خدا در زندگى انسان / آيت‌الله شهيد مرتضى مطهرى - بخش اول

1393/2/6 ۱۰:۰۴

خدا در زندگى انسان / آيت‌الله شهيد مرتضى مطهرى - بخش اول

اشاره: مرحوم استادشهيد آيت‌الله مطهرى به راستي از متفكراني بود كه در زمينه‌هاي مختلف علوم اسلامي دستي توانا داشت و با بياني شيوا مي‌توانست آنها را در اختيار عموم مردم قرار دهد و خلأهايي را پر كند. دريغ كه دست ناپاك بدخواهان چنان گنج شايگاني را از جهان اسلام دريغ داشت. به مناسبت سالگرد شهادت آن ‏اسلام‏شناس بزرگ و فيلسوف و فقيه‏ عالى‏مقام و حاصل عمر و پاره تن امام خمينى(ره)، طي چند شماره مطلب منتشر نشده‌ حاضر در اختيار خوانندگان گرامي قرار مي‌گيرد.

 

اشاره: مرحوم استادشهيد آيت‌الله مطهرى به راستي از متفكراني بود كه در زمينه‌هاي مختلف علوم اسلامي دستي توانا داشت و با بياني شيوا مي‌توانست آنها را در اختيار عموم مردم قرار دهد و خلأهايي را پر كند. دريغ كه دست ناپاك بدخواهان چنان گنج شايگاني را از جهان اسلام دريغ داشت. به مناسبت سالگرد شهادت آن ‏اسلام‏شناس بزرگ و فيلسوف و فقيه‏عالى‏مقام و حاصل عمر و پاره تن امام خمينى(ره)، طي چند شماره مطلب منتشر نشده‌ حاضر در اختيار خوانندگان گرامي قرار مي‌گيرد.

«خدا در زندگى انسان» عنوان شش جلسه سخنرانى استادشهيد در يكى از مساجد تهران است كه در سال 1354 ايراد شده. قرائن نشان مى‏دهد مستمعين بيشتر از دانشجويان و تحصيل‌كردگان بوده‏اند و مطالب اين سلسله سخنرانيها همچون ساير آثار آن ‏متفكر شهيد متقن و غنى و داراى بيانى روشن و رسا وبسيار مفيد و تأثيرگذار است. مطالعه اين كتاب براى عموم مردم از نظر فكرى و معنوى مفيد و آموزنده است. اين مباحث بعد از سلسله مباحث ديگرى با عنوان «خدا در انديشه انسان» ايراد شده و در واقع مكمل آن است؛ زيرا «خدا در انديشه انسان» توحيد نظرى را توضيح داده ‏است و «خدا در زندگى انسان» توحيد عملى را.

از جمله موضوعات مورد بحث در اين كتاب مي‌توان به مقولات زير اشاره كرد: مراتب چهارگانه توحيد، توحيد نظرى و توحيد عملى، تأثير اعتقاد به خدا در زندگى انسان، حقيقت توحيد در كلام حضرت زهرا(س)، جهان‏بينى ثنوى و تثليثي، جهان‏بينى ارباب انواعى، جهان‏بينى توحيدى، منشأ تعدد جهان‏بينى‏ها، مباحثه فرويد و يونگ، انقلاب فكرى ريشه ساير انقلابها، توحيد زيربناى طرح اصلاح جامعه اسلامى، ايمان به خدا اساس انديشه و اراده انسان، مُدسازى يكى از نيرنگهاى دنياى سرمايه‏دارى، راه معتدل خداشناسى، خداشناسى تجربى و ...

از انتشارات صدرا سپاسگزاريم كه اين كتاب ارجمند را در اختيار ما گذاشتند. گفتني است كه تنظيم و تدوين و ويرايش علمى اين كتاب را جناب آقاى ‏دكتر على مطهرى (عضو هيأت علمى دانشكده الهيات دانشگاه تهران) انجام داده‌اند. از خداى متعال براي دست‌اندركاران امر و از جمله ستاد نشر آثار استاد شهيد و انتشارات صدرا توفيق خدمت و نشر هرچه بهتر آثار آن مرد الهي را مسئلت ‏مى‏كنيم.

***

ضرب اللهُ مثلاً رجُلاً فيه شُركاءُ مُتشاكسون و رجُلاً سلماً لرجُل هل يستويان مثلاً الحمدلله بل اكثرُهُم لايعلمون.1يك مقدمه مختصر عرض بكنم كه براى مطالبى كه مى‏خواهم به عرض شما برسانم، ذكر اين مقدمه ضرورى است. خداشناسى و به تعبير ديگر «توحيد» دو نوع ‏است، ما دو قسم توحيد داريم: توحيد نظرى و توحيد عملى. براى اينكه اين مطلب روشن بشود يك اصطلاح رايج ميان متكلمين اسلامى را بيان مي‌كنم تا اصطلاح «توحيد نظرى و توحيد عملى» روشن ‏بشود.

 

چهار مرتبه توحيد

1. توحيد در ذات (توحيد ذاتى)

علماى اسلامى براى توحيد چهار مرتبه قائلند: اول توحيد در ذات.توحيد در ذات يعنى چه؟ يعنى خداوند متعال مثل و مانند ندارد؛ مبدأ كل،خالق كل، واجب‏الوجود يكى است. قرآن توحيد ذاتى را با اين تعبيربيان كرده است: ليس كمثله شى‏ء.2 و يا در سوره مباركه قُل هو اللهُ احدٌدر نمازها هميشه مى‏خوانيم: قُل هو اللهُ احدٌ. اللهُ الصّمدُ. لم يلد و لم يولد.و لم يكُن لهُ كُفُواً احد.3 آن قسمت آخر كه مى‏گويد: و لم يكُن لهُ كُفُواً احد، معنايش توحيد در ذات است؛ يعنى براى خدا مثل و مانند و همپايه‏و هم‏مرتبه وجود ندارد.

2. توحيد در صفات (توحيد صفتى)

نظر به اينكه ذات پروردگار داراى يك عده صفات است كه در قرآن ‏مجيد ياد شده است و ادله كلامى هم ثابت مى‏كند، [بحث توحيد در صفات مطرح مى‏شود]. مى‏گوييم خدا عليم است، خدا قدير است، خدا حىّ است، خدا سميع است، خدا بصيراست. قرآن مى‏فرمايد: هو اللهُ الذى لا اله الّا هو عالمُ الغيب و الشّهاده هو الرّحمنُ‏الرّحيم. هو اللهُ الذى لا اله الّا هو الملكُ القُدّوسُ السّلامُ‏ المؤمنُ المُهيمنُ العزيزُ الجبّارُ المُتكبّرُ سُبحان الله عمّايُشركون.4

قرآن براى خدا صفات زيادى ذكر مى‏كند. اين بحث براى علماى ‏اسلامى مطرح شده است كه: آيا صفات حق با ذات حق يگانگى دارد يايگانگى ندارد؟ اين از آن عميق‏ترين مسائل كلامى و فلسفى است. ثابت ‏شده است كه يگانگى دارد. قُل هو اللهُ احد.5 كلمه «احد» غير از «واحد» است. وقتى مى‏گوييم «خدا واحد است»، توحيد در ذات را مى‏گوييم. وقتى مى‏گوييم «خدا احد است» ،توحيد در صفات را مى‏گوييم؛ يعنى در عين اينكه صفات زياد دارد، در ذات او تجزّى و كثرت وجود ندارد، به‏اصطلاح احدىّ الذات است.

3. توحيد در افعال (توحيد فعلى)

مرحله سوم، توحيد در افعال است. به عبارت ديگر فرمانرواى كل عالم ‏فقط و فقط خداست؛ يعنى تمام عالم و تمام ذرات عالم طبق خواست ومشيّت او گردش مى‏كند؛ اين كارخانه عظيم غيرمتناهى عالم تمامش به ‏دست او مى‏چرخد و اراده اوست كه اين دستگاه بسيار عظيم را به وجودآورده است و او در اداره و فرماندهى عالم شريك و مثل و مانند ندارد. قرآن اين را با اين تعبير مى‏گويد: قُل الحمدلله الذى لم يتّخذ ولداً و لم يكُن لهُ شريكٌ فى‏المُلك و لم يكُن لهُ ولىٌّ من الذُّلّ و كبّرهُ تكبيرا.6

كلمه «ملك» اسم الهى است، از اسماءالله است و در اسلام اگربنده‏اى را بخواهند به اين اسم [و مانند آن] بنامند، بايد با اضافه «عبد» بنامند؛ مثل اينكه بگوييم عبدالملك، عبدالعزيز، عبدالجبار، عبدالرحيم، عبدالرحمن. «ملك» اسم خداست. لفظ «ملك» از اسمائى است كه‏ دلالت مى‏كند بر توحيد در افعال.

معنى توحيد در افعال به طور اجمال اين است: خدا در فرماندهى‏كل عالم هيچ شريكى ندارد؛ اگر مى‏گوييم در عالم جبرائيلى هست كه ‏ملك وحى است، اسرافيلى هست كه ملك بعث است، ميكائيلى هست‏كه ملك رزق است، عزرائيلى هست كه ملك قبض است، اگر مى‏گوييم ‏در عالم پيغمبرانى هستند، اگر مى‏گوييم اولياى حق هستند، اگر مى‏گوييم‏نيروهايى در طبيعت هستند، انرژيها در عالم هستند، قدرتها در عالم‏ هستند، بايد بدانيم تمام قدرتهاى عالم با مشيت او مى‏چرخند. اگر اراده‏ و مشيت او آنى از عالم گرفته بشود، گرفتن او كافى است براى كُن فيكون‏ شدن عالم. اين را مى‏گويند توحيد در افعال يا توحيد فعلى. اوّلى توحيد ذاتى، دومى توحيد صفتى و سومى توحيد فعلى نام گرفته است.

4. توحيد در عبادت

مرحله چهارم توحيد را علماى اسلام توحيد در عبادت يا توحيد در پرستش مى‏نامند. توحيد در عبادت از يك نظر به انسان و از يك نظر به‏ خدا برمى‏گردد؛ از آن جهت كه به خدا برمى‏گردد، يعنى جز ذات احديت ‏هيچ موجودى شايستگى پرستش ندارد، مى‏خواهد ملك مقرّب باشد يا نبىّ مرسل و يا ولىّ خدا؛ يك ذات در عالم بيشتر شايستگى براى‏پرستش ندارد؛ و از آن جهت كه به بنده مربوط مى‏شود، يعنى بندگان‏وظيفه دارند جز ذات حق معبود و الهى نگيرند. كلمه «لا اله الّا الله» بيشتر دلالت مى‏كند بر توحيد در عبادت؛ يعنى معبودى، شايسته‏پرستشى غير از ذات اقدس الهى وجود ندارد. مراتب توحيد را به طوراختصار عرض كردم.

پس، از نظر علماى اسلامى ـ كه تمام اينها از خود قرآن استنباط مى‏شود ـ توحيد ذاتى داريم به حكم ليس كمثله شى‏ء7 و به حكم لم يكُن ‏لهُ كُفُواً احد،8 توحيد صفاتى داريم به حكم قُل هو اللهُ احد،9 توحيدافعالى داريم به حكم لم يكُن لهُ شريكٌ فى المُلك،10 توحيد در پرستش‏داريم به حكم هو اللهُ الذى لا اله الّا هو11و به حكم لا اله الّا الله.12

 

توحيد نظرى و توحيد عملى

در ابتداى سخنم عرض كردم كه ما دو نوع توحيد يا دو درجه ازتوحيد داريم: توحيد نظرى و توحيد عملى. آيا مطلبى كه من گفتم، يك‏ چيزى است غير از آنچه تاكنون علماى اسلام گفته‏اند يا همان است؟همان است با تعبير ديگر. آن سه قسم از توحيد (يعنى توحيد ذاتى، توحيدصفتى و توحيد فعلى) توحيد نظرى هستند و اين قسم چهارم توحيدعملى است. آن سه قسم توحيد همه مربوط به دانستن، اعتقاد پيدا كردن، فكركردن و نظر است. نظر يعنى فكر. توحيد ذاتى يك مسئله نظرى و فكرى‏است. توحيد صفتى هم يك مسئله نظرى و فكرى است. توحيد فعلى هم‏يك مسئله نظرى و فكرى است؛ ولى توحيد درعبادت يك مسئله عملى‏است.

 

پي‌نوشت‌ها:

1) زمر/ 29.

2) شورى/ 11.

3) توحيد/ 4-1.

4) حشر/ 22 و 23.

5) توحيد/ 1.

6) اسراء/ 111.

7) شورى/ 11.

8) توحيد/ 4.

9) توحيد/ 1.

10) اسراء/ 111.

11) حشر / 22.

12) صافّات/ 35.

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: