکارا به سبک معماری و پس از آن سبک نقاشی ترکان عثمانی-درنیمه دوم قرن شانزدهم- تعلق دارد.

جزئیات هرتصویر نیز با دقت و ظرافت تمام به تصویر کشیده شده است چنانچه در تصویر حضرت الیاس و جانشینانش این قضیه به خوبی مشهود است. پیروان الیاس در حال ردوبدل کردن کلاه های خویش با یکدیگر هستند و این امر نماد نو کیشی آنهاست. هنرمندان عثمانی از این گونه سربندها در نقاشی های خود استفاده می کردند تا نمادی برای اشاره به غیر مسلمان بودن شخصیت مورد نظر باشد. درپایین همان تصویر، با داستان حضرت حزقیال روبه رومی شویم. متن می گوید که حضرت حزقیال هنگامی که مشاهده کرد کودکان بنی اسرائیل به واسطه طاعون از بین می روند، به درگاه خدا دعا کرد که این کودکان در رستاخیزی تجدید حیات یابند. ماموریت این کار به خود او واگذار شد .در صحنه ای دیگر حزقیال را می بینیم در حالی که ژست یک رستاخیزدهنده را دارد. او در مقابل مردگانی ایستاده که برخی از آنها پیشتر از تابوت شان بیرون آمده اند در حالی که برخی دیگر تنها مشتی استخوان هستند که در همه جا پراکنده شده اند. پس از حزقیال به صفحه ای می رسیم که نقاش حکایت سه پیامبر دیگر را ترسیم کرده است. بخش بالایی صفحه به داستان یونس و ماهی اختصاص یافته. طبق متن مندرج در این کتاب، یونس سفرهای دریایی خویش را به آن دلیل آغاز کرد که از انجام ماموریت خویش سرباز زند اما در ضمن سفر،گرفتار طوفان سهمگینی شد. وی سه روز بر کرانه دریا افتاده بود تا این که یک ماهی غول پیکر او را بلعید. در تصویر، یونس را در وضعیتی می بینیم که سعی دارد به میانه بوته ها رفته و عریانی خویش را بپوشاند. اما در پایین یونس به وضوح در شکم یک ماهی بزرگ و رنگی است. در بالا وگوشه سمت چپ تصویر پیامبر دیگری نقاشی شده است .ارمیا- نشسته در میان درختان وحیوانات – ازانهدام اورشلیم به دست بابلیان اندوهگین است. او در جنگلی پهناور  پنهان شده. در متن، داستان مشابهی هم برای عزیر نبی ذکر شده وتصویر مربوط به آن نیز در بخش پایینی صفحه خلق شده است .عزیر هم برای ویرانی این شهر مقدس اندوه زده است اما غصه وی چنان عمیق است که از خدا می خواهد روحش را از وی بازستاند و تنها پس از  بازسازی اورشلیم او را دوباره به زندگی بازگرداند. عمارتی که در سمت راست پایین می بینیم، بدون شک نماد بازسازی اورشلیم است اما دقیقا به گونه یک بنای متعلق به معماری قرن شانزدهم عثمانی-با رواق ها وگنبدهای قوسی شکل- ترسیم وآراسته شده. از سوی دیگر، ویرانی شهری که زمانی دیگر نیز منهدم شده بود، با ستون ها و تاق های شکسته ای نشان داده شده که در سمت چپ شاهد آنها هستیم.

تصویر بعدی به جرجیس و سامسون نبی متعلق است. مطابق داستان مندرج درمتن، جرجیس به دلیل انجام ماموریت مقدس توسط مالک موصول مورد شکنجه قرار می گرفت. هربار بدن او سوزانده و قطعه قطعه می شد ولی هربار خداوند دوباره او را زنده می کرد.  درپایان،جرجیس به وسیله شمشیری دونیم شد و مرد .پس از این حادثه مردم موصول گرفتار آتش و عذاب آسمانی شدند. از سوی دیگر، فرشتگان جرجیس نبی را دفن کردند. این اپیزود در بخش بالا و پیش از داستانی ترسیم شده که جرجیس آماده می شود تا به درون مقبره ای برود که فرشتگان برایش حفر کرده اند. در پایین همین مینیاتور داستان بسیار معروف سامسون نبی نقاشی شده است. او- که قدرت فراوان خویش را مدیون عهد وسوگندی است که با خدا بسته، یعنی متعهد شده که هرگز موی از ستر نتراشد- مورد خیانت دلیله واقع می شود. دلیله با دشمن همدستی کرده است. سامسون به تلافی این کار معبد فلسطین را درهم می کوبد. در اینجا ما سامسون را در حالی می بینیم که یکی از ستون های معبد را ریشه کن کرده است تا بتواند تمام معبد را ویران کند. از دیگر موضوع های جالب و البته تکراری در جهان داستانی مسیحیت واسلام، حکایت اصحاب کهف است. متن زبدة التواریخ چنین می گوید که هفت مرد جوان- در جست وجوی خداوند- از ظلم و جور پادشاه بی رحم خویش-دوکسیانوس-گریخته و به همراه سگ خود درون غاری پناه جستند. خداوند آنها را به خواب عمیقی فروبرد به گونه ای که اصحاب کهف سیصد سال در خواب بودند. در نقاشی مربوطه ما این هفت جوان را در حالی می بینیم که ملبس به خفتان های رنگارنگ عصر عثمانی بوده و درون غار به خواب رفته اند. تصویر مثال کاملی است از کاربرد سوژه های رنگی همراه با تونالیته ای ملایم که ویژگی سبک نقاشی در آن دوران است. مینیاتور بعدی به شرح حکایت صعود مسیح به آسمان اختصاص یافته است.

متن اظهار می دارد که فلتیانوس- که منتخب یهودیان برای اعدام عیسی مسیح بود-ناگهان از جانب خدا به هیئت مسیح درآمده ودر نتیجه خود به جای او اعدام شد. از سوی دیگر، فرشتگان هم عیسی را به آسمان بردند. این روایت در بخش بالایی صفحه ترسیم شده، جایی که می بینیم دو فرشته مسیح را بالا می کشند.در پایین و سمت راست صفحه آن کسی که شبیه مسیح است، در حقیقت فلتیانوس است که یهودیان او را دستگیر کرده اند. دیگر شخصیت های نقاشی حیرت زده مشغول تماشای صعود معجزه آسای مسیح به آسمان هستند.این تصویر- از لحاظ نشانه شناسی- روایت منحصر به فردی از داستان عیسی در متون اسلامی محسوب می شود. نقاشی بعدی که آن هم از اهمیت و جذابیت بسیاری برخوردار است، تصویر معراج رسول به هفت آسمان است. پیامبر اسلام در حالی ترسیم شده که به همراه حضرت علی(ع)، امام حسن، امام حسین و برخی اصحاب در مسجد نشسته است. هاله ای نورانی و آتشین گرد سر رسول را فراگرفته  وحضرت در حال عروج به آسمان است. فرشتگان پایین آمده اند و جبرئیل پیامبر را برگرفته تا در سفر آسمانی اش همراهش باشد. متن به گونه ای مفصل معراج را توصیف نکرده است اما محل فرود آشکارا یک مسجد است، شاید گنبد صخره ای بیت المقدس. منابع اسلامی عموما توافق دارند که پیامبر در طی معراج خویش به مسجد الاقصی رفت. بدون شک هنرمند عثمانی  نیز تمایل داشته که بنای مقدسی در اورشلیم را به تصویر بکشد. احتمالا وی تحت تاثیر توصیف ساختمان های آن دیار قرار گرفته. در مینیاتورهای اسلامی، معراج سوژه ای تکراری است اما در اغلب آنها نماد معراج سوار شدن پیامبر بر پشت براق است. براق اسبی با سر انسان است که پیغمبر را بر پشت خویش گرفته و با همراهی فرشتگان وی را بر فراز ابرها از این سو بدان سو می برد. از سوی دیگر، هنرمند عثمانی ترجیح داده که این اپیزود بسیار مهم را از جایی آغاز کند که زندگی هر روزه پیامبر در آنجا طی می شد. او پیش از ورود به آسمان ها بر صحنه مسجد و نوه های پیامبر تاکید ورزیده است. بخش پایانی زبده التواریخ شامل چهره نگاشت هایی از دوازده سلطان نخستین عثمانی است. این بخش همچون آلبومی است که در آن با چهره پادشاهان عثمانی- در ژست ها و فیگورهای مختلف- مواجه می شویم.این اثر در زمان سلطان مرادسوم آماده شده و سبک نقاشی آن تا مدت ها پس از اجرای این کار از سوی سایر هنرمندان پیگیری و تعقیب می شد. بنابراین پرتره های زبده التواریخ در این خصوص از اهمیت بالایی برخوردارند و همچون منبع و مرجعی مهم مورد توجه قرار می گیرند.

مینیاتورهای زبده التواریخ- همچون بسیاری دیگر از نگارگری های آن دوران-فاقد نام و امضاست اما یک تحلیل سبک شناسانه آشکار می کند که دست کم چهار یا پنج استاد به همراهی گروهی از شاگردان در کار خلق این آثار بوده اند. با این وجود، اخیرا در بایگانی دولتی سندی یافت شده که درباره دریافت حقوق و مواجب است. این سند در واقع  فهرستی از نقاشان، طراحان وصحافان را به دست می دهد که روی این کتاب کار کرده اند. سند نشان می دهد که گروهی از هنرمندان زبده و برجسته آن زمان عضو این مجمع سلطنتی بوده اند. در میان این اسامی، نام سیزده نقاش و طراح بسیار معروف و آشنا به چشم می خورد. کسانی همچون عثمان، علی لطفو، ملا کاظم وحسین. این افراد مسئول کشیدن نقش بر این نسخه خطی بوده اند. گروهی از نقاشان زبردست و استثنایی با مهارت تمام در کار به سامان رساندن این اثر بوده اند؛ اثری که اتمامش نیازمند دقت تمام در زمینه تبار شناختی مرادسوم است، همو که کتاب به او پیشکش شده است. درعین حال، به سامان رسیدن این نسخه خطی نیازمند بصیرتی ویژه در خصوص نشانه شناسی دینی است. زبده التواریخ یک نسخه خطی نادر مربوط به دوران عثمانیان است که داستان های پیامبران به گونه ای گسترده در آن نقش بسته است. بنابراین لازم است که گروهی از هنرمندان فرهیخته به تحلیل محتویاتش بپردازند. مینیاتورهای زبده التواریخ که هم اکنون در موزه هنرهای ترکی-اسلامی استانبول نگهداری می شوند، مثال بارزی هستند از نقاشی ها و چهره نگاشت های دینی عثمانی در دوره ای که تمرکز اصلی هنرمندان بر خلق نقاشی هایی در خصوص تاریخ معاصر متمرکز شده بود.

منبع:

Art journal, july 2005. P.P 18-21

منبع: اطلاعات حکمت و معرفت، سال ششم، شماره 6

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: